من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ...
زندگی کوتاه است ...
پس به زندگی ات عشق بورز ...
خوشحال باش
و لبخند بزن
فقط برای خودت زندگی کن و ...
قبل از اینکه صحبت کنی ؛ گوش کن
قبل از اینکه بنویسی ؛ فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی ؛ درآمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی ؛ ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی ؛ احساس کن
قبل از تنفر ؛ عشق بورز
زندگی این است ...
احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر
متاسفانه امروزه به دلایل مختلف و برخی ناهنجاری فرهنگی شنیده می شود که در مواردی جزئی شاهد روابط بین زنان متاهل با پسران و یا مردان متاهل هستیم که این روابط بسیار آسیب زا و مخرب است. خیانتهای زنانه عوامل مختلفی دارد که میتوان به آنها اشاره کرد:
1- عدم یک رابطه گرم و صمیمانه با همسر
یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است؛ زمانیکه بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود.
زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آنها برقرار باشد،
احتمال خیانت در آنها بسیار کم است.
2- گذشته بیبندوبار زن
یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بیبندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده است و تربیت غلط گذشته باعث میشود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستیهای دوران مجردی خود را نمیتوانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند.
3- احساس تنهایی کردن
مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی میتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. این زنان زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند وقتی میبینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد گرایش پیدا میکنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند.
4- عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطهها را تجربه کند. مسایلی مانند ماهواره، تهاجم فرهنگی، الگوهای فرهنگی ناهنجار و غلط در خانه، همه این عوامل میتوانند در خیانتهای زنانه دخیل باشد؛ در نتیجه حرمت و حریمهای خانواده شکسته میشود و افراد پایبند چارچوبهای اخلاقی نیستند.
5- دوران مجردی محدود
برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را میبینند که زنان و مردان، رابطه آزادانهای با هم دارند. این افراد چون میخواهند گذشته خود را جبران کنند،
به خیانت رو می اورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه خیانت را زیاد کند.
6- مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی که در جامعه است، البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوبهای اخلاقی باشد؛ امکان ندارد با هر تحریک، وضعیت معیشتی کنار بیایند؛ اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.
در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت میکند در واقع «فحشا» است؛ یعنی زن خودفروشی میکند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.
7- تنوع طلبی
علت دیگر خیانت زنانه، تنوع طلبی است. در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است.
بهترین راهکار این است که باید علت این رابطهها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر. ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.
برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند.
آموزشهایی از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر میتواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند.
نقل است که : به هنگام حمله ی ناپلئون به روسیه دسته ای از سربازان او در مرکز شهر کوچکی از آن سرزمین همیشه برف در حال جنگ بودند ... /span>>/>
یکی از فرماندهان به طور اتفاقی از سواران خود جدا می افتد و گروهی از قزاقان روسی رد او را می گیرند و در خیابانهای پر پیچ و خم شهر به تعقیب او می پردازند .
فرمانده که جان خود را در خطر می بیند پا به فرار می گذارد و سر انجام در کوچه ای سراسیمه وارد یک دکان پوست فروشی می شود و با مشاهده ی پوست فروش ملتمسانه و با نفس های بریده بریده فریاد می زند : کمکم کن جانم را نجات بده . کجا می توانم پنهان شوم؟!
پوست فروش میگوید : زود باش بیا زیر این پوستینها و سپس روی فرمانده مقداری زیادی پوستین می ریزد ...
پوست فروش تازه از این کار فارغ شده بود که قزاقان روسی شتابان وارد دکان می شوند و فریاد زنان می پرسند : او کجاست ؟ ما دیدیم که او آمد تو!!!
قزاقان علیرغم اعتراضهای پوست فروش دکان را برای پیدا کردن فرمانده فرانسوی زیر و رو می کنند . آنها تل پوستین ها را با شمشیرهای تیز خود سیخ می زنند اما او را نمی یابند سپس راه خود را می گیرند و می روند .
فرمانده پس از مدتی صحیح و سالم از زیر پوستینها بیرون می خزد و در همین لحظه سربازان او از راه می رسند .
پوست فروش رو به فرمانده کرده و محجوب از او می پرسد : ببخشید که همچین سوالی از شخص مهمی چون شما می کنم اما می خواهم بدانم که اون زیر با علم به اینکه لحظه ی بعد آخرین لحظات زندگیتان است چه احساس داشتید ؟
فرمانده قامتش را راست کرده و در حالی که سینه اش را جلو میداد خشمگین می غرد : تو به چه حقی جرات میکنی که همچین سوالی از من بپرسی ؟ سرباز این مردک گستاخ را ببرید چشماشو ببندید و اعدامش کنید . من خودم شخصا فرمان آتش را صادر خواهم کرد !!!
محافظان بر پیکر پوست فروش چنگ زده کشان کشان او را با خود می برند و سینه کش دیوار چشمان او را می بندند پوست فروش نمی تواند چیزی ببیند اما صدای ملایم و موجدار لباسهایش را در جریان باد سرد می شنود و برخورد ملایم باد سرد بر لباسهایش خنک شدن گونه هایش و لرزش غیر قابل کنترل پاهایش را احساس می کند ...
سپس صدای فرمانده را می شنود که پس از صاف کردن گلویش به آرامی میگوید :
آماده ............. هدف ......
در این لحظه پوست فروش با علم به این که تا چند لحظه ی دیگر همین چند احساس را نیز از دست خواهد داد ؛ احساسی غیر قابل وصف سر تا سر وجودش را در بر می گیرد و قطرات اشک از گونه هایش فرو می غلتد پس از سکوتی طولانی پوست فروش صدای گامهای را میشنود که به او نزدیک میشوند ...
سپس نوار دور چشمان پوست فروش را بر می دارند . پوست فروش که در اثر تابش ناگهانی نور خورشید هنوز نیمه کور بود در مقابل خود فرمانده فرانسوی را می بیند که با چشمانی نافذ و معنی دار چشمانی که انگار بر ذره ذره وجودش اشراف دارد به او می نگرد...
آنگاه به سخن آمده و به نرمی می گوید : حالا فهمیدی که چه احساسی داشتم ؟!
پی نوشت : دوستی میگفت این داستان واقعی و آن فرمانده ناپلئون بوده اما بنده چون اطمینان نداشتم داستان رو به این صورت براتون نقل کردم.
بهترین راه پیش بینی آینده ، ساختن آن است . برایان تریسی>/>
/span>بند چهارم
بار خدایا از تو آمرزش می طلبم از هر گناهی که بنده ای از بندگانت را با فریبکاری به سوی آن کشاندم
و با نقشه و خدعه او را فریب دادم ،
آنگاه گناهی را که نمی شناخت به او یاد دادم و جلو دید او را از آنچه می دانست گرفتم ،
و می دانم که فردای قیامت باید با وزد و بال گناه دیگران علاوه بر گناه خود با تو ملاقات کنم
پس بر محمد و آلش درود فرست و آن گناهان را بر من بیامرز
ای بهترین آمرزندگان
امروزه، اکثر بچهها قبل از رفتن به مدرسه اصلاً صبحانه نمیخورند، در عوض در زنگهای تفریح از انواع شکلات، کاکائو، چیپس و بیسکویت استفاده میکنند. در هنگام برگشت به خانه هم با آلوچه و لواشک، اشتهای خود را کور میکنند و جایی برای ناهار باقی نمیگذارند. به جای یک عصرانهی مغذی به خوردن شیرینیجات میپردازند و کمتر از میوه، شیر و لبنیات و انواع سبزیهای خام استفاده میکنند.
بعضی از بچهها به دلیل بوی شیر، آن را دوست ندارند و اصلاً از این نوشیدنی استفاده نمیکنند در حالی که میتوان به جای شیر، شیر موز، شیر کاکائو ( با کاکائوی کم ) و شیر هویج را به کودک داد. با این کار یک عادت بد به یک عادت خوب تبدیل میشود همچنین میتوان با استفاده از ذرت بو داده ( پاپ کورن ) و انواع کیکهای خانگی در کنار شیر یک عصرانهی کامل برای بچهها تهیه کرد.
