مجله سیب سبز: سقراط گفته است: «باید غذای شما داروی شما باشد و داروی شما همان غذای شما باشد.» شاید در روزگاری که همه انسانها مقدار زیادی داروهای شیمیایی مصرف میکنند چنین جملهای به یک شعار شبیه باشد، اما علم نشان داده است که بهترین درمانها، طبیعیترین آنهاست. موارد زیر، نمونههایی است که علم ثابت کرده میتوان از مواد غذایی به عنوان دارو استفاده کرد و نتیجه هم گرفت.
لیموناد برای غلبه بر سنگ کلیه
سنگهای مزاحم را دور کنید
امروزه تعداد مبتلایان به سنگکلیه از افراد مبتلا به دیابت، بیماریهای قلبی یا سکتههای مغزی بیشتر است. اگر شما هم از این مشکل رنج میبرید لیموترش بیشتر از تمام میوههای مشابه و همخانواده خود سیترات دارد و این سیترات میتواند کلسیم اضافه بدن را که ممکن است به سنگ کلیه بدل شود، مهار کند. بهترین کار این است که لیموترش تازه بخرید و آب آنها را با آب سرد و مقدار اندکی شکر مخلوط کنید.
4فنجان قهوه مساوی است با...
قهوه برای غلبه بر افسردگی
آمار به شما نشان میدهد که قضیه چقدر جدی است: بیش از 10درصد مردم جهان در سال گذشته داروهای ضدافسردگی مصرف کردهاند! اما جالب است بدانید مطالعات پژوهشگران دانشگاه هاروارد نشان داده که نوشیدن چند فنجان قهوه میتواند گروهی از افراد را از مصرف داروهای ضدافسردگی بینیاز کند. در مطالعه دیگری که در دانشگاه پیتسبورگ انجام گرفته، مشخص شد زنانی که به طور متوسط هر روز 4 فنجان قهوه میخورند 20درصد کمتر از زنانی که در روز اصلا قهوه نمیخورند به افسردگی مبتلا میشوند. دکتر پاملا اوندیریچ، متخصص روانپزشکی میگوید کافئین ممکن است مغز را در مقابل برخی واسطههای شیمیایی که ممکن است عامل بروز افسردگی باشند، محافظت کند.البته ممکن است اثر قهوه در جلوگیری از افسردگی به دلیل خاصیت نیروبخشی آن هم باشد.
ماست برای غلبه بر سرماخوردگی
از عطسه کردن خسته شدهاید؟
میتوانید با خوردن روزانه یک فنجان ماست پروبیوتیک در ماههای سرد سال، سیستم ایمنی بدنتان را تقویت کنید.
باکتریهای خوب پروبیوتیک، سیستم ایمنی شما را تقویت میکند. مطالعات نشان داده که مصرف روزانه ماستهای پروبیوتیک 24درصد احتمال ابتلا به بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی فوقانی (مثل سرماخوردگی) را کاهش میدهد.
ماست همینطور میتواند پروتئین لازم برای قوی ماندن و حفظ استحکام سدهای دفاعی را به بدن برساند.
یادتان باشد که خوردن مواد قندی، مصرف آنتیبیوتیکها و اضطراب زیاد میتواند میکروبهای مفید دستگاه گوارش شما را از بین ببرد و در نتیجه شما را مستعد ابتلا به بیماریهایی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا کند.
گوشت اردک برای جلوگیری از دردهای قاعدگی
برای خانمهای جوان
گوشت
اردک و حبوباتی مثل نخود و لوبیا منابع عالیای از تیامین و ریبوفلاوین هستند. این
دو ویتامین تا حدودی میتوانند مانع از بروز سندرم دردهای قاعدگی (مشکلات قبل از
شروع دوره ماهانه بانوان) شوند یا حداقل علائم آزاردهنده آن را کاهش دهند. بر اساس
تحقیق پژوهشگران دانشگاه آمریست در ماساچوست، زمانی که افراد روزانه 2 میلیگرم
تیامین و 5/2 میلیگرم ریبوفلاوین به بدن خود میرسانند، به احتمال 25 تا 35 درصد
کمتر دچار سندرم دردهای قاعدگی میشوند. اما نکته جالب اینجاست که در این مطالعه
مشخص شد زنانی که این میزان ویتامینها را از طریق مواد طبیعی و غذا به بدن خود میرسانند،
خیلی کمتر از گروهی که این ویتامینها را از طریق مکملها به بدن خود میرسانند
دچار سندرم دردهای قاعدگی میشوند، برای همین بهتر است خوراک با گوشت اردک و
حبوبات را جزء برنامه غذایی هفتگی و ماهانه خود قرار دهید.
