خصوصیات و دانستنی های خانم ها

http://www.iranvij.ir/upload/images/o3ukhguc0zyepe19k8ei.jpg



در این مطلب خصوصیات و دانستنی های جالب و خواندنی از زنان را آورده ایم که می توانید در ادامه مطلب مطالعه نمایید .

- یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد . به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند .

- یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می ورزد .

- زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد ، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است .

-وقتی زنی عاشق می شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد .

- نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید .

- یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود .

- پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد .

- زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند .

- لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد .

- هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است .

- هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد .

- یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند .

- یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید .

- وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند .

- مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند . دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد .

- هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند .

-به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند .

- زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد .

- هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند .

- مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند .

- این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد .

- وقتی زنی از موضوعی می رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند .

- دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان
بیش از این نیست .

- ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است .

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد . ولی در این زمان احساس می کند
که مرد به او احترام نمی گذارد .

- بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می کنند .

- حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است .

- یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .

- امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند ، رنج می کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را
بهتر کنکاش و کشف کنند .

- یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند .

- یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می‌زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد .

-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند . بخشش می کنند و در این زمان به خاطر می آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.

-اغلب زنان با آنچه همسرشان می خواهد به راحتی موافقت می کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می خواهند .

- یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می گذارد و تصور می‌کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است .

- وقتی زنی به ثبت امتیازات می پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید . پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه
داشته باشد.

- یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را برایش بگویم ، اگر عشق او به من واقعی باشد ، خودش از نیازهایم مطلع می گردد .

-مردان و زنان باید به خاطر داشته باشند که همسرشان به هیچ عنوان خود بخود از نیازهایشان ، مطلع نیست .

- زنان نمی پسندند که شوهرانشان ، برآورده ساختن نیازهایشان را به دست فراموشی بسپارند . به همین علت ، دست از نق زدن بر می دارند و به حمایت شوهرانشان می پردازند .

- یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .

 زن ها دوست دارند مردها بدانند؟
زن ها صمیمیت را با مردی می خواهند که دوستش دارند، زیرا به آنان این امکان را می دهد که آرامش خاطر داشته باشند و دل و جان خود را به روی او بگشایند.
هنگامی که ما زن ها با مردی که دوستش داریم احساس مرتبط بودن می کنیم، گویی که قلبهایمان از طریق کابل یا کانالی به یکدیگر متصل شده است که عشق، محبت و حمایت میان ما و در هر دو جهت جا به جا می شود و این احساس را به ما می دهد که یک واحد، کانون یا تیم هستیم و به جای موانع و دیوارها، درهایی ساخته ایم که طرف مقابل را به درون خود دعوت می کنیم. به طرز مشابهی احساس می کنیم که به اعماق وجود معشوق خود نیز اجازه ی ورود داریم و این همان تجربه ی نیرومند صمیمیت است.
این نوع از صمیمیت که برخاسته از ارتباط باشد زن را قادر می سازد تا آرامش داشته باشد و با تمام وجود خویش ببخشد و در عین حال احساس امنیت بکند.در واقع ارتباط یکی از مؤثرترین راه های خلق امنیت روحی ای است که در ابتدای این مقاله درباره ی آن صحبت کردیم.

نصایح بسیار زیبای زرتشت به پسرش!

آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فکر کن
هیچکس را تمسخر مکن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
خود برای خود، زن انتخاب کن
به شرر و دشمنی کسی راضی مشو
تا حدی که می‌توانی، از مال خود داد و دهش نما
کسی را فریب مده تا دردمندنشوی
از هرکس و هرچیز مطمئن مباش
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی
با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
راستگو باش تا استقامت داشته باشی
متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی
دوستدار دین باش تا پاک و راست گردی
مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
روح خود را به خشم و کین آلوده مساز
هرگز ترشرو و بدخو مباش
در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان ندانند

To realize the value of a friend:
Lose one.
 

برای پی بردن به ارزش یک دوست

آن را از دست بده

داروخانه همیشه در دسترس

http://marshal-modern.ir/Archive/17252.aspx

به گزارش سلامت نیوز شناخت خواص خوراکی‌های طبیعی در دسترس و ارزان‌قیمت می‌تواند به شما کمک کند که گاهی زودتر به داد خودتان برسید. البته ناگفته نماند که برای انجام هر یک از این روش‌ها باید نظر پزشک را هم جویا شوید و از درمان‌های خودسرانه پرهیز کنید تا گرفتار عوارض ناخواسته این درمان‌های طبیعی نشوید.
 