مصرف فرآوردههای لبنی نظیر شیر و ماست در دوران کودکی به دلیل پروتئین و کلسیم فراوانی که دارند، نه تنها مانع از بروز پوکی استخوان در سنین سالمندی میشود بلکه میزان قد را نیز افزایش میدهد، زیرا در صورتی که فرد استعداد بلندی قد را از نظر ژنتیکی نیز داشته باشد، عواملی چون عدم تأمین ریز مغذیها و سیری زودرس ناشی از مصرف تنقلات مصنوعی در کوتاه قدی بسیار موثر است. با وجودی که روز به روز از شیوع بیماریهای عفونی کم میشود ولی بر شمار مبتلایان به بیماریهایی افزوده میشود که با نحوهی زندگی خصوصاً عادات روزانهی ما ارتباط دارند.
مصرف موز با شیر کم چرب، چاق نمیکند
یک متخصص متابولیسم انرژی و پروتئین تاکید کرد: برخی از افراد گمان میکنند مصرف موز با شیر موجب بروز چاقی میشود اما باید گفت موز میوهای است که چربی بسیار ناچیزی داشته و ضمن انرژی زایی خوبی که دارد موجب بروز چاقی در فرد نمیشود چون که کالری تولیدی ناشی از مصرف این میوه، در اثر فعالیت بدنی در مدت زمان کوتاهی سوخته و تبدیل به انرژی مصرفی میشود.
دکتر عزیز الله کمال زاده گفت: مصرف شیر با آب میوه های طبیعی و یا بعضی از انواع میوهها مثل موز و یا همراه با عسل و خرما تأثیری در کاهش جذب کلسیم شیر ندارد اما افراد باید توجه داشته باشند، شیرموزهایی که تنها با افزودن شکر و اسانس تهیه شده باشند نه تنها مفید نیستند بلکه مضر بوده و موجب بروز عوارضی مثل چاقی و دیابت میشوند.
نباید عسل همراه موم را به شیر داغ یا چای اضافه کرد زیرا موم عسل به دلیل این که جذب نمیشود، میتواند جذب ریزمغذیهای شیر به خصوص کلسیم را کاهش دهد
برخی از افراد گمان میکنند مصرف موز با شیر موجب بروز چاقی میشود اما باید گفت موز میوهای است که چربی بسیار ناچیزی داشته و یک موز با اندازه متوسط، حدود 100 کالری انرژی دارد و کربوهیدرات آن در حدود 22 تا 25 گرم است که از نوع مناسبی است و کالری تولیدی ناشی از مصرف این میوه، در اثر فعالیت بدنی و تحرک معمول، در مدت زمان کوتاهی سوخته و تبدیل به انرژی مصرفی میشود و باید گفت موز میوهای است که ضمن انرژیزایی خوبی که دارد موجب بروز چاقی در فرد نمیشود.
این متخصص متابولیسم انرژی و پروتئین خاطر نشان کرد: از طرفی یک موز با اندازه متوسط، حدود 2 گرم پروتئین همراه با ترکیب مناسب اسید آمینه و حدود 3 گرم فیبر دارد و تقریباً عاری از چربی، سدیم و بدون کلسترول است. به علاوه موز منبع خوبی از ویتامینهای C، A، ویتامینهای گروه B، پتاسیم، کلسیم و منیزیم است، پتاسیم موجب تسهیل رشد ماهیچهای و هم چنین سوخت و مصرف انرژی میشود.
کمالزاده یادآور شد: شیر کم چرب و موز هر دو دارای اندیس شاخص گلیسمیک نسبتاً پایینی هستند و موجب افزایش قند خون نمیشوند و لذا اگر موز با شیر کم چرب مصرف شود با توجه به ترکیب مناسب آنها، از نظر سلامتی برای افراد مفید است.
برای آنهایی که بو و طعم شیر را دوست ندارند
توصیه میکنیم شیر را با آبمیوههای مختلف یا پوره میوههای فصل، مثلاً به صورت شیر با سیب، شیر موز و یا شیر هویج میل کنند که این، هم عدم توانایی لاکتوز را تعدیل میکند؛ هم خوردن آن را راحتتر میکند.
اگر کسی از بوی شیر بدش میآید، میتواند از میوههای تازه و آبگیری آنها، آب میوه سالمی تهیه کند و با تلفیق آنها با شیر جوشیده و خنک، نوشیدنی ارزشمندی را فراهم کند؛ چرا که میوهها هم ارزش تغذیهای بسیاری دارند اما افزودن یک قاشق مرباخوری کاکائو تحمل بعضی از افراد را به لاکتوز شیر افزایش میدهد.
در ضمن، گاهی با تبدیل شیر به شیربرنج، میتوان عدم تحمل شیر ناشتا را تعدیل کرد.
آیا اضافه کردن مواد فوق به شیر در خواص آن خللی وارد نمیکند؟
خیر، به هیچ وجه! برای این که رژیم غذایی شما تنوع و تعادل داشته باشد و بدنتان نیازهای خودش را برطرف کند، باید از تمام گروههای غذایی استفاده کنید.
پروتئین مورد نیاز شما به دو صورت تأمین میشود: منابع حیوانی و گیاهی و البته ارزش بیولوژیکی اینها با مقایسهی نسبت اسیدهای آمینه که پروتئین را تشکیل میدهند، مشخص میشود. اگر بخواهیم ارزش پروتئینی بالاتر برود، بهتر است نوع حیوانی را با گیاهی تلفیق کنیم؛ مثالی از این موضوع، مصرف شیر با غلات و شیر با حبوبات و انواع مغزها مثل شیر پسته و شیر بادام است که همدیگر را تکمیل کرده و ارزش بیولوژیکی آنها را میافزاید.
مخلوطهای شیر یا بورانی با ماست، نه تنها ارزش پروتئینی آن را کم نمیکند، بلکه عاملی برای افزایش ارزش بیولوژیکی است.
شیر داغ را با عسل بخوریم؟
دکتر خدیجه رحمانی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی و عضو هیأت علمی انستیتو تحقیقات تغذیه کشور و دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درباره این سؤال که آیا مصرف شیر داغ و عسل به صورت همزمان باعث آزاد شدن ترکیبات سمی و سرطان زا میشود چنین پاسخ میدهند:
باید گفت تاکنون هیچ اثر سویی در زمینه مصرف عسل همراه شیر داغ دیده نشده و به اثبات نرسیده است بلکه کاملاً برعکس، مصرف این دو با هم آثار مثبتی بر سلامت ما دارند. به طور مثال، مصرف شیر با یک قاشق عسل میتواند باعث خواب بهتر شود.
مصرف شیر با آب میوههای طبیعی و یا بعضی از انواع میوهها مثل موز و یا همراه با عسل و خرما تأثیری در کاهش جذب کلسیم شیر ندارد اما افراد باید توجه داشته باشند، شیرموزهایی که تنها با افزودن شکر و اسانس تهیه شده باشند نه تنها مفید نیستند بلکه مضر بوده و موجب بروز عوارضی مثل چاقی و دیابت میشوند
جالب است بدانید که خواص ضد میکروبی شیر و عسل نیز بر اثر ترکیب آنها با هم افزایش مییابد و مصرف این ترکیب برای کسانی که در معرض عفونت قرار دارند، مفید است. ارزش تغذیهای شیر نیز با افزودن عسل به آن افزایش مییابد و برای کسانی که سوءتغذیه دارند، مصرف این نوشیدنی بسیار موثر خواهد بود.
البته با وجود خواص فراوان و نکات مثبتی که این شیرینکننده در مقایسه با قند و شکر دارد، توصیه میشود که در مصرفش زیادهروی نشود زیرا در این صورت نیز میتواند زمینههای چاقی و اضافه وزن را به بار آورد یعنی اگر عادت به خوردن مخلوط شیر و عسل در پایان روز دارید آن را حساب شده و در جهت تکمیل انرژی مورد نیاز روزانهتان مصرف کنید.
تنها مشکلی که وجود دارد این است که نباید عسل همراه موم را به شیر داغ یا چای اضافه کرد زیرا موم عسل به دلیل این که جذب نمیشود، میتواند جذب ریزمغذیهای شیر به خصوص کلسیم را کاهش دهد و این موضوع برخلاف هدف شما از خوردن شیر است.
