۱۰۰ ایده برای مهربانی

اگر می‌خواهید به دیگران مهربانی کنید اما راهش را نمی‌دانید، ۱۰۰ راه برای مهربانی کردن به شما پیشنهاد می‌دهیم:


۱. برای کارگران محل شیرینی تازه ببرید.

۲. برای بانک‌های غذایی مخصوص کمک به نیازمندان، موادغذایی جمع‌آوری کنید.

۳. با خودتان گل به محل‌کار ببرید و آن را بین همکارانتان تقسیم کنید.

۴. از گل‌فروشی محل بخواهید که آسایشگاه سالمندانی که می‌شناسید را با گل تزئین کند.

۵. هزینه تحصیل یک دانش‌آموز نیازمند را بر عهده گرفته و هرازچندگاهی پیشرفت درسی او را کنترل کنید.

۶. برای آموزش و تدریس در مدارس دولتی داوطلب شوید.

۷. به یک نیازمند کمک کنید. همه توجه‌تان را به او داده و خوب به دردودل او گوش دهید.

۸. تاجران می‌توانند درصدی از درامد روزانه‌شان را صرف یک جنبش مردمی کنند.

۹. برای همکارانتان یک غذا یا تنقلات خوشمزه ببرید.

۱۰. دانش‌آموزان می‌توانند برای تمیز کردن کلاس و مدرسه به نظافتچی مدرسه کمک کنند.

۱۱. برای یک غریبه یک پیتزا بخرید.

۱۲. بین بچه‌های محل آب‌نبات پخش کنید.

۱۳. به آسایشگاه سالمندان سر زده و برایشان میوه و شیرینی ببرید.

۱۴. چند ساعت از وقتتان را گذاشته و بچه یکی از آشنایان را نگه دارید تا والدین او به کارهایشان برسند.

۱۵. روی برگه‌هایی جملات انرژی‌بخش بنویسید و زیر برف‌پاک‌کن ماشین‌ها بگذارید.

۱۶.یک روز در ماه را در اداره یا محل‌کار روز نیکوکاری نام بگذارید و کمک‌های همه را برای نیازمندان جمع‌آوری کنید.

۱۷. به مشتریانتان برای رفع خستگی نوشیدنی تعارف کنید.

۱۸. مهمانی‌ بگیرید و از هر مهمان بخواهید که برای یکی دیگر از مهمانان هدیه‌ای خاص بیاورد.

۱۹. با تلفن زدن، فرستادن کارت، گل یا موادغذایی از محرومان یاد کنید.

۲۰. به دیدن دوستانتان که می‌روید، برایشان میوه تازه ببرید.

۲۱. حداقل روزی یکبار دیگران را تحسین کنید.

۲۲. به دیدن افراد بی‌خانمان بروید و احوالشان را جویا شوید.

۲۳. به رهگذران بادکنک بدهید.

۲۴. به موتوری‌ها نوشابه خنک دهید.

۲۵. همسایه خوبی باشید. هرازگاهی به دیدن همسایه‌هایتان بروید و برایشان شیرینی تازه ببرید.

۲۶. افراد پیاده‌ای که در مسیر می‌بینید را برسانید.

۲۷. برای مرتب کردن چمن‌های حیاط به همسایه‌تان کمک کنید.

۲۸. به هرکسی که در روز می‌بینید، یک حرف قشنگ بزنید.

۲۹. برای بچه‌های مدرسه نزدیک خانه‌تان تنقلات ببرید.

۳۰. در یک مرکز کمک‌رسانی برای کمک داوطلب شوید.

۳۱. در روزهای بارانی به کسانیکه می‌خواهند تا اتومبیل خود بروند چترتان را قرض بدهید.

۳۲. هدیه لبخندتان را به همه ارزانی کنید.

۳۳. یادداشتی به خانه بفرستید و والدینتان را از کارهای خوبتان مطلع کنید.

۳۴. یک کودک بی سرپرست را از مرکز‌های نگهداری کودکان به سرپرستی قبول کنید.

۳۵. برای حمل بار و بسته‌های خرید در فروشگاه و خیابان به دیگران کمک کنید.

۳۶. در کتابخانه‌ها یا کتابفروشی‌ها میزبان برنامه‌های خاص شوید.

۳۷. ۱۰ دقیقه از وقت خود را برای پاسخ دادن به تلفن‌های منشی محل‌کارتان اختصاص دهید تا بتواند کمی وقت آزاد داشته باشد.

۳۸. برای کتاب خواندن در کلاس برای بچه‌ها داوطلب شوید.

۳۹. برای معلم‌ها و اساتیدتان گل و یادداشت قدردانی ببرید.

۴۰.در محیط مدرسه، آسایشگاه‌ها و محیط‌های مشابه مهربانی کردن را رونق دهید.

۴۱. دوستی را در آغوش بگیرید.

۴۲. به فرزندانتان بگویید چرا دوستشان دارید.

۴۳. برای پدر یا مادرتان یادداشتی بنویسید و بگویید چرا اینقدر برایتان ارزش دارند.

۴۴. از یکی از دوستانتان تعریف کنید.

۴۵. یک یادداشت تشکر برای کسی بنویسید که به طریقی مثبت بر زندگیتان تاثیر گذاشته‌ است.

۴۶. به کسانیکه در راه رفتن به محل‌کارشان هستند چای تعارف کنید.

۴۷. به مراکز نگهداری از سالمندان بروید و برایشان وقت بگذارید.

۴۸. خون اهدا کنید.

۴۹. با لبخند، هدیه و گل به ملاقات بیماران در بیمارستان بروید.

۵۰. ۵۰ کار بعدی را امتحان کنید.

۵۱. در گلدان‌ها یا باغچه همسایه‌تان گل بکارید.