لیمو و جای جوشدکتر آدری‌ کیونین، متخصص پوست ومو می‌گوید: شما می‌توانید برای از بین بردن جای جوش‌های صورت‌تان، روزی 10 تا 15 دقیقه یک قطعه لیمو ترش تازه را روی پوست‌تان بگذارید و بعد از 12 هفته از داشتن پوستی صاف و شفاف لذت ببرید. اسید موجود در آب لیمو ترش سبب از بین رفتن جای جوش‌ها می شود. ولی اگر پوست‌ خشکی دارید، بهتر است از این روش استفاده نکنید.
 
سرکه سیب و ضرب‌دیدگیمحققان می‌گویند سرکه سیب یکی از موثرترین مواد برای مبارزه با بیماری‌های التهابی است. بنابراین اگر قسمتی از بدن‌تان دچار ضرب‌دیدگی شده و ورم کرده است، روزی چند نوبت یک دستمال پارچه‌ای را به سرکه سیب آغشته کنید و روی قسمت متورم بمالید، یا روزی دو بار خمیری متشکل از سرکه سیب و سفیده تخم ‌مرغ را به مدت یک ساعت روی بخش ضرب‌دیده بگذارید.
 
زنجبیل و دل‌ درداین گیاه معجزه‌گر بهترین درمان برای دل‌ دردهای ساده و حتی دل ‌دردهای دوران بارداری و قاعدگی است. مطمئن باشید که اگر دل‌درد به سراغ‌تان بیاید، با نوشیدن روزی دو لیوان دم کرده زنجبیل می‌توانید از دست آن خلاص شوید. برای درست کردن دم کرده زنجبیل هم کافی است یک قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در یک قوری آب داغ بریزید و 10 دقیقه منتظر شوید تا خوب دم بکشد و آماده نوشیدن شود.
 
عسل و خراش پوستیاین خوراکی شیرین و خوش‌مزه، حاوی دو ماده موثر و مفید برای درمان زخم‌های ناشی از بریدگی یا خراش است؛ شکر برای از بین بردن رطوبت و در نتیجه از بین رفتن باکتری‌ها و پراکسید هیدروژن برای ضدعفونی کردن. پس شما می‌توانید برای درمان بریدگی‌ های سطحی‌تان به سادگی از این ماده شفابخش استفاده کنید.
 

‌نمک و بوی بد پاها
یکی از مشکلاتی که اکثر ورزشکاران و گاهی افراد غیر ورزشکار با آن دست به گریبان‌اند، مشکلات مربوط به پاهاست. تعریق بیش از حد و بوی نامطبوع پا ، به وجود آمدن قارچ‌های پوستی بین انگشتان پا و سفتی پوست به‌ خصوص در پاشنه و انگشت شست پا، از جمله ی این مشکلات هستند.

دکتر سوزان لوین، متخصص بیماری‌‌های داخلی، به کلیه افرادی که به نوعی با هر کدام از این مشکلات درگیر هستند توصیه می‌کند روزانه 5 تا 10 دقیقه پاهای‌شان را در محلولی حاوی یک لیتر آب گرم و دو قاشق چای‌خوری نمک، قرار دهند.
 
روغن زیتون و اگزماخشکی و خارش شدید پوست در بیماری اگزما بسیار آزار دهنده است. اگر از این بیماری پوستی رنج می‌برید و داروهای شیمیایی هم حساسیت پوست‌تان را بیشتر کرده اند، می‌توانید روزی چند نوبت یک قاشق چای‌خوری روغن زیتون را روی هر 5/2 سانتی‌متر از پوست مبتلا بمالید و اگر بیماری‌تان شدید و پیشرفته است، منطقه چرب شده را با یک پوشش پلاستیکی هم بپوشانید.
 
شیر و آرامشدکتر برنارد ویتون، روان‌پزشک، می‌گوید: اگر می‌خواهید پیش از خوابیدن به آرامش کامل برسید و با ذهنی آرام یک خواب لذت‌بخش را تجربه کنید، نیم ساعت قبل از خواب یک لیوان شیر گرم بنوشید. اسیدآمینه‌ای به نام تریپتوفان در شیر وجود دارد که باعث ایجاد حس آرامش می‌شود.
 