جگر برای پیشگیری از میگرن
غذای ضدمیگرن
میگرن امان شما را بریده؟ ممکن است بدن شما دچار کمبود «جگر» شده باشد. جگر گوسفند یکی از بهترین منابع غذایی ریبوفلاوین بوده که از ویتامینهای گروه B است. مطالعات در کشورهای فرانسه و ژاپن نشان داده که ریبوفلاوین میتواند تعداد حملههای میگرن و شدت حملهها را کاهش دهد. البته این مطالعات نشان داده برای نتیجه گرفتن باید روزی 4میلیگرم ریبوفلاوین خورد که این میزان را نمیتوان صرفا با خوردن جگر به بدن رساند. برای همین سعی کنید لبنیات و سبزیجات تازه بخورید که منبع انواع ویتامینها هستند. بد نیست اگر میگرن شدید دارید هفتهای 2 یا 3 عدد مکمل حاوی ریبوفلاوین هم بخورید.
اگر میخواهید از کلی بیماری دور شوید...
محصولات ارگانیک برای پیشگیری از سرطان دیابت، سرطان، پارکینسون، ناباروری، چاقی و...
میلیونها و شاید میلیاردها نفر در جهان از این بیماریها و مشکلات رنج میبرند. محققان میگویند در ابتلای بسیاری از افراد به این بیماریها ردپای غذاهای صنعتی و فراوری شده دیده میشود. تحقیقات محققان دانشگاه پرت استرالیا هم نشان داده که استفاده از غذاهای غیرارگانیک در کودکان باعث کاهش ضریب هوشی (IQ) و بیماری عدم تمرکز کودکان میشود و حتی این گمان وجود دارد که این گروه از غذاها میتواند باعث بروز بیماری اوتیسم هم شود.در نهایت به این موضوع هم فکر کنید که استفاده از محصولات ارگانیک به نفع کرهزمین هم هست، زیرا محصولات ارگانیک میزان بیشتری کربن از هوا میگیرند و در روند تولید آنها گازهای گلخانهای کمتری تولید میشود. در روند تولید محصولات ارگانیک از مواد با پایه نفتی استفاده نمیشود که این مواد ممکن است روی قدرت باروری انسانها تاثیر منفی بگذارد.با تمام دلایل ذکر شده، بهترین کار این است که تا میتوانید از مواد غذایی ارگانیک استفاده کنید و تا میتوانید سراغ مواد غذایی فراوری شده و صنعتی نروید.
انار برای غلبه بر اثرات نامطلوب اشعه ماورای بنفش
میوه ضدسوختگی
انار یک منبع عالی از الاگیک اسید است. این ماده یک محافظ عالی برای سلولهای پوست در مقابل آسیبهای احتمالی اشعههای ماورای بنفش (UVB و UVA) است. مطالعات گروه سلولشناسی دانشگاه تغذیه تگزاس نشان داده است که احتمال ابتلا به سرطان پوست در افرادی که به طور منظم انار یا آبانار تازه میخورند، کمتر از سایرین است. یادتان باشد خوردن دانههای انار یا آبانار تازه بسیار بهتر از مصرف آبمیوه صنعتی یا حتی آب انار ذخیره شده در فریزرها و سردخانههاست.
1. در یک سمت میز بنشینید
محقق برجسته موسسه آموزشی ویلسون – دکتر لیمباخ – اعتقاد دارد، نشستن روی صندلی مقابل طرف مذاکره کننده به طور ناخواسته و خودکار حس رقابت را بین دو طرف برانگیخته می کند. در این حال دو نفر تصور می کنند رقیب هم هستند و باید برای هم آرزوی باخت کنند.
بنابراین، افرادی که با هم همکاری دارند بهتر است در کنار هم بنشینند نه در مقابل هم. این کار باعث درک بهتر یکدیگر می شود. این موقعیت فیزیکی به راحتی می تواند در رسیدن به هدف دو سر سود مفی باشد.
2. غیر شخصی کردن شرایط
هنگامی که از عبارت هایی هچون «موقعیت من» یا «موقعیت شرکت من» استفاده می کنید، در واقع به نوعی مالکیت خود را بر شرایط حاکم ابراز می کنید. به این ترتیب، موقعیت موجود را به جزوی از شخصیت خود تبدیل می کنید که تغییر یا صرف نظر از آن را برایتان دشوار است.