۵۲. جای پارکتان را به راننده‌ دیگری بدهید.

۵۳. به پیکی که برایتان چیزی آورده، یک خوردنی خوشمزه بدهید.

۵۴. رایگان ماشین دیگران را بشویید.

۵۵. برچسب‌هایی که دیوار همسایه را زشت کرده‌اند را تمیز کنید.

۵۶. به رئیستان بگویید که کار او عالی است.

۵۷. به کارمندانتان بگویید که چقدر از کارشان راضی هستید.   

۵۸. اجازه دهید کارمندانتان گاهی‌اوقات یک ساعت زودتر به خانه بروند.

۵۹. با دوستانتان برای تمیز کردن و پاکسازی فضاهای سبز بروید.

۶۰.از راننده تاکسی یا اتوبوس برای رانندگی خوبش تشکر کنید.

۶۱. از همه کارمندان شرکتتان بخواهید که آن روز برای یکی از همکاران خود یک کار خوب انجام دهند.

۶۲. به یک غریبه بلیط تماشای مسابقه فوتبال یا کنسرت بدهید.

۶۳. به گارسن یک انعام فوق‌العاده بدهید.

۶۴. برای پلیس یا ماموران آتش‌نشانی کیک یا پیراشکی ببرید.

۶۵. در را برای دیگران باز کنید.

۶۶. پول غذای فرد پشت سرتان در صف را بپردازید.

۶۷. به رئیس کسی که کمکتان کرده نامه‌ای بنویسید و از کارمند او تعریف کنید.

۶۸.یک دسته گل روی میز یکی از همکارتان بگذارید که رابطه چندان خوبی با او ندارید.

۶۹. با یکی از اعضای خانواده که جدا زندگی می‌کند تماس بگیرید و حال او را جویا شوید.

۷۰. برای انجام تعمیرات فرد سالخورده‌ای که تنها زندگی می‌کند، داوطلب شوید.

۷۱. پول بلیط فردی که پشت سرتان در صف سینما ایستاده است را پرداخت کنید.

۷۲. برای بچه‌های مهدکودک نزدیک خانه‌تان اسباب‌بازی ببرید.

۷۳. برای پیک‌های ارسال غذا گل ببرید تا همراه غذا به در خانه افراد ببرند.

۷۴. هر چند وقت یکبار همه دوستانتان را دور هم جمع کنید و سوپرایزی که باعث خوشحالی هرکدام می‌شود، به آنها اهدا کنید.

۷۵. با دانش‌آموزی که تازه به مدرسه‌تان وارد شده یا یک همکار تازه‌وارد دوست شوید.

۷۶. با فرستادن یک ایمیل یا یک هدیه کوچک برای یکی از دوستانتان که خیلی وقت است با او در تماس نیستید، دوستی را تازه کنید.

۷۷. برای یک هفته، هر حرکت سخاوتمندانه‌ای که به فکرتان می‌رسد را انجام دهید و آخر هفته نتیجه آن را روی خودتان ارزیابی کنید.

۷۸. پیشنهاد دهید که سبد یا چرخ خرید را برای یک نفر که خریدهای خود را در ماشین گذاشته است به فروشگاه برگردانید.

۷۹. فرد جدیدی را به شام دعوت کنید.

۸۰. به بچه‌هایی که در طول روز می‌بینید کاغذرنگی برای درست کردن کاردستی بدهید.

۸۱. یک کارت تشکر و قدردانی بنویسید و به طور خاص از فرد مورد نظرتان تشکر کنید.

۸۲. بگذارید اول نفر پشت سرتان در صف خرید کارش را انجام دهد.

۸۳. وقتی راننده‌ها می‌خواهند از شما سبقت بگیرند یا جلویتان بیایند، با لبخند یا تکان دادن دست به آنها اجازه دهید.

۸۴.برای بچه‌هایی که در خیابان مشغول فوتبال بازی کردن هستند، نوشیدنی خنک ببرید.

۸۵. صفحات وب‌سایت‌هایی درمورد مهربانی که می‌شناسید را به دیگران معرفی کنید.

۸۶. به کمک یک کودک برای پرنده‌ها آشیانه بسازید.

۸۷. به فردی بی‌خانمان یک سبد موادغذایی اهدا کنید.

۸۸. بلند‌بلند بخندید و لبخندتان را سخاوتمندانه تقسیم کنید.

۸۹. جلوی در خانه‌تان یک درخت بکارید.

۹۰. لیستی از کارهایی که می‌توانید برای رواج مهربانی در دنیا انجام دهید، تهیه کرده و از دوستی بخواهید که او هم این کار را بکند. بعد لیست‌هایتان را با هم تعویض کرده و هر ماه یکی از آن کارها را انجام دهید.

۹۱. یک دوربین فوری برداشته، به سطح شهر بروید، از مردم عکس گرفته و عکسشان را به آنها بدهید.

۹۲. زباله‌های اطراف را جمع‌آوری کنید.

۹۳. به یکی از معلم‌های سابقتان نامه‌ای بفرستید و از آنها برای تغییری که در زندگیتان ایجاد کردند تشکر کنید.

۹۴. برای یکی از دوستانتان، به طور ناشناس هدیه بفرستید.

۹۵. لباس‌های اعضای خانواده را برایشان اتو بزنید.

۹۶. برای یک مدرسه یا موسسه آموزشی کتاب بخرید.

۹۷.یک چک با مبلغی که برایتان مقدور است، برای آشنایی بفرستید که می‌دانید مشکل مالی دارد.

۹۸. یکی از آشنایان را برای شام به رستوران دعوت کنید.

۹۹. به دوستتان پیشنهاد دهید که فرزندش را به کلاس رقص ببرید.

۱۰۰. یکی از دوستان قدیمی خود را پیدا کنید و با او قرار بگذارید.