دم کرده بابونه و میخچهدکتر لوین می گوید: آسان‌ترین راه برای از بین بردن میخچه پا این است که روزی دو ساعت آن را در دم کرده ی بابونه قرار دهید. این دم کرده گیاهی، بهترین ماده برای نرم کردن پوست سفت شده هم به شمار می‌آید. در ضمن اگر دیدید پوست‌تان بعد از قرار گرفتن در دم کرده بابونه رنگ گرفت، اصلا نگران نشوید. مقداری آب ولرم و صابون ملایم می‌تواند مشکل شما را خیلی سریع حل کند.
 
جوش‌ شیرین و عفونت‌ ادراریبه گفته دکتر لارین گیل‌اسپای، اورولوژیست، جوش ‌شیرین با قلیایی کردن محیط مثانه باعث جلوگیری از تکثیر باکتری‌ها می‌شود، بنابراین اگر به عفونت دستگاه ادراری مبتلا شده‌اید و به پزشک هم دسترسی ندارید، روزی یک لیوان آب که با یک چهارم قاشق چای‌خوری جوش ‌شیرین مخلوط شده است را بخورید و در اولین فرصت ممکن به پزشک مراجعه کنید.

یه داستان جدید

روزی روزگاری شاهزاده جوانی بود که پادشاه سرزمین همسایه اش او را دستگیر و زندانی کرد. پادشاه می توانست شاهزاده  جوان را بکشد اما تحت تاثیر جوانی او  و افکار و عقایدش قرار گرفت.

از این رو، پادشاه برای آزادی وی شرطی گذاشت که می بایست به سؤال بسیار مشکلی پاسخ دهد. شاهزاده جوان یک سال زمان داشت تا جواب آن سوال را بیابد، و اگر پس از یکسال موفق به یافتن پاسخ نمی شد، کشته می شد. سؤال این بود: زنان واقعاً چه چیزی میخواهند؟!!

این سؤالی حتی اکثر مردم اندیشمند و باهوش را نیز سرگشته و حیران می نمود و به نظر می آمد برای شاهزاده جوان یک پرسش غیرقابل حل باشد. اما از آنجایی که پذیرش این شرط بهتر از مردن بود، وی پیشنهاد پادشاه را برای یافتن جواب سؤال در مدت یک سال پذیرفت.

شاهزاده جوان به سرزمین پادشاهی اش بازگشت و از همه شروع به نظرخواهی کرد: از شاهزاده ها گرفته تا کشیش ها، از مردان خردمند، و حتی از دلقک های دربار...

او با همه صحبت کرد، اما هیچ کسی نتوانست پاسخ رضایت بخشی برای این سؤال پیدا کند. بسیاری از مردم از وی خواستند تا با جادوگر پیری که به نظر می آمد تنها کسی باشد که جواب این سؤال را بداند، مشورت کند. البته احتمال می رفت دستمزد وی بسیار بالا باشد چرا که وی به اخذ حق الزحمه های هنگفت در سراسر آن سرزمین معروف بود.

وقتی که آخرین روز سال فرا رسید، شاهزاده جوان فکر کرد که چاره ای به جز مشورت با جادوگر پیر ندارد. جادوگر موافقت کرد تا جواب سؤال را بدهد، اما قبل از آن از شاهزاده جوان خواست تا با دستمزدش موافقت کند.

جادوگر پیر می خواست که با نزدیکترین دوست شاهزاده جوان و نجیب زاده ترین دلاور و سلحشور آن سرزمین ازدواج کند!

شاهزاده جوان از شنیدن این درخواست بسیار وحشت زده شد. جادوگر پیر؛ گوژپشت، وحشتناک و زشت بود و فقط یک دندان داشت، بوی گنداب میداد، صدایش ترسناک و زشت و خیلی چیزهای وحشتناک و غیرقابل تحمل دیگر در او یافت میشد.

شاهزاده هرگز در سراسر زندگی اش با چنین موجود نفرت انگیزی روبرو نشده بود، از اینرو نپذیرفت تا دوستش را برای ازدواج با جادوگر تحت فشار گذاشته و اورا مجبور کند چنین هزینه وحشتناکی را تقبل کند. اما دوستش ، از این پیشنهاد باخبر شد و با او صحبت کرد. او گفت که هیچ از خودگذشتگی ای قابل مقایسه با جان دوستش نیست. از این رو مراسم ازدواج آنان اعلان شد و جادوگر پاسخ سوال را داد.

پاسخ جادوگر این بود:  زنها می خواهند تا خود مسئول زندگی خودشان باشند !

همه مردم آن سرزمین فهمیدند که پاسخ جادوگر یک حقیقت واقعی را فاش کرده است و جان شاهزاده جوان به وی بخشیده خواهد شد، و همینطور هم شد.

