استغفار حضرت امیر علیه السلام

بند نهم

بار خدایا از تو آمرزش می طلبم

از هر گناهی که با صرف وقت و تأمل برای انجام آن شب را به بیداری گذرانده ام،

تا نتوانستم مرتکب شوم

ولی صبح که شد در زیّ صالحین به سوی تو گام برداشتم

در حالی که خلاف رضایت را در درون پنهان کرده بودم،

ای پروردگار عالمیان پس درود فرست بر محمد و آلش و آن را بیامرز ،

ای بهترین آمرزندگان

۱۰ قانون طلایی برای زنان

راهکارهای طلایی برای خانم ها جهت رام کردن تندخوترین مردان دنیا

اول:باورش کن

بیشتر مردان دل شان می خواهد که که همسرشان باورشان کند .اصلا خوششان نمی آید که همسرشان در توانایی ها واستعدادهایشان(مثلا در تامین امنیت ورفاه و…)شک داشته باشد.با رفتار و گفته هایتان به آن ها بفهمانید که  توانایی ومهارت واستعدادوپشتکارشان را باور داریدالبته دروغ نگویید چون اساساخوب نیست.

دوم:حرف بزن

برای اینکه همسرتان بفهمدشما اورا درک میکنیدخودتان را موظف کنیدکه هر روز به مدت کوتاهی درهمین خصوص با او حرف بزنید..بیست دقیقه که در هر روز زیاد نیست .هست؟حتی اگر جوابتان به این سوال مثبت باشد.باز هم این صحبت بیست دقیقه ای را از همسرتان دریغ نکنیدچون تاثیرش خیلی بیشتر از بیست دقیقه است که در ذهن شماست.آیا همسرتان ارزش ۲۰دقیقه ندارد؟

سوم:تاییدش کن

اکثر آدم ها دوست دارند مورد تایید باشند همسر شما هم مثل بقیه چه فرقی میکندتا میتوانید در مناسبت های مختلف همسرتان را تایید کنید.نه با استفاده ازجملات کلیشه ای ومسخره مثل«وااااااای تو فوق العاده ای…بی نظیری….تو حرف نداری..این حرف ها را دیگر هیچ مردی باور نمیکند.خودتان را خسته نکنید دلتان باید با زبانتان یکی باشد اگر بتوانید این کار را بکنید قدم بزرگی در تحکیم پیوندتان برداشته اید.

چهارم:روی اعصابش راه نرو

آیا شما خوشتان می آید کسی به شما بگوید که این کار را بکن وآن کار رانکن؟

مردها هم مثل شما دلشان نمیخواهد همسرشان مدام از انها بخواهد که زیر و رو شوند تا آنجا که میتوانید مردتان را آنچنان که هست قبول کنید خیلی از مردها از اینکه همسرشان بخواهد آن ها را مدام تغییر بدهد آزرده خاطر و گاه خشمگین میشوند.ادم میتواند خودش را خیلی راحت عوض کند ولی عوض کردن دیگران خیلی سخت است.

پنجم:مغزش را گاز نزن

اگر شوهرتان خسته است و میخواهید مطلب مهمی رو بگویید بلافاصله به اصل مطلب بروید و حاشیه پردازی نکنید اگر نیاز به دانستن جزییات باشند خودشان پرس و جو میکنند.

ششم:چرتکه نیانداز

به هر طریق ممکن... محبتتان را به همسرتان نشان دهید وچرتکه نیاندازید.دنبال یک موقعیت خاص نباشید خیلی از مردها هستند که  از خود شما هم رمانتیک ترند.

هفتم:احترام بگذار

وقتی همسرتان دارد افکار و عقایدش را به شما میگوید تو ذوقش نزنید همیشه و همه جا نشان دهید که برایش احترام قایل هستید.وقتی همسرتان خسته از کار برمیگردد خودتان را بی حوصله و مشغول به کار نشان ندهید و به آشپز خانه دور خودتان نگردید.

هشتم:امان بده

تقریبا تمام ادم های روی زمین احتیاج دارند که در پایان روز دوباره انرژی بگیرند و جسم و روحشان را بازسازی کنند مردها که از مریخ نیامده اند.بازهم خوششان نمی آید که وقتی از کار خسته و کوفته برمی گردند شما تمام اتفاقات روز را برایشان بازگو کنید امان بدهید بگذارید کمی استراحت کنند و بعد آرام آرام شروع کنید.

نهم:اعتماد کن

اعتماد…حیاتی تریت عامل برای شکل گیری یک ازدواج موفق است.اگر به هر دلیلی به همسرتان اعتماد کامل ندارید به جاسوسی متوسل نشویید چون اوضاع خراب تر میشود منطقی ترین کار این است که از یک آدم امین و دارای صلاحیت مشاوره بخواهید.

دهم:رفیق اش باش

رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنید که هم عاشقش باشید و هم بهترین دوست و رفیقش…برای اینکه بتوانید سال های سال دوست و همراه همسرتان باشید باید راه هایی پیدا کنید تا وقت بیشتری را با بگذرانید و کارهای بیشتری را با کمک همدیگر انجام بدهید.

یا محمد (ص)

این روزها آنقدر دلم گرفته است که حتی زمانی که عکست می بینم دلم به سویت پر می کشد و ناخودآگاه اشک هایم سرازیر می شود. قبل از رخ دادن این اتفاق ها بود که شناختمت اما ... اکنون که با وجود اتفاقات اخیر قلبم به درد می آید می فهمم معنای آن حس غریب که در گذشته داشتم چه بود!  

آری  

دوست داشتن تنها واژه ایست که در برابر آن حس غریب می توان نهاد.  

اکنون است که به عنوان یک فرد ایرانی نه بهتر بگویم به عنوان یک مسلمان می فهمم معنای توهین به مقدسات من چیست؟  

اما چه کنم که باز هم از درد زبان قدرت خود را از دست داده است.  

شوکی بسی عجیب سراسر وجودم را در خود بلعیده است که تنها با آمدن یک نفر می توان از این شوک درآمد و آن جانشین توست که از مدتها پیش خوابش را دیده ام.  

با این وجود تنها یک چیز برایم باقی می ماند و آن تحمل و انتظار است.  

از زخم های کوچک است که انسان می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد لال می شود آدم...!

مهدویت در ادیان ابراهیمی (قسمت دوم)

مهدویت در ادیان ابراهیمی

سوّم: این که, عظمت، قدرت، شوکت و سلطنتی که در آیات مزبور برای «ملک‌زاده» ذکر گردیده است نه با حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ و نه با هیچ یک از انبیای الهی وفق نمی‌دهد؛ زیرا نه مملکت حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ از مملکت پدرش حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ بنابر اعتقاد اهل کتاب ـ وسیع‌تر بوده، و نه هم ظلم و ستم در عهد او شکسته شده است.

چهارم: این که، بر حسب آنچه برخی از علمای عهدین ـ عهد عتیق و عهد جدید تورات و انجیل ـ احتمال داده و به وجوهی استدلال جسته‌اند، مزمور فوق کلام حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است نه کلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ که پس از مگ پدر، صاحب مقام و کتاب گردیده است معقول نیست برای پدرش که از دنیا رفته است درخواست شرع جدید کند. و بر فرض این که بر خلاف احتمال آنان، مزمور فوق کلام حضرت داود ـ علیه السّلام ـ باشد ـ چنان که اشاره کردیم ـ دعا برای دو شخصّیت والایی است که در آینده‌ی تاریخ بعد از او ظاهر خواهند شد.

پنجم: چنان که از آیه‌ی (20) استفاده می‌شود تمامی آیات یاد شده به عنوان دعا بر زبان حضرت داود ـ علیه السّلام ـ جاری شده و شایسته‌ی مقام نبوّت ـ‌که بالاترین مدارج کمال و عبودیّت و بندگی است ـ این است که، در مقام دعا و استدعای از پروردگار، در کمال خضوع و خشوع و انکسار در برابر آفریدگار، زبان به تذلّل و کوچکی بگشاید، و با زبان عجز و لابه و عاری از هر نوع خودبینی و خود پسندی مقاصد خویش را از خدای جهان بخواهد، نه این که در برابر سلطان واقعی و مالک الملوک جهان خود را «پادشاه» و فرزند خود را «شاهزاده» بخواند.

ششم: این که، در چند آیه از بشارت مزبور، سلطنت و دعوت «ملک زاده» را عمومی و جهانی خوانده، و قدرت و جبروت روحانی وی را شامل پادشاهان و قدرتمندان و سلاطین مقتدر جهان دانسته، و سراسر کره‌ی مسکون را قلمرو دولت حقّه‌ی وی معرفی نموده، چنان که در اخبار وارده از ائمّه‌ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز در حقّ شخصّیت بی‌نظیر حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین سخن رفته است.

