8اشتباه دوران نامزدی که هرگز جبران نمی شوند

در دوران نامزدی مراقب این اشتباهات باشید

دوران نامزدی در فرهنگ عامه به عنوان خوش ترین دوران زندگی جا افتاده است. دورانی که فلسفه به وجود آمدنش شناخت بیشتر است اما هیجان در آن غلبه دارد. بخشی از اشتباهاتی که در این دوران اتفاق می افتد و گاهی تا آخر عمر گریبانگیر دو طرف می شود، به خاطر همین هیجان زدگی هاست. بخش دیگر این اشتباه هات فرهنگی است.

بلاتکلیف بودن یا اختلاف نظر فرهنگی دو خانواده در مورد دوران نامزدی بخشی از این عوامل فرهنگی را تشکیل می دهد. شاید شما در مقابل اشتباه بودن بعضی از این موارد جبهه داشته باشید، فقط با این پیش زمینه این مطلب را بخوانید که هر کدام از این اشتباه ها بعدها منجر به یک مشکل جدی در رابطه همسران شده که حالا در این لیست قرار گرفته است.

۱- خانواده ها! محدودیت نگذارید!

حالا درست است که این مجله مال جوان هاست اما این قسمت را می توانید راست بگذارید جلوی پدر و مخادرهایی که نامزدها را بیش از حد محدود می کنند؛ جوری که دو طرف حتی برای یک حرف زدن ساده خصوصی هم فرصت نداشته باشند.

محدودیت بیش از حد ایجاد کردن خانواده ها در دوران نامزدی باعث می شود که دو طرف نتوانند نسبت به یکدیگر شناخت کافی پیدا کنند.

ضمن اینکه احترام به بلوغ فکری جوان ها ایجاب می کند خانواده ها در این مورد کمی بازتر عمل کنند. البته دخالت خانواده ها در این مرحله اشتباه ترین اتفاقی است که می تواند بیفتد.

۲- رابطه جنسی نداشته باشید

مهمترین حریم و مرز دوران نامزدی رابطه جنسی است. تجربه نکردن رابطه جنسی به این دلیل توصیه می شود که در صورتی که افراد احساس کردندمناسب یکدیگر نیستندو لازم شد از هم جدا شوند، این جدایی به راحتی انجام شود.در صورت برقراری رابطه جنسی هم پسر بیشتر احساس تعهد می کند و هم دختر ناتوانی بیشتری برای جدایی احساس می کند. این در فرهنگ کشور ما بسیار مهم است.

ضمن اینکه تفاوت های جنسیتی هم در این مورد مهم هستند. معمولا پسرها دوست دارند که هر چه سریعتر رابطه جنسی با نامزدشان را تجربه کنند. برای آنهار ابطه جنسی بیشتر فیزیولوژیک است تا عاطفی اما دخترها به محض اینکه با کسی رابطه جنسی برقرار کردند، به او از لحاظ عاطفی هم وابسته می شوند. در واقع در رابطه جنسی دخترها رگه های عاطفی بسیار پررنگ هستند. همین تفاوت هم باعث می شود که جدایی بعد از رابطه جنسی برای دخترها بسیار سخت تر باشد.

۳- رابطه نامزدی را جار نزنید

یادتان باشد که هر چه رابطه نامزدی پنهان تر باشد و افراد کمتری از اقوام و آشنایان شما یا همسرتان از آن خبر داشته باشند، راحت تر می توان از یکدیگر جدا شد. هر چه این رابطه بیشتر در چشم باشد، شما تعهد ناخواسته بیشتری به ادامه دادن آن دارید؛ مخصوصا در فرهنگ ما «من اجتماعی» پررنگ تر از «من فردی» است.

این تعهد ناخواسته و پیچیده را همه شما احتمالا در موارد دیگری مثل انتخاب شغل، انتخاب رشته دانشگاهی یا هر تصمیم مهم دیگر زندگی که دیگران زود از آن خبر شده اند احساس کرده اید. در مهمترین تصمیم زندگی یعنی ازدواج، شما هر چه بیشتر رابطه را داد بزنید، بیشتر در آن گیر می کنید.

۴- رفت و آمد زیاد از حد نداشته باشید

یادتان باشد که رفت و آمدها در دوران نامزدی باید منظم و قانومند باشند. به هر حال شما می خواهید چیزی شبیه به زندگی واقعی تجربه کنید و در زندگی واقعی هم هر کسی بیش از حد برای طرف مقابلش وقت نمی گذارد! ضمن اینکهرفت و آمدها اگر خانواده ها را هم دربر گیرد موجب زحمت متقابل خانواده ها می شود. اگر هم خودتان به تنهایی به خانه پدری فرد مورد نظر می روید، زیاد رفتن به آنجا می تواند هم موجب ناراحتی آنها و خجالت کشیدن خودتان شود. بروید و بشناسید اما در حد معقول.

۵- از طرف مقابلتان بت نسازید

وقتی از طرف مقابل بت می سازیم و او را موجودی بی عیب و نقص و مقدس تصور می کنیم، خودمان را فراموش می کنیم و فکر می کنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیت های خوب و بد یک آدم؛ مثل خودما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبی ها و بدی هایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم. البته اینکه طرف۵ مقابلمان را بی نقص تصور کنیم، می تواند دلایل روانکاوانه عجیب و غریبی داشته باشد و بی نقص بودن طرف مقابل یکجورهایی به رخ کشیدن سلیقه خودمان به خودمان است؛ یعنی این معنا را می دهد که من آنقدر آدم والایی هستم که به کمتر از موجود بی نقص راضی نمی شوم. حواستان به این مکانیسم های دفاعی گول زننده باشد.

۶- عشقتان را تحمیل نکنید

اگر احساس کنیم کسی می خواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه می کنیم؟ اولین واکنش ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین به جای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتارت کنیم؛ نه آنقدر بی اعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب معمولا کسانی که شخصیت نمایشی دارند اینگونه رفتار می کنند؛ یعنی می خواهند همیشه احساساتشان در چشم طرف مقابل باشد و با او اغواگرانه حرف می زنند. اگر واقعا یکی از نامزدها همیشه و در مورد همه آدم ها اینگونه رفتار می کند مراجعه به روانشناس الزامی است. البته این قضیه می تواند فرهنگی هم باشد؛ یعنی چون در فرهنگ ما دوره نامزدی دوره شیرین و شیرین ترین دوره ها تعریف شده است، پس ما حتما باید احساساتمان را به یکدیگر به شدت نشان دهیم.

۷- خودبزرگ بین نباشید

نقطه مقابل بزرگ بینی طرف مقابل، خود بزرگ بینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین نامزدها فاصله می اندازد و نمی گذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگ بینی می شویم، نمی توانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمی خواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» به تدریج باعث دوری و سپس جدایی می شود. این قضیه هم می تواند به دلیل همان باورهای غلط فرهنگی باشد «ناز کردن باعث عزیز شدن می شود». در واقع اینگونه نیست. لااقل در قرن بیست و یکم دیگر اینگونه نیست! خودبزرگبین حتی اگر به قصد ناز کردن باشد، باعث می شود که فضایی فراهم شود که همه چیز حول خودمحوری شما می چرخد. اینگونه دیگر نه فرصت شناخت عمیق پیش می آیدو نه رابطه عاطفی سالم شکل می گیرد.

۸- دروغ نگویید

دروغ گفتن و تظاهر کردن بی فایده است، چون طرف مقابل به راحتی احساس ما را می فهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک و سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره می شده است. هر چه فضا بازتر باشد و ما بتوانیم خود واقعیمان را به نامزدمان نشان دهیم، در زندگی آینده راحت تر خواهیم بود. این خود واقعی هم نقاط منفی و هم مثبت شخصیت ما را دربر می گیرد.

۹- رازهای شخصی تان را افشا نکنید

البته دروغ نگفتن به این معنی نیست که لازم است ما ریز و درشت زندگی مان را برای نامزدمان بگوییم. بسیاری از رازها هستند که فقط ما یک طرف آنها هستیم و آشکار کردنش برای همسرمان تبعاتی برای نفر سوم دارد، ضمن اینکه خیلی از رازها را آشکار کردن فقط باعث سوء تفاهم می شود و رابطه را بیشتر به هم می ریزد. سوالی که بسیاری از نامزدها از روانشناسان خانواده می پرسند این است که آیا ما باید در مورد روابط قبلی خودمان همه چیز را به نامزدمان بگوییم. جواب روانشناسان یک نه با شرط و شروط است. آنها می گویند که لازم نیست از تمام جزییات رابطه قبلی شما خبردار شود. اگر او سوالی پرسید می توانید بگویید که کسانی بوده اند اما مهم این است که الان تو در زندگی من هستی و من به تو متعهدم. در واقع ما در زندگی گذشته تعهدی به هم نداشته ایم که حالا بخواهیم رابطه هامان را برای هم رو کنیم.

۱۰- مقایسه نکنید

خیلی از ما عادت کرده ایم زندگی و روابط شخصی مان را را رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم یا از طرف مقابل توقع های خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامی های قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر به فرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند. متاسفانه مقایسه کردن ها مخصوص در خانم ها می تواند از همان اول تخم کینه را در دل طرف مقابل بکارد.

به عنوان مثال کسی که از نامزد شاغلش می خواهد که وقت بیشتری برایش بگذارد به این دلیل که فلان کس وقت بیشتری برای نامزدش می گذارد. این مقایسه ها معمولا بدون در نظر گرفتن سن، وضعیت شغلی، وضعیت مالی، وضعیت تحصیلی و وضعیت فرهنگی طرف مقابل صورت می گیرد.

ضمن اینکه مقایسه کردن های این شکلی باعث می شود که نامزد شما – که او هم در حال بررسی شماست – به این نتیجه برسد که با آدم بی انصافی نامزد کرده است و همین مقدمه جدایی را فراهم آورد. در نهایت اینکه این مقایسه ها ممکن است بتواند در دوران نامزدی رفتار نامزدتان را موقتا عوض کند و او به خاطر شما دست به کارهایی بزند اما ناخواسته بودن این کارها هم طعم تلخی را در ذهن او به جا خواهد گذاشت و هم کمکی به هدف نامزدی یعنی شناخت بیشتر نمی کند.

چگونه اشتباهات همسرم را به او بگویم؟

انسان جایزالخطاست! این باور همه ی ماست؛ اما واقع به این معنی نیست که به را حتی اشتباه کنیم؛ بلکه یعنی هیچ انسانی عاری از اشتباه نیست.

همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم. مهم این است که درک کنیم چه اشتباهاتی کرده ایم و آنها را تکرار نکنیم. زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.

آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟

یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد. گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده، مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که اصلا کار اشتباهی انجام داده است. در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود، نوع ناراحتی شدت یافته ما از تکرار این عمل اشتباه، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که”من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است”. پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.

فضایی محترمانه برای گلایه

هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این که ”من از این کارت خوشم نیومد” کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود. علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده، برطرف شود. اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.

وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت، آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد، آن را پیش نکشید.

با اشتباهات گروکشی نکنید

متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را به رویش و آن را فراموش هم نمی کنید و نمی بخشید، جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال، همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند. بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدتها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید.

اشتباه را با سرکوفت یکی نکنید

متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود. اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید، آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید. ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان، بحث را یکطرفه جلو نبرید. شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتنها می تواند درنظر همسرتان خود رای بودن، استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.

توبیخ نکنید

اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش را اشتباه است، در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده کنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است، به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید. اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است. به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند.

روش‌های تحقیق زوج‌های جوان قبل از ازدواج

به گزارش خبرگزاری تسنیم از استان تهران، شاهین فرهنگ در سلسله همایش‌های ازدواج موفق در فرهنگسرای ولاء شهر‌ری اظهار کرد: هفت منبع برای تحقیق قبل از ازدواج وجود دارد، دو منبع بستگان سببی و نسبی که بعد از جلسه دوم خواستگاری انجام می‌شود و 5 منبع دیگر که آخرین آن دشمنان هستند بین جلسه یک و دو خواستگاری تحقیق می شود. محققان باید آنقدر تحقیق کنند تا دشمنان و دوستان را پیدا کنند،  به حرف دشمن اعتنا کنید ولی اعتماد نکنید و آن را پیگیری کنید.

وی درباره معیار یک محقق خوب گفت: محققان باید چند نفر و از قبل هماهنگ باشند ضمن آن که محقق باید فردی پخته، تحلیل گر، صبور، صادق ، رازدار ،خوش برخورد و نهایتا زیرک باشند.

فرهنگ درباره شیوه مناسب تحقیق بیان کرد: محقق بهتر است همجنس  بوده و در جایی که فرد مورد تحقیق، زیاد حشر و نشر دارد حضور پیداکند، سوالات دقیق طراحی شود زیرا سوالات کلی مفید نیست، سوال خوب آن است که پاسخ گو را وادار به توصیف و تشریح کند.

دکتر فرهنگ با بیان اینکه وقتی برای تحقیق به سراغ ما می آیند اطلاعات درست را به فرد محقق بدهیم گفت: اگر به خاطر پرهیز از غیبت به فرد محقق اطلاعات ندهیم اشتباه است، در اسلام غیبت هنگام تحقیق و مشورت جایز است و نگفتن حقیقت گناه است.

وی افزود: برای دختر خانم‌ها، بعد از جلسه اول خواستگاری پدردختر یا مرد دیگری با خواستگار به مسافرت برود، زیرا مسافرت راهی برای شناخت هرچه بیشتر افراد است.

فرهنگ با اشاره به استخاره در امر ازدواج تصریح کرد: استخاره به معنی مشورت با خدا نیست بلکه طلب خیر از خدا است. برای ازدواج دعا و استخاره کنید، استخاره بله و خیر معتبر نیست و زمان استخاره قبل از جلسه اول خواستگاری است، اگر بد آمد ادامه ندهیم، اگر خوب بود معنای آن ازدواج نیست بلکه تازه اول تحقیق و بررسی برای طرفین است.

وی درباره خواستگاری دختر از پسر و پیامدهای آن گفت: در این نوع خواستگاری جاذبه دختر برای پسر کم شده، احتمال سوء استفاده پسر از دختر، امکان به رخ کشیدن درخواست دختر بعد از ازدواج ، احتمال گفتن نه توسط پسر و وارد شدن لطمه عاطفی و روانی به دختر وجود دارد.

فرهنگ با اشاره به مشاوره ازدواج عنوان کرد: مراجعه به مشاوره برای این که آنها تشخیص دهند دو فرد مورد نظر برای ازدواج مناسب هستند یا نه، کاری کاملا غلط است زیرا مشاوران توان علمی و دینی کافی نداشته و تست های انها با مسایل بومی و دینی ما مطابقت کامل ندارد.

مدرس مهارت‌های زندگی خاطرنشان کرد: باید به کسانی که درمراحل خواستگاری عجله دارند شک کرد، خواستگاری باید حداقل سه جلسه باشد. در خواستگاری دختر و پسر باید چهره واقعی خود را نشان دهند، همچنین برای شناخت طرفین، خواستگاری و تحقیق کافی و دوستی اشتباه است چون اگر به ازدواج ختم نشود سبب آسیب رساندن به طرفین می‌شود.

 

حرف شنوی همسر-صد در صد تضمینی

به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها نزاع ودعوا می اندازد، همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است!

صحبت کردن با همسر

« سخن » ، وسیله وابزاری است که انسان ها را به یکدیگر مرتبط نموده وافکار درونی خود را به هم منتقل میکنند . این سخن گاهی موجب آرامش یکدیگر وکسب محبت نسبت به هم می شود ، گاهی هم به تعبیر علی (ع) تیری به سوی مقابل می باشد واورا زخمی می کند .

علی (ع) :رُبِّ کَلَامٍ‏ کَلَّامٌ‏. «بسا سخنی که بسیار زخم زننده است » .

در روابط زناشویی ، نوع سخن گفتن و به چه لحنی گفته شود ، در تحکیم زندگی، بسیار مۆثر است . زن ومرد می بایست با توجه به ویژگی های جنسیتی در صحبت کردن با همسر خود دقت نماید .