در ضمن، نکته دیگر این که بهتر است قبل از یک سالگی به کودکان عسل ندهید زیرا احتمال بروز حساسیت در کودکان را افزایش میدهد.
شیر با خرما
مصرف یک تا دو لیوان شیر با یک تا دو عدد خرما در روز به شرطی که رژیم متعادلی داشته باشید نه تنها چاق کننده نیست بلکه مفید هم هست. شیر، کلسیم بدن شما را تأمین میکند و خرما حاوی آهن- پتاسیم- منیزیم ( برای عمل ماهیچههای ارادی لازم است )- گوگرد- مس- کلسیم و فسفر ( برای ساخت عضله و بافتهای عصبی لازم است ) را تأمین میکند.
ویتامینهای موجود در خرما شامل: ویتامین های B1 ،B2 ، A، بیوتین، اسید فولیک و ویتامینC است.
اما باید بدانید که مصرف زیاد هر ماده غذایی حتی شیر میتواند چاق کننده باشد برای لاغر شدن باید کالری کمتری از غذاها دریافت کنید.
بر خود نهیب میزنم: تو چه چیزی در هزار توی قلبت پنهان کردهاى؟
تو که به شیوه ابراهیم تمسک میجویی، امروز قربانىات بر آستان ربوبیت چیست؛ مال، مقام، فرزند؟
بنگر و با خودت محاسبه کن چه چیز دستان تو را به این دنیا بند زده است و تو را اینگونه لنگان و پای بسته واگذارده!
عید قربان، پیام آور ایثار و فداکاری، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار توانا، عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار عید نزدیک شدن دلهایی که به قرب الهی رسیده اند و روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم بر همگان مبارک باد.
ما گاهی اوقات علیرغم حس و نیت خود، با رفتارمان همسرمان را دلسرد میکنیم. چهار روش دلسرد کردن وجود دارد:/span>
1- سلطهگری زیرکانه
گاهی اوقات احساس میکنیم روش ما، بهترین روش و تنها راه موفقیت و تنها راه رسیدن به هدف است، در نتیجه برای آنکه کارها درست انجام شود، تصدی کارها را به عهده گرفته و پیشرفت همسرمان را نادیده میگیریم. در این حالت ، علیرغم این که حسن نیت داریم، عملاً زیرکانه سلطهگری میکنیم. این سلطهگری، همسر ما را دلسرد کرده و در او احساس طرد شدن ایجاد می کند.
2- ترساندن
وقتی انتظارات شما از همسرتان انتها ندارد، او نتیجه میگیرد که هر چقدر موفق شود هم نمیتواند به ملاکهای شما برسد. ترساندن مثل سلطه گری زیرکانه، احساس طرد شدن و دلسردی را در همسرتان دامن میزند. این روش گاهی اوقات موجب افسردگی و حتی طلاق میشود.
3- تصدیق نکردن پیشرفت
تصدیق نکردن پیشرفت یکدیگر، صورت دیگری از دلسردی زیرکانه است. سکوت باعث میشود همسرتان بازخورد لازم برای ادامه دادن تلاشهایش را نگیرد. این عمل نیز، در طرف مقابل احساس طرد شدگی ایجاد میکند.
4- حساسیت بیش از حد
اگر پیرو این فرض غلط باشید که «من وقتی کسی میشوم که از دیگران بیشتر باشم» هرگاه برتری خیالی شما به خطر بیفتد، دست به حمله میزنید. برای مثال، اگر همسرتان از سر و وضع و لباس مرد یا زن دیگری تعریف کند، از دستپخت او تعریف کند یا محبت و راحتی زن یا مرد دیگری را بستاید، اظهارات او را حمل بر تحقیر خودتان خواهید کرد و عصبانی میشوید. و بالاخره این حساسیت بیش از حد بر مشارکت و خطر پذیری در زندگی زناشویی تأثیر میگذارد. چنین زن و شوهرهایی، حرف یکدیگر را طور دیگری میشنوند و محتاط میشوند.
خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبهنفس شما را بالا میبرند اما باز هم باعث میشوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمیکردید و با انجام آنها اعتمادی عمیقتر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد میکنید.
چه چیزی درمورد خودتان هست که دوست دارید بهتر شود؟
بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به نفسمان پیشرفت کند.
خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره میکنیم.
سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدامیک برای شما موثرتر است.
بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است.
این خودتان هستید که تصمیم میگیرید اعتمادبهنفستان رشد کند یا پایین بیاید.
خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبهنفس شما را بالا میبرند اما باز هم باعث میشوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمیکردید و با انجام آنها اعتمادی عمیقتر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد میکنید.
1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟
ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا میکنید، کمی از ترستان از بین میرود و میفهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور میکردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف میکنید و همچنین متوجه میشوید که هر اتفاقی که بیفتد میتوانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید.
2. موسیقی نشاط بخش گوش دهید.
قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبهنفستان را کمی سست کند، میتوانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید.
3. یک چیز جدید امتحان کنید.
وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون میگذارید و چیزی را امتحان میکنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش میکنید بلکه محدودههای خود و اعتمادتان به تواناییهای خود را گسترش میدهید. با امتحان کردن یک چیز تازه میتوانید از ترسهایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیتهای کمتر داشته باشید.
4. برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.
این یکی از مهمترین و موثرترین راههای ایجاد اعتمادبهنفس دائم است. وقتی تصمیم میگیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمیکشید و آن را پیش میبرید، خودتان به خودتان ثابت میکنید و اینجاست که اعتمادبهنفستان بالا میرود.
5. از مدیتیشن استفاده کنید.
مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.
6. ورزش کنید.
این مورد اثری عمیق بر اعتمادبهنفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا میبرد و موادشیمیایی مختلفی تولید میکند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبتتری به شما میدهد.
به نظر میرسد ورزش به طور اتوماتیکوار اعتمادبهنفس افراد را بالا میبرد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر میدهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما میدهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبهنفس است.
7. با یک ترس روبهرو شوید.
این مورد اصلاً آسان نیست. اما پاداش خیلی خوبی به همراه دارد. اگر با یک ترس روبهرو شوید، اعتمادبهنفستان 10 قدم بالاتر میرود. و هربار که با یک ترس روبهرو میشوید آرام آرام متوجه میشوید که ضرب المثل قدیمی "از هیچ چیز به اندازه ترس نباید ترسید" فقط یک کلیشه توخالی است.
8. چیزی نو خلق کنید.
همه انسانها خلاق هستند. اما پس کودکی و نوجوانی این مسئله گاهی فراموش میشود. کشف دوباره خلاقیتهایتان راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبهنفستان است. خلق یک چیز جدید راهی عالی است اما همیشه هم آسان نیست. اما وقتی کارتان تمام شد نه تنها احساسی عالی نسبت به خودتان پیدا میکنید، بلکه بعضی اوقات قسمتهای جدیدی از خودتان که قبلاً میشناختید را دوباره کشف میکنید.
خلاق بودن راهی عالی برای شناختن خودتان و تواناییهای پنهانتان است.
9. تا زمانیکه اعتمادبهنفس پیدا نکردهاید وانمود کنید که دارید.
یک راه برای بیرون آمدن از محدودیتهایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ میگویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمیکنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و تواناییهایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود میبینید که احساس اعتمادبهنفس میکنید، اعتمادبهنفس واقعی.
10. از محیطتان استفاده کنید.
یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید تغییر دهید. اگر میخواهید اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید، زندگینامههای افراد بااعتمادبهنفس را مطالعه کنید، موسیقی که گوش میدهید را از موسیقی های افسردهکننده به انرژیبخش تغییر دهید و سعی کنید با کسانی رفتوآمد کنید که اعتمادبهنفس بالایی دارند.
11. از قوه تخیلتان استفاده کنید.
ذهن شما ابزاری بسیار قدرتمند است. وقتی یاد بگیرید چطور از تخیلتان به طریقی مثبت استفاده کنید، میتوانید با کمک آن اعتمادبهنفستان را بالا ببرید. یک راه برای آن تجسمسازی است.
