اگر خانواده شما نامزدتان را دوست ندارد!!

دوران نامزدی علاوه بر اینکه زمان مناسبی برای آشنایی زوج ها با هم است، زمان آشنایی با خانواده همسر آینده نیز هست با توجه به تأثیر برخورد های اولیه بر روابط بعدی، چگونگی مدیریت رابطه با خانواده همسر آینده در این برهه از اهمیت زیادی برخوردار است.

نامزد

بیش از حد از نامزدتان دفاع نکنید

بهترین گزینه این است که فردی را برای زندگی مشترکتان انتخاب کنید که با توجه به چهارچوب های فرهنگی و دیدگاه های خانواده شما گزینه مناسبی باشد اما اگر بنا بر دلایلی انتخاب شما چندان مورد پسند خانواده تان نیست بهتر است به تنش ها و اختلاف ها دامن نزنید.در وهله نخست سعی کنید هنگام برخورد خانواده و نامزدتان بیش از حد از او(نامزدتان) دفاع نکنید چرا که تجربه نشان داده، این گونه حمایت‌ها، مخالفت‌های والدین شما را افزایش می‌دهند.

در عوض بهتر است با صبر و حوصله کمک کنید که خانواده‌تان شناخت بیشتری نسبت به همسرتان پیدا کنند. از خانواده بخواهید علت مخالفتشان را برای شما شرح بدهند و شما هم دلایل انتخابتان را به آنها بگویید و نکات مثبت و محاسن او که باعث انتخاب شما شده را برای خانواده تان توضیح دهید و به آنها بگویید آیا به اعتقاد شما عیب های او آنقدر مهم هستند که این محاسن را بی ارزش کنند؟

جنگ را کنار بگذارید

همچنین به همراه نامزدتان روش های ارتباطی موثر با خانواده تان را بیاموزید و سعی کنید با برخوردهای منطقی و سرشار از احترامتان مانع از خشم و برانگیختگی خانواده تان شوید.

هرگز با خانواده تان وارد یک جنگ روانی نشوید و برای تغییر دیدگاه‌ها و به عبارتی تربیت آنها نقشه نکشید و آنها را برای مقابله بیشتر با خودتان برانگیخته نکنید. اگر از مطمئن هستید که انتخاب شما درست است و خودتان توانایی و تجربه کافی برای متقاعد کردن خانواده تان را ندارید از یک مشاور کمک بگیرید.

چند کلمه با نامزد محترم

ارائه یک شخصیت با ثبات، متعادل و اصیل در این دوران موجب می شود که خانواده نامزدتان که به زودی همسر شما خواهد شد، تصور خوبی از شما داشته، بتوانند به شما اعتماد کرده و از آینده زندگی مشترک فرزندشان با شما ترس و واهمه ای نداشته باشند.

به قول و قرارهایتان پایبند باشید: مهم ترین دل مشغولی والدین نامزد شما این است که آیا شما فرد مناسبی هستید و می توانید فرزند دلبندشان را خوشبخت کنید یا خیر. مسلماً از مردی که خیلی زود همه قول و قرارهایش را فراموش می کند، انتظار نمی رود در عرصه های گوناگون زندگی، از جمله کار و ازدواج موفق باشد.

نقش بازی نکنید

تصور نکنید که اگر ویژگی های منفی تان را مخفی کرده و فقط جنبه های مثبتتان را نشان دهید بازی را می برید همه ما دارای ویژگی های نامطلوبی هستیم، این امر به ماهیت انسان باز می گردد، نه به نقص شما. البته منظور ما این نیست که در نشان دادن ویژگی های منفی تان مبالغه کنید، بلکه تا آنجا که ممکن است سعی کنید خودتان باشید.

به نامزدتان اهمیت دهید

مهم ترین خواسته والدین نامزدتان از شما، خوشبخت کردن اوست. بنابراین هنگامی که ببینند شما به منظور رفاه و خوشحالی فرزندشان تمام سعی خود را می کنید، علاقه شان روز به روز به شما بیشتر می شود. تعریف کردن از محاسن همسرتان نزد والدینش و تشکر از آن ها به خاطر تربیت چنین فرزندی نیز، کار تأثیرگذاری است.

احترام بگذارید

گاهی اوقات پسران جوان تصور می کنند، چون قرار است با این خانواده وصلت کرده و عضوی از آن محسوب شوند، دیگر نیازی نیست که به اندازه قبل به والدین نامزدشان احترام بگذارند، در حالی که عکس این مطلب صحت دارد. از آنجایی که شما قرار است باقی عمرتان با این خانواده ارتباط نزدیک داشته باشید، رعایت حد و مرزها و احترام به بزرگ ترها اهمیت بیشتری می یابد.

از ابراز علاقه کردن خجالت نکشید

اوایل زندگی ، آنقدر به من علاقه داشت که حتی حاضر نبود ، بدون من غذا بخورد ، علاقه همسرم به حدی بود که روزی چند بار از محل کارش با من تماس می گرفت .

نکات فوق ، نمونه ای از جملاتی است که بارها از مراجعان شنیده می شود . آیا شما هم فکر می کنید علاقه همسرتان کم شده است ؟

یکی از مواردی که موجب بروز آسیب های جدی در ارتباط زوج ها می شود ، این است که یکی از آنها ، یا حتی هر دو طرف ، احساس می کنند ، از طرف همسرشان به آنها بی توجه شده یا علاقه اش کاهش یافته است. فردی که چنین تصوری دارد ، احساس بی ارزشی می کند ، یا حتی احساس امنیت خود را نسبت به زندگی مشترک از دست می دهد . این احساس ، زمانی نقش تخریبی بیشتری پیدا می کند که زن یا شوهری که این نگرش را دارد ، سعی کند رفتار فرد مقابل را با بی توجهی جُبران کند . بسیاری از افرادی که به همسر خود بی توجهی می کنند ، دلیل رفتاشان را گرفتاری های روزمره ذکر می کنند ، در حالی که اگر ما بدانیم ایجاد ارتباط رضایت بخش با همسر ، موجب می شود در مقابله با مشکلات نیز قدرت بیشتری داشته باشیم ، هرگز محبت خود را از او دریغ نخواهیم کرد .

در ادامه ، ذکر این نکته بایسته است که ابراز علاقه در هر دوره ، شکلی متفاوت می یابد . به زبان دیگر ، شاید همسرشما هنوز به شما ابراز علاقه می کند ، ولی شکل آن با گذشته متفاوت شده است . مثلاٌ شاید زمانی که امکان آن فراهم بود ، هر هفته با یکدیگر به تئاتر می رفتید ، ولی شاید امروز دوست دارد با شما بیشتر صحبت کند از سوی دیگر ، یکی از اشتباهات رایج به ویژه در میان زوجهای جوان این است که رفتارهایی را ابتدای ازدواج انجام می دهند که امکان ادامه آن وجود ندارد ؛ مثلاً وقتی شما و همسرتان با هم در یک ظرف غذا می خورید و این را نشانه عشق به یکدیگر می دانید ، مطمئن باشید این رفتار را در آینده ای نه چندان دور باید ترک گویید ، یا اگر چند بار در روز با همسرتان تماس می گیرید ، ممکن است در وضعیتی قرار گیرید که امکان ادامه این عمل وجود نداشته باشد .

در این حالات ، مشکل از آنجا شروع می شود که زن یا شوهر ، ترک این رفتار را به حساب کم علاقه شدن همسر خود بگذارند.

بنابراین ، توصیه می شود حتماً رفتارهایی را انجام دهید که امکان ادامه آن وجود داشته باشد . این وضعیت گاهی درباره خرید هدایا هم صادق است . به صورتی که افراد معمولا اوایل ازدواج هدایای گران قمیتی به همسر خود می دهند ، در حالی که سالهای بعد ، امکان خرید چنین هدایایی را از دست می دهند ، این نیز یکی از مواردی است که موجب می شود برخی همسران احساس کنند علاقه طرف مقابل به آنها کم شده است .

اگر می خواهید لذت بیشتری از زندگی مشترک ببرید ، حتماً به نکات زیر عمل کنید :

۱از ابراز علاقه به همسرتان خجالت نکشید. ابراز علاقه نشانگر میزان دوست داشتن شماست .

۲نگویید علاقه ام را با رفتارم نشان می دهم . برای ابراز علاقه باید از کلمات استفاده کرد .

۳هیچگاه اجازه ندهید مشکلات زندگی ، شما را از همسرتان دور کند .

۴همیشه ابراز علاقه به همسر ، بهترین هدیه به اوست . این هدیه مجانی را از او دریغ نکنید .

۵اگر در ابراز علاقه به همسرتان ناتوان هستید ، یا روش آن را نمی دانید ، حتماً به یک مشاوره امور خانواده مراجعه کنید .

14 علامتی که نشان می دهد نامزدتان شما را دوست ندارد

هر سنی که باشید یا هر سطح تجربه‌ای که داشته باشید، اینکه بدانید مردی به شما علاقه دارد یا نه کار دشواری است. خیلی از مردها ترجیح می‌دهند به صورت یک راز باقی بمانند، برای همه قسمت‌های زندگی‌شان حریم‌شخصی می‌خواهند تا زمانیکه برای یک تعهد آماده باشند. باید از مردانی که در همان قدم اول قصد و نیت‌شان را می‌گویند تشکر کنیم. اما برای بیشتر مردها باید از طریق اشارات ظریف متوجه نیت قلبی‌شان شویم. اگر نمی‌دانید طرفتان به شما علاقه‌مند است یا نه و مطمئن نیستید که باید از رابطه بیرون بیایید یا خیر، در زیر به ۱۴ علامتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد مردتان چندان به شما علاقه‌مند نیست اگر مردی که در زندگی‌تان است چند مورد از این خصوصیات را نشان می‌دهد، دیگر زمان آن رسیده است که به او بگویید می‌خواهید از رابطه بیرون بروید.