بسیاری از اوقات زن یا مرد بدون توجه به ویژگی وحساسیت روحی وروانی جنسیتی ، با همسرش در مورد موضوعی سخن می گوید ودر کمال تعجب مشاهده می کند که همسرش برآشفته شده وعکس العمل منفی از خود بروز می دهد و با تعجب به همسرش به تندی می گوید :« من که چیزی نگفتم تو این جور برآشفته شده ای !!!» . این سۆال طرف مقابل را بیشتر عصبانی کرده واز این که همسرش او را درک نمی کند ، رنجیده خاطر می شود .

ویژگی های « مرد » که هر زنی می بایست در صحبت کردن با شوهر خودش رعایت نماید عبارت است از :

1 ـ مرد دوست دارد مورد تأیید قرار بگیرد

هر گونه سخنی که « مرد » احساس کند این نیازش خدشه دار شده است ، او را عصبانی کرده و واکنش نشان می دهد . به طور مثال اگر شوهرتان در مورد مطلبی صحبت می گوید ، شما با مطلب او مخالف هستی و می خواهی مطلب او را تصحیح کنید ؛ اگر مستقیم گفتید « این مطلب نادرست واشتباه است » او جبهه می گیرد وبا عصبانیت از مطلب خودش دفاع می کند ( حتی اگر حق باشما باشد ) . در این وضیعت،بین شما وشوهرتان ایجاد تشنج شده و گاهی اوقات به نزاع های بزرگی منجر می شود !

اگر همین مطلب درست خودرا با توجه به نیاز روانی فوق « مرد» بدین گونه بیان می کردید هیچ گونه ناراحتی به وجود نمی آمد واز شما هم راضی وخوشحال می شد .

« عزیزم ، خوشحالم که این مطلب را از شما می شنوم و من مطمئنم که در این مسئله حتماً موفق خواهی بود ؛ ولی آیا در باره فلان مسئله این موضوع فکر کرده اید ؟ ( به وسیله طرح سۆال ، مطلبی که فکر می کنید شوهرتان غافل شده بیان می کنید ) . منتظر پاسخ ایشان می مانید ؛ شاید هم دلیل قانع کننده ای برای اثبات صحت مطلبش داشته باشد .

از این رو به جای جمله « نه ! این هیچ درست نیست وکاملاً اشتباه است !! » خوب است بگویید :

خیلی عالی است وخوشحالم ولی عزیزم آیا با فلان مطلب ( ایرادی که به ذهن شماست بیان نمایید ) دقت کرده ای ؟ ممکن است برای من توضیح بیشتر دهید ؟

2 ـ مرد نیاز به ریاست ومدیریت در خانواده را دارد

اگر شما دائم به شوهرتان دستور بدهید وبرای او برنامه بچینید ، یا آن که قبل از این که به شوهرتان بگویید اورا در برابر عمل انجام شده قرار بدهید ، منتظر عکس العمل او باشید . زیرا او احساس می کند که « مدیریت » او خدشه دار شده است وتبدیل به موجودی بی خاصیت شده است !! شاید شما چنین منظوری نداشته باشید ولی « مرد » چنین برداشتی خواهد داشت !

 

بنابراین خوب است درمواردی که می خواهید برنامه ای به شوهرتان بگویید به شکل پیشنهاد به او بگویید ومنتظر تصمیم گیری اوباشید مثلاً به جا ی جمله « امروز به فلان جابرویم » بگوییم « عزیزم به نظر شما صلاح می دانید( وقت دارید ) امروز به فلان جا برای فلان کار برویم ؟ نظر شما چیست ؟

با این ادبیات صحبت کردند حداقل 90% پیشنهادات شما را می پذیرد ؛ در حالی جملاتی که در حالت دستوری بیان می کنید ، به احتمال زیاد شوهرتان مخالفت می کند.

خدای متعال نیز در قرآن با تأکید به این که بندگانش با دیگران به نحو احسن سخن بگویند والاّ شیطان بین آنها نزاع ودعوا راه می اندازد :

وَ قُل لِّعِبَادِى یَقُولُواْ الَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَنَ یَنزَغُ بَیْنهَُمْ إِنَّ الشَّیْطَنَ کاَنَ لِلْانسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا

به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنهانزاع و دعوا می اندازد ؛همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است! (سوره اسرا آیه 53).

 

همسرمان را چگونه پیدا کنیم؟

خانم ها دوست دارند فکر کنند که فقط یک مرد بی عیب و نقص و با کمال برایشان وجود دارد که تقدیر او را رقم می زند و آقایان فکر می کنند که می توانند چندین زن را ملاقات کنند و از بین آشنایی های متعدد یکی را انتخاب کنند. ولی تأهل به معنای واقعی این است که شریکی مناسبی در زندگی پیدا کنیم. این ازدواج است که امتیازاتی به فرد می دهد از جمله هم صحبتی، شانه ای برای گریستن و خالی کردن بار غم و بازویی برای حمایت و امنیت یافتن در پناه آن و رفع نیازهای جسمانی. برای انتخاب همسر آینده خود، ابتدا باید او را ملاقات کنید. امکان ملاقات در دانشکده دوران تحصیل، محل کار، معرفی از طریق دوستانتان، اماکن عمومی و … حاصل می گردد. بهترین مکان مناسب جایی است که شما بتوانید با افراد مشابه خودتان برخورد کنید. کسی که طبق خواسته های شما باشد. چند مسأله زیر را جدی بگیرید

 ۱ – انتخاب یک خویشاوند و دوست خانوادگی نزدیک به عنوان نامزد احتمالی

 شما و خانواده هایتان سالهاست که همدیگر را می شناسید و از نقاط ضعف و قوت هم اطلاع دارید. و این شروعی قابل اعتماد و امن است و بستگی به خود شما دارد که آیا این نوع ازدواج را دوست دارید یا نه.

 ۲ – آشنایی و ازدواج دو همکار

 به هم علاقه مند شدن دو همکار در محیط کار باید تا زمان اعلام نامزدی مخفی بماند تا مشکلاتی پیش نیاید و در شما احساس شرمندگی و گناه روی ندهد و این موقعی ارزشمند است که به پیوند مستحکم بیانجامد.

 ۳ – همدیگر را خوب بشناسید

 با چند معاشرت کوتاه دست به ازدواج نزنید، چون این معاشرت های کوتاه از نظر بعد احساسی بر شما تأثیر می گذارد و این مسأله می تواند مانع شناخت دو نفر از یکدیگر می شود.

 ۴ – مراقب سن باشید

 هر چقدر مسن تر شوید بیشتر نگران موفقیت رابطه ها هستید و سخت تر کسی پیدا می شود، پس مواظب بالا رفتن سن خود باشید و برای انتخاب شریک زندگی تان، وسواس گونه رفتار نکنید. به جای آن ایده آل ها و شرایط مناسب خود را بررسی کرده و در صورتی که طرف مقابل بیشتر شرایط را داشت، به او پیشنهاد ازدواج دهید.

 ۵ – به عقل خودتان اتکا نکنید

 از مشورت خانواده ها در انتخابتان استفاده کنید. نظر دوستان صادق و خیرخواهتان را بپرسید و اگر لازم بود نزد مشاور ازدواج بروید تا مطمئن شوید انتخاب درستی داشته اید.

 ۶ – در رابطه تان دقت کنید 

 حرف زدنتان همراه با فکر و آگاهی باشد ولی گفت و گو های مهم را نباید در یک جشن تولد یا سینما از مسافت دور یا پای تلفن بیان کنید بلکه باید در رفت و آمدهای خانوادگی یا ملاقات های دوران خواستگاری بیان کنید.

 ۷ – شیفته نشوید

 در روزهای اولی که احساس می کنید همسر مورد نظر را انتخاب کرده اید، ممکن است آنقدر شیفته باشید که خیلی از ایرادهای او را نبینید. این دوران، وقت عمل کردن و نهایی کردن قول و قرارهای ازدواج نیست. به جای آن به خودتان فرصت دهید تا طرف مقابل را بشناسید و او را به شکل واقعی ببینید.

حقایقی مهم در مورد شوهرتان

با وجود اینکه شوهر هر کس، منحصر به فرد است، اما همواره به یاد داشته باشید که اساساً همه ی آنها چون شوهر هستند، ویژگی های مشترک بسیاری نیز دارند. شما می توانید با شناخت این ویژگیها، زندگی بهتر و شادتری برای خود و همسرتان بسازید!

به شوهرتان، اعتماد کنید!

آیا می خواهید همسر خوبی باشید؟ پس به شوهرتان، اعتماد کنید! با اعتماد کردن، در او احساس قدرت به وجود می آورید. و این احساس قدرت، می تواند بزرگترین حامی شما در زندگی باشد. گذشته ازین، مردانی که اعتماد همسرانشان را از دست داده اند، قدرت کمتری برای مبارزه با مشکلات محل کار خواهند داشت.  اگر همسر یک مرد، به او اعتماد نداشته باشد، اعتماد هیچ کس دیگر به حال او مفید نخواهد بود!البته منظور ما از اعتماد کردن، این نیست که شما اجازه دهید هر اشتباهی از سوی همسرتان، زندگی تان را نابود کند! بلکه اعتماد کردن می تواند حتی به این معنا نیز باشد که او را تشویق کنید اهدافش را گسترش دهد و برای این أمر، به او اعتماد کنید. وقتی هم که نیاز به کمک و حمایت شما دارد، تلاشتان را از او دریغ نکنید. با اینکار به او توانایی زیادی می بخشید.

حقیقتی ساده درباره ازدواج

هر کدام از ما در زندگی برای خوشبختی، هدفی داریم. ولی معمولاً آن را بسیار دشوار و پیچیده توصیف می کنیم. در حالیکه یک حقیقت ساده در ازدواج وجود دارد و آن اینکه:

« اگر می خواهید شریک زندگی تان، خوشبخت تر شود، کاری کنید که خودتان خوشبخت تر شوید! »

اگر یک خانم خانه دار هستید، یاد بگیرید که از انجام وظایف خانه لذت ببرید. اگر شاغل هستید کارتان را دوست داشته باشید. وقتی شما از کاری که می کنید راضی و خشنود هستید، این رضایت در زندگی زناشویی تان، خودش را خیلی آشکار تر از آنچه که فکرش را بکنید، نشان خواهد داد! زیرا زنی شاد، سرزنده و امیدوار خواهید بود که زندگی و فعالیت هایش را با همه سختی هایش، دوست می دارد و ازآن لذت می برد! واضح است که زندگی در کنار چنین زنی، برای یک مرد چقدر لذت بخش تر و راحت تر  از  زندگی در کنار یک زن دلمرده و ناشاد است که از خود و زندگی اش، ناراضی است!

شوهرانِ مهربان!

شوهرانی وجود دارند که هر از گاهی، به همسرشان، شاخه گلی هدیه می دهند. گاهی هوس می کنند که برای همسرشان، چای درست کنند. یا بعضی مواقع، ناگهان احساساتی شده و شما را در غرق در کلمات محبت آمیز می کنند! شاید فکر می کنید که همسران این مردان، باید زنان خوشبختی باشند. حق باشماست!

ولی متاسفانه بسیاری از زنان، پس از چندسال، اهمیت این مسائل را فراموش می کنند و جملاتی نظیر این می گویند: «با این سنّت خجالت نمی کشی؟» «بچه ها پیش خودشان، چه فکری می کنند؟»

اگر شما نیز ازین دسته زنان هستید، کمی بیندیشید. مطمئن باشد هیچ دلیلی که نشان دهد محبت همسران به هم، ناپسند است وجود ندارد. از همسرتان تشکر کنید. و بالاتر از آن، از خداوند نیز به خاطر عنایت فرمودن چنین همسری، قدردانی کنید. مطمئن باشید تشکر شما ، روحیه مهر ورزی را در همسرتان، بالاتر نیز خواهد برد.

اگر هم از آن دسته خانمهایی هستید که همسرانشان، این عادت های خوب را پس از چند سال زندگی از دست داده اند، می توانید علت آن را درون خود جستجو کنید. شاید قدردانی شما آن قدر نبوده است که انگیزه ی مهر ورزی او را استمرار دهد.

وقتی شوهرتان به خانه می آید

با خودتان قرار بگذارید که هیچ مسئله ی ناخوشایندی را در ۹۰ دقیقه ی اولِ ورود همسرتان به خانه ، به او نگویید. آسمان که به زمین نمی آید! این همه ساعت ، از صبح، مشکل را در دل خود داشته اید تا او به خانه برگردد و به او بگویید، یکی دو ساعت دیگر هم رویش!

برای مردی که از سرِ کار بر می گردد، هیچ چیز مهمتر و خوشحال کننده تر از شما نیست، در حالیکه با لبخندی بر لب و فنجانی چای منتظر بازگشت او بوده اید!

جمعه های دوست داشتنی!

روز های جمعه را به خانواده و همسرتان، اختصاص دهید و کارهایی که هر دوی شما دوستشان دارید را با هم انجام دهید.

شما خانم محترم! نقشی اساس دارید. رئیس، شما هستید! بیاموزید که از خوشی های کوچک زندگی، لذت ببرید. هر ۵ شنبه، کارهای یک هفته تان را بررسی کنید و ببینید که در طول آن یک هفته، چطور رفتار کرده اید؟ سپس برنامه ریزی کنید که در روز جمعه، رفتار بهتری داشته باشید و درباره نتیجه بررسی ۵ شنبه تان، با همسر خود، گفت و گو کنید و سوء تفاهمات را برطرف نمایید. (البته نتیجه ی بهتر وقتی حاصل می شودکه هر دوی زن و شوهر، این کار را انجام دهند)

دوستانتان را ارزیابی کنید!

دوستان شما چه کسانی هستند؟ نصیحت چه کسانی را می پذیرید؟ با چه کسانی مشورت می کنید؟
در زندگی هر کدام از ما پیش آمده است که درباره کار یا زندگی شخصی مان، به بن بست رسیده باشیم. آن وقت است که اگر دوست خوبی نداشته باشیم، با سر به زمین می خوریم. چه کار باید کرد؟ دوستانتان را ارزیابی کنید تا خوب ها و یاری دهنده ها  از بدها و سوءاستفاده گران ، متمایز شوند. اگر خیلی عالی هم نبودند، اشکالی ندارد، هیچ انسانی کامل نیست!  اما آیا شما چند فرد مطمئن را دارید که می توانید افکار درونی تان را با آنان در میان بگذارید و به عنوان افراد عاقل، از آنان کمک بخواهید؟

به شوهرتان، در نظم بخشیدن به بچه‌ها کمک کنید

کمتر مردی است که در مقابل بچه ها، گیج نشود ! وقتی کوچولوی شما بداخلاقی می کند ، او نمی داند باید چه تصمیمی بگیرد و چه عکس العملی نشان دهد؟

به او کمک کنید تا متوجه شود سیلی زدن، عکس العمل درستی برای حل این مشکل نیست! ساعت های کاری مداوم نیز نمی تواند دلیل خوبی برای «پدر خشنی بودن» باشد! او را متوجه این قضیه کنید که ایجاد تعادل بین کار و خانواده، اولویتی است که در درجه اول قرار دارد. به همسرتان اعتماد کنید و به او اجازه دهید «هنرِ پدرِ خوب بودن» را کسب کند! مطمئن باشید او از پَسش برمیاید! فقط کافیست که بداند تنها یک زندگی وجود دارد، نه دو زندگی (یکی کاری و یکی خانوادگی!). پس با تعیین اهداف و اولویت بندی آنها، شوهرتان می فهمد که باید اوقاتش را با شما و بچه ها تقسیم کند. آنگاه متعجب خواهید شد از اینکه بعضی از روزهای تعطیل، بدون اینکه شما بگویید، همسرتان، بچه ها را به پارک می برد تا شما بیشتر استراحت کنید!

دانستن برخی حقایق درباره شوهرتان، کار سختی نیست! ولی به آسانی می تواند زندگی تان را شیرین تر و دلچسب تر کند!

البته یادمان باشد که هیچ موفقیتی، یک طرفه حاصل نمی شود و برای کسب نتیجه ی مطلوب، هردوی زن و مرد، باید تلاش کنند! لذا به تلاشهایی که مردان باید بکنند نیز در فرصتی دیگر خواهیم پرداخت.