تصور کنید که جلسهای مهم پیش رو دارید. پیش خود تجسم کنید که چقدر همه چیز خوب پیش میرود—همه چیز را بشنوید و ببینید—و چقدر حس خوبی در آن جلسه دارید. خودتان را در حال لبخند زدن تجسم کنید که اوقات خوشی را میگذرانید. نتیجه مثبت و عالی جلسه را در ذهنتان مجسم کنید. بعد تجسم کنید که جلسه با نتیجه دلخواه شما به پایان رسیده است. این روش واقعاً موثر است و قبل از پا نهادن به جلسه روحیهای عالی به شما میدهد.
اگر برای اینکه خودتان را بااعتمادبهنفس تجسم کنید مشکل دارید، میتوانید کس دیگری را تقلید کنید. یک فرد بااعتمادبهنفس کنار خودتان پیدا کنید—مثلاً یک ورزشکار، هنرپیشه یا حتی یک از آشنایان—و از او تقلید کنید. ببینید چطور راه میرود، حرف میزند و حرکت میکند. بعد رفتارهای او را در تجسمسازیتان تقلید کنید.
12. از بدنتان استفاده کنید.
اگر پایتان را مدام عصبی تکان دهید، کمکم احساس اضطراب و نگرانی خواهید کرد. اگر ارامتر راه بروید، کمکم ریلکستر خواهید شد. برای اینکه اعتمادبهنفس بیشتری احساس کنید، از بدنتان استفاده کنید. به طریقی مطمئنتر راه بروید، بنشینید و بلند شوید. اگر نمیدانید چه باید بکنید از نکته بالا کمک بگیرید. از افراد دوروبرتان که اعتمادبهنفس خوبی دارند تقلید کنید.
13. ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید.
این یک عادت شایع است که قبل از اینکه بخواهید کار مهمی انجام دهید، شکستهای قبلی و تجربیات بد سابق همه ذهنتان را پر میکنند. این عادت را از بین ببرید و سعی کنید برای یک تا دو دقیقه هم که شده همیشه ذهنتان را از خاطرات مثبت، دستاوردهای مهم و تجربیات خوبتان پر کنید. ما معمولاً این کارهای مثبت را فراموش میکنیم و روی خاطرات بد و منفی تمرکز میکنیم. اما همه چیز به خودتان بستگی دارد.
و محصول انتخابتان عاملی است که سطح اعتمادبهنفستان را تعیین میکند.
14. به آینده فکر کنید.
یک راه عالی برای پیش رو قرار دادن همه چیز و تعیین اینکه اتفاقات روز چطور بر اعتمادبهنفس شما تاثیر بگذارد این است که نگاهی به آینده بیندازید. از خودتان بپرسید: آیا این مسئله در 5 سال آینده مسئله مهمی خواهد بود و یاد من خواهد ماند؟ این باعث میشود فقط درگیر اتفاقی که افتاده است نشوید. و معمولاً هم پاسخ به این سوال منفی است. با استفاده از این سوال، کنار آمدن با مشکلات روزمره آسانتر خواهد شد و میفهمید که بیشتر اتفاقات اتفاقاتی آنقدر کوچک هستند که نجای نگرانی ندارند.
15. درک کنید که گذشته مساوی حال نیست.
هر اتفاقی که سال پیش، ماه پیش یا حتی دیروز افتاده به معنی فردا، ماه آینده یا سال آینده نیست. شما آیندهتان را در زمان حال میسازید و میتوانید با خودتان تصمیم بگیرید که چقدر اجازه دهید اتفاقات گذشته بر آینده شما تاثیر بگذارند.
حتی اگر طی 10 سال گذشته اعتمادبهنفس خیلی پایینی داشتهاید، به این معنی نیست که قرار است همانطور بمانید. میتوانید تصمیم بگیرید که زندگی و آیندهتن را تغییر دهید. میتوانید افکار و خاطرات مربوط به گذشته را دور بریزید و به چیزهای جدیدی فکر کنید.
16. با خودتان مهربان باشید.
ممکن است با خودتان بدرفتاری کنید. درک کنید که هیچ نیازی به این کار نیست. حتی اگر تا امروز هم اینطور رفتار میکردهاید دیگر وقتش رسیده است که دست از آن بردارید. درعوض با خودتان مهربان باشید. هیچ اشکالی ندارد. بدرفتاری با خودتان هیچ دلیلی ندارد مگراینکه بخواهید خودتان را ناراحت کنید و دشمنانتان را شاد.
یک بخش مهم است مهربان بودن با خودتان این است که نقاط قوتتان را میفهمید و آنها را رشد میدهید.
این کار نه تنها به بهتر شدن مهارتهایتان کمک میکند بلکه اعتمادبهنفستان را هم بالا میبرد. یک بخش کوچکتر اما مهم دیگر این است که تحسینهای دیگران را بپذیرید. تشکر کردن برای تحسین و تمجید دیگران هیچ اشکالی ندارد. و بعد از هر تحسین حس خوبی به خودتان پیدا کنید.
17. یاد بگیرید که ذهنتان چطور کار میکند.
آدمها با هم فرق دارند اما مسئله مهمتر این است که نحوه کارکرد ذهن آنها شباهتهای زیادی با هم دارد.
چیزی که برای بقیه خوب عمل کرده ممکن است برای شما هم موثر باشد. وقتی با عملکرد ذهنتان بیشتر آشنا شوید میفهمید که در موقعیتهای مختلف چه واکنشی خواهد داشت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید اعتمادبهنفستان بالاتر خواهد رفت.
18. مهارتهای اجتماعیتان را تقویت کنید.
روابط یکی از مهمترین قسمتهای زندگی ماست و تقویت مهارتهای اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه میگیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارتهای اجتماعیتان اعتمادبهنفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.
19. به جای اینکه به درون توجه کنید، به بیرون توجه کنید.
وقتی با دیگران رابطه برقرار میکنید و گاهیاوقات وقتی تنها هستید، بد نیست که توجه ذهنتان را به بیرون دهید تا به درون. مشکل توجه به درون این است که در بسیاری از موقعیتها باعث میشود به ظاهرتان، اینکه چه گفتهاید و دیگران چه گفتهاند فکر کنید. تمرکز به بیرون درکنار اینکه به بالا بردن اعتمادبهنفستان کمک میکند، راهی عالی برای تقویت مهارتهای مردمی و اجتماعیتان هم هست.
20. اطرافیانتان را از افراد مثبتاندیش انتخاب کنید.
افرادیکه با آنها نشست و برخاست میکنید میتوانند موجب شادی یا ناراحتی شما شوند. ازآنجا که ما زمان زیادی را با مردم سپری میکنیم، خیلی مهم است که کنار افراد مثبت—یا حداقل به طرزی منطقی خنثی-- باشیم. بودن یک یا دو نفر منفیباف میتواند تاثیر شگرفی بر شما بگذارد و روز به روز روحیهتان را خرابتر کند.
21. اطلاعات، تاثیرات و احساسات مثبت جذب کنید.
بیشتر اخبار و حوادث جامعه تصویری منفی از دنیا و خودتان به شما میدهد. اطلاعاتی که دوروبرتان است هم درست مثل افراد دوروبرتان میتوانند تاثیر شگرفی بر شما داشته باشند. خودتان انتخاب کنید که دوست داری چه ببینید، بشنوید و بخوانید. فقط چیزهایی را انتخاب کنید که برایتان فایدهبخش باشند.
22. مثبت بیندیشید.
اینکه سعی کنید دنیا و زندگیتان را از دریچهای مثبت نگاه کنید کمی سخت است و زمان میبرد. مخصوصاً اگر سالهای زیادی را با تفکر منفی زندگی کرده باشید.
23. خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران.
این درد نالازم زیادی را از زندگیتان بیرون میکند. مسئله اینحاست که اگر از یک نفر بگذرید، کس دیگری را میبینید که از شما موفقتر باشد. و حس برنده بودن موقتیتان دوباره به احساس ترس و اضطراب تبدیل خواهد شد. پس سعی کنید فقط روی خودتان تمرکز کنید، نه آدمهای دور و برتان و مهم نباشد که دیگران تا چه اندازه موفق هستند. خودتان را با خودتان مقایسه کنید. پیشرفت کنید و رشد خودتان را بررسی کنید و خواهید دید که شادتر، موفقتر و بااعتمادبهنفستر زندگی خواهید کرد.