پادشاه همسایه، آزادی شاهزاده جوان را به وی هدیه کرد و دوست شاهزاده  و جادوگر پیر یک جشن باشکوه ازدواج را برگزار کردند.

ماه عسل نزدیک میشد و دوست شاهزاده  خودش را برای یک تجربه وحشتناک آماده می کرد، در روز موعود با دلواپسی فراوان وارد حجله شد. اما، چه چهره ای منتظر او بود؟ زیباترین زنی که به عمر خود دیده بود بر روی تخت منتظرش بود. او شگفت زده شد و پرسید چه اتفاقی افتاده است؟

زن زیبا جواب داد: از آنجایی که تو با من به عنوان جادوگری پیر با مهربانی رفتار کرده بودی، از این به بعد نیمی از شبانه روز می توانم خودم را زیبا کنم و نیمی دیگر همان زن وحشتناک و علیل باشم.

سپس جادوگر از وی پرسید:  کدامیک را ترجیح می دهد؟ زیبا در طی روز و زشت در طی شب، یا برعکس آن...؟

مرد جوان در مخمصه ای که گیر افتاده بود تعمقی کرد. اگر زیبایی وی را در طی روز خواستار میشد آنوقت می توانست به دوستانش و دیگران، همسر زیبایش را نشان دهد، اما در خلوت شب در قصرش همان جادوگر پیر را داشته باشد!

یا آنکه در طی روز این جادوگر مخوف و زشت را تحمل کند ولی در شب، زنی زیبا داشته باشد که لحظات فوق العاده و لذت بخشی رابا وی بگذراند...!

اگر شما یک مرد باشید و این مطلب را بخوانید کدامیک را انتخاب می کنید... انتخاب شما کدامیک خواهد بود؟!

اگر شما یک زن باشید که این داستان را می خواند، انتظار دارید مرد شما چه انتخابی داشته باشد؟ انتخاب خودتان را قبل از آنکه بقیه داستان را بخوانید بگویید !

آنچه مرد جوان  انتخاب کرد این بود:

او  می دانست که جادوگر قبلاً چه پاسخی به سؤال شاهزاده جوان داده بود؛ از این رو جواب داد که این حق انتخاب را به خود او می دهد تا خودش در این مورد تصمیم بگیرد.

با شنیدن این پاسخ، جادوگر اعلام کرد که برای همیشه و در همه اوقات زیبا خواهد ماند، چرا که مرد جوان به این مسئله که آن زن بتواند خود مسئول زندگی خودش باشد احترام گذاشته بود...

 


سخن روز :  آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را پایبند می کند.  رابیندرانات تاگور

بالا بردن استحکام دندان‌ها با نوشیدن چای سبز

چای سبز اثرات باکتریسیدالی دارد که تنها در صورتی که بدون شکر مصرف شود برای دندان‌ها مفید خواهد بود.

براساس مطالعات محققان دانشگاه کلمبیا در نیویورک نوشیدن یک فنجان چای سبز در روز می‌تواند باعث استحکام دندان‌ها شود. به نقل از ساینس دیلی، چای سبز حاوی مولکول‌های ضد میکروبی به نام catechins است که سلامت دندان را تقویت می‌کنند. طی مطالعه‌ای که توسط محققان دانشکده پزشکی دانشگاه توهوکو در ژاپن روی بیش از 25هزار مرد و زن ژاپنی بین سنین40 تا 64 ساله صورت گرفت، آنها متوجه شدند احتمال داشتن دندان‌هایی کمتر از 20 عدد، در مردانی که دست کم یک فنجان چای سبز در روز می‌نوشیدند نسبت به آنهایی که چای سبز مصرف نمی‌کردند، کمتر از 19درصد و در زنان کمتر از 13درصد بود.

 

درمان سرفه و گلودرد با ختمی و پرسیاوشان

چای ختمی برای درمان گلودرد، دفع سنگ کلیه و افزایش شیر مادر و .... موثر است. پر سیاوشان نیز درمان کننده تنگی نفس، سرفه، سر درد و سنگ کلیه می باشد و در برطرف کردن زکام اثر فراوان دارد.

ختمی، گیاه بومی مناطق شرق مدیترانه است و گیاهی است علفی و چند ساله که ارتفاع آن به حدود 2 متر می ‌رسد،‌ ساقه‌ های آن به رنگ خاکستری و پوشیده از کرک است و برگ‌ های آن پهن و دندانه ‌دار است و دارای گل‌ های درشتی به رنگ‌ سفید مایل به قرمز یا ارغوانی است.

تمام قسمت ‌های این گیاه استفاده طبی دارد.