روش های جذب کردن همسر

شروع یک رابطه جدید همیشه بهترین قسمت آن است. آن شور و هیجان اولیه هیچوقت تکرار نخواهد شد.
اما آیا می توانید کاری کنید که آن شور و شوق را برای همیشه نگه دارید؟ آیا می توانید کاری کنید که هر روزی که می گذرد بیشتر دوستتان داشته باشد؟

چطور می توانید کاری کنید که همیشه به شما فکر کند؟

شاید چشمش را گرفته باشید، اما آیا می توانید مطمئن باشید بطور دائمی مال شما شود؟ چطور می توانید کاری کنید که همیشه شما را بخواهد و برای آنچه که هستید دوستتان داشته باشد؟

مردها تک بعدی تر از زن ها هستند. یا شاید هم چیزها را آنطور که ما می بینیم نمی بینند.

در زندگی مردها هر موقعیت نمی تواند میلیون ها جایگزین یکسان داشته باشد.

برای آنها، زنگ نزدن شما خیلی ساده به این معنی است که سرتان شلوغ است و هیچوقت تصور نخواهد کرد که علاقه ای به او ندارید.

بنابراین کار شما این است که او را مجذوب خود نگه دارید و کاری کنید که همیشه شما را بخواهد.

با چه سلاحی؟ با اعتمادبه نفس و کنترلتان. ما به شما می گوییم چطور او را بدون هیچ تلاشی مجذوب خودتان نگه دارید.

1 – سر خود را شلوغ کنید

هیچوقت نباید طوری نشان دهید که انگار نشسته اید کنار تلفن و منتظر زنگ او هستید، حتی اگر واقعاً اینطور باشد! برای اینکه حواستان را پرت کنید، بیرون بروید، با دوستانتان معاشرت کنید، سرگرمی برای خود داشته باشید.
و دقت کنید که حتماً او از فعالیت های شما باخبر باشد و بداند که سرتان شلوغ است. این کار نه تنها او را مجذوب شما نگه می دارد، باعث می شود وقتی برای او وقت می گذارید کلی متشکرتان باشد!

2 – هیچوقت نشان ندهید که اذیت می شوید

بزرگترین اشتباهی که اکثر خانم ها مرتکب می شوند این است که مدام شکایت می کنند که « چرا دیشب \ دیروز\ فلان موقع به من زنگ نزدی؟ » اینجور سوال ها به جای اینکه باعث شود بیشتر دوستتان داشته باشد، فقط او را دورتر می کند. اینکه بگویید، « قبلاًها اینکار را می کردی » حتی اوضاع را بدتر هم می کند. یادتان باشد، مردها از سوال و جواب کردن در رابطه متنفر هستند.

در ابتدای هر رابطه، شور و هیجان در بالاترین حد است و این باعث می شود همیشه دنبالتان باشد. اما رابطه هم مثل هر چیز دیگری پیش می رود و به مرحله ای می رسد که هر دوی شما با هم راحت تر می شوید و این یعنی لازم نیست دیگر هر چند ساعت یکبار به هم زنگ بزنید تا احساس کنید هم را دوست دارید.

3 – احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید

اگر می خواهید بدانید که چطور او را همیشه مجذوب خودتان نگه دارید، لباسی بپوشید که خودتان از آن خیلی خوشتان می آید و احساس می کنید جذاب می شوید. وقتی خودتان احساس جذاب بودن کنید، مطمئن باشید در ظاهرتان تاثیر می گذارد.

4 – به ظاهرتان توجه کنید

شاید سطحی به نظر برسد اما برای گذاشتن اولین تاثیر یا تاثیرات بر روی طرف مقابل الزامی است. خیلی باید از رابطه تان بگذرد تا بگذارید شما را در لباسی معمولی یا بدون آرایش ببیند.

5 – پیش قدم شوید

سرسخت بودن را فراموش کنید و خیلی وقت ها خودتان پیش قدم شوید. اما نباید این کار را همیشه تکرار کنید. برای اینکه او را همیشه مجذوب خودتان نگه دارید، باید علایق او را در نهایت نگه دارید. پس برایش یادداشت بگذارید و از او بخواهید که در فلان روز همدیگر را ملاقات کنید.

6 – به غریزه اش رسیدگی کنید

این کاملاً بدیهی است. با تحسین کردن او، چه از ظاهرش و چه از شخصیتش، ایجاد ارتباط چشمی و نگاه های نافذ، احساساتش را شکوفا کنید.

ممکن است مردی به شما بگوید که به کمی فضا نیاز دارد و اینکه دوست دارد بدون اینکه به نامزدش فکر کند، زمانی را به خود و دوستان هم جنس خود اختصاص دهد اما این همیشه درست نیست. می توانید این را پذیرفته و بگذرید. و یا کاری کنید که بدون اینکه حتی از او بخواهید، شما را بخواهد و همیشه دنبالتان باشد.
فقط کافی است که دختری با اعتماد به نفس به نظر برسید و طوری وانمود کنید که خیلی به حضور او نیاز ندارید.
اگر این نکات را رعایت کنید، خیلی زود می بینید که چطور او را شیفته خود می کنید و همیشه به دنبال خود می کشانید.

نظر امام رضا (ع) در خصوص ازدواج

نظریه پردازان اروپایی جمعیت را عامل مهمی در تعیین موازنات فرهنگی دانسته و از افزایش جمعیت مسلمانان به عنوان تهدید یاد می کنند و برای نابودی اسلام از طریق تضعیف جمعیت نقشه ها کشیده اند. (1(

مسالۀ تحدید نسل و موضوعات مربوط به جمعیت در منابع فقهی هم به نوعی مطرح شده است. علامه حلی در کتاب نکاح، عزل یا همان پیشگیری را با این استدلال که موجب تقلیل نسل می شود در حالی که پیامبر اکرم به آن تشویق کرده مکروه شمرده است. (2(

محقق کَرَکی هم اصل نکاح را به علت این که موجب تکثیر نسل و بقای نسل انسان است و می تواند موجب تولد فرزند صالح شود مستحب دانسته است(3(

فیض کاشانی در مفاتیح الشرایع و بحرانی در حدایق کثرت نسل را به عنوان هدفی دینی دانسته اند که اگر ازدواج با این هدف انجام شود عبادت خواهد بود و در وسایل الشیعه هم بابی با عنوان: « بَابُ اسْتِحْبَابِ الِاسْتِیلَادِ وَ تَکْثِیرِ الْأَوْلَادِ» گشوده شده و روایاتی در آن قرار گرفته است.(4(

در میان دانشمندان معاصر هم علامه طباطبایی راه تکثیر نسل مسلمانان برای زدودن بنای شرک و فساد توسط آنان را از مهم ترین مقاصد شریعت ذکر کرده و فرموده است: « و من جهة أخرى من أهم المقاصد عند شارع الإسلام تکثر نسل المسلمین و عمارة الأرض بید مجتمع مسلم عمارة صالحة ترفع الشرک و الفساد.»(5(

آیت الله مکارم می گوید:« از نظر اصولى ظاهر روایات در میان شیعه و سنّى این است که افزایش جمعیّت مسلمین مطلوب است، به مقتضاى‌ «تناکحوا تناسلوا فإنّى أباهی بکم الأمم یوم القیامة و لو بالسقط» و امثال آن دلیل روشنى است که افزایش نفوس مطلوب شارع است.»(6(

امام رضا(ع) هم در همین راستا فرزندآوری را لازمه تداوم زندگی می داند و می فرماید: آن کسی که از خود فرزندی به جا نگذارد مثل این است که هرگز میان مردم نزیسته است اما آن کسی که از خود فرزندی به یادگار نهد گویی نمرده ودر میان مردم زنده است.

امام رضا(ع) همچنین فرزند را موهبتی از طرف خداوند دانسته و می فرماید: فرزند آدمی هدیه ای است برای او.
امام رضا(ع) ضمن نکوهش تجرد و تشویق به ازدواج فرمود: زنی نزد امام باقر(ع) رسید و گفت (می خواهم برای رسیدن به فضل و کمال هرگز ازدواج نکنم.) حضرت فرمود :« این کار را نکن اگر خودداری از ازدواج ، فضیلت و کمالی در بر داشت – فاطمه (ع) به درک این فضیلت از تو شایسته تر بود ,در حالی که هیچ کس در فضیلت و کمال بر اوپیشی ندارد

امام رضا(ع) همچنین فرمود: مردی نزد امام باقر(ع) رسید، حضرت فرمود: ازدواج کرده ای ؟ مرد گفت: نه .

حضرت فرمود: دنیا وهرآنچه در آن است را دوست ندارم اگر شبی بی همسر به سر کنم. دو رکعت نمازی که فرد متأهل می گذارد برتر از عمل مجردی است که شب زنده داری کند وروزها روزه دار باشد

امام رضا(ع) در بیانی دیگر ازدواج به موقع را توصیه کرده ، می فرماید: دختران همانند میوه ی درخت می باشند.

هرگاه میوه ی درخت رسید، چاره ای جز چیدن آن نیست واگر چیده نشود، تابش خورشید آن را تباه می سازد و وزش باد مزه آن را ازبین می برد.(7(

از طرفی دیگر تأمین معاش و فراهم نمودن امکانات زندگی برای اهل خانه ضمن اینکه می تواند در ایجاد آرامش و افزایش صمیمیت دخالت مهمی داشته باشد خود آثار اخروی فراوانی برای فرد متأهل دارد. امام علی بن موسی الرضا(ع) فرموده اند: «من اصْبَحَ مُعافی فی بَدَنه مخلّی فی سربه و عندهُ قُوُت یومه فکانّما خیّرتْ له الدنیا؛ هر کس صبح کند در حالی که تنش سالم و خاطرش آسوده و معاشش تأمین باشد از مواهب یک زندگی مطلوب و آرام برخوردار است.» و تلاش در جهت فراهم آوردن تسهیلات برای خانواده آنقدر مهم است که امام(ع) فرمود:کسی که در پی بدست آوردن درآمدی برای تأمین معاش عائله اش باشد بهتر از مجاهدان در راه خداست.
از امام رضا (ع) همچنین احادیث زیادی در باب ترغیب به امر ازدواج وارد شده است. امام در این زمینه فرمود
هنگامی که ازدواج می‌کنی، بکوش مقدار مهریه از مهرالسنه بیشتر نگردد که رسول خدا(ص) با این مقدار مهریه ازدواج کرد. (8(

و در بیانی دیگر ضمن تأکید بر اینکه برگزاری مراسم و غذا دادن به دیگران از سنّت‌های اسلامی به هنگام ازدواج است می فرماید: سنّت و آیین اسلام چنین است که مراسم ازدواج، شبانه انجام گیرد؛ زیرا خداوند، شب را عامل آرامش قرار داده است و زن نیز مایه‌ی آرامش است. (9(

پی نوشت ها:

1_(کتاب خاطرات سیاسى و تاریخى مستر همفر، ص160

2_(تذکره ، چاپ قدیم ص576

3_(جامع المقاصد12/9)

4_(وسایل الشیعه ، ج 21ص355

5_(المیزان؛ ج4 ص189

6_(کتاب النکاح ج5 ص61 )

7_(امام رضا(ع),منتخب میزان الحکمه,ح2785)

8_(بحارالانوار 103/350)

9_(تحف العقول/523 و فروع کافی5/366)

منبع:قدس

درآشنایی های قبل از ازدواج خود را سانسور نکنید !

ارتباطات و آشنایی‌های قبل ازدواج، می تواند بستری برای شناخت خود باشد، اما شیوه مناسبی برای ازدواج نیست چون، محدودیت هایی دارد. با اینکه آشنایی ها مقاصد و مزایای زیادی دارد اما سیستم آشنایی کاملاً روشن نیست. مزایای آشنایی از طریق چندین محدودیت معنادار تعدیل می شوند. در واقع این آشنایی ها به خودی خود ما را برای ازدواج آماده نمی کند و چون سبک این نوع ارتباط ها در سطح جامعه منطقی نشده است، مکانیزم کاملی برای شناخت نیست. امروزه جوانان برای شناخت یکدیگر به شیوه های سنتی متوسل نمی شوند( صحبت در خانه یکدیگر و یا تحقیق از در و  همسایه). جوان امروز، شیوه های سنتی را از نظر کمیت و کیفیت، نامناسب می شمارد و برای شناخت کافی نمی داند. برای ایجاد یک رابطه سالم و کاهش میزان طلاق، نیازمند شناخت کافی افراد از یکدیگر هستیم. امروزه مراکز مشاوره و روانشناسی، در افزایش شناخت طرفین از یکدیگر بسیار کمک کننده هستند، هرچند باز هم سوال های بی پاسخ و ناشناخته ایی باقی می ماند. نکته مهم در این میان آن است که هر دو نفری که قصد ازدواج دارند،باید سعی در نشان دادن ویژگی های واقعی داشته باشند، سانسور کردن در ابتدای ازدواج، خیانت به خود و همسر در آینده است، چرا که بعد از ازدواج بسیاری از چیزها روشن می شود و ازدواج شیرین ابتدا، به تلخی می گراید.

مزایای آشنایی:

۱- آشنایی با تفاوتهای فردی انسانها آشنایی با افراد مختلف به ما کمک می کند تا درباره ی افراد مختلفی که در جامعه ی ما وجود دارد اطلاعات کسب کنیم.

 ۲- شناخت بهتر خودمان تعامل با انسان های دیگر به ما کمک می کند تا خودمان را هرچه شفاف تر و روشن تر بشناسیم.مردم به شیوه های متفاوتی فکر و عمل می کنند .آگاهی هرچه بیشتر از این تفاوت ها در شناخت بهتر از خود به ما کمک می کند.

۳- آشنایی با چیزهایی که دوست داریم و چیزهایی که از آنها متنفریم آشنایی با دیگران به ما کمک می کند تا آنچه را که در شریک خود جستجو می کنیم روشن تر بفهمیم، بفهمیم با چه کسانی راحت تر هستیم و چه کسانی ما را ناراحت می کنند.

 ۴- یادگیری مهارتهای ارتباطی آشنایی،فرصت زیادی برای تمرین ارتباط با افراد دیگر در اختیار ما می گذارد.ما باید در دنیای آشنایی تصمیم گیری درباره ی آنچه می گوییم و آنچه عمل می کنیم را تجربه کنیم.

محدودیت های آشنایی :

آشنایی می تواند مجموعه ای از تجارب را برای ما فراهم کند و به ما کمک کند تا دانش خوبی درباره ی خود و دیگران کسب کنیم .اما معایبی نیز دارد:

 ۱- تمرکز زیاد بر نشان دادن صرفاً ویژگی های مثبت خودمان زمانی که ما شروع به آشنایی با همدیگر می کنیم، تمام تلاش ما این است که فقط ویژگی ها و صفات مثبت خود را نشان دهیم. ما تمایل داریم تمام صفات منفی خود را که ممکن است موجب ناراحتی افراد شود یا منجر به قطع رابطه ی آشنایی ما شود را پنهان کنیم.

۲- جدا شدن از دوستان، خانواده و فعالیت های قبلی هنگامی که درگیر یک رابطه ی آشنایی جدی می شویم،تمرکز خیلی زیادی روی فرد می کنیم و اغلب از دوستان و اعضای خانواده غفلت می کنیم. درگیری در هر رابطه احساسی جدید انرژی زیادی می گیرد.

 ۳- شکست در برخورد با مسائل و مشکلات روزمره ی مشترک معمولاً هنگامی که به طور جدی وارد فرآیند آشنایی می شویم غالباً از صحبت درباره ی تفاوت هایی که داریم اجتناب می کنیم یا سعی می کنیم که مشکلات ارتباطی مسکوت بمانند اما مشکلات خودبخود حل نمی شوند بلکه روی هم جمع می شوند و بعدها تبدیل به یک انفجار می شوند.

 ۴- آمادگی ضعیف برای ازدواج ناظران حرفه ای(مشاوران،حقوقدانان و روان شناس ها) به این نتیجه رسیده اند که آشنایی به تنهایی برای ازدواج کافی نیست. زوج ها به کسب تجربه ای بیش از آنچه ما آشنایی می نامیم نیاز دارند.آنها نیاز به یک مجموعه آموزشی برنامه ریزی شده درباره ی ازدواج دارند. آمادگی خالصانه برای شریک زندگی کسی شدن، پاداش دهنده ترین و مشکل ترین تکلیف است، که یک ازدواج خوب را ایجاد و حفظ می کند.