1 - ایمیل‌ها و پیامک‌های شما را پاسخ نمی‌دهد

در این عصر تکنولوژی هیچ چیز ساده‌تر از فرستادن یک ایمیل یا یک پیامک به کسی نیست. اگر طرف‌ موردنظرتان ساعت‌ها --یا حتی روزها-- بعد به این نوع پیام‌های شما پاسخ می‌دهد، وقت آن رسیده است که او را فراموش کنید. دلیل این رفتار فقط تنبلی نیست، بی‌ادبی و بی‌توجهی هم هست. شاید چندان اهل پیامک فرستادن نباشد اما حداقل باید بتواند به طریقی دیگر با شما تماس بگیرد

2 - فاصله جسمی و احساسی خود را با شما حفظ می‌کند

آیا اغلب ارتباط چشمی خود با شما را قطع می‌کند، حتی وقتی تنهایید؟ یا هیچ چیزی درمورد جزئیات زندگی خود به شما نمی‌گوید؟ چنین مردی نمی‌خواهد با شما رابطه عمیقی ایجاد کند. البته دوستی با چنین کسی اشکالی ندارد اما نباید سرمایه‌گذاری احساسی روی او بکنید و بهتر است از او دور شوید.

3 - هیچوقت دنبالتان نمی آید

مردی که دوستتان داشته باشد همه تلاشش را می‌کند که به شما نشان دهد برای او خاص هستید. کسی که حتی تا دم خانه‌تان نمی‌آید، نباید انتظاری برای یک رابطه طولانی‌مدت از او داشته باشید

4 - از لمس کردن شما در محفل‌های عمومی خودداری می‌کند. ( درمورد افراد متاهل)

اگر می‌بینید که نامزدتان در خانه‌اش دوست دارد در آغوشتان بگیرد، ببوسدتان یا ناز و نوازشتان کند اما در خیابان حتی دستتان را هم نمی‌گیرد باید هوشیار باشید. یا نمی‌خواهد در یک رابطه نزدیک با شما دیده شود یا می‌ترسد زنان دیگری که در زندگی‌شان است شما را با او ببینند. از چنین مردی باید دوری کند.

5 - بی‌ادبانه ایده‌های شما را تحقیر می‌کند

ممکن است مردی با اینکه با نگرش شما مخالف است اما همچنان دوستتان داشته باشد و به شما احترام بگذارد. اما اگر بی‌ادبانه فقط قصد تحقیر نظریات شما را دارد، احتمالاً هیچ علاقه‌ای به شما ندارد. مطمئناً نباید با کسی بمانید که نمی‌تواند با شما درست رفتار کند.

6 - فقط نیمه شب به بعد شما را می‌بیند

اگر فکر می‌کنید که او شما را فقط برای خوشگذرانی آخر شب خود می‌خواهد، شاید قبولش برایتان سخت باشد. نباید توقع داشته باشید که چنین رابطه‌ای به جایی برسد. اگر انتظار بیشتری از طرف‌مقابلتان دارید بهتر است جای دیگری دنبال مرد رویاهایتان بگردید.

7 - اجازه نمی‌دهد چیزی از وسایلتان را در اتومبیل او بگذارید

اگر بیشتر وقت‌ها در کنارش هستید، مردی که دوستتان داشته باشد، خوشحال می‌شود که یکسری از وسایل ضروری‌تان را در اتومبیلش بگذارید. اما اگر طرف‌مقابلتان حتی اجازه نمی‌دهد لباستان در اتومبیلش بماند،  یا یک آدم شدیداً وسواسی است و یا سعی دارد شما را از زنان دیگری که با آنها در ارتباط است مخفی کند. در هر دو حالت بهتر است از او دور بمانید.

8 - در مراسم‌های مهم بدون شما شرکت می‌کند

مهمانی دوستانش؟ شام سالگرد ازدواج خواهرش؟ شاید حتی تولد خودش؟ گاهی‌اوقات مردی می‌خواهد استقلال خود را حفظ کند و گاهی دیگر می‌خواهد مطمئن شود ممکن است دلیل این رفتارش این باشد که نمی‌خواهد خیلی شما را درگیر خانواده و دوستانش کند تا وقتی که خواست رابطه‌اش را راحت‌تر با شما بر هم بزند. در این صورت باید بدانید که خیلی برای او باارزش نیستید. شما هم راه‌های بهتری برای گذراندن وقتتان دارید -- با دوستان و خانواده خودتان که دوستتان دارند

9 - از هرگونه برنامه‌ریزی برای آینده --چه کوتاه مدت و چه بلندمدت-- با شما خودداری می‌کند

آیا این مرد شما را در حاشیه‌های زندگی خود نگه می‌دارد؟ برای تعطیلات آخر هفته خود جدا از شما برنامه می‌گذارد؟ اگر فقط قرارهای لحظه‌آخری با شما می‌گذارد، و بیشتر وقت خود را با دوستانش برنامه‌ریزی می‌کند، آنقدرها به شما علاقه‌مند نیست. ببخشید ولی شما لیاقت بهتر از اینها را دارید.

10 - برنامه‌های شما را در لحظه آخر کنسل می‌کند

این هم یک نشانه مشخص دیگر است که یعنی ارزشی برای شما و وقتتان قائل نیست. برای کسی که ارزش شما را می‌داند جا بگذارید.

11 - درگیر زنی دیگر است

این مرد ممکن است بگوید دوستتان دارد اما اگر واقعاً درگیر زنی دیگر باشد، نمی‌تواند همه عشق خود را وقف شما کند. این مرد را باید با دیگری شریک شوید، چطور می‌توانید چنین چیزی را تحمل کنید؟ بدتر اینکه حتی اگر آن زن را بخاطر شما ترک کند، به آن زن دروغ گفته است. به شما هم دروغ خواهد گفت. مطمئناً شما هم خواستار این نیستید. پس قوی باشید و سراغ مرد دیگری بروید

12 - چندان علاقه‌ای به ایجاد صمیمیت به شما نشان نمی‌دهد

اگر زندگی احساسی تان با این مرد ضعیف است، می‌خواهد به شما بگوید که بدون شما هم اموراتش می‌گذرد. این رفتار بسیار توهین‌آمیز، خسته‌کننده و کمی ناجوانمردانه است. شما به آن نیازی ندارید. هر کاری که فکر می‌کنید برای خودتان بکنید و مردی را پیدا کنید که باعث شود احساس جذابیت کنید.

13 - ناپدید می‌شود

وقتی مردی را روزها، هفته‌ها یا ماه‌ها بدون هیچ توضیحی نمی‌بینید، یعنی آنقدرها به شما علاقه ندارد. ممکن است با کسان دیگری در ارتباط باشد یا نمی‌خواهد وقتش را با شما بگذراند. اگر شما به چشم آن مرد چندان جذاب نباشید، باید وقت گذاشته و کسی را پیدا کنید که تحسینتان کند. وقت، انرژی و عشق شما ارزشش را دارد.

14 - تشویقتان می‌کند با افراد دیگری قرار بگذارید

این یک علامت مطمئن است که نشان می‌دهد او می‌خواهد کاملاً آزاد باشد و اصلاً به فکر متعهد کردن خود نیست. احتمالاً شما هم نمی‌توانید او را تغییر دهید، پس چرا باید وقتتان را تلف کنید؟ هیچ مردی ارزشش را ندارد. شما لیاقت مردی را دارید که بخواهد با شما وقت بگذراند و طبق شان‌تان با شما رفتار می‌کند. کسانی هستند که با کمال عشق و احترام با شما رفتار خواهند کرد. اگر طرف‌مقابل شما خیلی از این رفتارها را از خود نشان دهد، باید این نشانه را گرفته و حتی یک دقیقه دیگرتان را هم برای او تلف نکنید. شما لیاقت بهترین‌ها را دارید. خوب بگردید تا کسی را پیدا کنید که واقعاً شایسته شما باشد.

ریزه کاری های خرید جهیزیه

رسم است که موقع تعیین مهریه عروس می‌گویند «کی داده و کی گرفته»، ولی وقتی نوبت به خریدن و بردن جهیزیه می‌رسد، اوضاع کاملا فرق می‌کند یعنی جهیزیه نقد نقد است و معمولا پرخرج ترین و پر زحمت ترین بخش از تدارکات عروسی است.

اصل فلسفه خرید جهیزیه کمک والدین برای آغاز زندگی مشترک است ولی مشکل اینجاست اغلب وسایلی که روزبه روز هم به لیست بلند بالای جهیزیه اضافه می شود، کارایی چندانی ندارند.

این مساله به ویژه در مورد وسایل آشپزخانه نمود بیشتری داشته و بخشی از لوازم برقی آشپزخانه عروس و حتی سرویس ظرف و ظروف و انواع تابه ها و قابلمه ها تا مدت ها بدون استفاده گوشه کابینت می‌ماند و خاک میخورد. اگر در مرحله خرید جهیزیه هستید و می‌خواهید لوازم آشپزخانه تا را تهیه کنید، این راهنما را از دست ندهید.
لوازم ضروری برای آشپزخانه

فهرست چیزهایی که یک نوعروس می تواند در آشپزخانه‌اش داشته باشد، بسیار بلند بالاست. اگر می خواهید این فهرست را داشته باشید لیست کامل خرید جهیزیه را از سایت نوعروس دانلود کنید.