حتی
اگر در موقعیتی، جایگاه و مقام خاصی دارید، سعی کنید شرایط را به گونه ای پیش
ببرید که هر دو طرف برای حل مشکلات تلاش می کنند. به طور مثال بگویید: «اگر شرایط
را به فلان روش پیش ببریم، برای من سود خواهد داشت. برای تو چطور؟»
این
کار باعث می شود تا مذاکرات به سمت حل مسایل پیش برود و هر دو طرف سعی می کنند برای
پیشرفت بیشتر به یکدیگر کمک کنند. در نتیجه مذاکره به سمت همکاری پیش می رود نه
رقابت حذفی.
3. درک دلیل تقاضاها
منطق نهفته پشت هر مذاکره ای که به دو طرف اجازه پیدا کردن راهکار مناسب یا راه حل درست می دهد را درک و پیدا کنید. این منطق باعث به وجود آمدن شرایط مناسب می شود. به طور مثال، هنگامی که مشتری پایین ترین قیمت موجود را طلب می کند، به جای تعجب و سوال، دلیل آن را درک کنید. ممکن است متوجه شوید این مشکل ناشی از کمبود در نقدینگی بودجه است.
به محض درک این مساله، می توانید با همکاری یکدیگر تا حد امکان هزینه های خرید را با توجه به نقدینگی کاهش دهید.
4. ارائه استانداردهای عینی
یکی دیگر از راه های موفقیت در مذاکره های رقابتی، معرفی فاکتورهای مستقل است که شاخص های توافق نامه را تعیین می کنند. این فاکتورها می توانند شامل تخمین ارزش بازار یا عملکرد صنعت باشند. هنگامی که مذاکره کننده ها روی این استانداردها با هم به توافق برسند، تشخیص مناسب بودن یا نبودن پیشنهاد یا موضوع مذاکره برای هر دو طرف بسیار آسان تر خواهد شد. به طور مثال، اگر خریدار بخواهد به مدیر خود ثابت کند که قیمت کالا خوب است، یک استادارد مشخص همچون قیمت بهای بازار می تواند دلیلی برای درخواست و انتخاب او باشد.
5. داشتن طرح های جایگزین
پیش از ورود به مذاکره، ایده و طرح دیگری نیز در آستین باشید تا در صورت نرسیدن به توافق با مشتری، بتوانید سریعا ایده دیگری را مطرح کنید. به این ترتیب، می توانید بدون هراس از باخت وارد مذاکره با مشتری بشوید.
خجالت
نکشید؛ پرسیدن یکسری مسائل و روشن کردن تکلیف خیلی چیزها قبل از ازدواج، می تواند
تا حدودی آینده زندگی مشترک تان را تضمین کند. مطرح نکردن سؤال های اساسی، اشتباهی
است که خیلی از افراد در دوره نامزدی می کنند.
بیشتر
آنها گمان می کنند به اندازه کافی یکدیگر را می شناسند و آنقدر ذهن و اهداف شان به
هم نزدیک است که دیگر نباید چنین پرسش هایی را مطرح کنند؛ و همین تصور اشتباه است
که تنها بعد از گذشت مدت کوتاهی از تشکیل زندگی، این تازه عروس و دامادها را به
دردسر می اندازد. خیلی از طلاق های زودهنگام، تنها به دلیل این اتفاق می افتد که
زن و شوهرها بعد از زندگی زیر یک سقف، می فهمند چقدر با هم فاصله دارند و چه
چیزهای متفاوتی از زندگی شان می خواهند؛ پس فکر هایتان را بکنید که چه موضوعاتی در
زندگی شما نقش حیاتی دارد و نبودن چه چیزهایی باعث می شود از همسر و زندگی مشترک
تان ناامید شوید؟ به همه این موضوعات خوب فکر کنید و وقتی افکارتان را سر و سامان
دادید، آن را با خواستگار تان بدون رودربایستی درمیان بگذارید و بعد تصمیم نهایی
را بگیرید.
آسانترین سوال را اول بپرسید
این آسان ترین سؤالی است که می توانید از همسر آینده تان بپرسید. بیان کردن علایق و سرگرمی ها کار سختی نیست. اینکه چقدر اهل سفر است، وقت بیکاری اش را چطور می گذراند و چه سبک موسیقی ای گوش می کند یا خیلی از سؤال های دیگر، می تواند یک دید کلی نسبت به این خواستگار به شما بدهد البته این تنها قدم اول است.
در دوره نامزدی می توانید قدم بلند تری بردارید و ببینید که چقدر پاسخ هایی که گفته را در زندگی اش پیاده می کند. گاهی افراد علایقی دارند و خیلی راحت و با اشتیاق در مورد شان صحبت می کنند اما آنچه واقعا در زندگی شان توانایی انجامش را دارند، یک دنیا با آنچه در ذهن دارند تفاوت دارد پس اگر چنین تفاوتی را دیدید، زیاد شوکه نشوید.