هفتم: این که، در آیه‌ی (7) به اصحاب خاص آن حضرت اشاره نموده که با ظهور نور پر فروغ مهدوی ـ علیه السّلام ـ آن خورشید جهانتاب عدل الهی، صدیّقان شکوفه کنند، و رحم اجتماع بزرگ جهانی، مردانی پاک سیرت، راست گفتار و درست کردار از خود نمایان سازد، و سعادت و سلامت، رفاه و خوشبختی، بهروزی و بهزیستی که مولود تسلّط آن یگانه منجی عالم و دولت عدالت پیشه‌ی آن حضرت است تا انقراض جهان پایدار خواهد بود، چنان که در روایات اسلامی نیز آمده است: «دولتنا آخر الدول»

هشتم: این که، در آیه‌ی (17 و 18) خاطر نشان ساخته است که تا جهان باقی است و خورشید در آسمان نور افشانی می‌کند، اشعه‌ی خورشید فروزان قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و تمامی روی زمین از جلال و عظمتش پر خواهد شد[1]، چنان که در روایات مستفیضه و متواتره‌ی اسلامی که در مورد ظهور آن مهر تابان رسیده است، کمتر حدیثی یافت می‌شود که در ضمن آن جمله‌ی «یملَأُ الأرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً، کَما مُلِئَت ظُلْماً وَ جَوْراُ» نیامده باشد.[2]

بنابراین، جای هیچ گونه شک و تردید نیست که مقصود از «ملک» در مزمور 72 از زبور داوود ـ علیه السّلام ـ همان نور قدوسی حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ سیّد رسولان و خاتم پیغمبران، و مقصود از «ملک زاده» حضرت صاحب الزمان «مهدی موعود ـ علیه السّلام ـ » دوازدهمین جانشین بر حق و فرزند دلبند آن بزرگوار است که به خواست خداوند در روز معین و موعود، ظهور خواهد نمود، و سراسر روی زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از آن که پر از ظلم و جور شده باشد، و گردن گردن‌کشان و گردن فرازان را خواهد شکست، و چون مهر و ماه بر روح و جان جهانیان خواهد تابید، و حکومت حقه‌ی الهیه‌ی وی تا ابد و تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت. اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه.

ناگفته نماند که نویدهای ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در «زبور» فراوان است، و در بیش از 35 بخش از مزامیر (150) گانه، نوید ظهور آن موعود اُمم و منجی عالم موجود است، ‌کسانی که طالب تفصیل بیشتری هستند می‌توانند به متن «مزامیر» در «عهد عتیق» مراجعه فرمایند.

ب) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در کتاب «اشعیای نبی»

در کتاب «اشعیای نبی» که یکی از پیامبران پیرو تورات است، بشارات فراوانی در مورد ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ آمده است که جهت استدلال به کتاب مزبور، نخست فرازی از آن بشارت‌ها را نقل نموده، و برخی از نکات آن را توضیح می‌دهیم تا معلوم شود که مسلمانان درباره‌ی عقیده به ظهور یک مصلح جهانی تنها نیستند، بلکه همه‌ی اهل کتاب در این عقیده با مسلمانان اشتراک نظر دارند.

در فرازی از بشارت کتاب اشعیا چنین آمده است:

«و نهالی از تنه‌ی «یسیّ»[3] بیرون آمده، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. یعنی روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشی او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤیت چشم خود، داوری نخواهد نمود و بر وفق سمع گوش‌های خویش، تنبیه نخواهد نمود؛ بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود...

کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت.

و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آنها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد، و طفل شیر خوره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد، ‌و طفل از شیر باز داشته شده، دست خود را بر خانه‌ی افعی خواهد گذاشت، و در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می‌پوشاند».[4]

منظور از «نهالی که از تنه‌ی یسیّ خواهد رویید» ممکن است یکی از چهار نفر از شخصّیت‌های بزرگ روحانی و رهبران عالیقدر بشر، حضرت داود، حضرت سلیمان، حضرت عیسی و حضرت حجّت بن الحسن العسکری ـ علیهم السّلام ـ باشند؛ ولی دقّت و بررسی کامل آیات فوق نشان می‌دهد که منظور از این نهال، هیچ یک از آن پیامبران نیست؛ بلکه همه‌ی آن بشارت‌ها ویژه‌ی قائم آل محمّد ـ علیهم السّلام ـ است؛ زیرا حضرت داوود و سلیمان ـ علیهما السّلام ـ فرزندان پسری یسیّ، و حضرت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ نواده‌ی دختری وی، و قائم آل محمّد ـ علیه السّلام ـ نیز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون ـ که دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بوده، و نسب شریفش به شمعون صفا، وصیّ حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می‌رسد ـ نواده‌ی دختری «یسیّ» می‌باشد.

در فرازی از این بشارت چنین آمده است: «موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد کرد و بر وفق سمع گوش‌های خود تنبیه نخواهد نمود» و این جمله، اشاره به حاکمیت مطلق و حکومت عادلانه‌ی آن حضرت دارد که وی بر اساس حق و واقع، حکم می‌کند و نیازی به شاهد و بیّنه ندارد و از کسی گواهی نمی‌طلبد چنان که در روایات اسلامی آمده است که: «یحکم بحکم داود و محمّد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ » یعنی به حکم حضرت داود و دستور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ حکم می‌کند و با علم و دانش خدادادی خویش داوری می‌نماید.

و در فراز دیگری از آن بشارت آمده است که، در زمان حکومت حقه و دوران حکومت عدالت پیشه‌ی او «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید... و گوساله و شیر پرواری با هم، و... ضرر و فسادی نخواهند کرد»، این جمله نشان می‌دهد که در زمان ظهور مبارک آن موعود آسمانی، عدل و داد آن چنان گسترش می‌یابد که جانوران و درندگان با هم سازش می‌کنند و در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و خوی بهیمیّت و درندگی را از دست می‌دهند، و زیان و ضرر به هیچ یک از موجودات نمی‌رسانند چنان که در اخبار و احادیث آمده است:
« وَتَصْطَلِحُ فِی مُلْکِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تأمَنُ الْبَهائم».[5]

و در آخرین فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می‌پوشاند»، این مطلب نشانگر این واقعیّت است که در عهد با سعادت آن موعود آسمانی چنان تحول عظیم علمی و فرهنگی به وجود می‌آید که همه‌ی مردمان به خدای یگانه ایمان می‌آورند. درهای رشته‌های گوناگون علوم و دانش به روی انسان‌ها گشوده می‌شود، سطح معلومات بشری بالا می‌رود، راهی را که بشریّت در طول تاریخ در هزاران سال پیش به دنبال آن بوده در زمان کوتاه می‌پیماید، عقل‌ها کامل و اندیشه‌ها شکوفا می‌گردد، و کوته بینی‌ها و تنگ نظری‌ها از بین می‌رود، و انسان‌ها به کمال و بلوغ عقلی و اخلاقی و انسانی می‌رسند و به تمام ناکامی‌ها، شکست‌ها، ستم‌ها، نادانی‌ها و بدبختی‌ها پایان می‌دهند، و زندگی شرافتمندانه‌ی تازه‌ای را آغاز می‌نمایند.

-------------------------------------------

[1] . برای توضیح بیشتر به کتاب انیس الاعلام فی نصره ‌الاسلام، ج5، ص92 الی 96 و ج7، ص387 الی 398 مراجعه فرمایید.

[2] . به کتاب نفیس منتخب الاثر، ص247 ـ 250 مراجعه فرمایید.

[3] . یسیّ به معنای قوی، پدر حضرت داود و نوه‌ی «راعوت» است، و به طوری مشهور بود که داود را پسر «یسیّ» می‌نامیدند، ‌در صورتی که خود داود شهرت و شخصیت عظیمی داشته و از پیغمبران بزرگ «بنی اسرائیل» بوده است. (قاموس کتاب مقدس).

[4] . تورات، کتاب اشعیای نبی، باب 11، پندهای 1 ـ 10، ص1548، کتاب مقدس.

[5] . بشاره الاسلام، ص197 و 247، منتخب الأثر، ص474، مستدرک حکم، ج4، ص514 و بحارالانوار، ج52، ص280، ح6.

هیچگاه به پشت شخص در حال خفگی نزنید

همه چیز در یک آن اتفاق می‌افتد و در این حال، زمان ارزش فراوانی پیدا می‌کند. برای همه ما این اتفاق پیش آمده که در حین خوردن خوراکی، جسمی خارجی راه تنفسی‌مان را بند آورده و حالت خفگی به ما دست داده است. مغز انسان در صورت نرسیدن اکسیژن، در فاصله 6-4 دقیقه دچار مرگ می‌شود.

متأسفانه سالانه هزاران نفر به این شکل زندگی خود را از دست می دهند. دو سوم از این افراد را کودکانی تشکیل می‌دهند که اغلب آنها سن زیر سه سال دارند، در عین حال این خطر همه را تهدید می‌نماید

حرکت تکنیکی و ساده هایملیخ شما را قادر می‌سازد تا در حد امکان، اشخاص را از خطر خفگی نجات دهید. با یادگیری این روش، حتی می‌توانید خود را نیز از خطر خفگی برهانید. فرد در حال خفگی نه می تواند صحبت کند و نه توانائی تنفس دارد، لذا به کمک شما سخت نیازمند است.

هیچگاه به پشت شخص در حال خفگی نزنید، چرا که ممکن است کار مشکل‌تر شود (مگر آنکه نیم تنه بالائی شخص رو به پائین باشد). خندیدن و یا حرف زدن در حین جویدن غذا و بلعیدن آن ممکن است باعث ایجاد حالت خفگی گردد. به هنگامی که حالت خفگی دست می‌دهد، هرگز محلی را که دیگران در آن هستند ترک نکنید و همانند شکل زیر، با اشاره وضعیت خود را به آنان بفهمانید.