موقع خرید لوازم آشپزخانه به چه نکاتی دقت کنیم؟

قبل از اینکه خرید لوازم آشپزخانه را آغاز کنید، رنگ اتاق‌ها و آشپزخانه تان را مشخص کنید و در مورد رنگ غالب لوازم خانه تصمیم بگیرید.

این مساله به ویژه در خانه‌هایی با آشپزخانه های اپن (باز) اهمیت بیشتری دارد. از لوازم برقی بزرگ شروع کنید، سپس سراغ لوازم برق کوچک بروید و بعد ست لوازم غذاخوری و در نهایت وسایل پلاستیکی و به اصطلاح خرده ریزها را کامل کنید.

لوازم برقی آشپزخانه از نظر رنگی تنوع کمتری دارند و شما باید از میان رنگ‌های سفید و سیلور انتخاب کنید.فروشندگان معمولا رنگ سفید را پیشنهاد می‌کنند چون کمتر لک می‌شود و تمیز کردن آن ساده تر است. البته ست کردن سایر وسایل با رنگ سفید معمولا راحت تر از رنگ سیلور است. با اینحال هیچ اجباری در کار نیست و شما می توانید همه لوازم برقی آشپزخانه را به رنگ نقره‌ای تهیه کنید.

یخچال: انتخاب یخچال هم بستگی به بودجه،سلیقه و البته فضای آشپزخانه شما دارد. اگر جایتان کوچک است بهتر است سراغ یخچال ساید با ساید نروید. در ضمن بهتر است که یخچال بالا و فریزر پایین باشدچون استفاده شما از یخچال بیشتر از فریزر خواهد بود. این یخچال ها هم آب سرد کن و هم یخ ساز یا یکی از این دو را دارند و قیمتشان هم معمولا از یک میلیون و پانصد هزار تومان به بالاست.  البته اگر قصد صرفه جویی دارید،

در میان برندهای ایرانی هم جنس خوب، با کیفیت و در قیمت مناسب تر وجود دارد. کیفیت لاستیک های دور درها که بهتر است ضد باکتری باشد، دستگیره ها که باید یک تکه و متصل به بدنه باشد، قابلیت تنظیم ارتفاع طبقات داخلی و طبقات فلزی یا شیشه های نشکن که استفاده بیشتر و کیفیت بالاتری دارند، سیستم های خنک کنندگی دوگانه و داشتن آبریز و یخساز از خصوصیاتی است که باید در زمان خرید یخچال به آنها دقت کنید.

بار خانگی، محفظه صفر درجه، نمایشگر LCD و قابلیت انجماد سریع جزو امکاناتی است که شاید چندان هم ضروری نباشد و تنها باعث بالا رفتن قیمت یخچال می شوند.

لوازم برقی آشپزخانه از نظر رنگی تنوع کمتری دارند و شما باید از میان رنگ‌های سفید و سیلور انتخاب کنید. فروشندگان معمولا رنگ سفید را پیشنهاد می‌کنند چون کمتر لک می‌شود و تمیز کردن آن ساده تر است
ماشین لباس شویی: ماشین لباس شویی در سایزهای مختلف هست اما برای یک زوج جوان که حداقل تا ۵ سال می خواهند از این وسیله استفاده کنند، ماشین لباس شویی ۵ کیلویی کافیست. قابلیت ادامه عملکرد دستگاه با وجود نوسانات برق، هشدار و عیب یاب با اینکه بر قیمت لباسشویی تاثیر دارند اما در طولانی مدت استفاده زیادی دارند. مدل های داخلی با مدل های مشابه وارداتی تفاوت قیمتی حداکثر ۵۰۰ هزار تومان دارند. انتخاب محصول داخلی یا وارداتی به بودجه شما بستگی دارد.

اجاق گاز: در حال حاضر گازهای موجود در بازار مبله یا رومیزی هستند. اگر گاز رومیزی می خرید، آن را روی یک کابینت کشویی سوار کنید تا هر خانه ای که رفتید، آنرا همراه خود ببرید و نیازی به خرید مجدد نداشته باشید. در ضمن یادتان باشد که با انتخاب یک گاز رومیزی به یک فر تو کار هم احتیاج خواهید داشت.

سرویس چینی: سرویس های چینی آلمانی را می توان با قیمتی نزدیک به یک میلیون تومان تهیه کرد در حالیکه یک سرویس کامل چینی مربوط به یکی از مارک های معروف ایرانی نزدیک به ۵۰۰هزار تومان قیمت دارد. سرویس ظرف های دم دستی اما قیمت کمتری دارد و با مبلغی نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان می توان این مورد از جهیزیه را تهیه کرد.

ست چاقو، کف گیر، ملاقه و قاشق چنگال: این ست ها هم بسته به نوع داخلی و خارجی قیمت های متفاوتی دارند به طوریکه نوع ساده ایرانی آن را حتی می توان با ۲۰۰ هزار تومان تهیه کرد اما نوع خارجی آن حتی در برخی موارد تا ۵ میلیون تومان هم قیمت دارد!

این امر در مورد ست ظروف تفلون و استیل هم صدق می کند به طوریکه یک ست کامل قابلمه و ماهیتابه تفلون ایرانی یا استیل معمولی را می توان با ۲۰۰ هزار تومان تهیه کرد اما نوع خارجی همین ست تا یک میلیون تومان قیمت دارد.ست آبکش، ظرف در دار، جای حبوبات، سطل برنج یا بسیاری موارد ریز دیگر که در آشپزخانه به آن ها نیاز است را هم می توان با بودجه ای نزدیک به ۵۰۰ هزار تومان تهیه کرد.

وقت مناسب برای ازدواج

بالاخره آن لحظه غیر‌قابل اجتناب فرا رسیده است. لحظه‌ای که احتمالا انتظارش را می‌کشیدید و یا شاید از آن گریزان بودید. روزی که پدر یا مادرتان روبه‌رویتان نشسته و به شما می‌گوید وقتش رسیده که ازدواج کنید! در این لحظه است که کل زندگی‌تان از جلوی چشمان‌تان عبور می‌کند و باور نمی‌کنید این لحظه این‌قدر زود فرا رسیده است و چرا اینقدر زود بزرگ شده‌اید! از آن زمان پروژه ازدواج شما کلید می‌خورد.

آیا چشمان‌تان را می‌بندید و تنها بر اساس یک‌سری معیارها‌ی مشخص همسر مورد نظرتان را انتخاب می‌کنید؟ یا شاید همه‌چیز را بر عهده پدر و مادر می‌گذارید؟ این کار کار خوبی است ولی به شرطی که خودتان هم در آن دخیل باشید. چرا که خود شما باید برای آینده‌تان تصمیم‌گیری کنید. احتمالا معیارهای زیادی برای همسر موردنظر خواهید داشت. مثلا: او باید فردی تحصیل‌کرده بوده و تا حدی عقاید و نظراتش با شما یکسان باشد. باید فردی محترم و از نظر جسمی و روحی سالم باشد. وی باید خانواده خوبی داشته باشد و .... برای این لیست شاید ‌پایانی تعریف نشود چرا که شما می‌خواهید طرف مقابلتان از همه‌نظر، کامل و بی‌عیب و نقص باشد.
کدام معیارها؟ کدام ویژگی‌ها؟

گاهی اوقات ویژگی‌های فرد مورد‌نظر را در اشخاص مختلف می‌بینید نه در یک فرد خاص. یعنی این‌که چند نفر هستند و هرکدام تنها چند تا از این ویژگی‌ها را دارا می‌باشند. لازم است بدانید گاهی اوقات ممکن است بیش از حد توقع داشته باشید چون بهترین فرد را می‌خواهید. این امری طبیعی است اما به چه قیمتی؟

تحقیقات نشانگر این است که تفاوت‌هایی بین زن و مرد هنگام انتخاب همسر وجود دارد. زن‌ها و مردها ترجیح می‌دهند با کسانی ازدواج کنند که شبیه آن‌ها بوده و مطابق با معیارها و خواسته‌هایشان باشد. کسانی که از نظر احساسی باثبات بوده و از نظر هوشی قابل قبول و در شرایط اجتماعی سازگار باشند، بیش‌تر از دیگران مورد‌پسند قرار می‌گیرند. برخلاف نظری که در جامعه وجود دارد، قد و وزن از ملاک‌های اصلی انتخاب همسر به شمار نمی‌رود. زنان بیش از مردان در این مورد دقت و وسواس به خرج می‌دهند و آن‌هم به دلیل طبیعت و ذات‌شان است. یعنی این‌که زن‌ها کسی را انتخاب می‌کنند که سالم بوده، بتواند زندگی مشترک را آغاز کند، جایگاه اجتماعی خوبی داشته و به اندازه‌ای درآمد داشته باشد که بتواند از پس مخارج کنونی و آینده برآید.

واقعیت را فراموش نکنید

تحقیقات نشان می‌دهد زنان بر اساس نظریه تکامل تدریجی چارلز داروین، مردانی را می‌پسندند که نه تنها در امور مربوط به بچه که در تمام امور خود را وقف خانواده کنند. از طرف دیگر مردان زنی را می‌پسندند که سالم باشد، از نظر عاطفی باثبات بوده و بتوانند با کمک هم خانواده را تشکیل داده و به سوی جلو حرکت کنند.