۱۰ درس مهم زندگی که آدم‌ ها خیلی دیر یاد می ‌گیرند

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:

این لحظه، زندگی شماست!

زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که می‌توانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان

زندگی طولانی نیست!

این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.

فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!

وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف می‌رسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»

هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!

اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که  کمکتان می‌کند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود

شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند.

پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که  می‌توانید از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.

خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید.

قبل از اینکه  بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید.

باید احساس ارزش کنید و  در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتماد‌به‌نفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!

در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.

مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که می‌دانند چیزی ندارند

پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!

می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را می‌کشد.

گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!

سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایره‌ها نگاه کن. دایره‌های سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایره‌های من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربه‌های بیشتری دارم. دایره‌های کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض می‌کنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. می‌بینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال می‌کند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر می‌رسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که  یک اتفاق بد و بسیار ناراحت‌کننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.

خوب صحبت کنید تا همه عاشقتان شوند

شما چطور صحبت می کنید؟ تندتند مثل آزاده نامداری؟ یا شمرده شمرده مثل محمد سلوکی؟ می دانستید چگونگی صحبت کردن شما می تواند نماینده شخصیت و نوع تفکرتان باشد؟ آیا به تفاوت ها و الگوهای گفتاری زنان و مردان توجه کرده اید؟ یا به طور کلی آیا قبول دارید شخصیت هر آدمی از طریق کلامش خودش را بهتر و بیشتر نشان می دهد؟ در اصل در این گزارش همان چیزی را بررسی می کنیم که قدیم ها به آن می گفتند: «تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد...». این نکات را به خاطر بسپارید تا صحبت کردنتان، معقول تر و شنیدنی تر باشد.

نکته اول: واژه و صدا

هر واژه، کلمه یا جمله ای که در صحبت کردن به کار می گیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. در حقیقت با نوع کلام خود می توانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیت مان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهش های خود به این نتیجه رسیده بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه می کند، صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل است.

نکته دوم: نه به این شوری شور

همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل می کند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازه ای می تواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته، بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان می کنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبت کردن، حرکت های بدنی و نوع کلمه های خود برقرار کنیم.

نکته سوم: کلام زنانه، کلام مردانه

زنان و مردان از روش های متفاوتی برای صحبت کردن استفاده می کنند که به دلیل روش های تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوت ها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایم تری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار می گیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ می کند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا در الگوهای کلامی خود استفاده می کنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را به کار می گیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد. مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده می کنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژه ها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود، چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب می روند بی آنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما به طور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شده اند.

نکته چهارم: کسانی که صدای آرام دارند...

برخی معتقدند آرام صحبت کردن نشانه تعقل گوینده است و کسانی که صدای آرام دارند، ممکن است به مرحله ای رسیده باشند که نیازی به شلوغ کردن و ایجاد جنجال نداشته باشند، چراکه آنها از آرامش درون بهره می برند. این اشخاص به روابط معمولی و آرام تمایل دارند. گاهی هم ممکن است افرادی که صدای آرام را در کلام خود به کار می گیرند جزو افرادی باشند که مورد آزار و اذیت صدای بلند والدین، همسر یا دیگران قرار گرفته اند و از ترس آنکه مانند آنها شوند از ایجاد صدای بلند خودداری می کنند. از سوی دیگر افرادی که اعتمادبه نفس پایین دارند، اغلب سریع و با صدایی آرام صحبت می کنند.

نکته پنجم: کسانی که صدای بلند دارند...

در برخی از موارد و از دیدگاه هایی، صدای بسیار بلند نشانه شخصیت منفی افراد است و گاهی در فرهنگ عمومی از آنان به عنوان گستاخ یا بددهن نام می برند. در بسیاری از موارد بلندی صدای افراد، دلایل روحی و روانی دارد. از سوی دیگر این نوع صدا نشان دهنده شادی، غرور، جوانی، لذت و خوشی هم به حساب می آید، اما غلب این افراد به دیگران اجازه صحبت کردن نمی دهند. البته فراموش نکنیم که ممکن است صدای بلند ما با لحن تحکم آمیز نیز بیامیزد و به کلام ما جنبه دستوری ببخشد که خود به نوعی اختلال در ارتباط با دیگران را سبب می شود. احمد یحیایی ایله ای در کتاب «تشریفات هتل» می گوید: «همانطور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگ های دیگر از بسیاری جهات متفاوت است از نظر ارتباطی نیز تفاوت هایی مشهود است. برای مثال مردم آذربایجان عموما بلندتر و درشت تر از مردم فارس و اصفهان سخن می گویند. همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرام تر و با بلندای کمتری سخن می گویند. در تبیین علت یا علت های این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستان ها و دشت های فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندای بیشتری در سخنگویی و محاوره استفاده می کنند. حرفه در بلندای صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمان های صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند، از کارمندان اداری که در دفترهای تمیز و بی سروصدا و با موزیک ملایم کار می کنند، بلندتر صحبت می کنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفه ها مانند پزشکان یا کارمندان دفتری و حسابداران از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده می کنند. از سوی دیگر هراندازه سروصدا و عوامل اختلال زا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشتر می شود

نکته ششم: گول نزنید!

یادتان باشد برمبنای نوع صحبت کردنتان، خیلی وقت ها مورد قضاوت قرار می گیرید. پس بهتر است در این زمینه تمرین کنید تا بتوانید بهتر حرف بزنید. البته این به معنای این نیست که دیگران را گول بزنید. شما باید صادقانه با دیگران روبه رو شوید. اما اگر خودتان می دانید که طرز صحبت کردنتان مناسب نیست، بهتر است کمی روی آن کار کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.