ختمی به علت داشتن گل‌ های زیبا، ‌به صورت گیاه زینتی در باغچه‌ ها کاشته می ‌شود.

خواص درمانی چای ختمی

* چای برگ‌ ختمی برای درمان آرتریت و التهاب موثر است.

* چای برگ‌ ختمی برای دفع سنگ‌ های کلیه موثر است.

* چای ریشه یا برگ‌ ختمی برای درمان گلودرد موثر است.

* چای ریشه یا برگ‌ های آن برای رفع التهابات دهان موثر است و لوله ‌های برونشی را نرم می‌ کند.

* چای ریشه ختمی برای رفع برخی اختلالات هضمی مانند ورم معده، کولیت و زخم‌ های گوارشی موثر است.

* چای ریشه ختمی، به افزاش جریان شیر مادر کمک می‌ کند.

 برای تهیه چای برگ ختمی، یک مشت از برگ‌ های ختمی را درون آب جوش ریخته و 7 تا 10 دقیقه آن‌ ها را بجوشانید، سپس بگذارید با حرارت کم،  دم بکشد.

برای تهیه چای ریشه ختمی، 25 گرم از ریشه این گیاه را درون آب، جوش آورده، سپس به مدت 7 تا 10 دقیقه بگذارید آرام دم بکشد.

خواص دارویی پرسیاوشان

نام این گیاه به فارسى پرسیاوشان، پرسیاوش و سنبل است. به عربی نام های زیادی دارد از جمله: شعر الجبل، شعر الجبار، شعر الجن، شعر الجنازیر، شعر الکلاب، شعر الغول، کربرالبئر، کنرة القنا، جعدة القنا، ساق الاسود، ایوصیف مى باشد. ترکان نیز به آن "بالدیرى قره " مى گویند.

پرسیاوشان از خانواده سرخس ها است. بیشترین قسمت مورد استفاده آن برگ هاى درازی است که داراى بویى ضعیف و طعمى گس است و داراى صمغ، مواد قندى، تانن، ترشى مازویى و یک ماده تلخ و کمى اسانس مى باشد.

خواص درمانی  پرسیاوشان

* پرسیاوشان درمان کننده تنگی نفس و بر طرف کننده سنگ کلیه می باشد.

* دشمن سر درد است و استنشاق جوشانده آن جهت باز شدن بینى و زکام، خنازیر، بواسیر و دنبل سودمند است.

* پرسیاوشان تقویت کننده مو است و زخم هاى چرکین را مداوا مى کند.

* یکى دیگر از خواص آن درمان سرفه و نرم کننده سینه است به همین جهت عده اى به پرسیاوشان دواءالصدر هم گفته اند. سینه را نرم کرده و اخلاط آن را از بین مى برد.

* پرسیاوشان مسهل سودا، بلغم و صفراى موجود در معده و روده ها است.

* ادرار و عادت ماهیانه زنان را باز مى کند و خون نفاس را بند مى آورد.

 دم کرده پرسیاوشان

دم کرده دو تا سه درصد برگ پرسیاوشان که با قند یا عسل شیرین شده باشد، به مقدار سه فنجان در روز (براى گریپ) نزله و برونشیت توصیه شده است، معمولا کمى شیر هم به آن اضافه مى نمایند و عده اى توصیه کرده اند که آن را با شربت شقایق با افیون کاهو (شیره خشک شده ساق کاهو) مصرف نمایند.

" معانی 12 ماه سال "

فروردین
فروردهای پاکان

فروردین نام نخستین ماه از فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای دیگر می‌روند.


اردیبهشت
طبیعت
اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از دو جزء: جزء اول “اشا” از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی…. و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه “وهیشت” باشد. صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت “مانند بهشت” هم آمده است.
 
خرداد
طبیعت
خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه‌شمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ،در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.
 
تیر
تماشای جنگل در جزیره
تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر را در زبان های اروپایی سیریوس خوانده اند. هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.  

مرداد
جنگل
مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی
خورشیدی است. در اوستا امرتات ،در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:اول “ا” ادات نفی به معنی نه، دوم “مرتا” به معنی مردنی و نابود شدنی نیست و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابراین امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه “مرداد” به غلط استعمال می‌شود. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.
در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از:
نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.
 

شهریور
جنگل
شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می‌دانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیر یه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعاً یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.
 

مهر
محیط زیست
در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر و در پهلوی میتر و در فارسی مهر گفته می‌شود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد و پیمان و میثاق مردم گماشته شده است. از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند. برای آن که از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است. مقام مهر در بالای کوه “هرا” است، انجایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است. این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می‌شتابد.
آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است. ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و کر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم “میترس” می‌ستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند. نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.
 