داشتن عشق و تفاهم اهمیت زیادی دارد. در دنیای امروزی تحصیلات و بالا بودن شعور اجتماعی نیز مهم است زیرا سطح سواد کلی جامعه بالا رفته است. بنابراین، با وجودی‌که مردان در انتخاب همسر تاکید زیادی بر روی سطح سواد طرف مقابل ندارند، ولی برای زن‌ها این امر یکی از مهم‌ترین ملاک‌هاست. لازم به ذکر است هیچ‌گاه قرار نیست شما با شاهزاده رویاهای‌تان ازدواج کنید پس سعی کنید واقع‌بین بوده و خود را با افراد دور‌و‌برتان تطبیق دهید. در پایان می‌توانید برای اینکه از تصمیم‌تان برای ازدواج مطمئن‌تر شوید، نزد مشاور رفته و از او کمک بخواهید. وی نیز بر اساس شنیده‌های شما و تجربیات خود راهکارهای بی‌غرضی ارائه خواهد داد.

خوب و بد یک نامزدی طولانی

برای دوران نامزدی مدت خاصی را نمی توان معین کرد، بلکه به موقعیت و سلیقه افراد بستگی دارد. اما می توان گفت اگر وضعیت خاصی مانند ادامه تحصیلات و گذراندن دوران سربازی و غیره… وجود نداشته باشد و دختر و پسر و خانواده هایشان آمادگی لازم را برای عروسی به دست آورده باشند، مدت خیلی طولانی این دوران می تواند مشکلاتی را به وجود آورد. واقعا چه تعداد از روابط ناسالم پایان گرفته بود تنها اگر طرفین معنای «در کنار یکدیگر بودن» را درک کرده بودند و با مسائل و موضوعاتی روبرو می شدند که به طور معمول از رویارویی با آن اجتناب می کنند. این مقاله به شما کمک می کند تا عواقب مثبت و منفی نامزدی طولانی با شخص مورد علاقه تان را بهتر بشناسید و در جهت تصمیم درست برای سپری کردن این دوران کوشش کنید. ویژگی هائی که باعث می شوند، عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگی شما را بعد از شروع زندگی مشترک تضمین کند. ممکن است، دریابید که سبک زندگی شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارند و این چیزی است که هرگز نمی توانستید بفهمید مگر آنکه روابط نزدیکتری(در دوران نامزدی) داشته باشید جنبه های مثبت نامزدی طولانی در نامزدی های طولانی شما قسمتهایی از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که به طور معمول امکان نداشت بر آنها آگاهی یابید، مگر آنکه با هم زندگی کنید. برای شناخت شخصی که به طور متناوب و نه پیوسته او را می بیند، هیچ راهی بهتر از اینکه عملاً با او رفت و آمد کنید، وجود ندارد. عشقولانه در دیدارهای کوتاه افراد، اغلب بهترین رفتارشان را نشان می دهند، اما واقعیت در زمان طولانی تر با روابط صمیمانه تر، آشکار می شود. هنگامی که با کسی زندگی می کنید، عادتها، نگرش ها و رفتارهائی را از او می بینید که هرگز از او سراغ نداشتید. چرا که او را در محل زندگی و یا به عبارتی «منطقه امن» او که همانا خانه اش باشد، می بینید. او را هنگامی که خسته، مریض، عصبانی و مأیوس است، می بینید. زندگی مشترک قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند که طرفین، سازش و انعطاف پذیری هائی از خود نشان دهند. تنها با زندگی مشترک است که طیف کامل تری از عکس العمل های احساسی و روحی شریک زندگیتان بر شما فاش می شود. از سوی دیگر ویژگی هائی که باعث می شوند، عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگی شما را بعد از شروع زندگی مشترک تضمین کند. ممکن است، دریابید که سبک زندگی شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارند و این چیزی است که هرگز نمی توانستید بفهمید مگر آنکه روابط نزدیکتری(در دوران نامزدی) داشته باشید.همچنین در این دامنه زمانی در می یابید که قابلیت و توانائی همسرتان در خلق ارتباط حقیقی و کانونی گرم، به چه میزان است. جنبه های منفی نامزدی طولانی باید بدانیم احتمال پیدایش آفت در این دوران وجود دارد. این آفتهای احتمالی نسبت به جوامع و خانواده های گوناگون، یکسان نیست؛ بلکه همانگونه که عادات و اخلاق و آداب و رسوم و عقاید مردم متفاوت است آفات دوران نامزدی و کلاً آفات زندگی خانوادگی نیز متفاوت و گوناگون است. از جمله مشکلاتی که می تواند در این دوران خودنمائی کند عبارتند از:

- توقعات بیجا متأسفانه گاهی مشاهده می شود دختر و پسر و یا خانواده هایشان توقعات بیجایی از یکدیگر دارند و بارهای سنگینی را بر هم تحمیل می کنند. این توقعات پیش پا افتاده و مادی است که اصرار بر آنها در شرایط نامناسب، باعث دلسردی و ناراحتی می شود. حتی اگر بزرگترها چنین مسائلی را پیش آورند دختر و پسر، باید هوای همدیگر را داشته باشند و هر کدام نگذارند بر دیگری فشار آید ؛ چراکه ممکن است رابطه شان را که هنوز به ازدواج نیانجامیده است، با توقعات زیاد و نابجا از طرف مقابل، تخریب کنند. کسانی که نسبت به تعهد هراس دارند ممکن است خود را پشت نامزدی پنهان کنند تا صمیمیتی را که محتاجانه به دنبالش هستند؛ تجربه کنند و در عین حال از تعهد نهائی و خاتمه دوران نامزدی و مسئولیت های آن راحت باشند

- عدم پذیرش مسؤلیت ممکن است انگیزه و تمایلتان را نسبت به تعهد مادام العمر از دست بدهید. بعضی از اشخاص که نسبت به تعهد هراس دارند ممکن است خود را پشت نامزدی پنهان کنند تا صمیمیتی را که محتاجانه به دنبالش هستند؛ تجربه کنند و در عین حال از تعهد نهائی و خاتمه دوران نامزدی و مسئولیت های آن راحت باشند. چنانچه به زندگی مشترک با کسی می اندیشید، و ساختار رسمی و سنتی ازدواج را ترجیح می دهید، قبل از شروع زندگی مشترک می بایستی که در باره تمامی موضوعات فوق با همسرتان مذاکره و گفتگو کنید تا از سوء تفاهم های احتمالی جلوگیری کنید. ممکن است بخواهید تا برای خود یک مهلت زمانی در نظر بگیرید. به عنوان مثال، نه ماه الی یکسال؛ تا اینکه در خلال این مدت بتوانید رابطه تان را مجدداً ارزیابی کنید و بفهمید که آیا آمادگی ازدواج را دارید یا نه.

- تجدید خاطرات ناخوشایند اولیه ممکن است در طول دوران قبل از عقد، کدورتها و ناراحتیهایی پیش بیاید. مثلاً درهنگام خواستگاری، تعیین مهریه وغیره… آنچه که مسلم است این است که این کدورتها نباید به دوران بعد از عقد کشیده شود چراکه مطرح کردن این امور که نشانه عدم رشد و ناپختگی مطرح کننده است، باعث کم شدن محبت میان زوجین می شود و گاهی لطمه های سنگینی بر پیکره زندگی های نو پا وارد می کند.

- گفتگو درباره خاطر خواهان گذشته بعضی دختر و پسر ها و یا حتی بزرگترها برای عزیز کردن خود و یا جبران عقده های حقارتشان از خواستگاران قبلی خود مکرر صحبت می کنند، باید بدانیم این کار نه تنها آنها را عزیز تر نمی کند بلکه موجب کدورت خاطر ها می شود و مهمتر این که زیانهای فراوانی نیز به دنبال دارد. همانگونه که قبلاً نیز گفتیم، زندگی مشترک، قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند که طرفین سازشکار و انعطاف پذیر باشند. چراکه عادات و خواسته های دو انسان متفاوت و منحصر به فرد، حالا قرار است با یکدیگر ادغام شود. تنها وقتی که مجبورید با هم راجع به امور اقتصادی، غذا، مسئولیت های خانه، تملکات و… تصمیم بگیرید، می توانید از اینکه آیا همسرتان همراه خوبی است، مطمئن شوید

کارهایی که ابراز محبت همسرتان را سخت می کند

بعضی ها برای ابراز محبت، نیاز به شرایط خاصی دارند. باید مورد تایید باشند. در مقابل مخاطب احساس کوچکی و ضعف نداشته باشند. و...

اگر همه ی شرایط مهیا باشد امید هست که در مختصر ترین کلمات چیزهای با ارزشی از اینگونه همسران شنید. البته اینها در محبتهای عملی بیشتر سرمایه گذاری می کنند. اما همه اینطوری نیستند بسیاری از افراد از شخصیت قویتری برخوردارند. برای ابراز محبت نیازی به تایید شدن و احساس مطلوب بودن ندارند. آنها مدیر هر رابطه ای هستند که تشکیل می دهند... اگر همسر شما دارای چنین شخصیتی باشد، حتما از محبتهای کلامی او بسیار بهره خواهید برد مگر اینکه مسیر زندگی طوری باشد که ابراز محبت در آن واقعا سخت باشد.

در هر حال و با داشتن همسری با هر کدام از این روحیات باید دانست چه کارهاییابراز محبت را سخت می کند؟

مقاومت کردن در مقابل ابراز محبت 

گاهی برخی افراد به خاطر اعتماد به نفس ضعیفی که دارند، هر تعریف و تمجیدی را می کوبند. فورا کلام همسرشان را نقض و نفی می کنند. مثلا تا از زیبایی شان تعریف می شود، نقاط ضعف چهره خود را بیان می کنند و شیرینی یک بحث عاطفی را تلخ می کنند. شاید هم این کار را برای تایید شدن بیشتر انجام دهند اما در هر حال نتیجه یکی است. وقتی همسرتان از شما تعریف می کند قصد امتحان کردن او و سنجش میزان صداقت یا عشقش را نداشته باشید. این جمله را فقط به عنوان یک چاشنی دلچسب در بین لحظات روز مره ی زندگی بپذیرید و تشکر کنید. تشکری ساده حتی با یک لبخند.