بگو تا ذهنت را بخوانم

خانم دکتر «سیما فردوسی»، روانشناس، در مورد نوع صبحت کردن و تاثیر آن روی دیگران و قضاوت در مورد شخصیت ها، حرف های خواندنی زیادی دارند. یادداشت اختصاصی ایشان را در این زمینه بخوانید. تمام افراد باید به شیوه ای سخن بگویند که تاثیرگذار و محترمانه باشد، اما فراموش نکنیم که نوع صحبت کردن به خانواده، فرهنگ و چگونگی تربیت افراد بازمی گردد و به عواملی از این دست وابسته است. به بیان دیگر اینکه کودک در چه فرهنگی رشد می کند و پدر و مادر در تربیت او از چه واژه ها یا لحنی استفاده می کنند، همگی بخشی از دایره لغات او را می سازند تا در آینده و زمانی که وارد جامعه شد، آنها را در طرز صحبت کردنش به کار بگیرد. البته نقش آموزش از طریق رسانه های جمعی، اجتماع و به ط ور کلی هر محیطی که فرد در آن حضور دارد (مانند مدرسه) را نباید نادیده گرفت، اما نقش خانواده نقشی کلیدی تر و مهمتر است.

پسرانه، دخترانه

به طور معمول پسرها بیشتر از دخترها در خارج از محیط خانه حضور می یابند. آنها از همان سنین کودکی ممکن است گاهی در کوچه و خیابان با دیگر هم سن و سالان خود سرگرم بازی شوند، بنابراین بسیاری از واژه ها و اصطلاحات را در خارج از محیط خانواده و در خیابان ها فرا می گیرند. برهمین اساس نوع صحبت کردن یک دختر با یک پسر بسیار متفاوت است، حتی اگر هر دو از یک خانواده باشند. برهمین اساس دخترها در سخن گفتن بسیار محجوب تر و آرام تر هستند و پسرها کمی بی حد و مرزتر حرف می زنند.

پرخاشگر یا مهربان؟

چگونگی صحبت کردن و نوع کلام، نماینده نوع تفکر افراد است. یعنی هر واژه و اصطلاحی که در کلام خود به کار می گیریم، نشان می دهد به چه چیز و چگونه می اندیشیم. همچنین نشان دهنده صفات شخصیتی ما به حساب می آید. اینکه فرد شخصیتی پرخاشگر دارد یا مهربان و باعاطفه است، انسانی حسود یا فردی منطقی ست، همگی در کلام ما خود را نمایان می کند.

به واژه ها دقت کن!

اگر می خواهیم طرف مقابل خود را بهتر بشناسیم باید روی هریک از واژگان و کلمات او و همچنین لحنی که در بیان آنها به کار می گیرد، تمرکز کنیم. اینکه آیا از کلام تکراری استفاده می کند یا نه و همچنین فراوانی واژه هایی که در کلام خود به کار می بندد، از نکات کلیدی در شناخت شخصیت افراد به حساب می آیند. همانگونه که نحوه بیان و کلام ما برای مشاور و روانشناس از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک ملاک تشخیصی در سنجش میزان اضطراب، استرس، وسواس، افسردگی و دیگر اختلال های روحی افراد به کار گرفته می شود. خانواده ها باید در کلام کودکان و واژه هایی که به آنها می آموزند دقت داشته باشند و اگر در کلام خودشان نابهنجاری هایی دیده می شود، به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنند تا کلام آنها اصلاح شود.

روش برخورد با 9 جور شوهر

مردها وقتی راجع به زن ها و به خصوص همسران خود صحبت می کنند، مدعی هستند که هیچگاه این موجود ظریف و لطیف را نشناخته اند. حتی اگر زنان در افکار و رفتار و عادت هایشان ساده، صریح و بی غل و غش باشند باز هم مردها دوست دارند دختران حوا را متهم به مرموز بودن و تودار بودن کنند. حتما شما هم این جمله را از بسیاری از مردها شنیده اید که می گویند: «فقط خدا زن را می شناسد و بس!» در حالی که زن ها اطلاق صف مرموز بودن را به خودشان بی انصافی می پندارند و عقیده دارند که در حقیقت این آقایان هستند که گاه در پشت ماسک های متفاوت پنهان می شوند و باطن خودشان را از خانم ها مخفی نگه می دارند. برای اینکه خانم ها بتوانند شوهران خود را بهتر بشناسند باید در رفتار و کردار آنها دقیق شوند. این دقت باعث می شود که بتوانند آنها را بیشتر بشناسند و با واقع بینی بیشتر به موارد استثنایی اخلاق شان پی ببرند.

با این ۹ راه مچ همسرتان را بگیرید

حتما می خواهید بدانید که چگونه می توانید به اخلاق شوهرتان پی ببرید و در چه مواردی باید دقت خود را در اخلاق شوهرتان بیشتر کنید. جواب بسیار ساده است هر آدمی در یک موقعیت استثنایی مچش باز می شود و خلق و خوی اصلی اش از پرده ظاهرسازی بیرون می افتد. مردها هم همین طور هستند در لحظات و مواقع خاص چهره اصلی و طبیعی خود را نمایان می سازند و در حقیقت باطن خودشان را آفتابی می کنند. این موقعیت های استثنایی در ۹ شرایط به وجود می آید. شاید در نظر اول این موقعیت ها کمتر به چشم بیاید اما مطمئن باشید که موفق شدن در شناسایی همین ۹ موقعیت استثنایی نیز می تواند خیلی به شما کمک کند تا بتوانید شوهر خود را بشناسید و پایه ها و اساس سعادت زندگی مشترک خود را محکم کنید و به ثبات خوشبختی خود اطمینان بیشتری داشته باشید.