آبان
محیط زیست
در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها “آپ” به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آنکه “زو” که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده، او را شکست داده، تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز را جشن می گیرند، دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردیده و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می‌گیرد.
 
 
آذر
محیط زیست
در اوستا آتر، آثر، در پارسی باستان آتر، در پهلوی آتر، و در فارسی آذر می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگتری ایزدان است. آریائیان(هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد هندوان ،آگنی خولنده شده و در “ودا” (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یاکماندار قرار می گیرد.
 

دی
زمستان، یخ ، برف رودخانه
در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر “دا” به معنی دادن و افریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی (آفریدگار،دثوش) موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به “دی” با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می‌پیوندند. مثلا روز هشتم را “دی باز” و روز پانزدهم را “دی بمهر” و….دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.
 

بهمن
برف
در اوستا وهومنه ،در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: “وهو” به معنی خوب و نیک و “مند” از ریشه من به معنی منش: پس یعنی بهمنش، نیک اندیش، نیک نهاد. نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند. یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز می‌دارد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند، ویژه بهمن است. همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود و در طب نیز این گیاه معروف است.  
 
اسفند
دویدن در برف زمستانی
در اوستا اسپنتا آرمیتی ، در پهلوی اسپندر ، در فارسی سپندار م

بودا

بودا به دهی سفر کرد ...

زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد .

بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !

بودا به کدخدا گفت :  یکی از دستانت را به من بده !!!

کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت .

آنگاه بودا گفت : حالا کف بزن !!!

کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت:  هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟!!

بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند . بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند ...

اگر مرا فراموش کنی
پابلو نرودا
ترجمه از دکترزری اصفهانی
میخواهم یک چیز را بدانی
میدانی که چگونه است
اگر من به ماه بلورین برشاخه سرخ پائیز دیرپا نگاه کنم
اگر برخاکستر نا سودنی درکنار آتش
یا برپیکر چروکیده هیزم
دست بسایم
هرچیزی مرا بسوی تو میکشد
گویا که هرچه هست
عطرها
نور
فلزات
قایق های کوچکی هستند
که مرا بسوی جزایز تو که درانتظارمن اند میکشانند
و اینک اگر ذره به ذره
تو از دوست داشتن من دست برداری
من نیز ذره ذره دوست داشتن ترا ترک خواهم کرد
اگر ناگهان فراموشم کنی
به جستجویم نیا
زیرا که من نیز درآن هنگام

فراموشت کرده ام
اگر تو
وزیدن پرچم هایی را که درزندگی من
میگذرند
دیوانه وار و طولانی بدانی
و تصمیم بگیری که مرا درساحل قلبی که درآن ریشه کرده ام
ترک کنی
بیاد داشته باش که درآنروز
و درآن ساعت
بازوانم را فرا خواهم کشید
و ریشه هایم درجستجوی سرزمینی دیگر حرکت خواهند کرد

 *********

 اما اگرهرروز
هرساعت
احساس کنی که بسوی من می آیی
با شیرینی بدون جایگزین
اگر هرروز یک گل ,
درجستجوی من از لبان تو بالارود
آه عشق من ، آه عشق من
درمن همه آتشها تکرار میشوند
درمن هیچ چیزی خاموش و فراموش نمیشود
عشق من از عشق تو سیراب میشود محبوب
وتا زمانی که تو زندگی کنی
عشق من در آغوش تو خواهد بود
بی آنکه مرا ترک کند

1 درس مهم برای زندگی

یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش راهبه سوار میشه و راه میفتن چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه راهبه میگه: پدر روحانی، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار …!

یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش راهبه سوار میشه و راه میفتن چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه راهبه میگه: پدر روحانی، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار …!کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده، بازوش رو با پای راهبه تماس میده …!راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!!!کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی میرسی!!!

نتیجه اخلاقی : اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی !
 
hoghoghdanan.mihanblog.com

Time waits for no one. Treasure every moment you have.
You will treasure it even more when you can share it  with someone special

زمان برای هیچکس صبر نمیکند.
قدر هر لحظه خود را بدانید.
قدر آن را بیشتر خواهید دانست، اگر بتوانید آن را با دیگران نیز تقسیم کنید

افرینش توانگری از طریق سخن وکلام

((انسانی که از نفوذ کلام بی خبر است همواره از زمان عقب است))  

هر آنچه به گفتار در آید به رفتار می آید.قدما از اقتدار کلام با خبر بودند.می دانستند هر چه که با صدای بلند به سخن آید به وقوع می پیوندد.کافیست روزی ۵دقیقه عبارات تأکیدی را با صدای بلند تکرار کنید تا شاهد معجزات فراوان در زندگی باشید.