انتقادهای تند

انتقادهای تندی که بیشتر از منظور فرد، احساسات تند و خشم آلود او را منتقل می کنند، به شدت سر راه و مزاحم یک فضای محبت آمیز لازم برای ابراز محبت است. برخی از همسران به چیزهایی که می گویند توجهی ندارند اما عکس العملی را که می بینند به دقت زیرذره بین می برند و آن را غیر منصفانه می دانند.

ایراد گیر بودن 

یکی از دلایل سخت شدن ابراز محبت ایرادگیر بودن یکی از همسران است. گیردادن های مکرر و زیاد، تقویت کننده ی احساسات منفی و عصبی کننده است. طوری که رغبتی برای ابراز محبت باقی نمی گذارد. برای محبت آمیز کردن خانه باید در مقابل بسیاری از نامطلوبها چشم بست و نادیده گرفت.

توهین و تحقیر

تحقیر به هر قصد و شکلی که صورت بگیرد، آفت عشق و محبت است. اگر از چیزی رنجیده ایم، ابتدا باید مدتی صبر و سکوت اختیار کنیم، شاید مشکل حل شد اگر نشد، باید فکر کنیم راه حلی پیدا کنیم که شخصیت کسی له نشود. در هر حال کسی که از توهین و تحقیر دست بر نمی دارد نباید توقع محبوبیت و درک محبت دیگران را داشته باشد.

گاهی تحقیر برای بعضی ها عادت شده است.شاید برخی از کلمات بد در جمع خانوادگی ما از بس به حالت شوخی و مزاح تکرار شده است، قباحت خود را نزد ما از دست داده است، اما نزد دیگران، همان بار منفی و احساسات متناسب با خودش را منتقل می کند. بنابراین عادت کردن به استفاده از کلمات توهین آمیز حتی به شکل طنزگونه هم می تواند فضای محبت آمیز را در خانه مخدوش کند.

بی هنر بودن

بعضی ها هیچ سرمایه ای از خودشان خرج نمی کنند و فقط از طرف مقابل توقع دارندابراز محبت ابتدائا می تواند از یک طرف استارت زده شود اما برای تداوم پیدا کردن باید دو طرفه شود. ابراز محبت یک طرفه زیاد دوام نمی آورد.

اینکه شما بلد نیستید و استفاده از کلمات محبت آمیز برایتان سخت است تا چند روز یا چندماه شما را معذور می کند اما برای همیشه نه.

اگر جزء کسانی هستید که مهارت ابراز محبت را ندارند، هر از گاهی از راههای عمومی تر و مطمئن تر برای ابراز محبت استفاده کنید. مثلا گل بخرید یا پیامکهای عاشقانه ای که به دستتان می رسد را گزینش کنید و برای همسرتان بفرستید.

خشک و سخت بودن

بعضی افراد آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را به دقت رعایت می کنند اما انعطاف پذیری و نرمش ندارند. هر چیزی موجب رنجش و ناراحتی شان می شود. ابراز محبت به این دسته از افراد واقعا سخت است. اینها اگر ادب را هم رعایت می کنند از ترس شکسته شدن حریمهای مصنوعی است که برای خودشان قائل شده اند. در صحبت کردن با این افراد جز از کلمات ضروری و ساده نباید استفاده کرد. البته اگر بشود کسی را با چنین شخصیتی دوست داشت ، می توان به او ابراز محبت هم کرد. اما مسئله ی اصلی این است که علاقمند شدن و حفظ علاقه که لازمه ابراز محبت است نسبت به این افراد سخت است.

ابراز کردن محبت به همسر

بعضی ها برای ابراز محبت، نیاز به شرایط خاصی دارند. باید مورد تایید باشند. در مقابل مخاطب احساس کوچکی و ضعف نداشته باشند. و

اگر همه ی شرایط مهیا باشد امید هست که در مختصر ترین کلمات چیزهای با ارزشی از اینگونه همسران شنید. البته اینها در محبتهای عملی بیشتر سرمایه گذاری می کنند. اما همه اینطوری نیستند بسیاری از افراد از شخصیت قویتری برخوردارند. برای ابراز محبت نیازی به تایید شدن و احساس مطلوب بودن ندارند. آنها مدیر هر رابطه ای هستند که تشکیل می دهند… اگر همسر شما دارای چنین شخصیتی باشد، حتما از محبتهای کلامی او بسیار بهره خواهید برد مگر اینکه مسیر زندگی طوری باشد که ابراز محبت در آن واقعا سخت باشد.
در هر حال و با داشتن همسری با هر کدام از این روحیات باید دانست چه کارهایی ابراز محبت را سخت می کند؟

مقاومت کردن در مقابل ابراز محبت

گاهی برخی افراد به خاطر اعتماد به نفس ضعیفی که دارند، هر تعریف و تمجیدی را می کوبند. فورا کلام همسرشان را نقض و نفی می کنند. مثلا تا از زیبایی شان تعریف می شود، نقاط ضعف چهره خود را بیان می کنند و شیرینی یک بحث عاطفی را تلخ می کنند. شاید هم این کار را برای تایید شدن بیشتر انجام دهند اما در هر حال نتیجه یکی است. وقتی همسرتان از شما تعریف می کند قصد امتحان کردن او و سنجش میزان صداقت یا عشقش را نداشته باشید. این جمله را فقط به عنوان یک چاشنی دلچسب در بین لحظات روز مره ی زندگی بپذیرید و تشکر کنید. تشکری ساده حتی با یک لبخند.

انتقادهای تند

انتقادهای تندی که بیشتر از منظور فرد، احساسات تند و خشم آلود او را منتقل می کنند، به شدت سر راه و مزاحم یک فضای محبت آمیز لازم برای ابراز محبت است. برخی از همسران به چیزهایی که می گویند توجهی ندارند اما عکس العملی را که می بینند به دقت زیرذره بین می برند و آن را غیر منصفانه می دانند.

ایراد گیر بودن

یکی از دلایل سخت شدن ابراز محبت ایرادگیر بودن یکی از همسران است. گیردادن های مکرر و زیاد، تقویت کننده ی احساسات منفی و عصبی کننده است. طوری که رغبتی برای ابراز محبت باقی نمی گذارد. برای محبت آمیز کردن خانه باید در مقابل بسیاری از نامطلوبها چشم بست و نادیده گرفت.

توهین و تحقیر

تحقیر به هر قصد و شکلی که صورت بگیرد، آفت عشق و محبت است. اگر از چیزی رنجیده ایم، ابتدا باید مدتی صبر و سکوت اختیار کنیم، شاید مشکل حل شد اگر نشد، باید فکر کنیم راه حلی پیدا کنیم که شخصیت کسی له نشود. در هر حال کسی که از توهین و تحقیر دست بر نمی دارد نباید توقع محبوبیت و درک محبت دیگران را داشته باشد.

گاهی تحقیر برای بعضی ها عادت شده است.شاید برخی از کلمات بد در جمع خانوادگی ما از بس به حالت شوخی و مزاح تکرار شده است، قباحت خود را نزد ما از دست داده است، اما نزد دیگران، همان بار منفی و احساسات متناسب با خودش را منتقل می کند. بنابراین عادت کردن به استفاده از کلمات توهین آمیز حتی به شکل طنزگونه هم می تواند فضای محبت آمیز را در خانه مخدوش کند.

بی هنر بودن

بعضی ها هیچ سرمایه ای از خودشان خرج نمی کنند و فقط از طرف مقابل توقع دارند. ابراز محبت ابتدائا می تواند از یک طرف استارت زده شود اما برای تداوم پیدا کردن باید دو طرفه شود. ابراز محبت یک طرفه زیاد دوام نمی آورد.

اینکه شما بلد نیستید و استفاده از کلمات محبت آمیز برایتان سخت است تا چند روز یا چندماه شما را معذور می کند اما برای همیشه نه.

اگر جزء کسانی هستید که مهارت ابراز محبت را ندارند، هر از گاهی از راههای عمومی تر و مطمئن تر برای ابراز محبت استفاده کنید. مثلا گل بخرید یا پیامکهای عاشقانه ای که به دستتان می رسد را گزینش کنید و برای همسرتان بفرستید.

خشک و سخت بودن

بعضی افراد آداب و رسوم اخلاقی و اجتماعی را به دقت رعایت می کنند اما انعطاف پذیری و نرمش ندارند. هر چیزی موجب رنجش و ناراحتی شان می شود. ابراز محبت به این دسته از افراد واقعا سخت است. اینها اگر ادب را هم رعایت می کنند از ترس شکسته شدن حریمهای مصنوعی است که برای خودشان قائل شده اند. در صحبت کردن با این افراد جز از کلمات ضروری و ساده نباید استفاده کرد. البته اگر بشود کسی را با چنین شخصیتی دوست داشت ، می توان به او ابراز محبت هم کرد. اما مسئله ی اصلی این است که علاقمند شدن و حفظ علاقه که لازمه ابراز محبت است نسبت به این افراد سخت است.

دلایل دیر به خانه آمدن مردان

اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد.