کارهایی که ابراز محبت همسرتان را سخت می کند

بعضی ها برای ابراز محبت، نیاز به شرایط خاصی دارند. باید مورد تایید باشند. در مقابل مخاطب احساس کوچکی و ضعف نداشته باشند. و… اگر همه ی شرایط مهیا باشد امید هست که در مختصر ترین کلمات چیزهای با ارزشی از اینگونه همسران شنید. البته اینها در محبتهای عملی بیشتر سرمایه گذاری می کنند. اما همه اینطوری نیستند بسیاری از افراد از شخصیت قویتری برخوردارند. برای ابراز محبت نیازی به تایید شدن و احساس مطلوب بودن ندارند. آنها مدیر هر رابطه ای هستند که تشکیل می دهند… اگر همسر شما دارای چنین شخصیتی باشد، حتما از محبتهای کلامی او بسیار بهره خواهید برد مگر اینکه مسیر زندگی طوری باشد که ابراز محبت در آن واقعا سخت باشد. در هر حال و با داشتن همسری با هر کدام از این روحیات باید دانست چه کارهایی ابراز محبت را سخت می کند؟ مقاومت کردن در مقابل ابراز محبت گاهی برخی افراد به خاطر اعتماد به نفس ضعیفی که دارند، هر تعریف و تمجیدی را می کوبند. فورا کلام همسرشان را نقض و نفی می کنند. مثلا تا از زیبایی شان تعریف می شود، نقاط ضعف چهره خود را بیان می کنند و شیرینی یک بحث عاطفی را تلخ می کنند. شاید هم این کار را برای تایید شدن بیشتر انجام دهند اما در هر حال نتیجه یکی است. وقتی همسرتان از شما تعریف می کند قصد امتحان کردن او و سنجش میزان صداقت یا عشقش را نداشته باشید. این جمله را فقط به عنوان یک چاشنی دلچسب در بین لحظات روز مره ی زندگی بپذیرید و تشکر کنید. تشکری ساده حتی با یک لبخند. انتقادهای تند انتقادهای تندی که بیشتر از منظور فرد، احساسات تند و خشم آلود او را منتقل می کنند، به شدت سر راه و مزاحم یک فضای محبت آمیز لازم برای ابراز محبت است. برخی از همسران به چیزهایی که می گویند توجهی ندارند اما عکس العملی را که می بینند به دقت زیرذره بین می برند و آن را غیر منصفانه می دانند. ایراد گیر بودن یکی از دلایل سخت شدن ابراز محبت ایرادگیر بودن یکی از همسران است. گیردادن های مکرر و زیاد، تقویت کننده ی احساسات منفی و عصبی کننده است. طوری که رغبتی برای ابراز محبت باقی نمی گذارد. برای محبت آمیز کردن خانه باید در مقابل بسیاری از نامطلوبها چشم بست و نادیده گرفت. توهین و تحقیر تحقیر به هر قصد و شکلی که صورت بگیرد، آفت عشق و محبت است. اگر از چیزی رنجیده ایم، ابتدا باید مدتی صبر و سکوت اختیار کنیم، شاید مشکل حل شد اگر نشد، باید فکر کنیم راه حلی پیدا کنیم که شخصیت کسی له نشود. در هر حال کسی که از توهین و تحقیر دست بر نمی دارد نباید توقع محبوبیت و درک محبت دیگران را داشته باشد. گاهی تحقیر برای بعضی ها عادت شده است.شاید برخی از کلمات بد در جمع خانوادگی ما از بس به حالت شوخی و مزاح تکرار شده است، قباحت خود را نزد ما از دست داده است، اما نزد دیگران، همان بار منفی و احساسات متناسب با خودش را منتقل می کند. بنابراین عادت کردن به استفاده از کلمات توهین آمیز حتی به شکل طنزگونه هم می تواند فضای محبت آمیز را در خانه مخدوش کند. بی هنر بودن بعضی ها هیچ سرمایه ای از خودشان خرج نمی کنند و فقط از طرف مقابل توقع دارند. ابراز محبت ابتدائا می تواند از یک طرف استارت زده شود اما برای تداوم پیدا کردن باید دو طرفه شود. ابراز محبت یک طرفه زیاد دوام نمی آورد. اینکه شما بلد نیستید و استفاده از کلمات محبت آمیز برایتان سخت است تا چند روز یا چندماه شما را معذور می کند اما برای همیشه نه. اگر جزء کسانی هستید که مهارت ابراز محبت را ندارند، هر از گاهی از راههای عمومی تر و مطمئن تر برای ابراز محبت استفاده کنید. مثلا گل بخرید یا پیامکهای عاشقانه ای که به دستتان می رسد را گزینش کنید و برای همسرتان بفرستید. خشک و سخت بودن بعضی افراد آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را به دقت رعایت می کنند اما انعطاف پذیری و نرمش ندارند. هر چیزی موجب رنجش و ناراحتی شان می شود. ابراز محبت به این دسته از افراد واقعا سخت است. اینها اگر ادب را هم رعایت می کنند از ترس شکسته شدن حریمهای مصنوعی است که برای خودشان قائل شده اند. در صحبت کردن با این افراد جز از کلمات ضروری و ساده نباید استفاده کرد. البته اگر بشود کسی را با چنین شخصیتی دوست داشت ، می توان به او ابراز محبت هم کرد. اما مسئله ی اصلی این است که علاقمند شدن و حفظ علاقه که لازمه ابراز محبت است نسبت به این افراد سخت است.

این ۹ علامت شدید را نادیده نگیرید!

گاهی اوقات برایمان مشکلات ساده فیزیکی و یا ذهنی پیش می آید که اهمیتی به آنها نمی دهیم و به سادگی از کنارشان می گذریم اما ممکن است موضوع فراتر از آنی باشد که فکر می کنیم. دندان درد، کلفت شدن یا تیرگی پوست، جویدن یخ، کابوس دیدن و مواردی از این دست چه حسی را در شما ایجاد می کند؟ به احتمال زیاد هر چه هست حس ترس یا نگرانی نیست چون همه آنها مسائل پیش پا افتاده و روزمره ای هستند که هر لحظه ممکن است رخ دهند اما اگر بگوییم بعضی از آنها نشانه یک مشکل جدی هستند چه می کنید؟

گاهی علائم ساده بیانگر یک مشکل بزرگند. اگرچه قصد ما به هیچ وجه نگران کردن شما نیست و این موارد همیشه به مشکلات بزرگتر ختم نمی شوند اما از قدیم گفته اند احتیاط شرط عقل است؛ بنابراین اگر دچار این ۹ علامت شدید به همین راحتی از کنارشان نگذرید.

 ۱. دیدن توهم های عجیب

احتمال نابینایی

اگر نیمه های شب از خواب پریدید و دیدید مهره های شطرنج دوروبرتان پراکنده اند، ممکن است تصور کنید دارید یک کابوس وحشتناک می بینید اما نه صبر کنید؛ این وضعیت می تواند نشانه یک مشکل حاد و جدی تر باشد. وقتی فردی چیزهای عجیب و غریب می بیند، ممکن است او در حال از دست دادن بینایی اش باشد.

مهین، ۸۵ ساله شش سال پیش تا مرز نابینایی پیش رفت. او یک بار نیمه های شب از خواب بیدار شد و دید از سقف مهره های شطرنج به زمین می ریزند و عروسکی زیبا میان زمین و هوا معلق است. بدتر از همه چند مرد با صورت های تجزیه شده دید که حتی بعضی از آنها روی تخت تجزیه نشسته بودند. او می گوید: «از این کابوس بسیار وحشت کردم و فوراً پیش پزشک رفتم. او گفت بهتر است آزمایش زوال عقل دهم.» اما مهین مشکل ذهنی نداشت. او به سندروم «چارلزبونت» مبتلا شده بود؛ وضعیتی که موجب می شود افراد مبتلا به اختلال بینایی گرفتار توهم های پیچیده شوند و حتی در بیداری چیزهای عجیب ببینند. مبتلایان به این سندروم، بیماری های حاد بینایی مانند تخریب شبکیه چشم و آب مروارید دارند. متخصصان می گویند: «دیدن تصاویر موهوم واکنش عادی مغز به فقدان ورودی اطلاعات از دریچه چشم است.» توهم ها معمولاً پس از مدتی محو می شوند و از انجا که این مشکل درمان دارد، نیازی نیست فرد مبتلا در سکوت عذاب بکشد. به دلیل اقدام فوری، مهین از نابینایی نجات پیدا کرد.

۲. ضخیم شدن پوست کف دست

احتمال سرطان تخمدان

پژوهش ها نشان داده اند کلفتی و سفتی پوست می تواند علامت سرطان تخمدان باشد. محققان می گویند: «هنوز مطمئن نیستیم آیا این وضعیت به دلیل ترشح ترکیبات زهردار از تومور است یا واکنش طبیعی سیستم ایمنی بدن علیه آن.» اما پزشکان می دانند این سفت شدگی و التهاب کف دستی زمانی رخ می دهد که تومور در حالت کاملاً پیشرفته ای قرار دارد. وقتی تومور درمان شود، سفت شدگی پوست نیز برطرف می شود. این وضعیت می تواند هنگام ابتلا به سرطان های دیگر مانند پروستات، شش، سینه و... و همچنین بیماری های خوش خیمی مانند نوعی پسوریازیس یا داءالصدف (یک بیماری پوستی که منجر به پوسته ریزی و تورم می شود و سلول های پوست در عمق پوست رشد کرده و به آهستگی از سطح پوست بلند می شوند) نیز به وجود آید اما علائم دیگر سرطان تخمدان مانند درد لگنی غالباً بسیار مبهم است و تشخیص بیماری وقتی صورت می گیرد که خیلی دیر شده است. پژوهشی در سال ۲۰۱۲ نشان داد این بیماری ۹ ماه پس از اینکه فرد به سفت شدگی پوست روی کف دستش مبتلا شد خود را کاملاً نشان می دهد. بنابراین، این نشانه می تواند تشخیص زودهنگام سرطان، به ویژه تخمدان را امکان پذیر کند.

۳. دندان درد هنگام پیاده روی

احتمال بیماری قلبی

دندان درد می کند، پس باید پیش دندانپزشک بروید، البته نه همیشه. پرویز، ۴۵ ساله می گوید: «چند بار به دلیل درد شدید فک و دندان از خواب عمیق بیدار شدم. پس از گذشت مدت کوتاهی بی حسی در دست راستم و فشاری سبک در سینه ام نیز به آن اضافه شد. از آن موقع به بعد موقع پیاده روی هم دندان درد داشتم». همسرش با هوشمندی او را به بیمارستان تخصصی برد و متخصصان تایید کردند پرویز حمله ای قلبی را از سر گذرانده است. پرویز می گوید:‌ «پس از آن روز دیگر فکم درد نگرفت.» پزشکان معتقدند قلب فاقد رشته های عصبی است که درد را حس می کنند؛ بنابراین مغز پیام های رشته های عصبی را که از سوی رشته های دیگر گسیل می شود، تفسیر می کند و احساس درد را از راه نخاع منتقل می کند؛ بنابراین بازو، شانه، گردن، ناحیه بالای شکم، صورت و دندان های فرد دردناک می شوند.

۴. گوش های پر چروک

احتمال بیماری قلبی

نتایج بعضی از پژوهش های اخیر محققان را به این نتیجه رسانده است که علامت دیگر بیماری های قلبی داشتن خطوط مورب در لاله گوش است. بعضی از متخصصان می گویند:‌ «افراد مسن تر احتمالاً روی لاله گوش شان خطوط بیشتری دارند و ممکن است به دلیل سن بالا بیشتر از دیگران دچار بیماری قلبی شوند؛ بنابراین، این ارتباط ممکن است چندان قوی نباشد اما اگر لاله گوش تان بسیار شیاردار است، آن را به حال خود رها نکنید، چنانچه بالاتر از ۵۰ سال دارید، فشارخون و کلسترول تان را به طور مرتب بررسی کنید.

۵. ابروهای تیره و موهای خاکستری

احتمال دیابت نوع دوم

پژوهش های اخیر نشان داده است مردانی که موهایشان خاکستری است اما ابروهای تیره دارند،‌ چهار برابر از افرادی که ابروهایشان نیز مانند موهایشان خاکستری شده است، احتمال دارد به دیابت نوع دو مبتلا شوند. البته درباره این مسئله پزشکان هنوز به یک توضیح و اثبات واقعی نرسیده اند و می گویند شاید ارتباط ژنتیکی تصادفی بین این دو وضعیت وجود داشته باشد.

۶. جویدن یخ

احتمال کمبود آهن

شما هم جزو افرادی هستید که فکر می کنند جویدن یخ بسیار لذت بخش است؟ شاید اشتباه می کنید چون چند مطالعه اخیر نشان داده اگر به طور مرتب از جویدن یخ لذت می برید، احتمالاً به کمبود آهن مبتلا هستید. دلیل این موضوع را می توان در تورمی دانست که در اثر کم خونی و به نوبه آن عدم انتقال اکسیژن به وسیله خون در دهان به وجود می آید. یخ یکی از محبوب ترین خوراکی های زنان باردار مبتلا به کمبود آهن است. در مطالعه ای که سال ۲۰۱۱ درباره کمبود آهن در بدن انجام شد، مورد عجیبی یافت شد؛ یکی از داوطلبان خانم، ۳۷ ساله و بیش از ۲۰ سال مبتلا به کم خونی، روزانه ۳۰ تکه یخ خورده بود.

۷. برآمدگی روی پاشنه پا

احتمال بالا بودن کلسترول خون

ممکن است فکر کنید که برآمدگی های روی پاشنه پا فقط وقتی می خواهید در تابستان صندل های بندی بپوشید کمی آزاردهنده اند اما پژوهش ها نشان داده اند ذخایر چربی روی تاندول آشیل می تواند علامت بالا بودن میزان کلسترول خون ارثی باشد که نوعی بیماری ژنتیکی است که ممکن است باعث شود سطح کلسترول خون از بدو تولد بالا و بیش از دو برابر حالت عادی باشد. بیماری بسیاری از این مبتلایان تا مدت ها تشخیص داده نمی شود زیرا افراد جوان تمایل چندانی به بررسی سطح کلسترول خون شان ندارند و ممکن است در دهه های ۴۰ یا ۵۰ عمرشان و یا حتی جوان تر به بیماری های قلبی عروقی مبتلا شوند و حتی جان خود را نیز از دست بدهند. اگر شما هم برآمدگی روی پاشنه تان دارید و آزمایش ها مشخص کردند به این بیماری مبتلا هستید، اصلاً نگران نشوید چون درمان آن بسیار آسان است.

۸. برداشتن قدم های کوتاه

احتمال زوال عقل

پژوهش های اخیر نشان داده اند آهسته تر از گذشته گام برداشتن می تواند علائم اولیه زوال عقل باشد. دلیل این مسئله دقیقاً مشخص نیست اما بنابر نظر پزشکان، راه رفتن عملی پیچیده است که بخش های مختلفی از مغز را به کار می گیرد تا هماهنگی لازم برای حرکت را به وجود آورد. بنابراین وقتی بخش هایی از مغز در حال تحلیل رفتن است، قرار دادن یک پا مقابل دیگر کمی سخت تر می شود. گام برداشتن لرزان علامت زوال عقل عروقی است که به دلیل بروز مشکلاتی در خونرسانی به مغز به وجود می آید اما وقتی این بیماری خود را نشان می دهد که علائم دیگری مانند کاهش حافظه و ارتباط فرد با دیگران به شدت ضعیف می شود.

۹. برنزه شدن اسرار آمیز

احتمال بیماری آدیسون

پوست پژمان، ۲۷ ساله در مدت کمتر از چهار ماه به شدت برنزه شده و روز به روز هم تیره تر می شد. علاوه بر آن، لثه ها، لب ها، ناخن ها و حتی خطوط کف دستش نیز شروع به تیره شدن کرده بودند. پژمان از اینکه پوستش برنزه می شد نگران نبود، به همین دلیل وقتی به دلیل ضعیف پیش پزشک رفت، از تیره شدن پوستش حرفی به میان نیاورد. پزشک هم خستگی او را به حساب کار شیفتی در سوپرمارکت گذاشت. ولی وقتی صبح یک روز پسرش نتوانست او را از خواب بیدار کند و همسرش او را به سرعت به بیمارستان رساند، تازه پزشکان متوجه پوست قهوه ای پژمان شدند. پزشک پژمان متوجه شد او به بیماری آدیسون ـ کمبود هورمون های قشر غده فوق کلیوی ـ مبتلا شده است. این بیماری نوعی اختلال در غده فوق کلیوی است که تولید کورتیزول و دیگر هورمون ها را که برای تنظیم فشارخون حیاتی اند، به هم می ریزد. در مورد پژمان این شرایط به پایین ترین حد خود و در واقع آستانه خطر رسیده بود. او به درمان پاسخ مثبت داد و پوستش به وضعیت عادی برگشت. بیماری آدیسون در ۷۰ درصد موارد باعث برنزه شدن پوست می شود زیرا بدن به جبران فقدان کورتیزول به تولید هورمون آدرنوکورتیکوتروپیک می پردازد تا غده فوق کلیوی و سلول های رنگدانه موجود در پوست را تحریک کند.