24. شکست را دوباره تعریف کنید.
اینکه چطور به شکست نگاه کنید تعیین میکند که قبل یا بعد از هر شکست چه اندازه اعتمادبهنفستان پایین بیاید. تعریفی از شکست که با آن بزرگ شدهایم ممکن است بهترین معنای آن نباشد. اگر به موفقترین آدمها نگاهی بیندازید خیلی زود متوجه میشوید که واکنش متفاوتی به شکست دارند که با واکنش آدمهای عادی فرق میکند.
آنها شکست یا طردشدگی را آنقدرها جدی نمیگیرند. آنها میدانند که اگر شکست بخورند آخر زندگی نیست. برعکس سعی میکنند وقتی به هر شکست نگاه میکنند قسمتهای خوب آن را ببینند: اینکه طور میتوانند از آن درس بگیرند تا برای دفعه بعدی بهتر شوند.
آنها میدانند که اگر اولین تلاش کاریشان با شکست مواجه شود برای مدتی احساس خیلی بدی دارد اما در طولانیمدت هیچ اشکالی متوجه آنها نیست. آنها از آن درس میگیرند و دوباره امتحان میکنند. اگر کسی آنها را طرد کند آیا دست برمیدارند؟ مطمئناً نه. آنها میدانند که هفته بعد یا هفته بعد از آن ممکن است کس دیگری را پیدا کنند که باز برای آنها جذاب باشد.
آنها میدانند که آدمهای خوب زیادی هستند. فرصتهای شغلی خوب زیادی وجود دارد. اما این را هم یاد گرفتهاند که برای موفق شدن در هر چیزی باید حداقل 5، 10 یا 20 مرتبه شکست بخورید.
شما روی مهارتهایتان کار کردهاید تا آنها را تقویت کنید. به شکست یا طردشدن بعنوان چیزی منفی که اگر اتفاق بیفتد زندگیتان تمام خواهد شد نگاه نکنید. شکست را دوباره در ذهنتان تعریف کنید و تاثیر احساسی منفی آن را کمتر کنید. به شکست بعنوان بازخورد روی نقطهای از شما که نیاز به تقویت شدن دارد نگاه کنید. به توصیهای که شکست برایتان دارد گوش دهید و مطمئن باشید که پیشرفت میکنید. و با تعریف کرن دوباره شکست برای خودتان دیگر سطح اعتمادبهنفستان هربار که شکست میخورید افت نمیکند.
۱- برای او پیام های محبت آمیز بفرستید. به تلفن همراه او پیامی صمیمانه بفرستید. مطمئن باشید که این کار هم شیرین و هم جالب است.
۲- یکی از کارهای مشکل او را انجام دهید. یکی از کارهای روزمره که او رغبتی به انجام آن ندارد، مانند چیدن علف های هرز، را انتخاب و برای او انجام دهید و لحظه ای را که او از انجام گرفتن آن توسط شما احساس راحتی می کند، نظاره گر باشید.
۳- با هم یک کار سرگرم کننده انجام دهید. یک سرگرمی مانند حل جدول، تکمیل پروژه ای برای بهتر کردن محیط خانه، یا فروش اجناس غیرقابل مصرف منزل که می تواند شما را به هم نزدیک کند را انتخاب و در انجام آن با یکدیگر مشارکت کنید.
۴- با هم بازی کنید. با انجام بازی هایی نظیر شطرنج، لحظات خوبی را ایجاد کنید. فقط به یاد داشته باشید که اگر شما را شکست داد، با او درگیر نشده و تنها لبخند بزنید.
۵- حس قدردانی خود را ابراز کنید. وقتی همسرتان سخت کار می کند یا برایتان کاری انجام می دهد، بگذارید بداند که شما قدردان زحمات او هستید.
۶- خانه را تبدیل به پناهگاهی برای او کنید. خانه را محل امنی برای همسرتان کنید تا بتواند از استرس های زندگی رهایی یابد. تمام تلاش خود را برای ساختن محیطی مطلوب در خانه، بنمایید.
۷- به کارهای عجیب و غریب او بخندید. اجازه ندهید کارهای کوچکی که همسرتان انجام می دهد، اعصاب شما را درهم بریزد. اگر درباره آن بیندیشید، ممکن است برخی از آنها شما را بیشتر به همسرتان جذب کند. اگر او این کارها را انجام داده فقط می خواسته که تکراری عمل نکند.
۸- برای او دعا کنید. از خداوند بخواهید که در درست انجام دادن همه کارها، او را یاری کند. همچنین گاهی اجازه دهید همسرتان این دعا را بشنود. این کار سبب می شود تا او دریابد که وقتی او قادر به انجام کاری نیست، شما از شخصی توانا برایش درخواست کمک می کنید.
۹- قبل از دور انداختن چیزی هماهنگ کنید. اگر همسرتان وسایلی دارد که به نظر شما غیرقابل استفاده است، پیش از آن که مطمئن نشده اید که به آن احتیاجی ندارد، آن را دور نیندازید.
۱۰- قبل از نظافت هماهنگ کنید. پیش از جابه جایی یا مرتب کردن وسایل روی میز کار همسرتان، از او اجازه بگیرید. شاید او وسایلی را طوری قرار داده که دسترسی به آنها برایش راحت تر است و ممکن است در صورت جابه جا کردن آنها، برای او بی نظمی به وجود آید.
۱۱- با هم به پیاده روی یا گردش بروید. بگذارید طبیعت خلق و خوی شما را برای دوست داشتن تنظیم کند. صحبت کنید، گوش دهید.
۱۲- انتظار نداشته باشید آنچه را در ذهنتان می گذرد را بخواند. اگر موضوعی هست که می خواهید همسرتان بداند، به او بگویید، از او انتظار نداشته باشید که از افکار و احتیاجاتتان باخبر باشد.
۱۳- با هم بخندید. دوران بزرگسالی خود را برای لحظاتی فراموش کنید و با هم کارهای بچه گانه و شادی آور انجام دهید. همچنین، اگر کار اشتباهی انجام شد، سعی کنید با شوخی و خنده از آن بگذرید. این کار سبب کاهش استرس در آن شرایط خواهد شد.
۱۴- از جاسوسی کردن بپرهیزید. از مخفیانه زیر نظر گرفتن و بررسی همسرتان دوری کنید. اگر می خواهید چیزی را بدانید، بدون رودربایستی از او سؤال کنید.
۱۵- کارت پستال های عاشقانه به او بدهید. منتظر یک مناسبت خاص نباشید تا به او هدیه ای بدهید. عاشقانه ترین کارتی که می توانید را پیدا کنید و در ماشین او بگذارید. فراموش نکنید که پیام عاشقانه خود را هم در آن بنویسید.
۱۶- خوراکی های مورد علاقه او را تهیه کنید. شکلات یا هر خوراکی دیگری که او دوست دارد را بخرید و در کنار ظرف غذای او با یک جمله زیبا بسته بندی کنید.
۱۷- درباره آینده گفت وگو کنید. آینده خیلی هم از آنچه که به نظر می رسد دور نیست. درباره جاهایی که دوست دارید وقتی ۵۰ سال از ازدواجتان گذشت بروید، با هم حرف بزنید و سعی کنید تا آن رویاها به واقعیت تبدیل شوند.
۱۸- شک و تردیدها را روشن کنید. اگر همسرتان گفتار یا رفتاری مشکوک داشت، زود نتیجه گیری نکنید. به او فرصت دهید تا پیش از آن که شما قضاوت کنید، آن را توضیح دهد.
۱۹- بگذارید او مرد خانه باشد. اگر چه این مسئله هر روز کمتر در نظر گرفته می شود، اما هنوز هم مفید است. اما این بدان معنا نیست که چون فقط همسرتان خانه را اداره می کند و چرخ زندگی را می چرخاند، شما نباید حق انتخاب داشته باشید. این یعنی او رئیس تیم است.
۲۰- بگویید “معذرت می خواهم “. اگر چه شرایطی وجود دارد که ممکن است شما نخواهید بپذیرید که اشتباه می کنید. شاید حرف آزاردهنده ای گفته باشید یا کار بی اهمیتی انجام داده باشید. هیچ گاه برای اظهار تأسف و عذرخواهی از همسرتان غرور نداشته باشید.