اگر همسر شما چند شب، دیرتر از حد معمول به خانه بیاید، در حالی که در طول روز ، به تلفن همراهش هم پاسخ نداده است، شما چه می کنید؟ اگر در جمع خانواده همسرتان ، به صورت ناگهانی ، دو نفر باهمدیگر پچ پچ کرده و سپس خنده ی بلندی سر دهند، آیا شما ناراحت شده پیش خود می گویید : آنها دارند مرا مسخره می کنند و کینه شان را به دل می گیرید؟ اگر خاله همسرتان را در بازار دیدید و او بدون سلام و احوالپرسی از کنار شما رد شد ، برداشت شما چگونه است؟ می گویید حتما ذهنش مشغول بوده و شما را ندیده و یا می گویید از روی عمد به من بی توجهی کرده؟ اگر یکی از دوستانتان ، برای عروسی دخترش، همه دیگر دوستانتان را دعوت کند، جز شما را ، چه می کنید؟ آیا فراموش کرده و یا خواسته به شما بی احترامی کند؟

پاسخ به این سوالات مانند دو روی یک سکه است. شما می توانید از رفتار دیگران دو برداشت داشته باشید، مثبت و یا منفی.

انتخاب با خودتان است، اما اثراتی که این انتخاب بر روی روح و روان شما باقی می گذارد، آنقدر مهم است که می تواند پایه گذار افسردگی، ناراحتی از نزدیکان و سپس تنهایی باشد.

اگر مردی دیر به خانه مراجعت کند، همسر او می تواند آن را به عوامل متعدّدی نسبت دهد؛ مثلاً: بی فکر است، من را دوست ندارد، با رفیق هایش در پی خوش گذرانی است، یا می داند که من از تنهایی می ترسم و می خواهد من را آزار دهد. اما روی دیگر سکه آنکه می تواند دیر آمدن او را با حسن ظن در نزد خود موجه سازد؛ مثلاً مشکلی برایش پیش آمده یا به خاطر گرفتاری زیاد و جلسات طولانی مدت ، متوجه گذر زمان نشده است یا شاید این ماه قسط هایش عقب افتاده و ذهنش مشغول است .

اگر بیاموزیم برای رفتار دیگران، خاصّه آن هایی که به ما نزدیکی بیشتری دارند، محمل خوبی پیدا کنیم، باب سوء ظن بسته می شود. به همین دلیل پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «برای گفتار و کرداری که از برادرت سر می زند، عذری بجوی و اگر نیافتی عذری بتراش».

هم چنین عمل به این توصیه ی امیرالمومنین (علیه السلام) که فرموده اند «برخورد دوست خودت را به بهترین امر ممکن، توجیه کن»، موید همین مطالب است.

بدگمانی، بدفهمی و سوء برداشت نسبت به گفتار و رفتار همسر و دیگر آشنایان، از موارد بسیار شایعی است که می تواند اوقات خوش هر زندگی مشترکی را تلخ کند. آنچه که منشأ آسیب به ما می شود، کینه ای است که از دیگری به دل می گیریم؛ غصه ای است که بر دل راه می دهیم: نه عیبی که دیگری دارد. این کینه و این غصه است که دل ما را فاسد و چرکین می کند؛ نه گفتار و رفتار دیگران. اجازه ندهیم احدی تخم کینه در دلمان بکارد. شرط اول جلای دل، دور ریختن کینه هاست.

نقل است که شیخ انصاری (رحمه الله) هیچ گاه عصبانی و ناراحت نمی شد. روزی یکی از شاگردان وی با سایرین قرار می گذارد که هر طور شده ایشان را عصبانی کند. این مرد عظیم الشأن تمام شب های جمعه به قصد زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) از نجف به کربلا عزیمت می کرد. شبی این طلبه با ایشان همراه می شود. هر دو سوار بر کجاوه به راه می افتند. همین طور که شتر در مسیر سنگلاخ حرکت می کرد، ناگهان طلبه از کجاوه به بیرون می پرد و شیخ هم که بدن نحیفی داشت به زمین می خورد. اما با آرامش برمی خیزد، لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با طلبه به راه می افتد، مسیری را طی نکرده بودند که طلبه به بیرون می پرد و شیخ دوباره به زمین می خورد و همچون دفعه ی قبل لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه همراه با همسفر خود به راه می افتد. همین اتفاق برای سومین، چهارمین و پنجمین بار تکرار می شود.

همچون دفعات پیش، وی بدون اعتراض لباس هایش را می تکاند و سوار بر کجاوه به سمت مقصد حرکت می کند؛ تا اینکه مرتبه ی ششم طلبه فریاد می کشد که: ای شیخ! چرا چیزی به من نمی گویی؟! جناب شیخ انصاری می پرسند که: چرا باید به تو چیزی بگویم؟ طلبه می گوید من این همه شما را اذیت کردم و بارها شما را بر زمین زدم! شیخ انصاری با تعجّب می پرسند: مگر تو اینها را از روی عمد انجام دادی؟! من هر بار که از کجاوه به بیرون پریدی، نزد خود دلیلی آوردم. بار نخست تصور کردم که بار اولی است که بر کجاوه می نشینی. بار دوم نزد خود اندیشیدم که خوابت برده است. بار سوم حدس زدم که جانوری در کجاوه ات دیده ای و وحشت زده شده ای؛ در هر حال برای هر بار دلیل موجهی می یافتم. اگر صدبار دیگر هم به بیرون می پریدی و من زمین می خوردم، دلیلی برای آن پیدا می کردم.

در اینجا به خوبی در می یابیم که این حسن ظن شیخ انصاری است که مانع از غضب و خشم ایشان می شود. حال اگر کسی منّصف به این صفت شایسته باشد، دیگر چه کسی قادر به اندوهگین و یا غضبناک کردنش می شود؟

اما بسیاری از ما بر خلاف آنچه که بدان توصیه شده ایم، بدترین احتمال و گمان را بر می گزینیم و همان را مبنای قضاوت و عملکرد خود نسبت به دیگران قرار می دهیم.حال شما کدام روی سکه را انتخاب می کنید؟

آداب گفتگو کردن با همسر

حرف زدن با همسر

روزها در حال کوتاه شدن است و شب هایی که روبه بلندی می روند، وسوسه تان می کند تا با همسرتان خیلی خوب حتی در جمع بچه ها خلوت کنید و بگویید و بشنوید.

این که بخواهید با یکدیگر هم صحبت شوید به تنهایی کافی نیست بلکه باید الفبای گفت وگو را هم بدانید. ما برایتان چند پیشنهاد کوچک داریم تا شنونده و گوینده خوبی باشید.

گوینده‌ای منحصر به فرد باشید

واضح بیان کنید چه می خواهید، همسرتان وقت ندارد که بنشیند و اتفاقات یک هفته اخیر را کنار هم بچیند و در نهایت بفهمد منظور شما از گفتن فلان کلمه چه بوده است، علم غیب هم که ندارد پس بهتر است صریح و آشکار بگویید چه می خواهید. اگر چنین نکنید ممکن است او سراغ حدس و احتمالات برود و به نتیجه ای متفاوت از آنچه شما در نظر داشتید برسد.

حرف زدن به معنی درد دل و شکایت کردن نیست. هر وقت همسرتان را پیدا می کنید، یاد مشکلات و غصه هایتان نیفتید، در این صورت او را فراری خواهید داد. گاهی سراغ حرف های عاشقانه هم بروید.

فکر نکنید هر چه برای شما جالب است باید برای او هم جالب باشد. سعی کنید خلاصه حرف بزنید البته به معنی این نیست که حرف هایتان را فاکتور بگیرید و مثل افرادی که فیلم یک ساعته را در دو ساعت تعریف می کنند، نباشید.

حواستان به عزت نفس همسرتان باشد. اگر گفت وگوی شما به این بینجامد که طرف مقابل احساس کند به عزت نفسش خدشه ای وارد شده، آن وقت به جای گوش دادن به حرف هایتان به دنبال تلافی خواهد بود.
شنونده ای رویایی شوید

چشم ها، حرف هایی را می گویند که زبان از گفتن آنها عاجز است و البته حرف هایی را می شنوند که گوش نمی تواند آنها را بشنود. پس به چشم های همسرتان در حال حرف زدن نگاه کنید تا بهتر متوجه منظورهم شوید.
مثل یک مجسمه نباشید که هیچ عکس العملی در برابر حرف های طرف مقابل ندارد. ما انسان ها به این امید با هم حرف می زنیم که یک نفر حرف هایمان را بشنود، گاهی همدردی کند، گاهی عکس العمل نشان دهد و در مواقع لزوم کمک مان کند.

دو فنجان چای تازه دم، در این روزهای پاییزی وسوسه تان می کند تا کنار عزیزترین فرد زندگی تان بنشینید و بی خیال مشکلات زندگی، گل بگویید و گل بشنوید.

گفت وگو با همسرتان را با جلسه مشاوره اشتباه نگیرید. هیچ کس دوست ندارد تا دهانش را باز کرد و حرفی زد، طرف مقابل نصیحت کردن را شروع کند. بگذارید هر گاه نیاز به کمک داشت، خودش بیان کند و اگر نگفت، بشنوید، فقط بشنوید.

اگر با حرفی که او می زند مخالفید، عکس العمل سریع و شدید نداشته باشید. بگذارید حرفش تمام شود و آن وقت سر وقت و با آرامش وارد میدان شوید. اگر می توانید تحمل کنید و زمانی دیگر مخالفت خود را بیان کنید. خیلی خوب است که بتوانید بعد از یک روز دوندگی، لحظاتی را کنارهم آرام بگیرید. دو فنجان چای تازه دم، در این روزهای پاییزی وسوسه تان می کند تا کنار عزیزترین فرد زندگی تان بنشینید و بی خیال مشکلات زندگی، گل بگویید و گل بشنوید.