مثلا با صدای بلند بگویید:(خدا منشا برکت بی کران من است)

نفوذ کلام در زندگی افراد معجزاتی عمیق به وجود آورده است.با تکرار عبارات تأکیدی خدا را وادار نمی کنید چیزی به شما بدهد.فقط چشم دلتان را به سوی توانگری می گشایید.گاه بر زبان آوردن کلامی ساده برای موفقیت کسی ثمراتی عظیم به بار می آورد..به هنگام تکرار عبارات تأکیدی نیرویی عظیم را به جوهر کائنات می فرستید. 

(بر گرفته از کتاب چشم دل بگشا .اثر کاترین پاندر)

صدای بال ققنوسان

پس از چندین فراموشی و خاموشی
صبور پیرم
ای خنیاگر پایرن و پیرارین
چه وحشتناک خواهد بود آوازی که از چنگ تو برخیزد
چه وحشتناک خواهد بود
آن آواز
که از حلقوم این صبر هزاران ساله برخیزد
نمی دانم در این چنگ غبار آگین
تمام سوگوارانت
که در تعبید تاریخ اند
دوباره باز هم آوای غمگین شان
طنین شوق خواهد داشت؟
شنیدی یا نه آن آواز خونین را؟
نه آواز پر جبرئیل
صدای بال ققنوسان صحراهای شبگیر است
که بال افشان مرگی دیگر
اندر آرزوی زادنی دیگر
حریقی دودناک افروخته
در این شب تاریک
در آن سوی بهار و آن سوی پاییز
نه چندان دور
همین نزدیک
بهار عشق سرخ است این و عقل سبز
 
محمد رضا شفیعی کدکنی

ای همه نجابت و ایمان...

[من ترجیح می دهم که نسل انسان به تمامی نابود شود تا اینکه بماند

و با تبدیل شدن زن به یک ابزار عیش و شهوترانی مرد از هر حیوانی پست تر گردد.

ای زنان، اگر آرایش کردن شما به منظور جلب شهوت مرد است

به این خواری تن در ندهید و زیر بار چنین ذلتی نروید.](مهاتما گاندی)


تا هنگامیکه زن تنها وقف لذت بخشیدن به مرد می باشد

همه مردان کره خاک باید از شرم سر به زیر افکنند.

من از جانب همه انسانها و همه نسلها

آمده ام بگویم که همه چیز از دست رفته است

و همه چیز دارد بر باد می شود.

آسمان پاک؛ به آنها بگو چگونه باید بود

آری لب به سخن بگشا

یا آنکه جلوه ای از ایمان خویش را نمایان ساز.

قلب من؛برخیز

بگو چگونه به باغهای سرخ خدا راه یافته ای

به آنها بگو چگونه خویشتن خود را انتخاب کرده ای.

سایه های خداوند هر لحظه با«تو»است

بگو که برخیزند؛با پوششی برای رهایی نه اسارت

با حجابی برای نجات.

[حجابی که مصونیت است نه محدودیت.](استاد شهید مطهری)

چشمان خسته فاطمه(س)تو را یاری خواهد کرد.

بگو که.........تبدیل شدن به یک ابزار برای تحریک شهوت مرد

شایسته آنها نیست.

بگو که آزادی چیست؟

بنده خدا بودن.........

و رها شدن از تمامی ابلیس های درون

که عزت آدمی در گرو بندگی است.

می پندارند که آزادند

حال آنکه من زنچیرهای این بردگی را می بینم

آنها تنها در برابر«خداوند»آزادند

و در برابر ابلیس به زندان هزار ساله

گرفتارند.

آزادی یعنی:

هرکس آنچه را که حق دارد انجام دهد

نه آنچه را که دوست دارد

و این ذلت حق آنها نیست..........

 

راز خوشبختی مرد فقیر

روزگاری مردی فاضل زندگی می‌کرد و هشت‌ سال تمام مشتاق بود راه خداوند را بیابد؛ او هر روز از دیگران جدا می‌شد و دعا می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود.

یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، ندایی به او گفت به‌جایی برود

در آن‌ جا مردی را خواهد دید که راه حقیقت و خداوند را نشانش ‌خواهد داد.