۱. کی به تو گواهینامه داد؟

فرض کنید در حال رانندگی هستید و شوهرتان در کنار دست شما نشسته است و گاه و بیگاه دستوراتی می دهد که چه بکنید و چه نکنید و تمام این بایدها و نبایدها به این دلیل است که به نظر شوهرتان شما راننده خوبی نیستید و نمی دانید چگونه باید در خیابان ها حرکت کنید. او از کوچک ترین حرکت شما ایراد می گیرد و سعی می کند به شما نحوه صحیح رانندگی را بیاموزد. از آنجا که نحوه رانندگی خانم ها با آقایان متفاوت است در نتیجه رانندگی شما لحظه به لحظه او را عصبانی تر می کند و لحن حرف هایش تندتر می شود. این عصبانیت تا جایی ادامه پیدا می کند که تصمیم می گیرد از این لحظه به بعد سکوت کند اما پس از مدتی سکوت، باز از کوره در می رود و فریاد می زند که «تو هرگز راننده خوبی نمی شوی.» اگر این فرضیات روی رابطه بین شما و همسرتان صدق می کند این موضوع را بدانید که به طور کلی هنگامی که شما رانندگی می کنید شوهرتان سعی می کند اعتمادبه نفس تان را بگیرد و خودش هم البته از این قضیه ناراحت می شود.

شوهر شماره یک چگونه مردی است؟

در مورد شخصیت و روحیات چنین مردی که در اتومبیل بی طاقت و عصبانی می شود باید بگوییم که مردی است انعطاف ناپذیر، بی گذشت و کاملا متکی به خود. برای او فقط شخص خودش مهم است. او بسیار پرمدعاست و اصولا مرد صبوری نیست و در هیچ موردی از خود انعطاف نشان نمی دهد. بسیار زودرنج است و به راحتی عصبی می شود. البته ویژگی های مثبتی هم دارد و نمی توان او را کسی دانست که هیچ ویژگی مثبتی ندارد. این مرد دوست دارد که شما بدون عیب و کامل باشید و به همین دلیل است که وقتی احساس می کند مرتکب اشتباه شده اید عصبانی می شود و چون روش زندگی خودش را قبول دارد از شما هم انتظار دارد که مطابق روش او زندگی کنید. همین که روش زندگی خودش را قبول دارد نشان می دهد که از زندگی اش با شما راضی است. یادتان باشد که این فریادهای او تنها به این دلیل است که شما برایش اهمیت دارید و اگر علاقه ای به شما نداشته باشد کاری هم به کارهای شما ندارد.

روش برخورد با شوهر شماره یک

شما در مقابل چنین همسری ۳ راهکار دارید که انجام دادن آنها رابطه تان را شیرین تر خواهد کرد:

در مقابل رفتار و لحن تند همسرتان از خودتان گذشت نشان دهید نه اینکه حرف های او را نشنیده بگیرید چون این کار او را عصبانی تر خواهد کرد. بالعکس باید سعی کنید حرف های او را گوش دهید و در مقابل عصبانیتش، عصبانی نشوید. این کار باعث می شود اعتمادبه نفس شوهرتان بیشتر شود و اگر اعتمادبه نفس او افزایش یابد مطمئن باشید که در مقابل شما هم کاری می کند که بیشتر از او راضی باشید و بالطبع اعتمادبه نفس تان هم بیشتر خواهد شد.

سعی کنید شوهرتان را متقاعد کنید که همان قدر که وجودش برای خودش اهمیت دارد برای شما نیز مهم است. بهترین روش برای این کار این است که به او خوب گوش کنید و اگر به نظرتان حرف هایش درست و منطقی است آنها را بپذیرید و اگر متوجه شدید که سخنی غیرمنطقی می گوید طوری وانمود کنید که حرف های او را پذیرفته اید تا در یک فرصت مناسب که او عصبانی نیست با او در این مورد صحبت کنید.

اگر رانندگی کردن شما او را عصبانی می کند به راحتی می توانید در حضور او رانندگی نکنید و مواقعی که با هم سوار اتومبیل می شوید رانندگی را به او محول کنید. شاید به نظرتان این کار پاک کردن صورت مسئله باشد اما اگر با رعایت موارد فوق به نتیجه مطلوب نرسیدید این تنها راه حل شما در مقابل عصبانیت اوست.

۲. بچه رو اینقدر لوس نکن!

اگر شما از آن دسته خانم هایی هستید که حامی سفت و سخت بچه ها هستند و سعی می کنند که خطاها و گناهان کوچک بچه ها را ببخشند و با آنها به طور ملایم رفتار می کنند اما در مقابل، شوهرتان معتقد است باید با کودک واقع بین و جدی رفتار کرد و دوست ندارد که بچه شما لوس و ننر بار بیاید و فکر می کند که پدر و مادر باید در مقابل بچه باجذبه و نظامند رفتار کنند تا آنها بی تربیت و لوس بار نیایند، این یعنی شوهر شما از نوع شماره ۲ است.

شوهر شماره ۲ چگونه مردی است؟

مردی است که می خواهد در رفتارش درستکار باشد و پدری است که به فرزندانش علاقه مند است. به آینده آنها با وسواس و دقت می اندیشد و مایل است که کودک در موقع لزوم تنبیه شود و هنگامی که کار درست و خوبی انجام می دهد مورد تشویق قرار گیرد. این مردها پررنگ ترین ویژگی شان پدر بودن شان است و به دلیل اینکه اصولا خودشان مردهای بسیار منظم و مرتبی هستند در مقابل فرزندان شان هم دوست دارند با نظم برخورد کنند. این نکته را به یاد داشته باشید که هدف آنها مخالفت با شما نیست اما چون آینده فرزندان شان برایشان مهم است سعی می کنند با نظارت هایشان آینده آنها را بیمه کنند و این سختگیری هایشان را به نفع آنها می دانند.