۲۱- به قول های خود عمل کنید. اگر به همسرتان قول انجام کاری را داده اید، باید تا پایان آن را دنبال کنید.
۲۲- گذشته ها، گذشته! چنانچه همسرتان با رفتار یا گفتارش باعث آزردگی شما شده است، او را ببخشید. هرگاه اختلافی به وجود آمد، گذشته ها را به رخ او نکشید، به خصوص اگر اظهار پشیمانی کرده بود.
۲۳- صادق باشید. چیزی را از همسرتان مخفی نکنید. روراست و شفاف باشید. این مورد به درستکاری بیشتر شما کمک خواهد کرد.
۲۴- در برابر دوستانش به او افتخار کنید. مردها به طور ذاتی روی بالا بردن خود حساب می کنند. گاهی اوقات به منظور دلگرمی دادن به او بگذارید تعریف های شما را در مورد رفتارها و کردارهای خوبش بشنود.
۲۵- ماشینش را به کارواش ببرید. او را با شستن و تمیز کردن ماشینش غافلگیر کنید. اگر نمی توانید خودتان کار را برعهده بگیرید، آن را به یک متخصص بسپارید.
۲۶- عکس او را در صفحه کامپیوتر قرار دهید. با قرار دادن عکس او بر پس زمینه کامپیوتر خود، اجازه دهید او بداند که هنوز هم مردی خوش تیپ است.
۲۷- با هم عبادت کنید. زوجی که با هم نماز می خوانند، با یکدیگر می مانند. اینها لحظاتی لطیف و خاص هستند که بین هر دو شما به یک میزان تقسیم شده و به یک اندازه اهمیت دارد.
۲۸- غذایتان را زیر نور شمع بخورید. غذای مورد علاقه او را بپزید و شمعها را روشن کنید. زمانی را به تمرکز و توجه به یکدیگر و نگاه کردن در چشمان هم اختصاص دهید.
۲۹- در مقابل دیگران با او مخالفت نکنید. این کار سبب شرمنده شدن او خواهد شد و باعث می شود تا احترام دیگران نسبت به او از بین برود. درنظر داشتن این نکته به خصوص اگر دارای فرزند هستید، بسیار اهمیت دارد.
۳۰- در برابر دیگران او را مورد انتقاد قرار ندهید. اگر حس می کنید همسرتان نیاز به کمی انتقاد سازنده دارد، به هیچ وجه آن را مطرح نکنید مگر خصوصی و با لحنی دوستانه مورد انتقاد قرار گرفتن در جمع، سبب پایین آمدن عزت نفس و جریحه دار شدن احساسات می گردد.
۳۱- از او حمایت کنید. به دیگران اجازه ندهید به همسرتان بی احترامی کنند. حتی نظریه ای کنایه آمیز می تواند آزار دهنده باشد. از او دفاع کنید. نگذارید شخصی، مهم ترین و با ارزش ترین فرد زندگیتان را به زمین بزند.
۳۲- خودتان را دوست بدارید. خیلی وقتها ما به عنوان یک زن، به خاطر سستی خودمان، جلوی شوهرانمان را می گیریم. یاد بگیرید که آنها را آزاد بگذارید. موضوعاتی که شما را نگران می کنند، اغلب حتی آنها را آزار هم نمی دهند. آنچه آنها را اذیت می کند، زمانی است که ما مانع آنها می شویم. به یاد داشته باشید، گرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، اما وقتی خودتان را دوست نداشته باشید نمی توانید واقعا شخص دیگری را دوست بدارید.
۳۳- هنگام بیماری مراقبش باشید. مردها نازپروردگی را دوست دارند، بخصوص هنگامی که بیمارند. همه چیز را برای او فراهم کنید و سوپ مخصوصی هم برایش بپزید.
۳۴- در چشمان او بنگرید. زمانی که همسرتان با شما صحبت می کند، مستقیم به چشمان او نگاه کنید. نه تنها این کار نشانگر این است که شما به آنچه او می گوید علاقه مندید، بلکه چیزی در نگاه کردن در چشمان او وجود دارد که به شما والایی خواهد داد.
۳۵- عکسهای عروسی تان را قاب کنید. پس از این که مدتی از ازدواجتان گذشت، عکسهای عروسی تان را مخفی نکنید. بلکه آنها را در قاب عکس بگذارید. این کار یادآوری خواهد کرد که چگونه در ابتدا عاشق هم شدید و چقدر این عشق افزایش یافته است.
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.
جواب داد:
اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند
و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.
خودتان قضاوت کنید ...
سال ها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می کردند.
یک روز به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جرو بحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند.
یک روز صبح در خانه برادر بزرگ تر به صدا درآمد.
وقتی در را باز کرد، مرد نجـاری را دید. نجـار گفت:
«من چند روزی است که دنبال کار می گردم، فکرکردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمکتان کنم؟» برادر بزرگ تر جواب داد:
«بله، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن، آن همسایه در حقیقت برادر کوچک تر من است. او هفته گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب بین مزرعه ما افتاد. او حتماً این کار را بخاطر کینه ای که از من به دل دارد، انجام داده.»
سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت:
« در انبار مقداری الوار دارم، از تو می خواهم تا بین مزرعه من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.»
نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و اره کردن الوار. برادر بزرگ تر به نجار گفت:
« من برای خرید به شهر می روم، اگر وسیله ای نیاز داری برایت بخرم.»
نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود، جواب داد:«نه، چیزی لازم ندارم.»
هنگام غروب وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد.
حصاری در کارنبود. نجار به جای حصار یک پل روی نهر ساخته بود.
کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت:
«مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟»
در همین لحظه برادر کوچک تر از راه رسید و با دیدن پل فکرکرد که برادرش دستور ساختن آن را داده، از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست.
وقتی برادر بزرگ تر برگشت، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.
کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی مهمان او و برادرش باشد.
نجار گفت:«دوست دارم بمانم ولی پل های زیادی هست که باید آنها را بسازم.»
تا به حال واسه چند نفر پل ساختیم؟!!!
خانمها: برای همسر خود جاذبه داشته باشیدزمانی که رابطه شما با همسرتان قدری پایدارتر میشود، و زندگی مشترکتان را در کنار یکدیگر شروع میکنید با مشاهده ی کارهای رمانتیک از جانب شوهرتان واقعاً هیجان زده میشوید، آیا اینطور نیست؟ ممکن است همسرتان در قبال شما کارهای رمانتیک بسیار زیادی را انجام دهد؛ به عنوان مثال برایتان گل هدیه بیاورد، یک جعبه شکلات برایتان بخرد و در یک شام رویایی برایتان شمع روشن کند. همه ی این عوامل دست به دست هم میدهند تا شما را بیش از پیش دوست داشته باشید. خوب درست است؛ اما چه اتفاقی میافتد زمانیکه همه این سورپرایزها بعد از مدت زمانی نزدیک به یک سال فروکش میکند؟ آقا خسته از سر کار به خانه باز میگردد و فوراً به خواب میرود. اصلاً متوجه نیست که شما هم وجود دارید! اما این مطلب میتواند یک پیام هشدار به شما باشد که بیش از پیش در کارهای شخصی خودتان غوطه ور نشوید. این زمان موقعی است که شما باید با کارهایی که انجام میدهید، جذابیت خود را بیش از پیش افزایش دهید.
1- قدردان خود باشید
صبح وقتی که از خواب بلند میشوید، از اضافه وزن در بدنتان شکایت نکنید. پیش از اینکه فعالیتهای روزانه خود را شروع کنید، روبروی آینه بروید، به خودتان نگاهی بیندازید، و بگویید: "چقدر زیبا و جذابی!"
آنقدر این کلمه را تکرار کنید تا به آرامش و راحتی دست پیدا کنید.
2- از او بخواهید تا برایتان برقصد
خوب شاید نوبت به آن رسیده باشد که شما او را سورپرایز کنید. اتاق نشیمن خود را تبدیل به صحنه رقص کنید، نور را کاهش دهید و یک آهنگ ملایم بگذارید. از همسرتان بخواهید تا با شما برقصد، امکان ندارد او درخواست شما را نپذیرد به خصوص اگر لباس زیبایی بر تن کرده باشید.