تأثیر این تکنیک به این دلیل است که در حالت قطع تنفس بیمار، هنوز مقدار قابل توجهی هوا داخل شش ها باقی است و با فشردن سریع دستها بر روی شکم مصدوم (بین قفسه سینه و ناف)، ششها فشرده می شوند و هوای موجود در آنها به سمت نای حرکت می‌کند و جسم خارجی را به سمت بیرون حلق می‌راند. خفگی در کودکان اغلب به دلیل بلعیدن جسم خارجی رخ می‌دهد. در مورد به کارگیری این تکنیک برای کودکان با احتیاط کامل عمل کنید.

نشانه‌های شخص در حال خفگی

1. ناتوانی در تنفس و صحبت کردن

2. ناتوانی در سرفه کردن

3. تغییر رنگ صورت به کبودی

4. از دست دادن هوشیاری

مراقبت از کودکان

از آنجا که کودکان تمایل دارند اشیاء را به دهان بگذارند و ببلعند، پیش‌بینی‌های زیر را در مورد آنها رعایت کنید:

1- هرگز اسباب بازی‌های کوچک را که ابعادشان 4×2 سانتیمتر و یا کوچکتر است، دراختیار کودکان قرار ندهید. به همین شکل مراقب قطعات کوچک جداشدنی اسباب بازی‌ها نیز باشید.

2- قرص های داروئی را پس از حل کردن در آب به کودکان بدهید.

3- این اشیاء را از دسترس کودکان دور نگه دارید: سکه، دکمه، بادکنک باد نشده،نخود، لوبیا، دانه تسبیح، تیله‌های شیشه‌ای و سنگی...

4- این خوراکی‌ها را نیز از دسترس کودکان دور نگه دارید: ذرت بو داده، آجیل، یخ، شکلات، سبزیجات خام، هویج...

5- کودک در حال خوردن خوراکی نباید بدود، راه برود و یا بازی کند.

چگونه خودمان را از خطر خفگی نجات دهیم

1- یک دستتان را مشت کنید و انگشت شست خود را بر روی شکم - بین قفسه سینه و ناف بگذارید.

2- این دست را محکم با دست دیگرتان بگیرید و هر دو دست را با حرکت سریع رو به بالا فشار دهید. همچنین می‌توانید بر روی جسمی ثابت و افقی (مانند لبه میز، صندلی، نرده، ...) خم شوید و شکمتان را با حرکات سریع به لبه جسم فشار دهید.

3- این حرکت را تا خارج شدن جسم خارجی ادامه دهید.

خردسالان

در ابتدا سعی کنید جسم خارجی را در صورتی که قابل مشاهده است، با گرداندن انگشت در داخل دهان نوزاد خارج نمائید. باید مراقب باشید که این کار شما جسم خارجی را بیشتر در حلق کودک فرو نبرد.

در صورتی که با انگشت موفق به خارج کردن جسم خارجی نشدید، پنج بار با پاشنه دست به پشت نوزاد بزنید. سر نوزاد باید پائین تر از بدنش قرار بگیرد.

در صورتی که با استفاده از روشهای قبلی مشکل برطرف نشد، دو انگشت میانی را مانند شکل، در وسط قفسه سینه نوزاد بگذارید و پنج بار به سرعت رو به پایین فشار دهید. سر نوزاد در این حالت نیز باید پائین‌تر از بدنش قرار بگیرد.

کودکان

همانگونه که پیشتر توضیح داده شد، ابتدا یک دستتان را مشت کنید و انگشت شست خود را بر روی شکم کودک - بین قفسه سینه و ناف – بگذارید. سپس این دست را محکم با دست دیگرتان بگیرید و هر دو دست را با حرکت سریع رو به بالا فشار دهید. شدت بالا کشیدن نباید به حدی باشد که کودک از روی زمین بلند شود.

بزرگسال (هوشیار)

پشت سر شخص مصدوم بایستید و دستانتان را به نحوی که قبلاً توضیح داده شد به دور کمر وی گره بزنید. آنگاه آنها را بر روی شکم مصدوم به طرف بالا فشار دهید. این حرکت را چند بار تکرار کنید. در صورتی که شخص بر روی صندلی نشسته باشد، می‌توانید این حرکت را از پشت صندلی انجام دهید.

بزرگسال (بیهوش)

پاشنه یک دست را مقداری بالاتر از ناف قرار دهید. دست دیگرتان را بر روی آن بگذارید. دستانتان را چند بار به سرعت به سمت بالا فشار دهید تا جسم خارجی به طرف بیرون هدایت شود. در مورد کودکان، می‌توانید این حرکت را با کمک دو انگشت میانی دستانتان انجام دهید.

تذکرات مهم

1- در صورتی که شخص مصدوم می تواند سرفه کند، نیازی به کاربرد این روش نیست.

2- مانور هایملیخ برای کودکان کمتر از یک سال توصیه نمی‌شود و در مورد خردسالان و کودکان باید با احتیاط و ملایمت فراوان رفتار کرد.

3- در صورتی که در مورد مصدوم مردد به سکته و یا خفگی هستید، مبنا را بر خفگی بگذارید. چرا که موارد مشاهده شده خفگی در حین غذا خوردن به مراتب بیش از سکته می‌باشد.

مترجم : یوسف مرادپور

مهدویت در ادیان ابراهیمی (قسمت اول)

بی‌تردید موضوع مهدویت از موضوعاتی که نه تنها دین اسلام به ویژه مذهب شیعه به آن پرداخته، بلکه در ادیان ابراهیمی دیگر نیز مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است که به برخی موارد اشاره می‌شود.

بشارات ظهور مهدی ـ علیه السّلام ـ در کتاب تورات

در کتاب تورات که از کتب آسمانی به شمار می‌رود و هم اکنون در دست اهل کتاب و مورد قبول آنها است، بشارات زیادی از آمدن مهدی موعود و ظهور مصلحی جهانی در آخر الزمان آمده است که چون مضمون‌های آن بشارات در قرآن کریم و احادیث قطعی و متواتر اسلامی به صورت گسترده‌ای وارد شده و نشان می‌دهد که مسأله‌ی «مهدویّت» اختصاص به اسلام ندارد، قسمتی از آن بشارات را در اینجا می‌آوریم، و برخی از نکات آنها را توضیح می‌دهیم تا موضوع تشکیل حکومت واحد جهانی، و تبدیل همه‌ی ادیان و مذاهب مختلف به یک دین و آیین مستقیم، بر همگان روشن شود.

گفتنی است که چون در کتاب «عهد عتیق» (یعنی: تورات و ملحقات آن) همچون کتاب انجیل، از بازگشت و رجعت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ سخن به میان آمده است و این مطلب، رابطه‌ی مستقیم با ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ دارد، نگارنده نیز در ضمن بشارات ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، فرازهایی از «تورات» را آورده است تا دانسته شود که قوم یهود نیز بر اساس آنچه در کتاب‌های مذهبی خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» و بازگشت حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ معتقدند. و در این باره تردید ندارند که بالاخره روزی فرا می‌رسد که حضرت عیسای روح الله ـ علیه السّلام ـ به زمین باز می‌گردد و برخی از آنها را تنبیه و از برخی دیگر انتقام می‌گیرد، هر چند که بسیاری از آنان بر اثر آیات و معجزاتی که از حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و عیسای مسیح ـ علیه السّلام ـ می‌بینند ایمان آورده و تسلیم می‌شوند و در برابر حق خاضع و خاشع می‌گردند.

اینک به قسمتی از بشاراتی که در «تورات» و ملحقات آن آمده است، توجّه فرمایید:

الف) بشارت ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در زبور داوود

در زبور حضرت داود ـ علیه السّلام ـ که تحت عنوان «مزامیر» در لابلای کتب «عهد عتیق» آمده، نویدهایی درباره‌ی ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ به بیان‌های گوناگون داده شده است و می‌توان گفت: در هر بخشی از «زبور» اشاره‌ای به ظهور مبارک آن حضرت، و نویدی از پیروزی صالحان بر شریران و تشکیل حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب مختلف به یک دین محکم و آیین جاوید و مستقیم، موجود است.

و جالب توجّه این که، مطالبی که قرآن کریم درباره‌ی ظهور حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ از «زبور» نقل کرده است عیناً در زبور فعلی موجود است و از دست‌برد تحریف و تفسیر مصون مانده است.

قرآن کریم چنین می‌فرماید:

وَلَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ)[1]

ما علاوه بر ذکر (تورات) در «زبور» نوشتیم که (در آینده) بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد.

مقصود از «ذکر» در این آیه‌ی شریفه، تورات موسی ـ علیه السّلام ـ است که زبور داود ـ علیه السّلام ـ پیرو شریعت تورات بوده است.

این آیه‌ی مبارکه از آینده‌ی درخشانی بشارت می‌دهد که شرّ و فساد به کلّی از عالم انسانی رخت بر بسته، و اشرار و ستمکاران نابود گشته‌اند، و وراثت زمین به افراد پاک و شایسته منتقل گردیده است. زیرا کلمه‌ی «وراثت و میراث» در لغت، در مورادی استعمال می‌شود که شخص و یا گروهی منقرض شوند و مال و مقام و همه‌ی هستی آنها به گروهی دیگر به وراثت منتقل شود.