پولپرست نباشید اما...
سؤال کردن در مورد موضوعات مالی، به معنای پول پرست بودن شما نیست. هرقدر هم که آسان گیر باشید، باید دید دقیقی نسبت به شرایطی که قرار است واردش شوید داشته باشید. در مورد کاری که انجام می دهد، پس اندازی که دارد و زندگی ای که از عهده اداره کردنش برمی آید از او سؤال کنید. این سؤال ها برای آن نیست که بدانید چقدر پول دارد و طبق این موضوع در موردش ارزش گذاری کنید برعکس. میزان پول خواستگار شما یکی از کم اهمیت ترین موضوعات است. اما اینکه او چقدر توانایی انجام کار های بزرگ را دارد و چقدر توانایی و استعداد بهتر کردن سبک زندگی اش را دارد مهم است، شاید او همه ثروتش را در کسری از ثانیه از دست بدهد ولی شما باید به این موضوع توجه کنید که او چقدر هوش مالی دارد و می تواند فرصت های جدید را برای خودش ایجاد کند.
در مقابل آینه چه جور آدمی است؟
از او بخواهید خودش را برایتان شرح دهد. اینکه او خود را چطور می بیند و چه تصوری نسبت به خودش دارد، موضوعی است که در همه مراحل زندگی شما می تواند تاثیر گذار باشد. از او بپرسید که ۵ سال بعد خود را کجا می بیند. با این سؤال او می تواند برنامه هایش در زمینه های تحصیلی، شغلی، مالی و... را برای شما توضیح دهد. البته زیاد هم زودباور نباشید و وقتی بلند پروازانه در مورد آینده حرف می زند، از او بپرسید که چه مقدماتی را برای این موفقیت چیده و از چه راه هایی می خواهد به اهدافش برسد. نگاهی به وضعیت زندگی کنونی او هم می تواند تا حدودی درست بودن ادعاهایش را برای شما اثبات کند.
اگر او یک مرد ۳۵ ساله است که هیچ پس اندازی ندارد و در شغلش هم پیشرفت خاصی نکرده، نمی توانید انتظار داشته باشید که ظرف ۵ سال، به یک پروفسور یا به یک مدیر ارشد در کارش تبدیل شود. بعد از جمع آوری داده هایتان، سعی کنید آن را با واقعیت موجود کنار هم بگذارید و بعد نتیجه گیری کنید. شاید او واقعا توانایی رسیدن به تمام چیزهایی که می گوید را داشته باشد.
در این مورد باید توافق کامل داشته باشید
در مورد زمان ازدواج و تمامی مراسم هایی که قرار است برگزار شود سؤال کنید. مهم نیست که شما به دنبال گرفتن جشن عروسی باشید یا نه و چندان اهمیت ندارد که چقدر از نظر مالی کم توقع و آسان گیر باشید بلکه تنها چیزی که در این مرحله اهمیت دارد، توافق های دقیق شما در مورد این موضوعات است. شاید در عالم مجردی خیلی موضوعات برای شما بی اهمیت باشد اما مطمئن باشید که با نزدیک شدن به آخرین روزهای این دوره، موضوعات تازه ای برایتان اهمیت پیدا می کند؛ موضوعاتی که اگر همین حالا به آنها توجه نکنید، دلیل خیلی از بحث های بیهوده میانتان می شود.
خانواده اش را کشف کنید
وضعیت خانوادگی یکدیگر را نادیده نگیرید. خیلی از افراد فکر می کنند که بعد از ازدواج به یک جزیره وارد می شوند و تنها چیزی که باعث خوشبختی شان می شود، عشق به یکدیگر است. اگر شما هم از این دسته آدم ها هستید، سخت در اشتباهید. شرایط مذهبی و عقیدتی خانواده خود و او را درنظر بگیرید. نیازی نیست که دقیقا مثل هم باشید اما به این فکر کنید که خانواده هایتان چقدر توانایی پذیرش تفاوت ها را دارند. از طرف دیگر، آیا رفتارهای خوستگارتان یا خانواده اش، با اصولی که شما در ذهن دارید مغایرت دارد؟ این مسائل تنها در آینده ارتباط شما تاثیر نمی گذارد. سبک و سیاقی که عروسی و دیگر مراسم قبل از ازدواج برگزار می شود، سبک مهمانی هایی که باید در آن شرکت کنید و نوع آدم هایی که قرار است با آنها معاشرت کنید و ... همگی تحت تأثیر این موضوع قرار دارند.