روش برخورد با شوهر شماره ۲

در این مواقع به هیچ عنوان نباید طرف فرزندتان را بگیرید چون با این کارتان باعث می شوید که اولا مخالفت همسرتان با شما بیشتر شود و در ثانی فرزندتان از پدرش به علت سختگیری هایش فراری شود و از همه مهم تر اینکه به کارهای اشتباهش ادامه می دهد چون دیگر ترسی از پدر خود ندارد و مطمئن است که شما از او طرفداری خواهید کرد. سعی کنید همیشه طرف همسرتان را بگیرید و با این کار به او نشان دهید که مرد قابل اعتمادی است و نظریات او را قبول دارید.

در چنین شرایطی خودتان را جای همسرتان بگذارید و تصور کنید که اگر عکس این قضیه رخ داده بود شما چه انتظاری از همسرتان داشتید. بنابراین سعی کنید روحیات شوهرتان را بهتر درک کنید. مطمئن باشید که این روش برخورد به نفع سعادت خودتان و فرزندان تان خواهد بود. اگر در این مواقع کودکتان ناراحت شد سعی کنید او را متقاعد کنید که پدرش صلاح او را می خواهد و به او گوشزد کنید که پدرش چقدر او را دوست دارد.

۳. اینکه من می گم را بپوش

همه آراستگی را دوست دارند و سعی می کنند که جزو افراد آراسته باشند و مطمئنا هم دوست دارند همسرشان نیز خوش لباس باشد. اما این ویژگی از نظر مردها با تبعیت از مد، خیلی متفاوت است. آنها دوست ندارند همسرشان از مد تبعیت کند بلکه دوست دارند همسرشان مطابق میل آنها لباس بپوشد. اما در این بین بعضی از مردان هستند که این علایق شان را در نوع لباس پوشیدن به همسرشان تحمیل می کنند و اجازه نمی دهند که او مطابق میل خودش لباس بپوشد. هنگام خرید لباس با همسرشان همراه می شوند و در خرید کردن او هم دخالت می کنند اینطور مردها را شوهر شماره ۳ نامگذاری کردیم.

شوهر شماره ۳ چگونه مردی است؟

بدون برو برگرد مردی خودخواه است و تمایل زیادی دارد که افکار و سلیقه اش را به دیگران و به خصوص شما تحمیل کند. بی اعتمادی و کمی بدبینی از صفات بارز اوست. او دوست ندارد که همسرش مرکز توجه دیگران باشد و این موضوع برایش با مرتب بودن تفاوت دارد. البته در شرایطی هم ممکن است او مردی باشد که سلیقه شما در خرید لباس را قبول ندارد. این اظهارنظرهای او دلیلی محکم بر این است که شما را دوست دارد و نمی خواهد که شما را از دست بدهد. در چنین مواقعی ممکن است او نام خودش را غیرتی بگذارد.

روش برخورد با شوهر شماره ۳:

همسرتان دشمن شما نیست

یادتان باشد که هیچ وقت از مد تبعیت نکنید. چه همسر شما این کار را دوست داشته باشد چه نه. اولین قدم برای مرتب بودن تبعیت نکردن از مد است در صورتی که خیلی ها گمان می کنند که داشتن این ویژگی پیروی کردن از مدهای روز است اما اصل قضیه چیز دیگری است. شاید بارها شده که پوشش شخصی از نظر شما از مد افتاده باشد. در این مواقع پیش خودتان اولین جمله ای که می گویید این است که «چقدر خزه؟» و این حقیقت را هم حتما قبول دارید که مد روز به روز عوض می شود بنابراین آنچه دیروز مد بود امروز دمده است.

از آنجا که یکی از دلایل بروز چنین مشکلاتی بی اعتمادی و کمی هم بدبینی است این وظیفه شماست که سعی کنید بیش از پیش حس اعتماد او را به خود جلب و او را متقاعد کنید که افکارش درست نیست و شما برای جلب توجه لباسی را انتخاب نمی کنید.

شما باید سعی کنید که مطابق میل همسرتان لباس بپوشید. اگر او از مدل خاصی خوشش می آید باید شما برای رضایت او سلیقه اش را در نظر بگیرید، همان طور که انتظار دارید شوهرتان طوری لباس بپوشد که شما دوست دارید پس او نیز می تواند چنین توقعی از شما داشته باشد. بنابراین او را به دلیل داشتن این توقع سرزنش نکنید.

۴. آروم تر باش

این دسته از مردان دوست ندارند که در اماکن عمومی با صدای بلند صحبت کنید یا طوری حرف بزنید و بخندید که دیگران صدای شما را بشنوند. اینها از بگومگو و بحث کردن در اماکن عمومی مثل رستوران خوش شان نمی آید و عصبانی می شوند. و اگر شما باز هم ناخواسته با صدای بلند جواب همین سؤال او را بدهید به سرعت عصبانی می شوند. اینها شوهرهای شماره ۴ هستند.

شوهر شماره ۴ چگونه مردی است؟

از ویژگی ها و صفات بارز او این است که به آرامش و سکوت علاقه مند است و از شایعه پردازی، فاش کردن اسرار به شدت گریزان. به آزادی و آرامش دیگران هم علاقه مند است و نمی خواهد به هیچ وجه باعث ناراحتی کسی بشود. احترام گذاشتن او به قواعد، آداب و سنت های اجتماعی قابل توجه است و روی هم رفته می توان او را مردی اجتماعی و مردمدار دانست. او از آن دسته از آدم هایی است که مدام به این قضیه می اندیشد که دیگران در مورد او چگونه فکر می کنند و نگران این است که مبادا آبروریزی شود. به طور کلی حرف مردم برایش خیلی اهمیت دارد.