به هر حال، طبق روایات متواتره اسلامی ـ از طریق شیعه و سنّی ـ این آیه‌ی شریفه مربوط به ظهور مبارک حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ می‌باشد، و قرآن کریم این مطلب را از زبور حضرت داود ـ علیه السّلام ـ نقل می‌کند، و عین همین عبارت در زبور موجود است. و اینک متن زبور:

زیرا که شریران منقطع می‌شوند. امّا متوکّلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. و حال اندکست که شریر نیست می‌شود که هر چند مکانش را جستجو نمایی ناپیدا خواهد بود امّا متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتی متلذّذ خواهند شد شریر بخلاف صادق افکار مذمومه می‌نماید، و دندان‌های خویش را بر او می‌فشارد خداوند به او متبسّم است چون که می‌بیند که روز او می‌آید شریران شمشیر را کشیدند و کمان را چلّه کردند تا آن که مظلوم و مسکین را بیندازند، و کمان‌های ایشان شکسته خواهد شد کمی صدّیق از فراوانی شریران بسیار بهتر است. چون که بازوهای شریران شکسته می‌شود و خداوند صدّیقان را تکیه‌گاه است  

خداوند روزهای صالحان را می‌داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود  در زمان «بلا» خجل نخواهند شد، و در ایام قحطی سیر خواهند بود لکن شریران هلاک خواهند شد، و دشمنان خداوند، مثل پیه برّه‌ها فانی بلکه مثل دود تلف خواهند شد؛ زیرا متبرّکان خداوند، وارث زمین خواهند شد، امّا ملعونان وی منقطع خواهند شد صدّیقان وارث زمین شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد به خداوند پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمین بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شریران این را خواهی دید امّا عاصیان، عاقبت مستأصل، و عاقبت شریران منقطع خواهند شد.»[2]

در فصل دیگر می‌فرماید:

«... قوم‌ها را به انصاف داوری خواهد کرد. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نمایند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آید. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زیرا که می‌آید، ‌زیرا که برای داوری جهان می‌آید. ربع مسکون را به انصاف داوری خواهد کرد. و قوم‌ها را به امانت خود.»[3]

و از جمله در مزمور 72 در مورد پیامبر بزرگوار اسلام - صلی الله علیه و آله - و فرزند دادگسترش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، چنین می‌فرماید:

 ای خدا! شرع و احکام خود را به «ملک»، و عدالت خود را به «ملک‌زاده» عطا فرما تا این که قوم تو را به عدالت و فقرای تو را به انصاف حکم نماید به قوم کوه‌ها سلامت و کویرها عدالت برساند فقیران قوم را حکم نماید، و پسران مسکینان را نجات دهد، و ظالم را بشکند‌ تا باقی ماندن ماه و آفتاب دور به دور از تو بترسند بر گیاه بریده شده مثل باران و مانند امطار ـ که زمین را سیراب می‌گرداند ـ خواهد بارید

و در روزهایش صدّیقان شکوفه خواهد نمود، و زیادتی سلامتی تا بای ماندن ماه خواهد بود از دریا تا به دریا و از نهر تا به اقصی زمین سلطنت خواهد نمود صحرا نشینیان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاک را خواهند بوسید

ملوک طرشیش و جزیره‌ها، هدیه‌ها خواهند آورد، ‌و پادشاهان شبا و سبا پیشکش‌ها تقریب خواهند نمود بلکه تمامی موک با او کرنش خواهند نمود، و تمامی اُمم او را بندگی خواهند کرد زیرا فقیر را وقتی که فریاد می‌کند و مسکین که نصرت کننده ندارد، خلاصی خواهد داد و به ذلیل و محتاج ترحّم خواهد فرمود و جان‌های مسکینان را نجات خواهد داد جان ایشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش خون ایشان قیمتی خواهد بود و زنده مانده از شبا به او بخشیده خواهد شد در زمین به سر کوهها مشت غلّه کاشته می‌شود که محصول آن مثل اسنان متحرّک شده، اهل شهرها مثل گیاه زمین شکوفه خواهند نمود

اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقی بماند، ‌در او مردمان برکت خواهند یافت، و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت بلکه اسم ذوالجلال او ابداً مبارک باد، و تمامی زمین از جلالش پر شود دعای داوود پسر یسیّ تمام شد».[4] توضیح مختصری پیرامون بشارت فوق:

در این بشارت ـ چنان که بر ارباب فضل و دانش و اهل علم و اطلاع و کسانی که با قرآن و روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ سر و کار دارند، مخفی نیست پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمّد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به عنوان «ملک» و فرزند گرامش حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ که بزرگ‌ترین و کامل‌ترین مظهر عدل الهی است به عنوان «ملک‌زاده» معرفی گردیده، و به بعضی از امتیازات و مشخصات دیگر وی نیز اشاره شده است.

ولی برخی از علما و دانشمندان «یهود» چنین پنداشته‌اند که: منظور از «ملک» در این آیه، حضرت داود ـ علیه السّلام ـ ، و منظور از «ملک‌زاده» فرزند وی حضرت سلیمان ـ علیه السّلام ـ است، و روی این پندار نادرست خواسته‌اند آیات مذکور را از بشارت دادن به بعثت حضرت خاتم النبیین ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و نوید ظهور خاتم اوصیاء حضرت حجّت بن الحسن العسکری ـ علیه السّلام ـ منصرف کنند، ولی این اندیشه از چند جهت نادرست و غیر قابل قبول است، زیرا:

نخست این که، حضرت داود ـ علیه السّلام ـ از انبیای پیرو شریعت تورات بوده و خود او دارای شریعت و احکام نوینی نبوده است تا این که بگوید: «ای خدا! شرع و احکام خود را به «ملک» و عدالت خود را به «ملک‌زاده» عطا فرما»، و روی این اصل درخواست شریعت مستقل نوین در خور مقام آن حضرت نیست.

دوّم: این که، در خواست شرع و احکام و عدالت که به صورت دعا بر زبان حضرت داوود ـ علیه السّلام ـ جاری شده ـ چنان که از نحوه‌ی درخواست آشکار است ـ برای دو شخصیت عظیم آسمانی است که یکی دارای مقام سلطنت بر پیامبران و صاحب شرع و احکام جدید، و دیگری مظهر أتمّ عدالت، و صاحب مقام ولایت مطلقه، ‌و مورد انتظار عموم ملل جهان است.

------------------------

[1] . سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 105.

[2] . عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 37، بندهای 9 ـ 38.

[3] . همان، ‌مزمور 96، بندهای 10 ـ 13، ص1247، کتاب مقدس.

[4] . عهد عتیق، کتاب مزامیر، مزمور 72، بندهای 1 ـ 2، به نقل از بشارات عهدین، ص248 و أنیس الاعلام، ج5، ص92 و 93.

چگونـه پاسـخ منـاسب به خـواستـگارم بدهـم ؟

 

"چگونه پاسخ مناسب به خواستگارم بدهم؟!" این موقعیتی است که خیلی از دختر خانم ها با آن مواجه می‌شوند که در این ایمیل تنها می‌خواهیم نکته‌هایی را گوشزد کنیم که با به‌ کار بستن‌شان، در تصمیم گیری شما دختر خانم دم بخت موثر خواهد بود.

● با عشق شوخی نکنید

با ادای احترام به همه خانم های جوان، باید قبول کنیم در سال های اخیر، بعضی باورهای نادرست و "عوامانه" به عنوان اصول زندگی درست و "عاقلانه" در ذهن خانم های جوان جا گرفته است. البته این را هم قبول داریم که شکل گیری این ذهنیت ها، ناشی از برخوردهای نادرست جامعه و به خصوص برخی رفتارهای نادرست آقایان در قبال خانم ها بوده است اما چیزی که اشتباه است، اشتباه است و اینکه چه زمینه های قبلی باعث آن شده، از اشتباه بودن آن کم نمی کند.

یکی از این گزاره های غلط در ذهن خانم های جوان، راهبرد "در آب نمک خواباندن" آقا پسرهاست. گاهی خانم ها، وقتی با پیشنهاد خواستگاری روبه رو می شوند، هرچه سبک و سنگین می کنند، نمی توانند به این نتیجه برسند که بله را بگویند یا نه. این طبیعی است. گریزی هم از آن نیست اما رفتار خانم ها در این دوره تردید، باید رفتار استانداردی باشد، با رعایت ۳ اصل: اول اینکه باید صریح و شفاف به طرف مقابلشان بگویند که هنوز تصمیمی نگرفته اند و نیاز به زمان دارند. دوم اینکه باید زمانی را برای خود مشخص کنند و به خودشان تکلیف کنند تا آن زمان، تصمیم قطعی شان را بگیرند و آن را به خواستگارشان اعلام کنند. سوم اینکه در طول این مدت باید تلاش کنند به شناختی برسند که بتوانند بر مبنای آن، تردیدهایشان را برطرف کرده و به نتیجه قطعی برسند.

متاسفانه بعضی خانم ها، حتی وقتی جمع بندی نسبی شان این می شود که به خواستگارشان نه بگویند، بازهم این را اعلام نمی کنند. گاهی نمی دانند چطور نه بگویند (به خصوص اگر خواستگارشان خیلی علاقه نشان بدهد) و گاهی هم پیش خودشان فکر می کنند بهتر است چیزی نگویند و این مورد را از دست ندهند، شاید مرد بهتری پیدا نشد! توضیح اینکه این رفتار چقدر خطرناک است، بحث مفصلی می طلبد اما کافی است به حادثه تلخی که در همین صفحه به آن اشاره شده، توجه کنید. همین کافی نیست؟

● بگویم بله؟ بگویم نه؟

اگر هنوز نتوانسته اید تصمیم بگـیرید، ایــن۴ نکته را فراموش نکنید

▪ شهر را خبر نکنید

اگر گیج شوید هم حق دارید. پای یک عمر زندگی در میان است و به سادگی نمی توانید در موردش تصمیم بگیرید. اما با تمامی این اوصاف، می توانید راه را کوتاه تر کنید و انتخابی بهتر و منطقی تر داشته باشید. قرار نیست به تنهایی تصمیم بگیرید اما کمی راز دار بودن، می تواند شما را در داشتن انتخابی مناسب تر کمک کند.