3- دکوراسیون اتاق خواب را تغییر دهید
شما میتوانید با تغییراتی کوچکی در اتاق خواب فضای آن را تغییر دهید. به عنوان مثال میتوانید شمعهای معطر روشن کنید و یا از روتختیهای قرمز رنگ استفاده کنید.
4- لباس جذاب بپوشید
یکی از زیباترین لباسهایی را که دارید انتخاب کنید و یک دقیقه قبل از اینکه همسرتان عازم رفتن به محل کارش شود، در مورد رنگ لباس و اینکه در بدنتان چگونه ایستاده، توضیح دهید. من به شما قول میدهم که او به محض تمام شدن کارهایش به سرعت به خانه باز خواهد گشت.
5- بدن خود را معطر نگه دارید
بوی بدن یکی از پر کشش ترین جاذبهها است که میتواند همسرتان را به سوی شما جذب کند. شما باید در تمام مواقع خودتان را تمیز و کاملاً سرحال نگه دارید. فراموش نکنید به طور مرتب دوش بگیرید و از خوشبو کنندهها استفاده کنید. میتوانید از خوشبو کنندههای تند استفاده کنید. این امر بیش از پیش همسرتان را هیجان زده خواهد کرد.
6- او را صمیمانه نوازش کنید و پیامهای خاص برایش بفرستید
باید بپذیریم که آقایان عاشق توجه هستند. این به آن خاطر است که احساس میکنند که یک نوازش صمیمانه که نشات گرفته از احساست باشد به آن معناست که شما دوستشان میدارید. به همین دلیل زمانیکه همسرتان در حال استراحت کردن روی مبل راحتی است، به او نزدیک شوید و دستتان را در موهایش بکشید. همچنین میتوانید او را ماساژ دهید تا بیش از پیش به آرامش برسد.
7- همچنان خود را جذاب نگه دارید
موهایتان را همیشه مرتب نگه دارید و بوی بد دهانتان را نیز از بین برید؛ چراکه این موارد موجب میشوند تا او از شما دور شود. شما باید به خوبی از بدن خود مراقبت کنید و ظاهر خود را در تمام موارد آراسته نگه دارید. اگر همیشه بدون آرایش هستید، بد نیست که هراز چند گاهی با یک آرایش ملایم اما در عین حال جذاب او را غافلگیر کنید.
8- او را به خیال و رویا ببرید
هیچ چیز بدی در مورد اوهام و رویا وجود ندارد. میتوانید خیال پردازی کنید و از او بخواهید تا رویاهای شما را تبدیل به واقعیت کند. اگر او با درخواست شما موافق است، پس دیگر منتظر چه هستید؟
نکته:
تناسب اندام سبب افزایش جاذبه است
این یک حقیقت است که یک بدن متناسب و سالم، جاذبه بسیار بالایی دارد. البته منظور ما این نیست که باید ماهیچههای بزرگی در بدن خود پرورش دهید و خودتان را تبدیل به یک بدنساز کنید. زمانی که تناسب اندام داشته باشید، اعتماد به نفستان افزایش پیدا کرده، بدنتان راست میایستد و زیباتر راه میروید. زمانی که احساس کنید قوی، سالم و جذاب هستید، بهتر راه میروید و مردم هم متوجه این جذابیت و زیبایی شما خواهند شد.
اگر میخواهید که از اندامی جذاب و متناسب برخوردار شوید، باید در برنامه روزانه خود قدری حرکات بدنسازی و نرمشهای ایروبیک را بگنجانید. همچنین باید نگرش خود را نسبت به غذاهایی که میخورید نیز تغییر دهید. غذا مانند سوخت بدن است و همه افراد باید غذا بخورند؛ اما هدف اصلی این است که افراد یاد بگیرند چگونه میتوانند بدون حذف وعدههای غذایی به درستی غذا بخورند.
به طور معمول خوب است که افراد هفته ای 5 مرتبه و هر بار به مدت 30 دقیقهفعالیتهای ایروبیک و هوازی را انجام دهند. در کنار حرکات ایروبیک بد نیست به مدت 20 دقیقه نیز از نرمشهای قدرتی بهره بگیرید و استقامت بدن خود را افزایش دهید.
به هر حال اگر در برنامه زندگی خود آداب صحیح غذا خوردن را یاد بگیرید، میتوانید همواره بدن خود را در حالت تعادل نگه دارید. اگر از شکلات و سیب زمنی سرخ کرده پرهیز کنید، بدن شما به این شیوه زندگی عادت کرده و دیگر نیاز به خوردن آنها را در خود احساس نخواهید کرد. گهگاه میتوانید تغییرات کوچکی را نیز در رژیم غذایی خود ایجاد نمایید. با اضافه کردن میوه به رژیم غذایی خود میتوانید میان وعدههای شیرین را حذف کنید. بعد سبزیجات را نیز به آن اضافه کنید و میزان وعدههای غذایی را تا حد امکان کاهش دهید. باید حد معینی را برای هر وعده غذایی در نظر بگیرید. ممکن است به خوردن عادت کرده باشیم و به همین دلیل ممکن است که نتوانیم تشخیص دهیم یک وعده معمولی چه میزانی است.
به خاطر داشته باشید که یک بدن متناسب و سالم، خیلی جذاب تر است و برای اینکه بتوانید از نظر فیزیکی به تناسب برسید، باید چربیهای بدن خود را از بین برده، جریان خون را در بدن خود به گردش بیندازید و حرکات استقامتی، و هوازی (ایروبیک) انجام داده و از رژیم غذایی سالمی استفاده کنید.
انگور خشک شده که همه به نام کشمش می شناسند، قرن ها پیش به وجود آمده است. کشمش در ایران و مصر در 2000 سال قبل از میلاد، تولید شده بود.
آنچه می خوانید قسمتی از خواص کشمش میباشد:
1. کشمش، میوه خشک مغذی است و مانند دیگر خشکبارها در تمام سال یافت می شود. یک غذای پر انرژی، کم چرب و کم سدیم می باشد. بنابراین برای افرادی که رژیم های کم سدیم را باید رعایت کنند، خوردن کشمش بسیار مفید می باشد.
2. کشمش دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد و از تخریب سلولی جلوگیری می کند.
3. کشمش برای سلامت استخوان ها و جلوگیری از پوکی استخوان نقش مهمی را بر عهده دارد، به همین دلیل مصرف آن برای زنان قبل از یائسگی بسیار مفید است..
4. منبع خوب ویتامین D و هورمون استروژن می باشد.
5. کشمش با وجودی که شیرین و چسبناک می باشد، بر دندان اثر مخربی ندارد و باعث خرابی دندان نمی شود، حتی می توان گفت این میوه خشک از فساد دندان جلوگیری می کند. کشمش برای سلامت دندان و لثه بسیار مفید می باشد.
6. کشمش منبع خوب ویتامین ها و عناصر مغذی بدن می باشد. عناصر و ویتامین هایی همچون آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامین B در کشمش موجود است.
7. کشمش محتوی مقدار زیادی آهن می باشد. 600 گرم کشمش، 90 درصد آهن مورد نیاز روزانه بدن را تأمین می کند. 100 گرم کشمش در حدود 88/1میلی گرم آهن دارد، در حالیکه 100 گرم گوشت گاو بین 4-2 میلی گرم آهن دارد.
8. کشمش، منبع خوب فیبر، آنتی اکسیدان و همچنین منبع خوب انرژی می باشد.
9. فیبر باعث جلوگیری از سرطان کولون، کمک در جلوگیری از رشد غیر معمول سلول ها، بیماری ها و همچنین کنترل قند خون را می شود.
10. کشمش را به گوشت اضافه کنید تا مقدار چربی غذا را کم کند و مقدار فیبر و آهن را افزایش و مقدار سدیم را کاهش دهد.
11. آنتی اکسیدان از پیری و بیماری های حاصله از آن می کاهد.
12. کشمش از سرطان جلوگیری می کند.
13. کشمش میزان LDL یا کلسترول بد را در خون کم می کند و باعث کاهش بیماری قلبی می گردد.
14. اگر به مدت 4 هفته هر روز کشمش مصرف کنید، آنتی اکسیدان در خون افزایش و کلسترول بد( LDL) کاهش می یابد.