روش برخورد با شوهر شماره ۴

با چنین شوهری خیلی راحت می شود مدارا کرد و کنار آمد. تنها کافی است که به اعتقادات و علایق او احترام بگذارید. اگر دوست ندارد که شما در اماکن عمومی با صدای بلند صحبت کنید سعی کنید این عادت را در خود از بین ببرید. شما به راحتی می توانید با کمی تمرین یاد بگیرید که آهسته صحبت کنید. رعایت این قبیل موارد می تواند کمک بزرگی به شما و رابطه تان با شوهرتان کند. اولین تمرین برای فائق آمدن بر این قبیل مشکلات این است که وقتی تلویزیون تماشا می کنید یا به یک آهنگ گوش می دهید صدای آن را کم کنید تا بتوانید به این صدای پایین عادت کنید. قدم دوم هم این است که از دوستان و سایر اعضای خانواده بخواهید که هر وقت متوجه شدند با صدای بلند حرف می زنید گوشزد کنند که صدایتان را پایین بیاورید. یادتان باشد که وقتی با صدای بلند صحبت می کنید جو گفت وگو تنش زا می شود و کسانی که از دور شما را نگاه می کنند ممکن است تصور کنند که در حال دعوا کردن هستید.

۵. چرا اینقدر با تلفن صحبت می کنی؟

اینها همسرانی هستند که هنگامی که شما را در حال تلفن زدن و مشغول درددل کردن و حرف زدن می بینند ناراحت می شوند به خصوص وقتی احساس می کنند که حرف های بی اهمیت می زنید و برای وقت گذرانی مشغول حرف زدن با تلفن هستید یا در مواقعی که گمان می کنند صحبت های تلفنی تان منحصربه بدگویی و شایعه پردازی یا غیبت کردن است،نمی توانند تحمل کنند که همسر شان به این ترتیب وقت گذرانی کند. به همین دلیل خیلی زود نظر خود را بیان کرده و مخالفت خود را با انتقاد نشان می دهند.

شوهر شماره ۵ چگونه مردی است؟

می توان او را مردی دقیق و دلسوز دانست که قدر تک تک ساعات عمر خود را می داند. کسی که برای زندگی اش و تک تک لحظه های آن برنامه ریزی دارد و دوست ندارد از برنامه خود عقب باشد؛ او مردی است که از هر لحظه زندگی خود لذت می برد. او مثبت بودن و موثر بودن را دوست دارد. از همه مهم تر اینکه همان قدر که به زندگی خودش فکر می کند و برای آن برنامه ریزی دارد بالطبع برای شما هم نگران است و دوست ندارد وقت خود را با مسائل بی ارزش تلف کنید.

روش برخورد با شوهر شماره ۵:

شما باید طوری رفتار کنید که نشان دهید که با او هم فکر هستید. باید برای ارضای حس مسئولیت او خودتان را زنی زرنگ و کاردان معرفی کنید و به او این اطمینان را بدهید که شما هم مثل او برای زندگی تان برنامه ریزی دارید و وقت خود را با کارهای بیهوده هدر نمی دهید. حتی المقدور سعی کنید در حضور شوهرتان پای تلویزیون و تلفن ننشینید و اوقات بیکاری تان را هم اگر پیش شوهرتان هستید با یک برنامه مفرح و شاد بگذرانید. به طور خلاصه باید طوری رفتار کنید که به او نشان دهید که زندگی مشترک تان برای شما اهمیت زیادی دارد و اصلا نسبت به خواسته های او بی تفاوت نباشید این بی تفاوتی باعث می شود او نسبت به شما و کارهایی که انجام می دهید حساس تر شود.

۶. در جمع خودت رو کنترل کن

شوهری که دوست ندارد شما در مقابل دیگران به او ابراز علاقه کنید و از اینکه مقابل دیگران رفتار خیلی صمیمی و خودمانی با او داشته باشید ناراحت می شود و ترجیح می دهد در جمع رفتاری متعادل داشته باشید.

شوهر شماره ۶ چگونه مردی است؟

مردی خجالتی و تا حد زیادی پایبند به اصول اخلاقی است و از همسرش توقع وقار و سنگینی زیادی دارد. اساسا دوست ندارد که دیگران را در محیط صمیمی زندگی خودش راه بدهد. ابراز علاقه او تنها به هنگام تنهایی است چون عشق بین زن و شوهر را یک موضوع کاملا خصوصی به حساب می آورد و از شما هم همین انتظار را دارد و توقع دارد با مراعات حال او و حفظ حریم خصوصی تان رفتار کنید.

روش برخورد با شوهر شماره ۶:

به طور کلی این نکته را به یاد داشته باشید که هرچند ابراز علاقه به همسر از مسائلی است که باید صد درصد به آن توجه کرد اما اصولا این کار در جمع و در حضور افراد خارج از خانواده تان کار اشتباهی است. آنچه شما باید در خارج از محیط خانه رعایت کنید توجه کردن به شوهرتان و احترام گذاشتن به اوست. شما نباید اینها را با صمیمیت و ابراز علاقه اشتباه بگیرید. اصول اخلاقی حکم می کند که روابط داخل منزل تان با روابط خارج از منزل تان تفاوت داشته باشد. البته این نکته را هم به یاد داشته باشید که محترمانه رفتار کردن و احترام گذاشتن به یکدیگر هرگز به این معنی نیست که برخوردتان با شوهرتان خشک و رسمی باشد.

۷. بهم بگو چقدر خرج کردی

شوهری که مدام از شما صورت خرج های روزانه تان را می خواهد البته نه به این دلیل که به شما اعتماد ندارد بلکه به این علت که به دقت و نظم علاقه مند بوده و دوست دارد هرچیزی با حساب و کتاب پیش برود. او می خواهد هر پولی در راه درست و صحیح خرج شود و این کنترل کردن خرج خانه شما را ناراحت کرده و عذاب می دهد.