اگر می خواهید با آرامش بیشتری به این موضوع فکر کنید، باید از ورود هر عامل مزاحمی جلوگیری کنید.

رودربایستی های اجتماعی، ترس از اینکه فرصت دیگری برایتان فراهم نشود و تحریک های دیگران، بزرگ ترین مشکلاتی هستند که می توانند شما را در تصمیم گیری به اشتباه بیندازند، پس قدم اول شما برای داشتن یک انتخاب خوب، این است که موضوع را با هرکسی در میان نگذارید. از میان آدم های اطرافتان، می توانید چند نفر که اعتماد بیشتری به آنها دارید و فکر می کنید خودشان به دلیل داشتن یک زندگی موفق می توانند راهنمایتان باشند را انتخاب کنید و راز کوچک تان را برایشان فاش کنید. این افراد به شما کمک می کنند که واقعیت را بدون توجه کردن به احساسات تان ببینید و با نگاهی منطقی در مورد آینده تان تصمیم بگیرید.

▪ تند نروید

عجله نکنید. به خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و باتوجه به تمامی مسائل در مورد آینده تان تصمیم بگیرید. خانواده ها را به طور کامل به این روند وارد کنید. برای تفریح های خانوادگی برنامه ریزی کرده و با خانواده ها و دوستان تان بیرون بروید. فکر نکنید حالا که خیلی ها از این موضوع خبردار شده اند، هیچ راه برگشتی ندارید. این دوره کوتاه نامزدی، فقط و فقط برای شناخت بیشتر است، پس اگر فکر می کنید به هزار و یک دلیل نمی توانید کنارش احساس خوشبختی کنید، با خانواده تان در این مورد صحبت کنید و از آنها بخواهید برای گرفتن تصمیمی درست شما را همراهی کنند. اگر هم جواب تان مثبت است، به دلیل بهانه های کوچک ماجرا را کش ندهید. اجازه ندهید که نامزدی تان کمتر از ۶ ماه و بیشتر از دو سال باشد چراکه روانشناسان معتقدند نامزدی بیشتر و کمتر از این زمان، می تواند زندگی مشترک تان را دچار آسیب کند.

▪ وقت را تلف نکنید

قطعا هر کدام از شما برای آینده تان برنامه هایی دارید، پس با تلف کردن وقت و ناتوانی در تصمیم گیری، همدیگر را بازی ندهید. حالا که دید دقیق تری در مورد او و توانایی هایش به دست آورده اید و نظرهای علمی و بی طرف مشاور را هم در اختیار دارید، وقت را تلف نکنید. دو دو تا چهار تا کنید و با دادن پاسخ تان، او را هم از این تعلیق بیرون بیاورید. اگر جواب تان مثبت است، می توانید فاز بعدی را شروع کنید و برای ساختن یک زندگی موفق، از همین حالا تلاش کنید و اگر جواب تان منفی است، می توانید از راه هایی که در ادامه گفته شده، برای قطع این ارتباط کمک بگیرید. مهم نیست چه جوابی می دهید، مهم این است که با کش دادن این موضوع، زندگی او و خودتان را تلف نکنید.

▪ تعارف نکنید؛ حرف دلتان را بگویید

درست است که تا قبل از ازدواج خیلی چیزها را در مورد زندگی مشترک و فراز و فرود هایش نمی دانید، اما حتی قبل از این مرحله هم، موضوعاتی برایتان اهمیت دارند. احتمالا شما هم فکر می کنید بدون برخی معیارها نمی توانید زندگی کنید و البته در ذهن تان شرایط خاصی را برای ساختن و ادامه این زندگی تصور می کنید. این موضوع ها را بدون پرده با خواستگار تان درمیان بگذارید. شاید از برخی مسائل بتوانید بگذرید و او هم بتواند خودش را تاحدودی با نیازهای شما تطبیق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسی اختلاف دارید و فکر می کنید سبک زندگی و نیازهایتان زمین تا آسمان با هم فرق می کند، قید این گزینه را بزنید.

● چطـــوری بگویــم نه؟

بالاخره تصمیم تان را گرفتید؟ حالا به این نکته ها توجه کنید :

▪ راستش را بگویید

اگر بعد از بررسی تمام موارد بالا و درست تحلیل کردن شرایط تان، باز هم فکر می کنید برای هم ساخته نشده اید، باید هرچه زودتر حرف دل تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نکنید با تحقیر و کم محلی، به او پاسخ منفی تان را نشان دهید. دلایل تان را بیان کنید و مقابلش اعتراف کنید که علاقه ای به او ندارید. از شکستن دلش نترسید و نگذارید که بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج کردن با شما برنامه بریزد. پرده پوشی را کنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است که با صراحت تمام و بدون ترس، تکلیف را روشن کنید. ممکن است حرف شما دلش را بشکند. اشکالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن کنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس کاملا منطقی و بدون اینکه هیجان بی موردی به این روند تزریق کنید، بگویید که برای خودتان و او آینده خوبی نمی بینید یا اینکه احساسی که به او دارید از این جنس نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود.

▪ چشم در چشم حرف بزنید

اگر هنوز جواب منفی تان را قاطعانه به او نداده اید، بجنبید. در نخستین فرصت یک قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و کنایه یا در لفافه حرف زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان تر می کند و تنظیم کردن چنین قراری یکی از نشانه های این احترام است. قرار نیست این ملاقات را دوباره تکرار و ده ها بار موضعتان را بیان کنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یک بار و برای همیشه تکلیف این ماجرا را روشن کنید.

▪ غرورش را نشکنید

هیچ وقت او را به دلیل علاقه ای که به شما دارد، تحقیر نکنید. شما هر راهی را برای رد کردن درخواستش می توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین کنید یا به دلیل حسی که دارد او را سرزنش کنید. اگر او با درخواست های مکررش شما را آزار می دهد، تنها جریان ارتباط تان را قطع کرده و تلاش کنید تاجایی که می توانید از او فاصله بگیرید.

▪ مراقب واژه ها باشید

موضعتان را طوری بیان کنید که امکان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم تر اینکه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل "فعلا قصد ازدواج ندارم"، "بگذار بازهم فکر کنم"، "به دلیل مخالفت خانواده ام نمی توانم" و… نه تنها کمکی به پیشبرد این ماجرا نمی کند بلکه او را هم معلق و بلاتکلیف گذاشته و آینده اش را تحت تاثیر قرار می دهند. به دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نکنید.

● علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی

قبل از آنکه موضوع را علنی کنید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. یک روانشناس خبره پیدا کنید و برای مشاوره و البته دادن یک تست از او وقت بگیرید. تست های شخصیت که از هر دو شما گرفته می شوند، می توانند تاحدودی آینده ازدواج تان را پیش بینی کنند. مشاور با تحلیل تستی که از شما می گیرد، می تواند بگوید که چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممکن است دچار مشکل شوید.

● بگذارید از احساسش حرف بزند

متکلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید که حرف هایش را بزند و از خودش دفاع کند. بدون آنکه حرفش را قطع کنید یا با لحنی تند و شتاب زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی کند. او به عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بکند و هر راهی که گمان می کند برای رسیدن به شما منتهی می شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی تان پافشاری کنید.

● با اقتدار حرف بزنید

اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می زند مثل آدم های ضعیف رفتار نکنید و با اعتماد به نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست که تنها با کسی که دوستش دارید زیر یک سقف زندگی کنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی تواند این حق را از بین ببرد. هر کسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما کاری نکرده اید که به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد که بتواند با این موضوع کنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی توانید کمکی به او بکنید.

● بگویید دیگران عاشقش می شوند اما شما نه !

اگر می خواهید یک پایان بندی خوب ایجاد کنید و مثل یک فرشته به او نه بگویید، کمی او را تحسین کنید. در ذهن تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید که باز هم می تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید که او را به چشم مرد زندگی تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

● رابطه را کش ندهید

اگر پیشنهاد ازدواجش را رد کرده اید، باید تا آب ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به هیچ بهانه ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما که به او احساسی ندارید، این اتفاق کاملا عادی به نظر برسد و بخواهید کاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می کنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی که سعی کردید خاموشش کنید را دوباره روشن نکنید.

● وقت مشاوره

اگر می بینید که بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سخت تر می شود یا اینکه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش می کند، یک راه دیگر را امتحان کنید. با او به جلسه های مشاوره بروید و حل کردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید. به او نگویید که برای قانع کردنش نیاز به کمک روانشناس دارید، بلکه موضوع مشاوره پیش از ازدواج را مطرح کنید و بگویید اگر واقعا با شما بودن را می خواهد، باید این شرط، یعنی شرکت در جلسات مشاوره را بپذیرد. شاید او در کنترل و شناخت احساساتش دچار مشکل شده و نیاز به کمک های یک متخصص داشته باشد.

