ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
یُبعَثُ کُلُّ عَبد على ما ماتَ عَلَیهِ، اَلمُؤمِنُ عَلى إیمانِهِ وَ المُنافِقُ عَلى نِفاقِهِ.
هر بندهاى بر همان چیزى که در درون داشته و با آن از دنیا رفته، برانگیخته مىشود، مؤمن بر ایمانش و منافق بر نفاقش.
یه کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپد رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!
خدای مهربانم برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد.
سلام
ممنون که اسممو عوض کردین ...
با دو پست جدید به روزم و منتظر حضور گرمتون
[گل]
جمعی پی تحقیق بلای سرطانند
جمع دگری خود سرطانهای زمانند
یک دسته دلساده پی مسکن و نانند
یک قوم شکم باده پی بلع جهانند
زین بیش ادب نیست در فاجعه کنکاش
ای سنگ ترازوی فضیلت تو خجل باش
طوفان دگر باید و نوح دگری نیز
از پا فکند فتنه این عهد بلا خیز
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم (دکتر علی شریعتی)
.
.
.
آپم و منتظر حضورت گرمت ...
[گل]
آنچه میخواهیم نیستیم و آنچه هستیم نمیخواهیم ٬ آنچه دوست داریم نداریم و آنچه داریم دوست نداریم ٬ و عجیب است هنوز امیدوار به فردائی روشن هستیم ساعتها را بگذارید بخوابند . بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست.
دکتر شریعتی
آگاهی اگر چه به رنج ، ناکامی و بدبختی منجر شود ، طلیعه راه و طلیعه روشنایی ، طلیعه نجات بشریت است ،… از جهلی که خوشبختی ، آرامش ، یقین و قاطعیت میآورد ، هیچ چیز ساخته نیست . دکتر شریعتی
[گل]
وقتی که شعر در شریان تو میدود
انگار یک نفر به جهان تو میدود
انگار یک نفر همهی روح خویش را
در مشت خود گرفته به جان تو میدود
یک اتفاق از تن تو شعله میکشد
هی شعله شعله توی دهان تو میدود
هی قطره قطره از رگ تو چکه میکند
هی چکه چکه روی زبان تو میدود