مرد وقتی این ندا را شنید، بی‌اندازه مسرور شد و به ‌جایی که به او گفته شده بود، رفت.

در آن ‌جا با دیدن مردی ساده، متواضع و فقیر با لباس‌‌های مندرس و پاهایی خاک‌ آلود، متعجب شد!

مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید. بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت : روز شما به ‌خیر.

مرد فقیر به ‌آرامی پاسخ داد: هیچ‌وقت روز شری نداشته‌ام !

پس مرد فاضل گفت: خداوند تو را خوشبخت کند !

مرد فقیر پاسخ داد: هیچ‌گاه بدبخت نبوده‌ام !!!

تعجب مرد فاضل بیش‌‌تر شد: همیشه خوشحال باشید…

مرد فقیر پاسخ داد: هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام !!!

مرد فاضل گفت: هیچ سر درنمی‌آورم. خواهش می‌کنم بیش‌تر به من توضیح دهید.

مرد فقیر گفت: با خوشحالی این‌کار را می‌کنم.

تو روزی خیر را برایم آرزو کردی درحالی‌که من هرگز روز شری نداشته‌ام زیرا در همه‌حال،

خدا را ستایش می‌کنم. اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من هم‌چنان خدا را می‌پرستم.

اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد،

باز خدا را ستایش می‌کنم و از او یاری می‌خواهم بنابراین هیچ‌گاه روز شری نداشته‌ام…

تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالی‌که من هیچ‌وقت بدبخت نبوده‌ام

زیرا همیشه به درگاه خداوند متوسل بوده‌ام و می‌دانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند،

آن بهترین است و با خوشحالی هر آن‌چه را برایم پیش‌بیاید، می‌پذیرم.

سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه‌ هدیه‌هایی از سوی خداوند هستند…

تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالی‌که من هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام

زیرا عمیق‌ترین آرزوی قلبی من، زندگی‌کردن بنا بر خواست و اراده‌ی خداوند است …

شرافت ایرانیان

پادشاه ایران زمین پاکور (دوم) فرزند بلاش یکم و بیست و سومین پادشاه اشکانی

به تندی با ارتشدار خود برخورد کرد و گفت : چرا به یکی از مخالفین روم

(نرون قیام کننده در امپراتوری روم) اجازه ورود به ایران و تیسفون

( پایتخت ایران زمین ) را دادید ؟

من و رومی ها با هم پیمان بسته ایم که به مخالفین هم پناه ندهیم .


ارتشدار گفت : اما آنها به مخالفین ما کمک می کنند .

پاکور در حالی که برافروخته بود گفت :

آنها پستی خویش را به نمایش می گذارند ،

 اما پیمان یک اشک (لقب پادشاهان اشکانی) نباید به ننگ کشیده شود .

 شما باید به آن فرد مخالف کشور روم ، در مرز می گفتید به جای دیگری برود .

اما امروز مجبورم به خاطر شرافتمان این مخالف دولت روم را به کشورش برگردانم .

ارتشدار گفت : اما امپراتوری روم به خون ما تشنه است...

پادشاه ایران زمین گفت:

 ما ایرانی ها تشنه امنیت ، راستی و درستی هستیم

و بر پیمانهای خویش استوار خواهیم بود .

 ما ترسی از امپراتوری روم نداریم و می توانیم همانند همیشه شکستشان دهیم

 اما این راهکار کشورداری نیست ما باید امنیت را تقویت کنیم

 نه دست اندازی و دشمنی را ...

 شاید برای ارتشدار ، سخنان پاکور امپراتور کشورمان چندان هوشیارانه نبود ،

اما پاکور به ارزش پیمان خویش باور داشت .

 ارد بزرگ اندیشمند برجسته کشورمان می گوید :

 (برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو) .

 و براستی پاکور نماد چنین فرهمندی بود .

در طی سی سال پادشاهی پاکور دوم بر امپراتوری ایران زمین

 جنگی بین ایران و روم رخ نداد

 و مردم در شادی و امنیت زیستند ...

 

سخن روز...

این روزها نمی گویم بی رنگی ولی کم رنگ شده ای و کم رنگ ها دیری نمی گذرد که بی رنگ می شوند!

موفقیت و سقراط

مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید…

هر دو حاضر شدند.
سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود.
وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد.
مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت.
سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود.
سقراط از او پرسید، “در آن وضعیت تنها چیزی که می خواستی چه بود؟”
پسر جواب داد: “هوا”
سقراط گفت:” این راز موفقیت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقیت هم باشی بدستش خواهی آورد” رمز دیگری وجود ندارد.