● با زندگی تان بازی نکنید

هرگز به دلیل ترحم وارد یک ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به دلیل اینکه دلش را بشکنید به او وعده ای بدهید که در مورد ادامه دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترک تان امیدی ندارید، قبل از آنکه چیزی شروع شود، تمامش کنید. شما نمی توانید یک عمر با ترحم زندگی کنید، پس با کش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نکنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

● تصمیم تان را بگیرید، بالاخره او را می خواهید یا نه؟

قبل از آنکه حجت را برای این خواستگار تان تمام کنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فکر نکنید. درست است که رابطه ای میان شما و هیچ کدام از آنها نیست اما تا زمانی که پاسخ قطعی تان را نداده اید، در قبال فکری که این خواستگار در مورد آینده مشترک تان می کند، مسئولید، پس با گفتن جواب تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به دلیل تردید باشد، اما اگر فکر می کنید که اول باید موقعیت بهتری پیدا کنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه دارید.

توصیه های قبل از ازدواج

داشتن یک انتخاب درست که منجر به زندگی سعادتمندانه می شود، نیاز به دقت و توجه بسیار زیاد دارد. اگر در مرحله ازدواج هستید و می خواهید بهترین توصیه های روانشناسان درباره انتخاب درست را بشنوید، نگاهی به این مطلب بیندازید که به طور خلاصه، تمام نیازهای اطلاعاتی شما را برطرف می کند...

اشتباهات رایج در فرایند آشنایی

* عدم طرح سئوالات کافی به خاطر مقررات غلط.

* نشانه های هشدار دهنده را نادیده می گیریم

* سازش زود هنگام و عجولانه

* تسلیم نیاز جنسی شدن

* تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری شدن

* نادیده گرفتن تردیدها

* مقدم دانستن تفاهم بر علاقه و محبت

* فکر می کنیم که می توانیم تغییرش بدهیم

* فکر می کنیم که بعد از ازدواج مشکلات کمتر می شود.

دلایل درست برای ازدواج

* مصاحبت و همراهی

* عشق و صمیمیت

* شریک حمایت کننده

* ارضای نیاز جنسی

* والد شدن

دلایل نادرست برای ازدواج

* شورش علیه والدین

* جست و جوی استقلال

* التیام یک ارتباط شکست خورده

* فشار خانواده یا اجتماع

* ازدواج اجباری

* فقط فرونشاندن نیاز جنسی

* دلیل اقتصادی

* تنهایی و استقلال

* احساس گناه یا ترحم

* احساس کمبود یا تهی بودن

افرادی که برای ازدواج مناسب نیستند

* افراد معتاد

* افرادی که به سرعت و شدت خشمگین می شوند

* افرادی که مسئولیت زندگی خود را به دوش نمی گیرند

* افرادی که دیگران را کنترل می کنند

* افرادی که اختلال جنسی دارند

* افرادی که کودک مانده اند و بلوغ آنها شکل نگرفته

* افرادی که عواطف و احساسات خود را بیان نمی کنند

* افرادی که از روابط قبلی هنوز التیام نیافته اند

* افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در برابر آزار آنها از همسر خود دفاع کنند

* افرادی که اختلال شخصیت دارند

روابطی که مناسب ازدواج نیست

* رابطه ای که شما بیشتر عشق می ورزید

* رابطه ای که شما کمتر عشق می ورزید

* رابطه ای که در آن احساس می کنید فرد مقابل نیاز به تغییر دارد

* رابطه ای که در آن می خواهید دیگری را نجات دهید

* رابطه ای که در آن به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا آموزگار نگاه می کنید

* رابطه ای که به دلیل چند ویزگی خاص ایجاد شود و تداوم یابد

* رابطه ای که به دلیل یک تفاهم خاص ایجاد شود و تداوم یابد

* رابطه ای که به دلیل لجاجت و سرکشی از خانواده ایجاد شود و تداوم یابد

* رابطه با کسی که در تضاد کامل با معشوق یا نامزد قبلی باشد

* رابطه با فردی که با یک نفر دیگر است

ملاک ها و معیارهای ازدواج موفق

* قبل از ازدواج هر دو نفر باید مستقل و پخته باشند.

* هر دونفر به همان اندازه که دیگری را دوست دارند, خودشان را هم دوست داشته باشند.

* هر دو نفر بتوانند همانگونه که از با هم بودن لذت می برند از تنها بودن نیز لذت ببرند.

* هر دو نفر در شغل و حرفه خود ثبات داشته باشند.

* هر دو نفر خود آگاه باشند و خود را بشناسند.

* هر دو نفر بتوانند نظرات و خواسته های خود را قاطعانه بیان کنند.

* هر دو نفر سعی کنند خود خواه نباشند و خواسته های دیگری را برآورده کنند.

ارزش زندگی

روزی مردی جان خود را به خطر انداخت تا جان پسر بچه ای را که در دریا در حال غرق شدن بود نجات دهد. اوضاع آنقدر خطرناک بود که همه فکر می کردند هر دوی آنها غرق می شوند. و اگر غرق نشوند حتما در بین صخره ها تکه تکه خواهند شد. ولی آن مرد با تلاش فراوان پسر بچه را نجات داد.آن مرد خسته و زخمی پسرک را...

به نزدیک ترین صخره رساند. و خود هم از آن بالا رفت. بعد از مدتی که هر دو آرامتر شدند. پسر بچه رو به مرد کرد و گفت: «از اینکه به خاطر نجات من جان خودت را به خطر انداختی متشکرم» مرد در جواب گفت: «احتیاجی به تشکر نیست. فقط سعی کن طوری زندگی کنی که زندگیت ارزش نجات دادن را داشته باشد!»

اصول رفت و آمد در دوران عقد

 

دوران نامزدی دورانی است که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی واقعا این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...

ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می کند. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.

دیدارها

زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند.

چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمی شود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.

وضع ظاهری

رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.

هدیه مناسب

خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این حلقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم، حتماً به عروس خانم بگوییم « دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.» به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است.

ولخرجی

اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."

چه بگوئیم؟

قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.

تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.

به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود. باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.

از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و بر عکس.

نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.

پرهیز از مقایسه همسر با دیگران

اگرچه مقایسه ها ممکن است بر اساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.

پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد

یکی از مسائلی که گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.

محبت متقابل

وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است.

رازهایی مردانه که خانمها باید بدانند

 

یکی از اشتباهات بزرگ زنان این است که فکر می کنند هر چه سربه زیرتر باشند جذابترند، همیشه مهربان و با گذشت نباشید، انعطاف پذیر باشید.

در کانون خانواده آنچه که باعث تداوم و بقای صمیمیت می گردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم است. در این میان نقش یک زن می تواند در ایجاد فضایی دلپذیر و جذاب بسیار مهم و قابل توجه باشد، اگر چه ازدواج آسان نیست اما استمرار و تداوم آن بسیار مشکل تر و سخت تر است، اما در این گزارش به آنچه که زنان باید از مردان و زندگی مشترک خود بدانند می پردازیم. شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود.

رازهای مردانه

1 - در نظر داشته باشید مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان به آنها اجازه می دهید، سعی کنید، تماس های مکرر با همسر خود را فراموش کنید ، همیشه در دسترس بودن خانم ها خوب نیست.

2 - بسیاری از زنان فکر می کنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند.

اما واقعا اینگونه نیست اگر چه به زیبایی بهای بسیاری می دهند اما اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.

3 - یکی از خصایص بارزی که می تواند احساس رضایتمندی را در کانون خانواده حاکم کند، قناعت است تلاش کنید قانع و راضی باشید.

4 - مردها معتقدند: خانم ها زیاد حرف می زنند یا بسیار غرغر می زنند، پس ثابت کنید اینگونه نیست.

مردان از این خصیصه خوششان نمی‌آید، سنجیده و بجا سخن بگوید و غر نزنید، تلاش کنید چیزی هایی که برای همسرتان تعریف میکنید تکراری نباشد…

5 - اگر می خواهید شوهرتان را اسیر کنید از ابراز احساسات غافل نشوید؛ البته نه تنها با رفتارها و گفتار کلیشه ای.

6 - یکی از اشتباهات بزرگ زنان این است که فکر می کنند هر چه سربه زیرتر باشند جذابترند، همیشه مهربان و با گذشت نباشید، انعطاف پذیر باشید.

7 - مردان معمولا نیاز خود به نوازش و توجه را بر زبان نمی آورند.

8 - مردان بیشتر از آنکه به جا، مکان یا غذا بهاء بدهند، به مسائل جنسی اهمیت می دهند. بنابراین ریشه مشکلات خانوادگی را باید در خلوتگاه آنها یافت.

9 - مردان دوست دارند بیش از همسر خود در آمد داشته باشند زیرا به آنها احساس قدرت و امنیت می دهد.
10 - مرد ها دوست دارند تا جایی که ممکن است وسایل راحتی فکر و جسم آنها در خانه فراهم باشد.

11 - مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیر مستقیم صحبت کنند. هیچ مردی از زن خود فقط نوازش طلب نمی کند، اما شما اگر واقعاً زندگی و همسر خود را دوست دارید حتما این کار را انجام دهید.

غرور برای مردان اهمیت زیادی دارد و به هر طریقی اگر غرور او را بشکنید، او را از دست خواهید داد.

12 - مردها دوست ندارند که زن ها آنان را سرزنش کنند و راه درست را به آنان نشان دهند. به زن اندرز دهنده نیاز ندارند. گاه زن‌ها اشتباهات مردها را به آن‌ها گوشزد می‌کنند. این کار به خصوص اگر در مقابل دیگران انجام شود فاجعه است.