شاید فکر کنید که با گذشتن از خیلی چیز ها می توانید عشق تان را حفظ کنید اما باور کنید شما نمی توانید تا آخر عمر از اصولی که پیش از این برایتان اهمیت داشته صرف نظر کنید. گمان نکنید که همه این موارد را می توانید خودتان کشف کنید.
گاهی لازم است مسائلی را با همسرتان مطرح کنید و بعد از گرفتن پاسخ قطعی، تصمیم تان را بگیرید.
این را به آینده موکول نکنید
ارتباط زناشویی موضوعی نیست که بعد از ازدواج بخواهید در موردش صحبت کنید. قبل از زندگی زیر یک سقف، باید اطلاعاتی در مورد این ارتباط داشته باشید و تا حدودی به انتظارات تان در این مورد آگاه باشید. کلاس های مشاوره قبل از ازدواج بهترین کمک برای شما هستند. فهمیدن اینکه مزاج شما و همسرتان تا چه حد شبیه به هم است و شباهت شما در این مورد تا چه حد می تواند رضایت شما را از یک زندگی مشترک مشخص کند، موضوع بی اهمیتی نیست. آمارها را فراموش نکنید. بررسی ها می گوید بیش از ۶۰ درصد جدایی ها به دلیل نارضایتی از رابطه زناشویی اتفاق می افتد. پس این زنگ خطر را جدی بگیرید و وقتی مطمئن شدید که او براساس دلایلی که در بالا گفتیم مرد زندگی شماست، به این گزینه آخر هم فکر کنید و بعد در مورد تشکیل یک زندگی تصمیم بگیرید.
زندگی را فلشبک بزنید
سعی کنید او را همان طور که هست بشناسید. برای خیلی از افراد، گذشته همسرشان اهمیتی ندارد و آنها معتقدند رفتار و سبک زندگی او در آینده است که زندگی را می سازد. اگر شما جزو این دسته از افراد نیستید یا در گوشه ای پنهان از دلتان، نگران زندگی گذشته همسران هستید، این موضوع را جدی بگیرید. مسائلی را که برایتان اهمیت دارد، بپرسید و به او گوشزد کنید که فهمیدن این موضوعات برایتان بیش از حد مهم است. او را به عنوان تنها منبع اطلاعات تان انتخاب نکنید.
دوستان، محل تحصیل، اعضای فامیل و ... از گزینه هایی هستند که می توانند در شناخت بیشتر به شما کمک کنند، مثل یک کارآگاه رفتار نکنید و همه را به جان هم نیندازید. بلکه از دل خاطرات، عکس ها و گفت وگو های عادی سعی کنید در موردش اطلاعاتی را کسب کنید.
منبع : زندگی ایده آل
1 - همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
2 - همسر خود را به چشم یک شیء مسؤول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.
3 - جنبه یا بخشهایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین میشود مورد توجه و تحسین قرار دهید.
4 - برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید.
اگر حرفها و گفتههای او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بیاعتمادی در زندگی خود میکارید.
5 - وقتی همسرتان با شما درد دل میکند و راز دلش را با شما در میان میگذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بیرحمانه است.
6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث میشود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.
7 - او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بیاحساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان میدهد.
8 - نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمیافتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان میدهد بدون انتقاد و جبههگیری بپذیرید.
9 - زمانی که همسرتان با شما صحبت میکند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفتههای او عدم علاقهٔ شما را نشان میدهد.
10 - هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام میدهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت میکند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوهٔ خود ابراز محبت میکند.
11 - او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان، هدیهای به او میدهید سعی کنید از قبل در مورد هدیهٔ مورد علاقهاش اطلاعاتی به دست آورید.
12 - از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرحها و ایدهها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.
13 - اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید.
در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او میشود.
14 - برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث میشود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجشتان میشود. بنابراین سعی میکند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما میگردد.
15 - سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه میزند. زیرا این مسئله باعث میشود که وی خود را بخشندهتر و دوست داشتنیتر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بینهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.
16 - اگر احساس میکنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه میکنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روانشناس کمک بخواهید.
17 - زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج میبرد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانیتر کرده و از خود دور میکنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر میگردد.
18 - در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش میگذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار میآورد.
19 - او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگیاش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی میکنید که در موردش صدق نمیکند و این مسئله موجب کدورت در روابط میشود.
20 - وقتی شما در مییابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشتهاید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا میشود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را میپذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر میآید .