دروغ هایی که زن ها به مردها می گویند

در زندگی روزمره ممکن است اتفاقاتی رخ دهد یا شرایطی پیش آید که افراد دروغ بگویند. برخی از این دروغها با این جمله یاد می‌کنند که مجبور به گفتن دروغ مصلحتی شدم! می‌گویند بعضی از زنها معمولا سعی میکنند با توسل به دروغهای ظریف و بی‌ضرر، برخی موقیعتها را به سود خود تغییر دهند. اگر چنین باشد، آشنایی با چند روش آنها در استفاده از دروغ، برای مردها لازم است.

دروغ شماره ۱۰ : من تو رو همین جوری که هستی دوستت دارم

آیا واقعا” تصور می کنیـد که او دوست ندارد هیچ تغـیـیـری در شمـا بـوجـود بـیاید؟ هیچ تغییری؟ ممکن است همسرتان خواستار تغییرات زیادی در شـما باشـد  مگـر ایـنکه در ماه عسل بسر ببرید چون در این زمان شما یک مرد کامل برای همسرتان هستید. دیر یا زود او متوجه اشتباه خود خواهد شد.

دروغ شماره ۹: من عاشق رفت و آمد و معاشرت با دوستان تو هستم

 گذشته از اینکه دوستان شما تا چه اندازه جالب می باشند، هـمـسرتـان علاقه ای به حضور مداوم آنها در کنار شما ندارد. اگرچه ممکن است در روزهای اول بروز ندهد ولی بالاخره صبرش تمام شده و شما را از این کار منع خواهد کرد.

دروغ شماره ۸: جم و جور کردن خونه رو دوست دارم

 این هم از آن دروغ هایی است که همسر شما ممکن است در اوایل ارتـباط شـما بیان کند. اینکه “دوست دارم ظرفهای نشسته را بشویم”، “لبـاسـهای کثیف تو را شسته و اتو کنم”، دیری نخواهد انجامید که این دروغ او نیر برملا خـواهـد شد و از شـما خــواهد خواست که نوبتی ظرفها را بشویید و زحمت جوربهایتان را خودتان بکشید.

دروغ شماره ۷: من عاشق خانواده تو هستم

 اگر مرد خوش اقبـالی باشیـد همـسرتان ممـکن اسـت دروغ نـگـوید که دوست دارد با خانواده شما رفت و آمد کند. اگرچه شاید او از آنها متنفر  باشد ولی برای اینکه احساسات شما جریحه دار نشود راستش را نخواهد گفت. برای اینـکه عـلاقه واقـعی همسرتان را نسبت به خانواده خود بفهمید کافی است به او بگویید که مادرتان بـرای فردا شما را به نهار دعوت کرده و به عکس العمل هـمـسرتان توجـه کنیـد: اگر تمامـی عضلات صورتـش سـفت شـد و با یـک لبـخـند زوری زیـر لب و آرام گفت “خیلی خوبه”   آن وقت نتیجه بگیرید که او کشته مرده خانواده تان نیست.

دروغ شماره ۶: من عاشق ورزش هستم

 این هم از آن دروغـهای روزهـای اول زندگی است. او برای ایـنکـه نـشان دهـد با زنهای دیگر متفاوت است و اینکه دارای علایق مشترک با شما میباشد پا به پای شما جلوی تلویزیون می نشیند و تا دیر وقت فوتبال تماشـا می کنـد ولی بعد از گذشـت چـند ماه شکایتها شروع شده و متاسفانه دیگر نـخـواهید تـوانسـت با خـیال راحـت بـه تماشای فوتبال بنشینید.

دروغ شماره ۵: از اینکه می گویی چاق هستم اصلا دلخور نمی شوم

 فرقی نمی کند که شما چه می گویـید، در هر صورت او عـصبـانی مـی شود. اگر بگویید که خیلی زیبا است متهم میشوید به دروغگویی چرا که او فکر می کند گفته شما صرفا برای آرام کردن او و نرنجیدن بـخاطر چربــیهای اضـافه اش اســت. از طـرف دیگر اگر اضافه وزنش را گوشزد کنید قطعا” یک دعوای حسابی در اتاق نشیمن شما رخ خواهد داد.

دروغ شماره ۴: حق با تو است

 خیلی وقت ها بحث و جدال شما با همسرتان با این جمله او تمام می شود: “باشه حق با تو ست، تو خیلی بهتر از من می فهمی”. همسر شما فقط برای بریدن صدای شما این جمله را می گوید در حالیکه هنوز اعتقاد دارد که حق با اوست و کسی که اشتباه می کند شما هستید و پیش خودش میگوید: ” بالاخره می فهمه که اشتباه می کنه” و سپس به دنبال دلیلی برای توجیه حرفش خواهد گشت.

دروغ شماره ۳: برایم مهم نیست که به زن های دیگر نگاه کنی

 اگرچه ممکن است همسرتان برای ایـنـکه وانـمود کند که زن خونسـرد و روشـن فکری است این دروغ را بشـمـا بـگوید اما او  دوست ندارد که شما حتی به یک ماکت زن مو قرمز پشت ویترین مغازه نگاه کنیـد. او مـی خـواهـد که نگاه شـما فقط به او باشد و نه دیگری.  بنابر این اگر او به شما گفت که مهم نیست و اذیت نمی شود هیچ گاه چشمان خود را بیش از اندازه به اطراف منحرف نکنید چون در غیـر این صورت باید منتـظر ضـربات محکم به سر و صورتتان باشید!

دروغ شماره ۲: پول برای من هیچ اهمیتی ندارد

 پول اهمیت ندارد، ولی مقدارش چرا! هر چند ممـکـن اسـت درسـت نبـاشـد که بگوییم همه زن ها موجودی حساب بانکی همسرشان برایشان مهم است ولی اکثر آن ها دوست دارند که از لحاظ اقتصادی در یک حد متـعادل و رفاه نسبی قرار داشته  و دارای استقلال مالی باشند.

دروغ شماره ۱: نگران نباش عزیزم، این برای همه پیش میاد

 اکثر مردان در مرحله ای از زندگیشان موقتا دچار  ناتوانی جـنـسی می شـوند و اکثر زنان نیز از این موضوع مطـلع هـسـتند.

با  این حال این مـساله بـدان مـعنا نیست که همسر شما  شاکی و دلـخور نمی شود.  این دروغ  یـکـی از چـنـدیـن دروغ جنـسـی میباشد که زنان بـرای جریـحه دار نشدن احساسات همـسرشان بـه آنـها مـی گویند، دروغهایی که خوشبختانه مضر نیستند. در نـهایت حتـی اگر شـما برای همسرتان یک شریک جنسـی ایـده آل نـباشـید، هـمسرتـان از بین همه مردان  شما را انتخاب کرده بدون اینکه خـوب یا بد بودن آمیزش برایش فرقی داشته باشد.

حال که با دروغهای احتمالی همسرتان آشنا شدید می توانید خودتان را آماده کنید. خبر خوب اینکه آنچه که تا بحال دروغ نامیده شد فقط پیچاندن های ظریفی می باشند که نه تنها مضر نیستند، بلکه برای تجدید روحیه و تحکیم زندگی شما مفید خواهند بود. دروغهای مشابهی نیز می گویـنـد کـه دانـسـتـن آنـها خالی از لطف نیست.

چه رازهایی را می‌توان در خواستگاری پنهان کرد؟

قبل از ازدواج شاید فکر کنید مواردی وجود دارد که باید با طرف مقابل در میان بگذارید. حتی شاید مواردی باشد که دوست داشته باشید از او پنهان کنید. به هر حال هر کدام از ما خطاها، نقاط ضعف یا مشکلاتی داریم که از وجود آنها ممکن است شرمگین باشیم و درمیان گذاشتن آنها بسیار دشوار خواهد بود.

اما واقعا کدام موارد را باید با همسر آینده تان در میان بگذارید؟ گناهانتان را؟ اشتباهات شغلی؟ رابطه های عاطفی؟ نواقص و مشکلات خانوادگی؟ بیماری ها؟ کدام یک را می توان پنهان کرد؟

گناهان
ممکن است بخش پنهان کردنی شما، گناهانی فردی باشد که دیگر ادامه پیدا نکرده و خداوند با لطف خود آنها را پوشانده است. مانند لغزش‌های جنسی که یا در خلوت انجام شده یا تنها یکی دو نفر از آن اطلاع دارند که آنها هم انگیزه و مدرکی برای افشای آن مسائل ندارند.

جایز نیست نسبت به مشکلات دسته اول اعتراف کنید بلکه باید با انجام توبه‌ای خالصانه امیدوار و مطمئن به ستار بودن خداوند باشید و با پیش گرفتن راهی درست و روشن، نگرانی و اندوهی به خود راه ندهید.

از امام صادق(ع) نقل شده است: «امیر مۆمنان علی(ع) در میان گروهى از اصحاب بود که مردى خدمت حضرت رسید و اقرار به انجام عمل لواط کرد. حضرت ابتدا از او نپذیرفت و فرمود شاید بیمار هستی که این سخن را می گویی.» در واقع ائمه اطهار(ع) هم درباره گناهان فردی که نادم است و خداوند هم با دیده لطف گناه آنها را پوشانده، تاکید بر پنهان کردن و اکتفا به توبه و خودداری از بازگو کردن آنها دارند.