13 - اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند. اما همه آنها نیاز دارند، زمانی مخصوص خود داشته باشند، به مرد ها فرصت بدهید، به مردها آزادی عمل بدهید، بگذارید به آنچه دوست دارند، دست پیدا کنند آنها را تشویق کنید مسافرت بروند و تفریح کنند، با دوستان خود باشند و یادی از دوران مجردی و کودکی خود کنند.

14 - هیچگاه همسر خود را با مردان دیگر مقایسه نکنید، او را سرزنش نکنید یا نقاط ضعف و منفی همسرتان را مدام به رخ او نکشید، تنها او را سلطان قلب خود و مردان دیگر بدانید و این را هم باور داشته باشید.

جنبـش عدم تعهـد و سیاسی ترین حمله هوایی تاریـخ ایـران

 

عصرایران ؛ جعفر محمدی: اجلاس عدم تعهد، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز، یک بار در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق!

برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد 1361، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل، به ترمیم وجهه خود بپردازد. از اینرو، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران، می کوشید با تبلیغ ناامن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.

با این حال، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!

زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند؛ تا اینکه پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت.

در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس، تلاش های عراق در این باره و تصریح به اینکه اهمیت این موضوع از "خرمشهر" کمتر نیست، آمده بود: "سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند."

این سند اخیرا در کتاب "ایران و جنبش عدم تعهد به روایت اسناد، از باندونگ تا تهران" توسط انتشارات ریاست جمهوری (نشر جمهور ایران) منتشر شده است.

به زودی طرح حمله آماده شد: بمباران بغداد.

این در حالی بود که بغداد در حصاری از موشک های ضدهوایی قرار داشت و ارتش صدام، حق داشت به امنیت پایتخت ببالد. اما 6 خلبان، ریسک سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ کشورشان را پذیرفتند، بدین ترتیب سه هواپیمای اف - 4 به پرواز درآمدند، دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند. بدین ترتیب در روز سی ام تیر 1361 ناگهان غرش هواپیماهای ایرانی در آسمان بغداد، چشم ها را متوجه آسمان کرد.

هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند ؛ همزمان، هزاران گلوله ضدهوایی و ده ها موشک به سمت هواپیمای آنها شلیک شد و یکی از این موشک ها، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.

دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان، او را با چتر نجات، از هواپیما بیرون انداخت. دوران بعد از آنکه خیالش از بابت همرزمش راحت شد، هواپیمای نیمه سوخته اش را که نه بمبی داشت و نه موشکی، به سمت هتل قرق شده ای که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد و لحظاتی بعد، آنچه بر جای ماند، هتل ویران اجلاس بغداد بود و هواپیمایی تکه تکه و البته پیکر سوخته شده عباس دوران.

خبر این حمله هوایی و انهدام هتلی که قرار بود محل اقامت سران باشد، به سرعت در جهان پیچید و نتیجه هم کاملاً مشخص بود: میزبانی از عراق پس گرفته شد؛ حیثیت سیاسی حکومت بغداد نیز بمباران شده بود!

بیست سال بعد، در تابستان گرم 1381، از شهید عباس دوران، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و در شهر شیراز، به خاک سپرده شد. 

 

روحش شاد و یادش همواره افتخار آمیز

جملاتی که آقایان دوست دارند آنها را بشنوند

 

اگر تازه نامزد کرده اید یا اگر مدتی است که ازدواج کرده اید، بدانید که مواردی وجود دارد که هیچگاه تغییر نمی کند مثل احساس نیاز به تقدیر و تشکر یا احساس نیاز به داشتن رابطه خصوصی؛ و این فقط مختص آقایان نیست بلکه شما خانم ها را نیز شامل می شود. در زیر 6 مورد وجود دارد که با گفتن آنها به نامزد یا شوهرتان در هر مرحله از ازدواج که هستید، او را سرشار از عشق و علاقه می کنید.

1. عالی به نظر می رسی

مردها احساس ناامنی می کنند درست مثل خانمها. اگر آقایان این ضعفشان را نشان دهند یا نه، اما گاهی اوقات تعجب می کنند اگر شکمشان بزرگ شده باشد و از کمربندشان جلوتر زده باشد یا موارد دیگر. پس گاهی اوقات باید از آنها تعریف و تمجید کرد.

2. من عاشق هیکل تو هستم

ما با گفتن این جمله نمی خواهیم دروغ بگوییم. این جمله را بدون اینکه بخندید یا شرمنده شوید بگویید.

مردها نسبت به بدنشان حساس هستند و همچنین آنها دوست دارند بدانند بدنشان شما را مجذوب می کند.

3. خانمی در حال نگاه کردن شماست

بله، این جمله به اعتماد به نفس او کمک می کند. اما با گفتن این جمله به او نشان می دهید که شما فقط زن هایی که به او خیره شده اند را نگاه می کنید و از اینکه به او بگویید ابایی ندارید. با گفتن این جمله به او می فهمانید که به او مطمئن هستید و از این بابت که او توسط دختر دیگری گمراه نمی شود خیالتان راحت است.

4. حق با شماست

ما همه دوست داریم که حق با ما باشد که مردها هم از این مقوله مستثنی نیستند. شما می دانید چه مواقعی؟ گاهی اوقات. وقتی که حق با اوست بهتر است به او بگویید مخصوصا اگر با هم بحث کرده اید. مطمئنا فکر می کنید که با گفتن این جمله همسرتان فکر می کند که شما ترسیده اید یا در بحث کم آورده اید اما این جمله باعث می شود که بحثتان تمام شود. با شنیدن این جمله، به همسرتان احساس خوبی دست می دهد و به او ثابت می شود که شما فردی منطقی هستید و اشتباهتان را پذیرفته اید و این به هموار کردن مخالفت های بعدی تان کمک می کند.

5. این پیچ را باز می کنی؟

مردها دوست دارند احساس مردانه کنند. این نکته ریشه در فرهنگ ما دارد. کمک کردن در کارهای ساده به آنها احساس خوبی می دهد. ما نمی گوییم که شما از آنها کارهایی را بخواهید انجام دهند که از دست خودتان برمی آید اما اگر به دستیار نیاز داشتید، همسرتان مورد خوبی هستند که آنها را هم شاد می کند.

6. تو کچل نیستی !

حدود یک چهارم مردها در سن 25 سالگی ریزش مو پیدا می کنند و تا سن 60 سالگی دو سوم موهایشان را از دست می دهند. از دست دادن موهایشان برای آنها ترسی را به دنبال می آورد.

بنابراین حتی اگر همسرتان مقداری تاسی پیدا کرده است، به او بگویید که کچل نیستی. این جمله دقیقا معادل این است که شما بپرسید به نظر شما این جینی که پای من است مرا چاق نشان می دهد؟ نه عزیزم البته که نه.

انتـظارات گفتـاری خانـم ها از آقایـان

 

جملاتی که خانم ها دوست دارند آنها را بشنوند 

1. روز خوبی داشتی؟

هـنـگامیـکه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش میکنید، برداشت او این خواهد بود که شما انسان با فکری هستید و مشتاقید بدانید وی ساعات کاری خود را چگونه سپری کرده است.

اما یـک هشـدار: ایـن سـؤال بـه هـمـسـر شـمـا مجوز آن را خواهد داد که چند ساعتی در مورد کوچکترین اتفاقاتی که برایش افتاده صحبت نمایـد. پس برای مدت زمانی طولانی آماده نشستن و شنیدن داستانهای او شوید.

نکته : زنها به آنچه که در فکر شما میگذرد، توجه زیادی دارند. پرسش در مورد چگونگی روز او نشان می دهد کـه شمـا پذیرا، مشتـاق و علاقمند به گوش دادن حرفهای همسرتان هستید. با این عمل به او فرصتی می دهیـد تا خودش را خـالی نـموده و شما را به عنوان همراز و محرم اسرار خود در نظر بگیرد. اگر چه ممکن است بیش از زمانی که انتظار دارید مجبور به شنیدن صحبتهایش شوید، اما وقتی تمام شد، او شروع به صحبت در مورد شما خواهد کرد.

2. نمی تونم بگم چقدر دلربا و زیبا هستی

همانطور که مشخص است، این بـه او مـی رسـاند که وی برای شما جذاب بوده و فرد دیـگری بـه چشمتان نمی آید. از طرف دیگر باعث افزایش اعتماد بنفس در او خواهد شد.

نکته : این جمله بخصوص در روابط زناشویی بلند مدت مؤثر واقع می شود چرا که شما به همسر خود اطمینان میدهـید هنوز به او علاقه دارید. در عوض همسرتان نیز سعی خواهد کرد این زیبایی و دلربایی را با شما تقسیم نماید.

3. در مورد ‌[هر چیزی] چه احساسی داری؟

پـرسیدن این سؤال به همسرتان نشان می دهد که شما خالصانه برای احـساسـات او اهمیت قائل هستید. زنها عاشق بیان احساسات خود در مورد هر موضوع قابل تصوری می بـاشند. با این حـال بـدانید که خود را در دام گفـتگویـی طولانی و عمیق در مورد آن موضوع گرفتار خواهید کرد. بنابراین اگر شب تصمیم تماشای مسابقه فوتبالی را دارید، این سؤال را مطرح نکنید.

نکته : این سؤال بیانگر جنبه مهربانی و دلسوزی یک فرد است. وقتی همسرتان در می یابد که شما توجهتان را به وی مبذول داشته اید، او نـیـز متقابلا تمام احساسات خود را با شدتی بسیار بیشتر، اهدا خواهد نمود. یعنی اگـر قـبـلا فـقـط فردی جذاب بشمار می آمدید، اکنون همانند جواهری در چشم او جلـوه خواهید کرد.