چرا در چشم شوهرم یک همسر ایده آل نیستم؟

امروزه بسیاری از خانم ها  در روابط با همسرشان دچار شکست و عقب نشینی نسبت به ابتدای زندگی مشترکشان هستند واین سوال همیشه ذهن آنها را درگیر می سازد براستی چرا هرروز از تو دور می شوم؟!

ما زن ها دوست داریم با تک تک حرف ها و رفتارهایمان یک قدم به همسرمان نزدیک تر شویم اما همیشه ماجرا این طور پیش نمی رود. گاهی هر قدم رو به جلوی زن، مرد را ده ها قدم به عقب می راند. برای زنی که فکر می کند، حساب همه چیز را کرده و تمام تلاشش را خرج کرده کنار آمدن با این موضوع، آسان نیست.

اولین قدم آن است که  بدانیم  مردها بعد از ازدواج از ما چه می خواهند و ما باید نگرش خود را با دید آنها اصلاح کنیم .

اگر شما چنین احساساتی را تجربه کرده اید، باید بار دیگر گذشته تان را مرور کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید؟

باید  منطقی باشید

گرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مرد ها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد.

بهتر است بدانیم مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه شان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند.

باید خاص باشید

یک مرد به دنبال زنی خاص می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند.

از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه شان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند.

باید قانع باشید

مردها دوست دارند، بعد از ازدواج همان طوری که پیش از این بوده اند بمانند. آن ها همسری می خواهند که با وجود معایب یا خلق و خوی خاص شان آن ها را بپذیرد و عاشق شان بماند. این ویژگی یکی از مهم ترین چیزهایی است که در ذهن مردها می گذرد.

آن ها از سرکوفت خوردن بیزارند و دوست دارند همسرشان با همین اخلاقی که دارند و همین وضع زندگی ای که دارند بسازد و مدام برای تغییر کردن، آن ها را تحت فشار نگذارد. برخلاف اغلب زن ها که سعی می کنند، از مرد معمولی مقابل شان همسر ایده آل و رویایی بسازند، مردها دوست دارند با زنی زندگی کنند که به همین وضع موجود قانع باشد.

باید ستایش کنید

دوست داشته شدن حس خوبی به آدم ها می دهد. مردها هم از این قاعده مستثنا نیستند. آن ها ترجیح می دهند، وقتی خسته از کار بر می گردند یک لبخند منتظرشان باشد و به خاطر این که زنی تا این حد دوست شان دارد به همه فخر بفروشند. خیلی از مردها زندگی خود را با اطرافیان شان مقایسه می کنند و تصویر ذهنی که دیگران به آن ها منتقل می کنند. برای شان اهمیت زیادی دارد. همین است که آن ها دوست دارند همسری فداکار و پر محبت داشته باشند و این موضوع را به دیگران هم نشان دهند. مردها دوست دارند همسرشان قدرت و توانایی شان را ستایش کند و به آن ها تکیه داشته باشد. آن ها از این که مستقل ترین زن جهان هم برای تصمیم گیری هایش با آن ها مشورت کند و در مشکلاتش به آن ها تکیه کند لذت می برند.

باید نیمی از مشکلات مال شما باشد

سال ها از روزگاری که  بعضی مردها بار خانه را یک تنه به دوش می کشیده اند گذشته است. مردهای امروزی دوست دارند زن شان دوشادوش آن ها حرکت کند، بحران های خانه را بشناسد و گاهی مانند آن ها استرس های زندگی بعد از ازدواج را به دوش بکشد. شاید کافی است بداند در کنار او وهمراه اوهستید.

باید پیشرفت کنید

برای مردهای پرمشغله تنها داشتن یک همسر خانه دار و هنرمند کافی نیست بلکه آن ها به دنبال زنی دنیا دیده می گردند که موضوعات روز را می شناسد و هیچ وقت دست از یادگرفتن و پیشرفت بر نمی دارد. گرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مرد ها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد. یک زن هرچه قدر هم که باهوش و زیبا و تحصیل کرده باشد، اگر روند پیشرفتش را بعد از ازدواج متوقف کند، نمی تواند یک همسر ایده آل باشد.

مردها دوست دارند زن شان به دنبال یادگرفتن چیزهای جدید باشد و حتی بعد از مادر شدن هم آنقدر با زمانه پیش برود که بتواند مایه افتخار او و فرزندانش شود. برای مردهای پرمشغله تنها داشتن یک همسر خانه دار و هنرمند کافی نیست بلکه آن ها به دنبال زنی دنیا دیده می گردند که موضوعات روز را می شناسد و هیچ وقت دست از یادگرفتن و پیشرفت بر نمی دارد.

شما هم عاشقید؟

نشانه‌های محبت حقیقی

علاوه بر محک محبت، نشانه‌هایی هم وجود دارد که نشان از عشق و محبت دارند. بد نیست به این نشانه‌ها هم توجه کنیم.

عشق، تواضع می‌آورد

وقتی دو نفر همدیگر را دوست دارند، نسبت به همدیگر تواضع و فروتنی دارند. اگر دو نفر یا یکی از آنها اغلب اوقات با غرور و خودخواهی و فخر فروشی با دیگری برخورد می‌کنند، بهتر است ادعای عشق و محبت آنها را نادیده بگیریم. عاشق در برابر محبوب خود با گذشت و بی‌غرور است.

عشق، احترام می‌آورد

ممکن است احساسات در طول یک رابطه، گاهی کم و زیاد شوند، اما احترام متقابل از بین نمی‌رود، مگر این که فرد خود را مهم‌تر از طرف مقابل بداند که در این صورت، ادعای عشق او نیز، فریبی بیش نیست. طبیعی است که عقاید، سلیقه‌ها و نظرات دو نفر متفاوت باشد، اما احترام بین آنها با این تفاوت عقیده یا سلیقه نباید از بین برود. اگر یکی از طرفین مدام به طرف مقابل توهین می‌کند یا نمی‌تواند برای او و تفاوت‌هایشان احترام قائل شود، بعید است عشقی در کار باشد.

سختگیری در عشق حقیقی راهی ندارد

بهتر است ادعای افرادی که به بهانه عشق و محبت می‌خواهند به همدیگر سخت بگیرند و طرف مقابل را تغییر بدهند یا تحقیر کنند، نپذیریم. چنین حالتی درخواست اسارت است نه بروز عشق.

عشق، محبت عملی یا کلامی به دنبال دارد

اگر کسی ادعای عاشق بودن می‌کند اما نمی‌تواند در کلام یا عمل ابراز محبت کند و محبتش را بالاخره به شکلی نشان دهد، ادعای عشق او را چندان جدی تلقی نکنید. وقتی عشق در میان هست طرفین برای خوشحال کردن همدیگر، تلاش می‌کنند. آنها همدیگر را تحسین می‌کنند و در جهت رشد و بهتر شدن، به همدیگر بازخورد می‌دهند.

عشق، با بد خلقی دائمی با معشوق، سازگار نیست

اگر کسی واقعا شما را دوست دارد نمی‌تواند مدام با شما بداخلاقی و بدرفتاری کند. ممکن است گاهی خسته یا کمی غمگین باشد اما نه همیشه. پس اگر کسی همیشه با شما بد رفتاری کرد، ادعای عشق او مقبول نیست.

عشق حقیقی در سکوت هم بارز است

عشق و محبت قلبی، را حتی در سکوت هم می‌توان حس کرد. اگر کسی هر روز قربان صدقه شما می‌رود اما نمی‌توانید عشق و احساس عاشقانه او را در نگاه و رفتارش حس کنید، لازم است بیشتر دقت کنید.

عشق با توقعات بیجا سازگار نیست

راز عشق دراین است که از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید، به هر حال هر انسانی نقص‌ها و کاستی‌های خود را دارد. اما وقتی محبت در میان است لازم است به جای کاستی‌ها بر ارزش‌ها و نقاط قوت همدیگر متمرکز شوید. حسن‌های همدیگر را بزرگ کنید و عیب‌ها را کوچک بشمرید.

عشق را با تملک اشتباه نگیرید!

اگر عاشقید حس تملک را از خود دور کنید. در حقیقت هیچ کس نمی‌تواند مال کسی شود و در زمره اموال شخص دیگری به حساب بیاید. شریک زندگی‌تان را با طناب نیاز به خود نبندید. توجه داشته باشید که حتی گیاهان نیز هنگامی رشد می‌کنند که آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کنند. در پایان باید بگویم، بسیاری از افرادی که فریب عشق‌های کاذب را می‌خورند اعتراف می‌کنند که از همان ابتدا، می‌دانسته‌اند که عشق و محبت طرف مقابل حقیقی نیست اما به دلایلی خود را فریب می‌دادند و به حقیقت توجه نمی‌کردند. گویی گاهی انسان‌ها دوست دارند به زور به خود بقبولانند که کسی هست که آنها را دوست دارد، حتی اگر چنین نباشد. با کمی دقت و محک زدن می‌توانید از تخریب زندگی و جریحه‌دار شدن احساسات خود پیشگیری کنید. خداوند برای هر یک از ما جفت آفریده و همیشه افرادی هستند که اگر با شما آشنا شوند، می‌توانند شما را دوست بدارند. پس هرگز خود را فریب ندهید.

رازهای زندگی مشترکتان را در میان نگذارید

دخالت دیگران در زندگی شکایتی شایع بین  بسیاری از زوج­های جوان است. این‌که والدین آنها و یا دیگر نزدیکان به خود اجازه می­دهند در مورد زندگی مشترک آنها اظهارنظر و یا دخالت کنند. در این مواقع  یکی از مهم­ترین توصیه­ هایی که مشاوران به زوج­های جوان می­دهند تقویت مرزهای خانواده نوپایشان است.

اما زمانی که پای عمل می­رسد، معمولاً زوج­های جوان گیج می­شوند؛ «یعنی به مادرم بگویم لطفاً به زندگی ما کاری نداشته باشید؟»، «یعنی به بابام بگم این‌جوری در مورد شوهر من و کارهاش قضاوت نکنید؟»، «یعنی به خواهرم بگویم زندگی من به خودم ارتباط دارم؟»

واقعیت این است که اگر شما بخواهید دست به این‌جور خط و نشان کشیدن­ها بزنید، احتمالاً به زودی متوجه می­شوید که از روابط گرم و صمیمی سابق با اطرافیان خبری نیست، دلخوری از دست شما رو به افزایش است و البته چه بخواهید و چه نخواهید، این مسئله کم‌کم اثرش را بر روی روابط شما و همسرتان نیز خواهد گذاشت.

اما چاره چیست؟ بالاخره ما قرار است چگونه مرزهای زندگی مشترکمان را تقویت کنیم، بدون این‌که دیگران احساس کنند ما قصد حمله به آنها را نداریم؟

ایراد کار بسیاری از همسران این است که می­خواهند از بیرون از خانواده مرزهایشان را تقویت کنند، در حالی‌که نمی­دانند به قول معروف، احترام امامزاده با متولی است. اگر می­خواهید مرزهای خانواده­تان را تقویت کنیدع در قدم اول لازم است شما و همسرتان دست به کار شوید. ممکن است بگویید اما چگونه؟

یکی از رفتارهایی که می­تواند مرزهای خانواده را به شدت سست کند و باعث بروز مشکلات فراوان شود، بازگو کردن مسائل خانواده نزد بقیه است.

این بازگو کردن می­تواند طیف گسترده­ای را در بر بگیرد، از مسائل مالی و برنامه­ریزی­های خانواده گرفته تا رفتارهای همسران در روابط عاطفی و جنسی. گاهی اوقات بهانه درددل کردن است، گاهی اوقات هم یک عادت قدیمی باقی‌مانده از دوران مجردی. همین رفتار به‌ظاهر بی‌خطر می­تواند به صورت غیرمستقیم به اطرافیان این اجازه را دهد که در کار همسران دخالت کنند. البته این تنها عوارض این رفتار نیست و می­تواند دردسرهای بیشتری به همراه داشته باشد.

بگذارید همین اول کاری کمی تعارف­ها را کنار بگذاریم. درست است که این رفتار هم در آقایان دیده می‌شود و هم در خانم­ها، اما به نظر می­رسد گستره و تنوع آن در بین خانم­ها بیشتر است. گاهی اوقات خانم­ها در مورد مسائل خانه با مادرشان هم­صحبت می­شوند، گاهی با خواهر، گاهی با یک دوست و گاهی با همکار.

شاید خانم­ها معترض شوند که مگر کم از این‌جور آقایان داریم که از سیر تا پیاز زندگی­شان را برای مادرشان تعریف می­کنند؟ اگر می­خواهید می­توانید به این بحث ادامه دهید که مردان بیشتر این کار را انجام می­دهند یا خانم­ها.

اما اگر کمی منصف باشید، احتمالاً خودتان هم خواهید گفت که خانم­ها به صورت کلی بیشتر از آقایان دست به این کار می­زنند. اما شاید با خود فکر کنید که اصلاً بازگو کردن برخی مسائل زندگی برای دیگران مگر چه مشکلی دارد که حالا باید ما از این کارمان دست بکشیم.

چرا نباید گفت؟

همان طور که اشاره کردیم، بیان مسائل خانواده نزد بقیه مرزهای خانواده را سست می‌کند و در نتیجه امکان دخالت آنها را افزایش می­دهد. این مسئله در برخی موضوعات بیشتر دیده می­شود، از جمله مسائل اقتصادی. دلیل آن هم شاید چندان پیچیده نباشد.

بسیاری از افراد خود را در موضوعات اقتصادی صاحب­نظر می­دانند و در نتیجه همین که تصور کنند به باور آنها تصمیمی اشتباه است، نمی­توانند جلوی خود را بگیرند و شروع به اظهارنظر می­کنند، اظهارنظرهایی که در بسیاری از مواقع بوی دخالت به خود می­گیرد. اما واقعیت این است که این تنها مشکل ناشی از این رفتار نیست.
شوهر تو این‌طوری نیست؟

در جمع­های زنانه گاهی اوقات دیده می­شود که طی گپ زدن­های دوستانه، افراد به تعریف کردن روابط خود با همسر می‌‌پردازند و همین‌طور که بحث داغ­تر می­شود، به صورت غیرمستقیم بازار مقایسه کردن رفتار شوهران حسابی داغ می­شود. اگر شما تجربه‌ی چنین جمع­هایی را داشته باشید، حتماً این را هم به خوبی به یاد دارید که بعد از اتمام بحث غالباً احساس ناراحتی و عصبانیت به سراغ شما می­آید.

ممکن است با خود فکر کنید چرا همسر شما این‌طور رفتار می­کند، در حالیکه شوهر مهسا طور دیگری برخورد می­کند، یا چرا شوهر شما این‌قدر حساس است، در حالی‌که شوهر نرگس این‌قدر راحت می­گیرد. مقایسه‌ی همسران با همدیگر از اتفاقاتی است که حتی می­توان گفت به صورت غیرقابل اجتنابی روی می­دهد و البته عوارض زیادی بر روابط همسران می­تواند داشته باشد.

درست ابراز علاقه کن

گاهی اوقات تعریف روابط عاطفی و صمیمانه و یا رفتارهای جنسی همسر برای دیگران می­تواند غیرمستقیم باعث افزایش استرس در زمان برقراری رابطه در آینده شود و بر روی عملکرد همسران تأثیر منفی بگذارد. ازطرفی، یادآوری اظهارنظرهایی که در مورد رفتار همسرتان شده می­تواند شما را بی­دلیل یا بهتر بگوییم به صورتی نامتناسب عصبانی کند. این موضوع می­تواند روابط شما را با مشکلات جدیدی درگیر کند.
بیان روابط صمیمانه و یا روابط جنسی شما و همسرتان و خبردار شدن از نظر دوست، خواهر یا مادرتان در مورد آن وارد کردن آنها به روابط خصوصی شماست. این مسئله می­تواند روی صمیمیت شما و همسرتان تأثیر بگذارد و لذت رابطه را در درجه­ی اول برای شما کاهش دهد.