بیماری های جسمی و روحی

ممکن است مشکل شما همچنان در زمان حال پابرجا باشد. مثلا به یک بیماری مثل مشکلات قلبی، ام اس یا صرع مبتلا باشید که طرف مقابل شما نتایج آن را در زندگی مشترک تان ببیند. این بیماری شاید متوقف شده باشد و شاید هنوز به طور حاد شما را درگیر کند. در هر صورت شما باید طرف مقابل تان را در جریان آن قرار دهید. انواع نارسایی و سوختگی های بدن، بیماری ادامه‌دار، بیماری های روانی و… هم از این دسته هستند. البته اگر شما در دوره ای به افسردگی مبتلا بوده اید و به طور کامل درمان شده اید، یا اگر در دوره ای به دلیل اضطراب دارو مصرف کرده اید و الان کاملا بهبود یافته اید، نیازی نیست در جلسات خواستگاری این موارد را بیان کنید. اما اگر پای بیماری های دیگری مثل اختلال شخصیت، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی و… درمیان است، باید آنها را با طرف مقابل درمیان بگذارید. حتی اگر در حال حاضر کنترل شده باشند. چون این بیماری ها می توانند دوباره عود کنند.

طلاق و ازدواج

بدهی مالی، مشکل یکی از اعضای خانواده (ازدواج مجدد، طلاق، بیماری، عقب‌ماندگی…)، سابقه عقد، ازدواج، زندانی بودن، ترک تحصیل و… خود شما، مواردی هستند که باید در خلال جلسات خواستگاری عنوان شوند. اگر این موارد را پنهان کنید، همیشه نسبت به برملا شدن رازتان ناآرام و مضطرب خواهید بود و ثانیا در صورت آشکار شدن اعتماد طرف مقابل را از دست می‌دهید. چرا که صداقت با اعتماد رابطه‌ای دوسویه دارد. اگر ثابت شود کسی به عمد مسئله‌ای را پنهان کرده و دروغ گفته است، اعتماد که سنگ بنای دوام زندگی است سست می‌شود و از بین می‌رود.

روابط قبلی

اگر روابط آشنایی یا خواستگاری های به سرانجام نرسیده ای داشته اید که طرف مقابل حضور پررنگی در زندگی شما نداشته است، می توانید آن را پنهان کنید. اما اگر یک رابطه عمیق، رسمی، نیمه رسمی یا جدی بوده است باید حتما آن را به طرف مقابل اطلاغ دهید.

 مشکلات خانوادگی

مشکلات خانوادگی دو جور هستند. یا مشکلاتی که امروز با آنها درگیر هستید، مثل اختلافات فامیلی، درگیری های بین پدر و مادر با یکی از والدین یا دعواها و قهرها و کشمکش های درون مرز خانواده که ارتباطی با دیگران ندارد و شما باید اجازه دهید در حریم خانواده تان بماند.

اما بخش دیگری از مشکلات، ممکن است دامن زندگی مشترک شما را هم بگیرد. مثلا عقب ماندگی یکی از اعضای خانواده که ممکن است از نظر ژنتیکی روی آینده فرزند شما هم سایه بیندازد. یا بیماری و از کار افتادگی پدر و مادر که نیازمند مراقبت بچه ها و از جمله شما است. در این صورت باید این موارد را با همسر آینده تان در میان بگذارید.

البته یک بخش دیگر از مشکلات هم هستند که گفتنش لازم است اما نه به این زودی ها. مثلا این که برادر شما به دلیل یک بدهی مالی، مدتی در زندان بوده. یا خاله شما از همسرش جدا شده و با پدر بزرگ و مادربزرگ تان زندگی می کند. این موارد، مسائلی نیستند که روی زندگی مشترک شما تاثیری داشته باشد اما همسر آینده شما برای آن که به ذهنیت کامل تری درباره کلیت خانواده شما برسد، حق دارد از آنها مطلع باشد.

منبع:تبیان

خواستگاری یا دوستی قبل از ازدواج، کدام بهتر است؟

ازدواج های امروزی دیگر شباهتی به خواستگاری های رسمی گذشته ندارند. حالا دختر و پسر مشارکت بیشتری دارند و خودشان شریک زندگی و آینده شان را انتخاب می کنند. اما آشنایی شما چه سنتی باشد چه امروزی، نقاط قوت و ضعفی دارد که باید آنها را بشناسید.

آشنایی دختر و پسر

آشنایی و ازدواج دختران و پسران امروزی به یکی از این شیوه ها اتفاق می افتد:

1 - خواستگاری سنتی (فامیلی یا واسطه ای)

2 - آشنا شدن در محل کار و تحصیل

3 - دوستی‌های غیررسمی و اتفاقی (اینترنت، تلفن، برخوردهای بدون سابقه و کوتاه مدت و...)

اگرچه این روزها خواستگاری های سنتی کمتر دیده می شود و مداخله دختر و پسر در انتخاب بیشتر از گذشته شده اما واقعیت این است که شیوه سوم بسیار آسیب رسان و پیوند ناشی از آن بسیار شکننده است. دلیلش این نیست که شما کاری خلاف عرف انجام داده اید.

بلکه شکست چنین رابطه ای به خاطر آن است که دل شما خیلی جلوتر از عقلتان حرکت خواهد کرد و هر آلارمی که عقل و هوش و حواستان می دهد، به سرعت خاموش می کند و می گوید: باشد ولی من دوستش دارم. یا فکر می کند عاشق ترین آدم دنیا است و قدرت آن را دارد که با عشق همه فاصله ها را بردارد و همه ایرادها را رفع و رجوع کند. شکی در این نیست که عشق نیرویی جادویی است که می تواند خیلی از کارهای سخت را ساده کند و خیلی از محال ها را ممکن. ولی عشق هیچ وقت نمی تواند در فاز پر تب و تابش دوام بیاورد. چون عشق فقط یک فاز است و بعد از آن فاز دوست داشتن آرام و عمیق، عادت و وابستگی وجود دارد.
بنابراین دوستی های غیررسمی وقتی به ازدواج منجر می شوند شکننده تر از روش های سنتی و نیمه سنتی هستند.
اما بقیه روش ها چطور؟ فکر می کنید آنها بی عیب و نقص اند؟ اگر این طور فکر می کنید باید بگوییم سخت در اشتباهید! هر کدام از روش های آشنایی و ازدواج نقص ها و نقاط قوتی دارند که باید به آنها اشراف داشته باشید.
شیوه اول، به خاطر آنکه والدین از ابتدا آگاه هستند و احتمالا رضایت دارند، شیوه خوبی است. اینجا دیگر دردسرهای راضی کردن پدر و مادر را ندارید و البته این شانس را دارید که از همان اول کار از نگاه نکته بین دیگران، تجربه ها و نظراتشان در مواجهه با فرد مقابل استفاده کنید.

اما این شیوه ایرادهایی هم دارد. مثلا ممکن است برای یک دختر خانم شایسته، خواستگار مناسب پیدا نشود.

رفت و آمدهای زیاد خواستگار و سر نگرفتن یک ازدواج، در روحیه دختر تاثیر بدی می گذارد و همین طور جواب نه شنیدن های یک پسر در خواستگاری های پی در پی می تواند عزت نفس او را پایین بیاورد. علاوه بر این ها، در ازدواج های سنتی، گاهی قبل از آنکه شناخت کافی به وجود بیاید ازدواج اتفاق می افتد.

وقتی دو خانواده غریبه هستند، پسر و دختر بعد از عقد و نامزدی بیشتر در زمین خانواده خودشان بازی می کنند. این یعنی دیرتر به مفهوم «ما» می رسند و احتمال اختلاف های خانوادگی در چنین ازدواج هایی بیشتر است.
در شیوه دوم اما شاید بتوانیم نقاط مثبت بیشتری پیدا کنیم. این شیوه در صورتی می تواند نسبت به شیوه   اول کارآمدتر باشد که دختر و پسر به این نکات توجه کنند :

1 - هر دو طرف انگیزه و آمادگی برای تشکیل خانواده داشته باشند

مثلا یک دفعه عاشق نشده باشند یا صرفا برایشان ازدواج به معنی یک مجوز رسمی برای بودن با طرف مقابل و دوستی های مقطعی به حساب نیاید. در واقع به پختگی انتخاب و ازدواج رسیده باشند. بیشتر ازدواج هایی که در سنین پایین زیر 25سال) در محیط دانشگاه اتفاق می افتد به دلیل یک عاطفه ناگهانی، عادت ایجاد شده در طول دوران تحصیل، یا مجوز رسمی و جامعه پسند گرفتن برای دوستی و روابط عاشقانه است. بدون آنکه دختر و پسر به بلوغ کافی عقلی، اجتماعی و اقتصادی رسیده باشند.

2 - حداکثر پنج جلسه در مکان‌های رسمی و عمومی در مورد مسائل ازدواج صحبت کنند

در این جلسات باید درباره شرایط کلی و اولیه خود، خانواده و ملاک ها و انتظارات شان در مورد همسر آینده صحبت کنند و در صورتی که تناسب داشتند، ماجرا را به طور رسمی پی بگیرند.

3 - از همان آغاز پیشنهاد دادن/گرفتن خانواده در جریان قرار بگیرد.

4 - بحث ها فقط حول موضوع ازدواج و کاملا جدی باشد و به گفتگوهای عاطفی و عاشقانه یا غیر رسمی و غیر اخلاقی کشیده نشود.

فرصت ...

یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا،  آب ، زمین
مهربان باشم،  با مردم شهر
و فراموش کنم،  هر چه گذشت
خانه ی دل،  بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم

یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی  خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم

یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست

یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی

یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......ـ

فریدون مشیری