4. تو زیباتر از دوستان دیگرت هستی

قرار دادن او از بین همتاهایش بر سکوی نخست زیبایی باعث بالا رفتن اعتمـاد بـنفـس وی شـده و سـبـب می گـردد تا هـمـسر شمـا در تـصـوراتش بر دوستان هم جنس خود بتواند فرمانروایی کند. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان ارتقای چشمگیری خواهد داد.

نکته : گذشته از اینکه باعث می گـردد او از لحاظ زیبایی ظاهری خود را برتر از اطرافیانش تصور کند، این جمله کوتاه به همسرتان تفهیم میکند که شما تا چه حد برای وی ارزش قائل هستید. بعلاوه زمانی که دوستانش پیش شـما هستند، کمتر احساس نگرانی خواهد کرد. او در مـورد خـودش احـسـاس خـوبـی نموده و پاداش سلیقه بخرج دادن شما را خواهد داد. با اینحال یک احتمال جانبی بالقوه وجود دارد: یک همسر حسود این سخن را مدرکی برای متهم نمودن شما به اینکه قصد برانداز نمودن و چشم دوختن به دوستانش را دارید، بشمار خواهد آورد.

5. تو واقعا زرنگ و باهوشی

با تـصـدیـق نـمودن هـوش و ذکـاوت وی، ایـن معـنی را می رسانید که علاوه بر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فکر توانمندش نیز شده اید. هـمـسر شـما بـا شنیدن این جمله در مورد همه جوانب زندگی خود احساس رضایت و خوشنودی خواهد نمود. این سخـن نشانه احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب میگردد.

نکته : همسرتان این مسئله را که شما فقـط بـه فـکر روابط جنسی نیستید و قادرید ماورای چنین موضوعات فکر کنید را تحسین خواهـد کرد. زنها عاشق مردان صـمـیمی و خـوش قـلب مـی بـاشند و هیچ چیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذکاوت آنها نمی تواند صفات آقا منشانه شما را آشکار نماید.
6. در روابط زناشویی بسیار خوب هستی

بیان این جمله باعث می گـردد هـمـسرتان احساس کند که یک الهه است. شنیدن این عبارت به همسر شـما تفهیم می کنـد کـه روابـط جنسی و زناشویی او به چشم شما بی عیب و نقص بوده و باعث می گردد که احساس نماید واقعا می داند کـه چگـونه باید مرد خود را راضی نگاه دارد.

نکته : تحسین و تمـجید از عملکرد او نشانگر این است که شما به روابط جنسی فقط به عنوان ابزاری برای ارضا نــمودن خود نگاه نکرده، بلکه همه جنبه های آنرا مورد ستایش قرار میدهید.

7. می خواهم همه عمرم را با تو سپری کنم

ایـن جمله ای سنگین است؛ معنی آن فاصله زیادی با دادن پیشنهاد برای ازدواج نـدارد. بنابراین پیش از گفتنش به نامزدتان مراقب عواقبش باشید. اما بخاطر داشته باشید که ریسک کردن اغلب پاداش و نتیجه مطلوب به دنبال خواهد داشت. هنگامیـکه این جـمله را بیان می دارید، او از لحاظ روانی بسیار سرکیف می گردد. جـمـلات دیـگـری کـه تقریبا همین نتیجه را داشته ولی تعهدآوری آنها کمتر می باشد، عبارتند از: "فقط تو میتونی تا این حد منو خوشحال کنی" و "من دوست ندارم با هیچ کس دیگری جز تو باشم."

نکته : همـه زنـها عاشق شنیدن جملاتی حاکی بر سرسپردگی دیرپا و با دوام از همسرشان هستند.

مطمـئـن بـاشیـد کـه بـعد از گفتن این جمله سلامی همیشگی را از او خواهید شنید.

8. تو بهترین دوست منی

به او می گویید که چگونه ماورا و فراسوی مسائل جنـسی می اندیشید و به این معنی اسـت که برای رابطه اتان ارزش قائل هستید و مایلید کارهایی را بـهـمراه او انجام دهید که مردان دیگر ممکن است رغبتی به آن نداشته باشند. همسرتان بعد از شنـیـدن ایـن جمله پیوستگی مقاومت ناپذیری با شما پیدا خواهد نمود.

نکته : این جـملات شـما را در نـظر وی بـجای یـک فرد عادی که مجبور به گذراندن وقتش با او است، به انسانی معنی دار و جذاب تـبـدیـل میکند. این شما را به ابتدای لیست خواسـتگـاران پرتاب میکند چراکه شما به مهمترین نکته اشاره کرده اید: دوستی و رفاقت.

9. تو یک مادر ایده آل خواهی شد

اغلب زنها به دنبال این هستند که روزی بچه دار شونـد. هـمـچـنین اکـثـرا با خود کلنجار می روند که آیا در این راه مـوفـق خـواهد بـود یـا خـیر. بـا گفـتن این جمله به او اطمینان می دهید که حتما به هدفش خواهد رسید. به علاوه با ارضـای نیازهای درونی او باعث آرامش و تسکین وی می شوید. بیان این کلمات از زبان شما به عنوان یک همسر، او را تبدیل به خوشحال ترین انسان روی زمین خواهد نمود.

نکته : اینـگونه بطورغیر مستقیم به همسر خود می فهمانید که مایلید از او بچه دار شوید. واضح است که این نوایی بسیار خوشایند در گوش او می باشد. از این نقطه، همسرتان بیشتر پذیرای پیشرفت و ترقی شما خواهد شد.

10. تو زندگی منو کامل می کنی

این به او می گوید که تنها فرد مورد علاقه شما است. همه زنها دوست دارند این جمله را از شوهرشان بشنوند. بـیـان ایـن عبـارت بـه مفهوم آن است که شما همسر خود را بصورت کامل پذیرفته ایـد و ایـنـکه او به صـورت موجودی اجتناب ناپذیر و همیشگی برای شما در آمده است. در همسرتان احساس لـذت بـخش غیر قابل تصوری بوجود آمده و تا چندین روز لبخند از لبانش جدا نخواهد شد.

نکته : این جـمـله اسـاسـا مـی گـوید که شما در زندگی به او نیاز داشته و نمیـتوانید بدون او به زندگی ادامه دهید. زنها از شنیدن چنین جملاتی بسیار مشعوف میگردند.

11. به زبان راندن کلمه "دوستت دارم"

این جمله "دو کلمه ای" معروف و کوتاه کـه هـمگی ما برایـش اهـمیت بسیار زیادی قائل هستیم، می تواند تاثیر شگرفی به همراه داشته بـاشد. اگر ازدواج کرده اید خوب است هر روزه چندین بار برای همسرتان تکرارش نمایید.

نکته : گفتن این عبارت بهـمسرتان بـاعث روشن نگاه داشتن شعله های آتشی می گردد که همیشه نیاز به برافروزی دارند. اگـر در بـین شما کسانی تـا حال این جمله را به همسرشان نـگفـتـه انـد، هر گاه احساس آمادگی نمودید، تردید به خود راه نداده و آن را بیان کنید. هیچگاه از گفته خود پشیمان نخواهید شد وقتی که عکس العمل او را می بینید (یا احساس می کنید).

11 اشتباه دخترانه در ازدواج

در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود.

تهیه یک فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه کاری ها اشتباه است.

درست است که باید فردی را انتخاب کنید که خصوصیات او به نظرات شما شبیه تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه کارانه عمل کنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می آید که با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نکنید.

دخترخانم ها در هنگام ازدواج معمولا مواردی را در نظر دارند که در انتخابشان و نتیجه ازدواجشان ممکن است به رضایت واقعی دست پیدا نکنند.

ما در اینجا یازده اشتباه دخترانه را برایتان بیان می کنیم تا بتوانید در تصمیم گیری خود برای ازدواج صحیج تر و کم خطاتر عمل کنید :

1 - اگر تا یک سنی ازدواج نکرده اید و حالا فکر می کنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره بین قرار داده اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یک خواستگار بله می گویید، اشتباه می کنید.

2 - مقایسه همیشه کار را خراب می کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته اند، مقایسه کنید، مطمئنا نمی توانید تصمیم درستی بگیرید.

3 - اگر از آن دسته آدم هایی هستید که دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده اید، اشتباه می کنید. اگر به هر دلیل موقعیت هایی را در گذشته از دست داده اید، دیگر به آن فکر نکنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده کنید.

4 - بعضی ها به خودشان اجازه نمی دهند کسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشکل ایجاد می کند. مثلا ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بی منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده اید.

5 - گاهی بعضی دختر خانم ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی ها بهتر به نظر می رسند.

6 - در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی افتد، فورا دلسرد شده، عقب می کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته اید. با این کار واقع بینی را کنار گذاشته اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

7 - مرد ایده آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده آل فیلم ها کاملا فرق می کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم ها تعلق دارند.

8 - گاهی دخترها سراغ فردی می روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی توان زندگی کرد.

9 - تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

10 - بعضی دختر خانم ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می کنند به دلیل رفع نیاز مالی می توانند از موضع بالا صحبت کنند و به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم ها با این طرز تفکر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می کنند و نمی توانند درست انتخاب کنند، چون مدام دیگران را از خود می رنجانند.

11 - ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی تان فکر کنید و موقعیت ها را از دست ندهید.