فراموش نکنید اگر در زمینه‌ی رابطه‌ی جنسی با مشکلی روبه‌رو شده­اید، بهترین کار مشورت با متخصص است. در غالب اوقات صحبت با افراد غیرکارشناس در این زمینه تنها گرهی بر گره­های قبلی اضافه و یا گره موجود را کور می­کند.

همسران بی­خبر از هم

خانم­هایی که همسرشان را در برخی موضوعات صاحب­نظر نمی­دانند و پدر را بیشتر قبول دارند، ممکن است برای جلوگیری از اشتباه در مورد برخی تصمیمات همسر با پدر صحبت کنند. این وضعیت به‌ویژه در مسائل اقتصادی بیشتر روی می­دهد. این کار اما عوارض بدی می­تواند داشته باشد.

در بسیاری از اوقات پدر خانم برخوردهایی می­کند که استقلال نظر داماد زیر سوال می‌رود و دخالت در زندگی مطرح می­شود. یادتان باشد حتی اگر پدر شما جلو تصمیم اشتباه همسرتان را هم بگیرد، باز هم این موضوع جای خوشحالی ندارد، این را دفعه­ی بعد که همسرتان مسائل را از شما مخفی کرد، متوجه خواهید شد. به صورت کلی، چنین برخوردهایی مخفی­کاری بین همسران را افزایش می‌دهد و از اعتماد طرفین می‌کاهد.

خانم­هایی که مسائل زندگی­شان را با دیگران در میان می­گذارند معمولاً دلایل و بهانه­های زیادی برای این کار دارند.
ما مجبوریم

خانمی را تصور کنید که مسائل خانه را به بیرون منتقل می­کند. اگر نظر شوهرش را در این مورد بپرسید، احتمالاً به شما خواهد گفت که او این کار را می­کند، چون نمی­تواند و شاید هم اصلاً نمی­خواهد جلو خودش را بگیرد و یا این‌که حرف من برایش اهمیتی ندارد که به او می­گویم این کار را نکن. البته شاید هم صفات دیگری چون نپختگی و وابستگی زیاد همسرش به دیگران را مطرح کند.

اما اگر از خانم بپرسید که چرا این کار را می­کند، شاید اول بگوید نمی­داند، اما احتمالاً بعد از مدتی دلایلی را بیان خواهد کرد، دلایل و توجیهاتی که در نگاه اول می­توانند حتی قانع­کننده باشد، اما واقعیت این است که این موارد دلایل خوب و کاملی برای ادامه دادن به این رفتار نیست. اما این دلایل شامل چه مواردی می­شود؟
 
مشورت می­کنم

یکی از بهانه­های رایج برای بیان مسائل خانه پیش بقیه مشورت و همفکری است. خانم ماجرای برنامه­ریزی برای خرید ماشین را به پدرش می­گوید و زمانی که همسرش خبردار می­شود، کارش را این‌طور توجیه می‌کند که می­خواستم با بابا مشورت کنم. اما آیا واقعاً تفاوتی بین مشورت و بازگو کردن مسائل خانه با دیگران می­توان قائل شد؟

یکی از مهم­ترین تفاوت­ها توافق همسران بر سر بیان مسائل است. زمانی که داستان مشورت مطرح است، همسران برای بازگو کردن مسئله توافق دارند، اما زمانی که یک طرف بی­خبر است دیگر نمی­توان به راحتی به این کار برچسب مشورت زد. از طرفی، گاهی اوقات همسر از این موضوع شکایت دارد که ما خودمان دو نفری موضوع را نهایی کرده و تصمیم را گرفته بودیم و دیگر مشورت موضوعیتی نداشت. به هر صورت فراموش نکنید که وقتی منافع دو نفر شما مطرح است و موضوع به زندگی مشترک برمی­گردد، توافق برای بیان آن نزد بقیه اهمیت حیاتی دارد.

درددل می­کنم تا حالم بهتر شود

یکی دیگر از بهانه­ها درددل کردن و سبک شدن است. ممکن است شما بگویید وقتی من با دوستم در مورد شوهرم حرف می­زنم، دلخوری­هایم کم و روابطم با شوهرم بهتر می­شود و یا این‌که مامان من اصلاً اهل دخالت نیست، سرزنش هم نمی­کند، بلکه نصیحت می­کند و در نهایت باعث می­شود من متوجه شوم که باید بیشتر قدر همسرم را بدانم.

در این‌که برخی اوقات صحبت با دیگران به بهبود روابط منجر می­شود هیچ شکی وجود ندارد. اما یادتان باشد دوستان، خواهر، مادر و یا نزدیکان شما در غالب اوقات تخصص لازم را برای گوش دادن درست و البته نظر سازنده دادن و به صورت کلی مهارت­های مشاوره­ای ندارند و در نتیجه، بعد از مدتی ممکن است متوجه شوید که این صحبت­ها نه تنها کمکی به سبک شدن شما نمی­کند، فقط باعث می­شود تا شما بیشتر از بخت بد خود شاکی شوید.

اگر موضوعی واقعاً شما را آزار داده و نیاز شدیدی به صحبت با یکی دیگر دارید، بهتر است از هم­صحبتی با یک متخصص بهره­مند شوید و این روش را امتحان کنید. مطمئن باشید این روش عوارض کمتری بر روابط شما در طولانی‌مدت خواهد داشت.

من و مامانم خیلی به هم نزدیکیم

اما یکی دیگر از بهانه­ها ایجاد احساس نزدیکی است. این توجیه به‌ویژه بین خانم­هایی دیده می­شود که پیش از ازدواج عادت داشته­اند همه‌ی برنامه‌ی روزانه‌ی خود را با جزئیات تمام برای مادرشان تعریف کنند. البته گاهی اوقات به جای مادر، خواهر، دوست و یا همسایه­ای هست که سابق بر این از سیر تا پیاز زندگی فرد خبر داشته و حالا بعد از ازدواج این خانم ابراز می­کند که اگر من این صحبت­ها را نکنم، تصور می­کند که دیگر دوست ندارم با او رابطه‌ی صمیمانه­ای داشته باشم و یا فکر می­کند که شوهرم جای او را گرفته و یا خیلی احساس تنهایی می­کند و دلش می­شکند. بگذارید کمی بی­تعارف به این موضوع نگاه کنیم.

روابط همسران با همدیگر را می­توان نزدیک­ترین حالت برای رابطه‌ی دو فرد بزرگسال توصیف کرد. اگر شما تصور می­کنید بعد از ازدواج رابطه‌ی شما با دوستان صمیمی، خواهر و یا حتی مادرتان تغییری نباید بکند، احتمالاً  یا برداشت درستی از رابطه‌ی خود و همسرتان ندارید و یا این‌که به دلایلی دوست ندارید رابطه‌ی نزدیکی با همسرتان برقرار کنید.

تغییر پیدا کردن رابطه‌ی شما با دیگران بعد از ازدواج شاید بیشتر از این‌که نشان‌دهنده‌ی آسیب دیدن رابطه‌ی شما با آنها باشد، نشان‌دهنده‌ی رشد صمیمیت در رابطه‌ی شما و همسرتان است.

شاید بگویید اما مادر من گناه دارد، فقط من را دارد و اگر قرار باشد من هم با او گپ نزنم، دلش می­پوسد. اول از همه به یاد داشته باشید که غالب مادران به‌ویژه اگر روابط خوبی با دیگر اطرافیان خود داشته باشند، قضاوت منصفانه­ای در مورد این موضوع دارند و می­دانند که کم شدن رابطه‌ی شما با آنها نشان­دهنده‌ی عمیق شدن رابطه‌ی شما با شوهرتان است. از طرفی، شما می­توانید در مورد موضوعات بسیاری با مادر، خواهر و یا دوستتان صحبت کنید و لازم نیست آنها را عضو سوم رابطه‌ی خود و همسرتان کنید.

9 خوراکی مفید که استرس تان را کاهش می دهد

دفعه بعدی که احساس فشار و استرس کردید می توانید از این غذاها استفاده کنید.  استفاده از این غذاها باعث می شود که شما به حالت عادی خود برگردید.

پرتقال 

پژوهشگر درمانگر آلمانی کشف کرده است که ویتامین ث به کاهش استرس کمک می کند و بعد از یک موقیعت اضطراب آور فشار خون را به حالت عادی باز می گرداند. هم چنین ویتامین ث به بالا بردن سیستم ایمونو معروف است

سیب زمینی شیرین 

سیب زمینی شیرین به طور متداول می تواند با تامین قند و کربوهیدرات خون در موقعیت اضطراب آمیز استرس را کاهش دهد این خوراکی بسته ای از بتا کاروتن و دیگر ویتامین ها است و فیبر آن به بدن شما کمک تا چرخه کربو هیدرات را در روندی کند و روان قرار دهد

برگه زردآلو

برگه زردآلو سرشار از منیزیم است که کاهش دهنده استرس است و به طور طبیعی ماهیچه ها را ریلکس می کند

مغزهای مغذی

بادام، پسته و گردو سرشار از ویتامین بی و ای هستند که به تقویت سیستم ایمونو کمک می کند و گردو و پسته فشاز خون را پایین می آورند.

بوقلمون

بوقلمون حاوی آمینو اسیدی است که ال-تریپتوفان نامیده می شوند. این آمینو اسید سروتونین آزاد می کند که هورمون احساس شادی در مغز است. به همین دلیل اکثر افرادی که بوقلمون مصرف می کنند ریلکس و آرام هستند و یا حتی بعد از خوردن آن احساس خستگی می کنند. ال-تریپتوفان با خاصیت آرامبخشی اش شناخته شده است

اسفناج 

کمبود منیزیم می تواند باعث ایجاد سردردهای میگرنی و خستگی بشود. یک فنجان اسفناج در روز می تواند 40 % از میزان منیزیم مورد نیاز شما را در روز فراهم کند

ماهی قزل آلا 

رژیم های غذایی که حاوی اسید های چرب امگا 3 هستند در برابر حمله قلبی از انسان محافظت می کنند. تحقیقی در مورد دیابت و متابولیسم نشان داده است که امگا 3 هورمون های استرس را از اوج گرفتن باز می دارند

آووکادو 

چربی های اشباع نشده و پتاسیم در آووکادو به پایین آمدن فشار خون کمک می کنند. بنیاد ملی قلب و عروق و ریه می گوید یکی از بهترین راههای پایین آوردن فشار خون رسیدن پتاسیم مناسب به بدن است. ( آووکادو بیشتر از موز پتاسیم دارد.)

کلم بروکلی

سبزی های سبز مثل بروکلی و کاهو و بقیه سبزی های تیره رنگ منبع غنی از ویتامین هستند که می توانند بدن را در برابر استرس محافظت کنند

نکات بیشتری درباره استرس :

به طور منظم ورزش کنید 

صبحانه مقوی بخورید 

در طور روز میان وعده های سبکی بخورید که قند خون شما را ثابت نگه دارد. ( زمانی که قند خون می افتد، انرژی ذهنی ، فیزیکی و احساسی کاهش پیدا می کند و استرس افزایش می یابد.)

 

چگونه یک همسر تمام عیار داشته باشیم؟

سعی کنید بهترین همسر دنیا را انتخاب کنید،خوش تیپ بودن،ظاهر خوب داشتن،درآمد خوب داشتن نمی تواند پایه های یک زندگی را پایه ریزی کند. ویژگی های مثبت یک همسر می تواند پارچوب زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد و شادی، نشاط و سلامت زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد. در حالی که انسانها با منش ها و اخلاقیات متفاوت رشد می کنند و حتی اگر در یک خانواده باشند ویژگی هایی اخلاقی خاص خود را دارند، مطمئنا همسر شما از یک خانواده و فرهنگ دیگر ویژگیهای رفتاری خاص خود را دارد،گاهی این ویژگی ها آنقدر برای شما جدید و غیرقابل تحمل است که احساس می کنید از درک شما خارج است. پس لازم است فردی را که زیر یک سقف با شما زندگی می کند، درست انتخاب کنید. این نکته را باید مدنظر داشته باشید که هیچ کس و هیچ چیز واقعا بی عیب و نقص نیست و شما می توانید با رفتار درست و احترام متقابل پله های یک شراکت خوب را طی کنید. گفت و گویی لذت بخش مهارت های ارتباطی قوی، یکی از بهترین ویژگی های یک زن و شوهر است. اگر هریک از شما به خوبی با دیگران برخورد کنید و از داشته های کلامی و غیر کلامی خود در ارتباطات به خوبی استفاده کنید مطمئنا در زندگی به مشکل حاد برنمی خورید چرا که می توانید با گفت وگوهای سازنده مسائل را حل کنید. اگر شوهر شما اهل گفت و گو باشد،برای تک تک مسائل زندگی راه حل مشترک پیدا خواهد کرد. یکرنگ و یکدل باشید دروغ نگویید. جمله کوتاهی است اما تمام زندگی افراد را تحت الشعاع قرار می دهد. علی الخصوص اگر عمر زندگی کوتاه باشد. با صداقت رفتار کنید. صداقت یکی از خصوصیات و صفات مهم در همسر است.زندگی بدون اعتماد، فراز و نشیب های فراوانی دارد، روابط دیگر زیبا نیست و چهره دیگری به خود می گیرد. گاهی فکر می کنیم دروغ گفتن در مورد اتفاقی موانع کمتری دارد به خاطر همین از راست گفتن پرهیز می کنیم. گاهی احساس می کنیم صداقت داشتن، زحمت زیادی دارد. یادمان می رود بدون صداقت نمی توانیم عشق تازه متولد شده مان را پرورش دهیم.اگر فقط یک بار از همسرتان دروغ بشنوید مطمئنا باردیگر به او اعتماد نخواهید کرد. پس از مرحله خواستگاری تا آخرین مرحله زندگی صداقت داشته باشید. با یکدیگر هم عقیده باشید یکی از نکات کلیدی برای همسر شما، این است که او مکمل شما باشد.سعی کنید،کسی را که انتخاب می کنید با معیارهای شما همخوانی داشته باشد. به نوعی می توان گفت ارزشها،اخلاق و هدفهای او در زندگی با شما منطبق باشد. یادتان باشد که قرار نیست بعد از ازدواج، اخلاق و رفتار کسی را تغییر دهید پس از همان لحظه اول آنچه را که با خصوصیات شما متفاوت است،بررسی کنید. نکته حائز اهمیت این است که، لازم نیست شما درهرموردمشابه هم باشید ، سعی کنید شخصیت تان مکمل یکدیگر باشد.یکسان بودن سبک زندگی شما و خانواده تان کمک خواهد کرد تا لحظات شاد و بدون دغدغه ای را در کنار هم سپری کنید. یک تکیه گاه خوب معمولا در زندگی افراد به دنبال یک تکیه گاه مناسب می گردد. اما نکته حائز اهمیت در خصوص یک مرد مناسب برای زندگی این است که او تکیه گاه خوب و مناسبی باشد. هر چقدر مرد زندگی شما پرتلاش و زحمتکش باشد، امکان برنده شدن شما بیشتر خواهد بود.به این نکته توجه داشته باشید که منظور درآمد بالای همسر شما نیست. همسر شما ضرورت دارد؛در مقابل زندگی کم نیاورد.این امر لازمه اش مدبر و مدیر بودن همسر شماست. شاید شما تمام این ویژگی ها را داشته باشید و بتوانید کاستی های زندگی را درکنار یکدیگر به خوبی حل کنید.