شوهر شماره ۷ چگونه مردی است؟

این رفتار با وجودی که ممکن است به غلط به خست تعبیر شود اما به هیچ وجه ربطی به خسیس بودن شوهرتان ندارد بلکه نشان دهنده شخصیت دقیق اوست. او به لزوم تنظیم یک بودجه دقیق واقف است و از اینکه زندگی اش حساب و کتاب داشته باشد لذت می برد. البته ممکن است در بعضی موارد این روحیه باعث ناراحتی شما شود ولی دقت کنید که دقیق بودن در امور اقتصادی منزل یک حسن است نه یک عیب. اگر شوهر شما مرد خسیسی بود تمام خرج و مخارج را خودش در دست می گرفت و به شما اجازه خرید نمی داد. در صورتی که شوهر شما اینگونه نیست.

روش برخورد با شوهر شماره ۷:

بهتر است با دقت بیشتری به کارهای او و حرف هایش توجه کنید چون در این صورت متوجه می شوید که حق با اوست. بهتر است با دقتی که از خود نشان می دهید به او این اطمینان را بدهید که همه چیز در زندگی روزانه شما حساب و کتاب دارد و بدون این حساب و کتاب ها خرج نمی کنید و خودتان مواظب همه چیز هستید. به طور کلی بهتر است با او همراه شوید تا زندگی بهتری را برای خودتان و همسرتان فراهم کنید. فراموش نکنید شما با کمی اقتصادی فکر کردن می توانید هم کمک خرج خانه باشید و هم پس انداز خوبی را برای زندگی مشترک تان فراهم کنید.

۸. بریم سینما؟

شوهری که همیشه آماده است که نظر خود را درباره کتاب یا مجله ای که می خو اهید بخرید ابراز کند و در ضمن شما را تشویق به دیدن یک فیلم سینمایی یا تئاتر می کند و اگر به خواسته او اهمیت ندهید عصبانی می شود و قهر می کند. او طوری رفتار می کند که شما متوجه این رفتار او بشوید و برای جبران دلخوری کاری را که به شما پیشنهاد داده انجام دهید. خلاصه اینکه به هر روشی سعی می کند شما را راضی کند که پیشنهاد او را بپذیرید و البته بعد از انجام دادن کار پیشنهادی او باید از این انتخاب هم راضی باشید و از او تشکر و قدردانی کنید.

شوهر شماره ۸ چگونه مردی است؟

همسرتان مردی است که در مقابل شما احساس برتری زیادی می کند و به نحوی سعی دارد به اصطلاح شما را با خود هم سطح کند. عقاید او هرچند هم قابل قبول باشد می تواند مورد پسند شما واقع نشود و چون شوهرتان در ابراز عقاید خود مصر است این برخورد می تواند زمینه یک بگومگو و عدم رضایت شود. اما این نکته را در نظر داشته باشید که او مرد لجوجی است و تا حد بسیار زیادی سماجت دارد و تا به اهدافش نرسد آن را رها نمی کند و به قول معروف اگر در بسته باشد از پنجره وارد می شود.

روش برخورد با شوهر شماره ۸:

کنار آمدن با چنین اشخاصی سخت ترین کار است چون نه می توانید او را قانع کنید و نه می توانید به او بی اهمیت باشید. از طرفی هم دوست ندارید پیشنهادهای او را بپذیرید. بنابراین راهی وجود ندارد جز اینکه در مقابل چنین افرادی بسوزید و بسازید. فکر اینکه بتوانید او را از این اخلاق بد آگاه کنید را از سرتان بیرون کنید. بهتر است با پذیرفتن انتخاب های او زندگی را برای خودتان و شوهرتان شیرین کنید.

۹. وقت شناس باش دیگه!

اگر با هم در محلی قرار ملاقات گذاشته اید و شما کمی دیر برسید او عصبانی و ناراحت می شود و به هیچ عنوان حاضر نیست دلایل عذرخواهی شما را بپذیرد و صد درصد شما را مقصر می داند همیشه به جان شما نق می زند که وقت شناس نیستید و برای وقت او ارزشی قائل نیستید و... و هر مسئله ای که پیش می آید این قضایا را یادآوری می کند.

شوهر شماره ۹ چگونه مردی است؟

روی هم رفته او مرد خوش اخلاقی نیست؛ لجوج، یکدنده و بی منطق است. البته این یک مورد کوچک است اما اگر این عدم تفاهم در موارد مهم تری بروز کرد می تواند زندگی شما را تلخ کند. او عادت دارد که کوچک ترین و کم اهمیت ترین مسائل را بزرگ کند و در تمام مشکلات پیش آمده شما را مقصر بداند و بدون گوش دادن به دلایل و حرف های شما در موردتان قضاوت می کند و از همه بدتر اینکه هیچ وقت اینها را فراموش نمی کند و به قول معروف کینه شتری است.

روش برخورد با شوهر شماره ۹:

بهتر است با بحث و گفت وگوهای دوستانه او را متقاعد کنید که همیشه برای مشکل یا اتفاقی دلیل منطقی و قابل قبول وجود دارد و اگر شما دیر به قرار ملاقات تان رسیده اید حتما دلیل قانع کننده ای داشته اید. به او یادآوری کنید که دوست نداشته اید که دیر برسید و او را منتظر بگذارید. در ضمن به او بفهمانید که شما هیچ دشمنی به خصوصی با او ندارید بلکه کاملا بالعکس مایل هستید که در کنار او احساس خوشبختی، امنیت و آرامش کنید. یادتان باشد در چنین شرایطی نباید به این دعواهای به اصطلاح زرگری دامن بزنید بلکه در این شرایط باید او را آرام کنید.


مجله ایده آل