غصه هایی که نباید تازه ازدواج کرده ها بخورند

عروس خانم ها غصه این چیزها را هرگز نخورید. عجیب نیست اگر روزهای قبل از جشن عروسی و نخستین روزهای وارد شدن به خانه مشترک، پرتنش‌ترین لحظات زندگی شما باشد. شمایی که در همین چند روز، با دنیای مجردی و خانه پدری خداحافظی کرده‌اید و وارد چرخه روابط و مسئولیت‌هایی شده‌اید که گاهی نگران‌کننده به نظر می‌رسند. اما نگران پیچیدگی این روزها نباشید! کافی است یک نفس عمیق بکشید و یک‌بار اتفاقاتی که تاکنون افتاده و آنچه انتظار رخ دادنش را دارید را مرور کنید. اگر کنترل ذهن‌تان را به دست بیاورید، دیگر کنار آمدن با انتظارات سنتی خانواده‌ها و راضی کردن رویاهای مدرن خودتان کار پیچیده‌ای نیست. اینقدر اضطراب نداشته باشید مدت‌هاست که برای درست برگزار شدن مراسم عروسی نقشه می‌کشید و هر روز که به روز جشن نزدیک‌تر می‌شوید، ترس از اتفاق‌های ناخوانده اضطراب‌تان را بیشتر می‌کند. خود را سرزنش نکنید. کمی نگرانی، جزء جدا نشدنی این روزهاست. شما منتظر برگزار شدن یکی از مهم‌ترین مراسم‌ زندگی‌تان هستید و طبیعی است که اشتیاق‌تان گاهی با دلشوره همراه شود. اما باید مراقب باشید که گرفتار « خطاهای شناختی » نشوید. یکی از رایج‌ترین این خطاها در نوعروس‌ها، ذهن‌خوانی است. یعنی دائم به این فکر کنید که دیگران درمورد شما و مراسم‌تان چه فکری می‌کنند. از طرف دیگر، اگر فردی کمالگرا باشید، می‌خواهید مراسم به بهترین شکل اجرا شود و هر ایراد ساده‌ای شما را به‌شدت مضطرب می‌کند. بپذیرید و باور کنید همه چیز خوب پیش خواهد رفت و برای اطمینان بیشتر، برخی از کارها را به افراد باتجربه و کسانی که موقعیت مشابهی را تجربه کرده‌اند، بسپارید. همه هندوانه‌ها را با یک دست برندارید، چراکه خستگی و ترس از ناتوانی، شما را نگران‌تر خواهد کرد. به خودتان بگویید که امشب، با وجود تمام کاستی‌هایی که ممکن است داشته باشد، زیباترین شب زندگی من خواهد بود و با وجود هر اتفاقی لبخند از لبانم محو نخواهد شد. مسئولیت‌تان بیشتر نمی‌شود تقسیم می‌شود کمی نگرانی به دلیل خداحافظی از یک مرحله زندگی و ورود به مرحله‌ای دیگر طبیعی است اما به یاد داشته باشید زندگی مشترک و ازدواج قرار نیست ما را از همه فعالیت‌های دوران  مجردی دور کند، تنها پس از پذیرش مسئولیتی به‌نام ازدواج شکل برخی از فعالیت‌های دوران مجردی یا کمیت آنها دچار تغییراتی می‌شود. حق شما و همسرتان است که بعد از ازدواج هم گاهی با دوستان‌تان تنها باشید و با حفظ اصول وفاداری و تعهد محدوده شخصی روابط‌تان را هم حفظ کنید. پیش از ازدواج می‌توانید این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و حتی با صحبت کردن در مورد آن، محدوده‌هایش را بیشتر مشخص کنید. یادتان نرود که ازدواج به معنای افزایش طاقت‌فرسای مسئولیت‌ها نیست، بلکه این رابطه، به شما امکان تقسیم مسئولیت‌ها و به اشتراک گذاشتن نگرانی‌های‌تان را می‌دهد. با خانواده همسرتان وارد جنگ نشوید پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. از یاد نبرید که نگاه و باور زن و مرد در رابطه با موضوعی به نام «مراسم» بسیار متفاوت است و طبیعی است که در موضوع مهمی چون « مراسم عروسی » همسرتان تنها تصمیم‌گیرنده نباشد و اطرافیانش هم حق اظهارنظر را به خود بدهند. آگاه باشید که در این روزها احتمال اصطکاک بین شما زیاد است اما قرار نیست اختلاف سلیقه شما را از تیم بودن خارج کند. در این شرایط اگر احساس کنید شما و همسرتان یک تیم خوب و متحد هستید، تنش‌ها کمتر شده و مدیریت‌شان برای شما آسان‌تر خواهد شد. این اصل را فراموش نکنید؛ عروسی مراسمی است که شما رسما کنار یکدیگر بودن و شادی ناشی از آن را با دیگران تقسیم می‌کنید، پس نه شادی این روز را از خود بگیرید و نه دیگران را از شاد بودن محروم کنید. دوست ندارید جهازتان را نمایش دهید؟ از فامیل‌های خودتان گرفته تا آشنایان داماد، همه منتظر دیدن خانه شما هستند و روزهای قبل از عروسی، به شما برای دیدن چیدمان خانه‌تان اصرار می‌کنند. بعضی‌های‌شان می‌خواهند در کابینت‌ها را باز کنند و بعضی‌ها دوست دارند سر از کمد لباس‌های‌تان دربیاورند. برخی عروس‌ها هم می‌خواهند نتیجه زحمات خانواده‌شان را در این روزهای گرانی با اشتیاق به نمایش بگذارند و برخی دیگر اما موضوع را شخصی تلقی می‌کنند و میلی به اجرای این رسم قدیمی ندارند. اگر شما از دسته دوم هستید چطور باید با سیل تقاضای اطرافیان‌تان برخورد کنید؟ به شما پیشنهاد می‌کنیم در نخستین قدم، حساسیت خود را کم کنید. از یاد نبرید در شرایط زمانی ویژه‌ای قرار دارید. شاید نتوانید همه چیز را مدیریت کنید و با آسان گذشتن از برخی موارد، آرامش خود را در روزهای قبل از عروسی بیشتر کنید. اما اگر این موضوع جزء خط قرمزهای شماست و حاضر نیستید کسی را به طرف کمدهای‌تان راه دهید، تنها یک راه پیش‌رو دارید؛ برخورد قاطعانه! مراقب باشید که کلام شما پرخاشگرانه و توهین‌آمیز نباشد و با آرامش به دیگران توضیح دهید که میلی به این کار ندارید و بعد از سر و سامان گرفتن در خانه‌تان، از تک‌تک آنها برای دور هم بودن دعوت خواهید کرد. نگرانید از شما برنجند؟ در روزهای قبل از مراسم بدون نگرانی و پرداختن زیاد به این موضوع، فقط یک‌بار آن را مرور کنید و برای هر چیزی که ممکن است پیش بیاید خود را آماده کنید؛ «ممکن است یکی از اطرفیان همسرتان یا حتی خود شما به هر دلیلی برخورد مناسبی نداشته باشد.» قبل از روبه‌رو شدن با چنین تصویری، بپذیرید که ما نمی‌توانیم دیگران را مجاب به رفتارهایی کنیم  که به نظر ما مناسب است یا بهتر بگویم ما نمی‌توانیم دیگران را کنترل کنیم اما می‌توانیم خود را مدیریت و کنترل کنیم. تجربه نشان داده که رنجیدن از خانواده همسر، تنها دلیل بحث‌های روز عروسی نیست، بلکه منتقل کردن آنها به داماد و انتظار نشان دادن واکنش‌های هیجانی و برخورد با خانواده، یکی از بزرگ‌ترین دلایل بحث‌های روز عروسی است. به یاد داشته باشید که همسرتان مسئول رفتار خانواده‌اش نیست. بد نیست با هم یک قرارداد دو نفره را امضا کنید «هیچ کدام از ما برای اشتباهات اطرافیان‌مان مقصر نیستیم و نباید به دلیل نظر یا حرف‌های آنها، دیگری را سرزنش کنیم!» انتظار نداشته باشید همسرتان کسی که شما را آزار داده را سرجایش بنشاند. یادتان نرود که از این روز به بعد، یک طرف زندگی همسرتان شما هستید و یک طرف خانواده‌اش و فراموش نکنید که خانواده او، با تمام اشتباهات‌شان، عزیزترین افراد زندگی‌اش هستند، پس از او انتظار نداشته باشید به دلیل شادی شما عزیزانش را برنجاند. می‌خواهید تا یک ماه مهمان دیگران باشید؟ شاید بد نباشد یکی، دو روز بعد از عروسی-نه بیشتر- کمی استراحت کنید و با خانواده‌ها وقت بگذرانید. این ملاقات‌ها هم زحمت شما برای غذا درست کردن و رسیدگی به کارهای خانه را کم می‌کند و هم به اطرافیان‌تان کمک می‌کند که با نبود شما در خانه پدری‌تان راحت‌تر کنار بیایند اما مراقب باشید که روزهای استراحت شما طولانی نشود. بد نیست از همان ابتدا برای خود و دیگران روشن کنید که زندگی مشترک و مستقلی دارید . می‌خواهید تنش‌ها را کم کنید؟ در کنار هم بودن در این زمان خاص را باید مدیریت کنید؛ به این معنا که هم کنار هم باشید و هم نباشید. باتوجه به استرسی که هر کدام از شما دارید، مدام در کنار هم بودن‌تان می‌تواند زمینه‌ساز تنش و دعوا شود، بنابراین گاهی در کنار هم باشید و به خودتان و فرد مقابل‌تان حق دهید که گاهی تنها باشد. خودتان هم در لحظات تنهایی او، می‌توانید به کارهای شخصی‌تان بپردازید. در زمان‌هایی که کنار یکدیگر هستید برای دادن انرژی مثبت به همسرتان تلاش کنید. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زن و شوهرها در روزهای قبل از عروسی، تکرار حرف‌های دیگران و بحث در مورد آنهاست. در لحظات با هم بودن‌تان، پای دیگران را به میان نکشید و آرامش‌تان را قربانی نظرات متناقض اطرافیان نکنید. نگرانید زیبا نشوید؟ زیبا نشدن در روز عروسی، یکی از نگرانی‌های همه عروس‌ها و البته موضوعی است که باید خود را برای آن آماده کنید. اگر کسی که قرار است ظاهر شما را آماده کند را با بررسی دقیق انتخاب کرده‌اید و به کارش اعتماد دارید، آرامش خود را حفظ کنید و با انرژی مثبت و اطمینان به نظر او منتظر پایان کار بنشینید. یادتان نرود که مدیریت ذهن، بیشتر از هر راهی می‌تواند شما را به نتیجه‌ای که می‌خواهید، برساند. از سوی دیگر، بیشتر از آنچه در توان دارید از خود انتظار نداشته باشید و خود را با عروس‌های دیگر مقایسه نکنید.

به همسرتان اعتماد کنید

اگر در بین زن و مرد اعتماد وجود نداشته باشد مشکلاتی در ازدواج بروز می کند. شاید بتوان گفت اعتماد مهم ترین بخش در پی ریزی یک رابطه صمیمانه میان زن و مرد است. اعتماد را می توان در یک جمله خلاصه کرد: «فراهم ساختن محیطی آرام، امن و دلپذیر برای همسر.» محیط خانه نباید به صورتی باشد که زن و مرد از بیان احساسات و عقاید خود هراس داشته باشند. برای داشتن اعتماد در زندگی مشترک به توصیه های زیر توجه کنید:

 ۱) به طور مستمر برای تقویت مهارت های ارتباطی تلاش کنید. سعی کنید شنونده خوبی باشید. فراموش نکنید شنیدن یکی از دشوارترین مهارت های شنونده خوب بودن به این مفهوم است که سخنان همسرتان را قطع نکنید. این کار نیاز به عواملی مثل نظم و احترام دارد. یادبگیرید که از همسر خود بپرسید؛ «آیا سخنانت تمام شد؟ از درک کامل سخنان طرف مقابل اطمینان حاصل کنید. راه ساده ای برای رسیدن به این هدف وجود دارد و آن استفاده از «تکنیک آینه» می باشد. شما سخنان طرف مقابل را بازتاب می دهید. شاید باورتان نشود ولی استفاده از این شیوه بسیار مؤثر است. به عنوان مثال به همسرتان بگویید: «آیا درست متوجه شدم؟ تو از من می خواهی که…» بهتر است حتی به لحن همسرتان نیز توجه داشته باشید. به عنوان مثال: «به نظر می رسد که تو واقعا از دست من ناراضی و از من می خواهی دفعه بعد بیشتر مراقب باشم…» یکی از طرق مهم ایجاد رابطه خوب استفاده از کلمه «من» در اول جمله است. این کار باعث صمیمیت زوجین می شود، در حالی که جمله ای که با «تو» آغاز می شود دور شدن را در پی دارد. به تفاوت این دو جمله توجه کنید: «من احساس می کنم…» و «تو باعث می شوی احساس کنم…» جمله ای که با «تو» آغاز شود همیشه حالت تهاجمی دارد. ولی با استفاده از «من» در اول جمله نشان می دهیم که مسئولیت پذیر هستیم و همسرمان را سرزنش نمی کنیم.

 ۲) خواسته های خود را به طور شفاف و صریح بیان کنید. وقتی یک نفر احساس می کند که نمی تواند خواسته های خود را به طرف مقابل بگوید اعتماد فیمابین لطمه می بیند. ما معمولا به دو دلیل خواسته های خود را بیان نمی کنیم: ترس از مخالفت و شرم. وقتی زوجی به طور مستمر در جریان خواسته های طرف مقابل قرار گیرند. در رابطه آنها اعتماد شکل می گیرد.

 ۳) خوشبین باشید. ما طبیعتاً به کسانی اعتماد داریم که با ما رفتار خوبی دارند. اعتماد نکردن به افرادی که ما را دوست دارند کار بسیار سختی است! قبل از اینکه از همسرتان انتقاد کنید حداقل پنج نکته مثبت را در مورد او به زبان آورید. تنها در آن زمان اجازه دارید مطلبی انتقادی یا منفی بگویید!

 ۴) اجازه ندهید مشکلات، حل نشده باقی بمانند. یک زن و شوهر باید واجد مهارت های حل مشکلات باشند، اگر مشکلات را حل نکنید بغرنج تر می شوند و در نتیجه اعتماد متقابل از بین می رود.

 ۵) رعایت انصاف در مشاجرات را یاد بگیرید. شاید تعجب کنید ولی مشاجره بخشی از یک ازدواج موفق است! برخی از مردم بر این باورند که در ازدواج های موفق، زوجین هرگز با یکدیگر مشاجره نمی کنند. مشاجره فی نفسه مشکلی محسوب نمی شود بلکه نحوه مشاجره است که می تواند مشکل ساز باشد. اگر شما در مشاجرات انصاف را رعایت نکنید اعتماد از بین می رود ولی اگر منصف باشید اعتمادسازی خواهد شد. برای اطمینان از رعایت انصاف در مشاجرات، به توصیه های زیر توجه داشته باشید:

الف) هرگز طرف مقابل را تحقیر نکنید.

ب) هرگز مسائل گذشته را پیش نکشید. دلیلی وجود ندارد که هر بار در مورد مشکلات گذشته بحث کنید.

پ) هرگز از عبارات مطلقی مثل «تو هرگز…» و یا «تو همیشه…» استفاده نکنید.

ت) هرگز پای اعضای خانواده همسرتان را به میان نکشید. در مورد شیوه قطع مشاجره با همسرتان توافق کنید.

ج) هرگز آخر شب یعنی زمانی که شما و همسرتان خسته هستید و کنترل کمی بر روی احساسات خود دارید به مشاجره نپردازید.

چ) به جای جملاتی که با «تو» شروع می شود جملاتی را به کار ببرید که با «من» آغاز می گردد. اعتمادسازی فرایندی وقت گیر است ولی از سوی دیگر امکان دارد در مدت کوتاهی همه تلاش هایتان به باد رود. مراقب رفتار خودتان باشید. بسیاری از مردم اعتقاد دارند در یک ازدواج موفق نیازی نیست زوجین مراقب گفتار و رفتار خود باشند ولی این باور، کاملا اشتباه است. در یک ازدواج موفق، زوجین باید همواره مراقب رفتار خود باشند. تنها در این صورت است که آنها می توانند رابطه ای مستحکم و توأم با اعتماد را پایه ریزی کنند.

چگونه به خواستگارمان نه بگوییم؟

در فرهنگ ما، معمولا نه گفتن کار ساده ای نیست. گاهی فکر می کنیم با انتخاب خودمان در نظر دیگران خودخواه به نظر می رسیم و گاهی خودمان را مسئول زندگی دیگران می دانیم و می خواهیم نقش فرشته نجات را بازی کنیم. در اغلب مواقع، گمان می کنیم باید به همه درخواست های دیگران پاسخ مثبت دهیم تا بتوانیم آنها را در کنار خودمان داشته باشیم و رضایتشان را جلب کنیم اما چنین تصوری، کاملا اشتباه است. همه ما در رأس هرم ارتباطتمان، باید «خود» را ببینیم. اگر فردی خودش را دوست نداشته باشد، نمی تواند به دیگران هم کمک کند و ارتباطی موثر را پیش ببرد. پس، از قضاوتی که دیگران قرار است در مورد شما داشته باشند، نترسید و قبل از هر تصمیمی، صلاح و خواسته خود را ببینید. اول خودتان را ببینید و بعد از آن به خواست فامیل و دوستان توجه کنید. نگاهی به گذشته می تواند درس های خوبی به شما بدهد. ازدواج اتفاقی نیست که به خاطر رودربایستی به آن تن دهید و نباید به خاطر راضی نگه داشتن دیگران، تصمیمی بگیرید که تا آخر عمر تاوان آن را بدهید. خودتان تصمیم بگیرید به پدر و مادرتان بگویید اجازه تصمیم گیری را به شما بدهند. بنابراین به راحتی به پدر یا مادرتان بگویید: «بابا! من تو را دوست دارم اما نمی توانم در کنار این فرد احساس خوشبختی کنم.» برایش دلایلتان را توضیح دهیدو به شکلی منطقی، انتظاراتی را که از آینده دارید بیان کنید. کسانی که توانایی بیان احساساتشان را ندارند، معمولا در دام این موقعیت ها می افتند و نمی توانند درست تصمیم بگیرند. پس، از بیان احساسات و توضیح درباره نظرهایتان نترسید اما در هر جمله، مراقب لحن و واژه هایتان باشید. اجازه ندهید که زبان نامناسب، حرف های منطقی شما را غیرمنطقی جلوه دهد. اگر پدر و مادرتان می خواهند نصیحت تان کنند، حالت دفاعی به خود نگیرید. به آنها نشان دهید که حرف هایشان را می شنوید و به گفته هایشان فکر می کنید اما درنهایت خودتان هستید که باید تصمیم بگیرید. تکنیکی نه بگویید برای آنکه در این بحث ها پیروز شوید، باید تکنیک «نه گفتن» و «نه شنیدن» را بلد باشید. درست است که نه گفتن حق شماست، اما بیان این کلمه، همیشه ساده نیست. ما در مسیر زندگی مان، نیاز داریم که به دلایل متفاوت و به آدم های مختلف نه بگوییم. اما نه گفتن همیشه به سادگی بیان یک کلمه نیست. گاهی طرف مقابل با رفتار ناپخته اش، کار را برای شما سخت می کند و به همین دلیل با توجه به رفتارهای اول، باید شیوه های مختلفی از نه گفتن را امتحان کنید. اما قبل از آنکه هر راهی را بروید، با خودتان به توافق برسید و قول دهید که با وجود واکنش های مختلفی که ممکن است از طرف خواستگارتان بروز کند، سر حرفتان می مانید. حرفتان را رک بزنید «نه» گفتن مستقیم بهترین راه است. رک و راست حرفتان را بزنید و حاشیه نروید. اگر مطمئن هستید که نمی خواهید با او ازدواج کنید، موضوع را با زباین شفاف با او در میان بگذارید و تکلیف خودتان و او را روشن کنید اما اگر هنوز تردید دارید و گمان می کنید او می تواند همسر ایده آلی برایتان باشد، کمی وقت بگیرید تا به حرف هایش فکر کنید و جوانب موضوع را بسنجید اما بعد از تمام شدن وقت، اگر پاسختان منفی است، طفره نروید و موضع تان را شفاف مطرح کنید. نه گفتن مستقیم آغاز راه است ودر صورتی که تاثیر دلخواهتان را نداشت، در ادامه راه می توانید از این روش ها کمک بگیرید. به زبان بی زبانی بگویید باز هم یادآوری می کنیم قبل از امتحان کردن هر کدام از این راه ها، باید نه مستقیم تان را گفته باشید. اما اگر خواستگارتان قانع نشد، می توانید از نه گفتن غیرزبانی هم کمک بگیرید.

 ۱ – ترک کردن محیط یکی از این راه هاست به این ترتیب که هر وقت او را دیدید و با تکرار پیشنهادش مواجه شدید، می توانید از او فاصله بگیرید و فرصت تکرار حرف را از او بگیرید.

 ۲ – عوض کردن موضوع راهی دیگر است سعی کنید موضوع بحث را عوض کنید و درباره مسئله دیگری با او حرف بزنید. قطعا خواستگار شما معنای این تغییر را متوجه می شود.

 ۳ – سوال کردن هم از راههایی است که می تواند به شما کمک کند وقتی او خواسته اش را تکرار می کند، می توانید در مورد موضوع دیگری از او سوال کنید تا سراغ بحث دیگری برود. دشمنی نکنید! اگر او از شما تقاضای ملاقات کرد و یا به ناهار دعوت تان کرد، دلیلی ندارد دعوتش را رد کنید. فارغ از این موضوع، او دوست شماست و می توانید دعوت او را بپذیرید اما باید موضع تان را روشن کنید. با واژه های صریح و شفاف به او بگویید که دعوتش را می پذیرید اما بیرون رفتن شما به معنای پذیرش پیشنهادش نیست و موضوع ازدواج از نظر شما تمام شده است. البته در نهایت، واکنش های او در این دوره ممکن است نظرتان را در مورد شکل ارتباط تغییر داده باشد و نتوانید مثل قبل با او رفتار کنید. شاید دوست داشته باشید مدتی ارتباط را کمرنگ تر کنید. شما مسئول نیستید دام بزرگی که می توانید گرفتار « شوید، توجه به احساسات طرف مقابل است. باور کنید اگر او به خاطر نه شنیدن غمگین است، اگر زندگی اش دچار بحران شده و اگر در کارش به مشکل خورده، شما مسئول نیستید! او از شما خواستگاری کرده و شما تنها نظر خود را گفته اید و مسئولیت عواقب آن با شماست. آرام آرام به گذشته برگردید اگر اعضای خانواده خواستگار شما به خاطر شنیدن جواب منفی خشمگین باشند، قطعا نمی توانید رابطه را به محض دادن این پاسخ از سر بگیرید. شاید لازم باشد مدتی صبر کنید تا خشم آنها فروکش کند و بعد آرام آرام با آنها وارد ارتباط شوید. البته در همان روزهای اول هم شما می توانید در مهمانی افراد دیگری که آنها را دعوت کرده اند شرکت کنید و یا هنگامی که تصادفی آنها را می بینید، با روی خوش سلام و احوالپرسی کنید و باز هم با همان زبان منطقی وارد گفتگو شوید. برای «نه» گفتن به افراد آشنا در انتخاب واژه های تان دقت کنید _ وقتی تصمیم می گیرید راهی را بروید که آن را انتخاب کرده اید و به پیشنهادی که از نظرتان به خوشبختی شما و طرف مقابل منجر نمی شود «نه» بگویید، باید مراقب واژه هایتان باشید. _ پاسخ منفی نه بی ادبی و نه توهین به طرف مقابل است؛ بلکه فقط بیان نظر شما نسبت به موضوعی است که حق اظهار نظر در مورد آن را دارید. انتظارها و هدف هایتان را بشناسید و موضع تان را مشخص کنید. _ در مسیری که انتخاب کرده اید، گاهی قرارنیست فقط به یک نفر پاسخ منفی بدهید، بنابراین با استفاده از کلمه های درست، خانواده و اطرافیانتان را هم قانع کنید.

۱۰ مهارت برای داشتن ازدواج موفق

زدواج برای همه است. این زیباست وقتی دونفر متحد می گردند. ازدواج هدیه ای برای پایان دوران تجرد شماست.. اگر شما از نسل آدم و حوا هستند، خدا فرد ویژه ای را برای شما خلق کرده است ! سوال این است که آیا شما برای حضور آن فرد خاص آماده هستید؟

روابط زن و مرد امروزه به سمت ازدواج پیشرفت نمی کند زیرا ما نمی دانیم چطور یک ازدواج موفق به شکست می انجامد .و چطور می توان یک ازدواج موفق داشت.

ازدواج دشوار است زیرا نیاز به آموزش دارد.

آن نیاز به آموزش دارد زیرا ما چیزی از مهارت های قبل از ازدواج نمی دانیم. در حالی که در طول زندگی ما باید با توسعه و افزایش مهارت هایی که لازمه ازدواج موفق هستند، حمایت شویم. .

ازدواج چیز فراتر از دوستیابی است اما اکثر ما اغلب آن را با دوستیابی مقایسه می کنیم در حالی که اینکار اشتباه است.

آنها را مقایسه نکنید...

ازدواج سخت تر است ، اما زمانی که موفق شوید بسیار شاد می شوید . مزایای آن شامل همسر شاد ، همسر خوشحال ، اعتماد، احترام ، ثبات، حمایت ، عشق بی قید و شرط ، رابطه جنسی عاری از گناه ،همدم زندگی طولانی ، دانشی است که بدون سایه یک شک ، وقتی هر کاری کی منید و نمی شود فردی وجود دارد که پشت شماست .

برای ازدواج ما ۱۰ مهارت های عملی به شما ارائه می دهیم که به منظور موفقیت در ازدواج مورد نیاز شماست.

ساختن، رشد دادن ، قرض گرفتن آنها را ازدست ندهید. شما باید هرکاری برای بدست آوردن این مهارت ها قبل از ازدواج انجام دهید.اگر شما در حال حاضر ازدواج کرده ، باید برخی از این مهارت ها را توسعه دهید.

۱٫ مهارت های حل مساله

مهارت حل مشکل مهم ترین مهارت در این فهرست است اول به آن اشاره می کنیم زیرا اگر این مهارت را نداشته باشید مهارت های دیگر به کارتان نمی آید.

با مهارت حل مسئله مشکلی نخواهید داشت ، ۲ سال اول ازدواج سالهای سختی است. در طول دو سال اول ازدواج شما و همسرتان رویکرد های خودتان را برای حل مشکلات دارید . شما برای پیدا کردن راه حل مشکلتان با همسر فقط نصف زمان را فرصت دارید . مهارت حل مسأله به شما زمان مناسب برای دعوا کردن، تسلیم شدن، دادن و بخشیدن را آموزش می دهد .

۲٫  مقدم دانستن همسرتان

- خب، او اولین نفر است پس از خدا ، او را قبل از بچه ها و یا کار خود و یا مامان ، بابا شما یا دوستان و یا ایکس باکس ، پلی استیشن یا هر چیز دیگری که شما می توانید فکرش را کنید قرار دهید .

خدا – اول . همسر – دوم . کودکان و نوجوانان – سوم . به یاد روزهای سخت گذشته باشید که او کنار شما بود.او صدر جدول کار های مهم شما باید قرار گیرد زیرا شما می خواهید او همیشه اولین باشد.

۳٫ مهارتهای زندگی

این مهم است که هر یک از همسران نه تنها برای امروز خود بلکه برای فردا و همسرشان برنامه ریزی داشته باشند.” امروز باید چگونه باشم تا در آینده مرد یا همسر خوبی باشم ؟” ” چه کاری می توانم انجام دهم که ۵ سال دیگه هم همینقدر برای همسرم جذاب باشم ؟ ” ” باید به دانشگاه بروم ؟” ” باید شروع کنم رونق کسب و کارم؟ ” ” چگونه به همسرم نشام دهم که می خواهم از او حمایت کنم ؟ برنامه ریزی مالی ، صرفه جویی ، مسئولیت رسیدگی به کسب و کار ، سبک زندگی سال نیاز به یک شریک دارد.

۴٫ مهارت عفو و بخشش

در طول زندگی، شما مجبور نیستید ببخشید اما می توانید انتخاب کنید که فراموش کنید. به منظور موفقیت در ازدواج ، نه تنها شما باید قادر به ببخشیدن اتفاقات گذشته باشید ، بلکه باید قادر به بخشیدن در همان لحظه باشید ! کار اشتباه خود و همسرتان را بپذیرید و عذر خواهی کنید و پذیرای عذر خواهی باشید.نه شما کاملید نه او.زمانی که شما نتوانید ببخشید رابطه شما متوقف میشود. شما نمی توانید کاری را انجام دهید بدون بخشش. اگر نتوانید ببخشید تنها می مانید.

۵٫ مهارت های خلاقیت

این ازدواج است ، ما با هم زندگی می کنند.

ما همدیگر را هر روز می بینیم، پس می توانیم به راحتی برای هم یکنواخت شویم . گهگاه، در ایام هفته خودتان را به چالش بکشید و سرگرم کنید حتی برای چند دقیقه به پیاده روی بروید ، فوتبال بازی کنید، بازی های متفاوت جنسیتی داشته باشید و …به همسرتان در هنگام بازی نگاه کنید.از مشارکت همدیگر لذت ببرید.

۶٫ مهارت تمرکز

یاد بگیرید بر روی ویژگی های مثبت همسر خود تمرکز کنید. برخی از صفات در او وجود دارد که شما به آنها عشق می ورزید. برخی از ویژگی ها ممکن ایت در او باشد که شما از آنها نفرت دارید، اما خوبی ها بیشتر از بدی هاست .بنابراین تمرکز بر روی چیزهایی که شما دو نفر با هم به ارمغان آورد یک کار لذت بخش است. مهارت تمرکز داشتن یعنی دیدن نیمه پر لیوان. مراقب باشید وقتی با یک انگشت به همسرتان اشاره می کنید چهار انگشتتان به سمت خودتان است.

۷٫ مهارت اعتماد به نفس

شما این باور را دارید که ازدواجتان هرگز شکست نخواهد خورد و طلاق یک گزینه نیست . شما باید اعتماد به نفس داشته باشید که همسرتان شما را همانقدر که شما او را دوست دارید دوست دارد . گاهی اوقات آنها ممکن است آن را نشان ندهند ، بنابراین شما باید آن را بدانند ، شما باید به آن اعتقاد داشته باشید ، اعتماد به نفستان باید فراتر از احساس شک باشد و مطمدن باشید او در حال احقق قول های اولیه است . عدم اعتماد شما مانند مانع دست انداز های زندگی را بیشتر می کند در حالی که اعتماد مانند ماله تمام دست انداز های زندگی را برای همسر هموار می کند. .

۸٫ مهارت های یادگیری

در برخی از مراحل زندگی ما فکر می کنیم همسرمان را می شناسیم اما او تغیر کرده است. او همان زن ۲۸ ساله نیست. او همان مردی که ۷ سال پیش بود نیست. این دلیلی برای گرفتن طلاق نیست. شما همیشه باید مایل به دوباره یادگیری همسر خود باشد. هر چیز دیگری در زندگی تغییر و تکامل می یابد، چرا همسرتان تغییر نکند ؟ اگر شما مایل به دوباره یادگیری همسرتان نیستید نباید ازدواج می کردید.

۹٫ مهارت های ادراک

در اینجا منظور خودتان نیستید منظور ادراکتان از محیط اطراف و جهان است که بعد از ازدواج تغییر میکند. ادراک این است که من باور دارم مرد خوشبختی در ازدواجم هستم . برای من مهم این است که دید خوبی از زندگی به همسرم بدهم . برای من مهم این است که همسرم باعث شود دید مثبتی بدست آورم. البته منظور این نیست که به صورت غیر واقعی خودتان را خوشحال نشان دهید. . در ارتباط بین زن و شوهر، نوع ادراک یا تفکر هر یک، بر رفتار و درک متقابل تأثیرگذار است. درک درست از نیازهای خودتان و همسرتان و انتقال آن به یکدیگر یکی از مهارت های مهم در ازدواج موفق است.

۱۰٫ مهارت مبارزه

زمانی که شروع به مبارزه می کنید باید مبارزه ای عادلانه داشته باشید.مبارزه با هدفتان. مبارزه تان نباید طولانی شود و ساعت ها به طول بی انجامد زیرا همسرتان را آزرده می کند. . به همسرتان اطمینان دهید که کاری که انجام می دهید با عث خوشحالی اوست.مبارزه با اهداف شما را از رکود خارج می کند و باعث افزایش امید به زندگی مشترک می شود. اگر در رسیدن به اهدافتان دچار اشتباه شدید دوباره انجام دهید.موفق می شوید.

اگر شما هنوز ازدواج نکرده ،این لیست را ارزیابی کنید.آیا شما برای ازدواج آماده هستید؟