15. کشمش موجب کاهش استرس می گردد.
16. این میوه خشک باعث عملکرد صحیح رگ های بدن می شود.
17. کشمش برای درمان بی نظمی معده و یبوست مصرف می شود. برای جلوگیری از این ناخوشی ها می توانید، 6-5 عدد کشمش را خیس کنید و بعد از چند ساعت، آب آن را بنوشید.
18. تحقیقات نشان داده است که ورزشکارانی که قبل و در حین ورزش، حدود یک فنجان کشمش مصرف می کنند، بهتر از بقیه سلول های بدن را از آسیب حفظ می کنند.
19. کشمش به علت داشتن قند فروکتوز، دارای خاصیت مصرف سریع انرژی و کاهش وزن نیز می باشد.
20. کشمش مانند هویج، برای سلامتی چشم نیز خوب است..
21. کشمش باعث تقویت اعصاب می شود.
22. کشمش، سستی و رخوت را از بدن دور می کند.
23. با خوردن کشمش، غضب را از خود دور کنید.
24. کشمش موجب از بین رفتن آب اضافی بدن می گردد.
25. کشمش، دهان را خوشبو می کند.
26. کشمش، اسپاسم یا گرفتگی عضلانی را کم می کند.
نوشیدن آب سیب داروی موثری برای درمان سرماخوردگی و گرفتگی صدا و سرفه است.
این روزها سیب در بازار فراوان است ، بد نیست تا فرصت هست از خوردن آن غافل نشویم.
سیب یک میوه قلیایی و تمیزکننده بدن است و به علت دارا بودن پکتین زیاد آب اضافی بدن را خارج میکند. اگر روده تنبلی دارید سیب را روی آتش ملایمی بپزید و آن را میل کنید البته حتما از ظرف لعابی یا تفلون استفاده کنید زیرا به این طریق پکتین و ویتامینهای آن حفظ میشود.
شربت سیب بهترین دارو برای درمان سرفه و گرفتگی صداست. برای تهیه شربت سیب یک کیلو سیب را شسته و با پوست قطعه قطعه کنید و در یک لیتر آب بپزید سپس آن را با پارچه نازکی صاف کنید و چند حبه قند به آن اضافه کنید و دوباره روی آتش ملایم قرار دهید تا قوام بیاید و آن را از روی آتش بردارید. روزی سه تا چهار فنجان از این شربت بنوشید.
سیب میوهای کلسیمدار است که به جذب کلسیم نیز کمک میکند.
این میوه خستگی مفرط بدن را از بین میبرد و دمکرده برگ آن ادرارآور و درمانکننده التهاب کلیه و مثانه است.
نوشیدن آب سیب داروی موثری برای درمان سرماخوردگی و گرفتگی صدا و سرفه است.
این میوه مقوی کبد و اشتهاآور است و برای درمان تنگی نفس بسیار مفید است. خوردن سیب حتی برای آنهایی که بیماری قند دارند مفید است چون قند خون را بالا نمیبرد.
پوست سیب را مانند چایی دم کنید و بیاشامید. این چایی بهترین دوست کلیه است.
آب سیب را با آبمیوهگیری در منزل تهیه کنید و فورا آن را بنوشید زیرا در اثر ماندن آنزیمهای خود را از دست میدهد.
مراقب باشید دانههای سیب را نخورید زیرا دارای سیانید بوده و مصرف زیاد آن ایجاد مسمومیت میکند.
1. غیبت و دخالت در امور خصوصی دیگران
یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد.
این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاضر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن در مورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.
2. عدم رعایت حق عابرین پیاده
در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.
3. حفظ نشانه های نو بودن کالا
همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!
4. تنبلی و از زیر کار در رفتن
متوسط ساعت مفید کار در ایران کمتر از یک ساعت و سی دقیقه میباشد که دلیل آن نبودن فرهنگ کار، فقدان انگیزه، تنبلی و بی مسئولیتی افراد است. این امر باعث نارضایتی ارباب رجوع، پایین آمدن کارایی و بهره وری و در کل کاهش پیشرفت ملی خواهد شد. در اغلب شرکتها، ادارات و سازمانها اینگونه باب شده که کسی زرنگ و باذکاوت است که تا حد امکان از انجام مسئولیتهایش شانه خالی کند و کم کاری را استراتژی اصلیش بداند و در عین حال حقوق و مزایایش را بصورت تمام و کمال دریافت نماید. کارمندان هیچ تلاشی در راستای بالابردن کیفیت و راندمان شرکت انجام نداده و در عین حال انتظار بالا رفتن درآمد خود را دارند. به ارباب رجوع کمتر احترام گذارده میشود و طلبکارانه با وی برخورد میشود.
5. تجمل گرایی و مصرفی شدن
امروزه شاهد آن هستیم که جامعه با سرعتی باور نکردنی به سوی مصرفی شدن در حال حرکت است.
افراد بجای سرمایه گذاری پول خود در مکان مناسب و برای تولید بیشتر و اشتغال زایی ملی، ترجیح میدهند با خرید اتومبیلهای گران و کالاهای لوکس مصرفی ظاهری معقول کسب نموده و اعتبار خود را در بین اطرافیانشان بالا ببرند. چشم و هم چشمی های فراوان، گرفتار وامها و قرضهای سنگین شدن و استرس از جمله پیامدهای این مسئله است. اکثر مردم خوشبختی را در تجملات و برتری مالی می دانند و بین نیازها و خواسته هایشان تمایزی قائل نمی شوند. مسابقات و رالی خرید امری ناپسند ولی متداول در جامعه ایرانی است.
6. فقدان فرهنگ تشکر و احترام
از کوچه و خیابان گرفته تا دانشگاه و محل کار و اماکن عمومی، کمتر شاهد شنیده شدن جملاتی مانند "از لطف شما ممنونم"، "خواهش میکنم"، "اختیار دارید"، "تمنا می کنم"، "بفرمایید"، "بزرگوارید"، … هستیم.
بجای آن فضای زیرآب زنی، استفاده از الفاظ ناشایست، بی حرمتی به افراد مسن، به سخره گرفتن افراد، بالا بردن تن صدا،… امری متداول شده است. مردم باید بیاموزند احترام به دیگران، احترام به هویت ملی یک کشور محسوب میشود. اگر افراد یک مملکت به یکدیگر احترام نگذارند چگونه میتوانند انتظار کسب احترام از ملتهای دیگر را داشته باشند؟!
7. عدم رعایت نظافت شخصی و شهری
احتیاج به توضیح ندارد که متاسفانه نظافت شخصی و اجتماعی از طرف برخی افراد جامعه رعایت نمیگردد.
از طرز لباس پوشیدن تا بوی بدن و دهان و آرایش موها گرفته تا ریختن زباله در محیطهای شهری و تفریحی اهم موارد عدم رعایت نظافت است.
8. درگیری در صف و نوبت
صف ها هرکجا و به هر علتی که تشکیل شوند معمولاً تبدیل به جولانگاه بی نظمی، درگیری، فحاشی و هتاکی عده ای از افراد به اصطلاح "زرنگ" خواهند شد. حفظ نظم و ترتیب در صف نشان دهنده بالا بودن رتبه اجتماعی و فرهنگ کسانی است که در صف حضور دارند. متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی امور مذهبی و خیریه مانند سرو غذای نذری نیز چنین بی نظمی ها و زد و خوردهایی بوجود می آیند.
احتمالاً باید برخورد کرده باشید در مجالس عروسی گاهی زمان سرو شام جمعیت با چه سرعتی به سمت میز سلف سرویس هجوم می آورند!
9. پرورش اندام برای رعب و ترس
شاید دیده باشید پسرانی که با اندامهای پرورش یافته و عضلانی درحالی که بازو و سینه های خود را در معرض نمایش گذاشته اند با چهره ای مهاجم و آماده درگیری در همه جا پرسه می زنند! آنها با نگاه خود اطرافیانشان را به مبارزه می طلبند! چه نکوهیده است زمانی که برخی افراد انگیزه های اصلی ورزش و تناسب را فراموش کرده و صرفاً برای عرض اندام، قلدری و جلب توجه در سطح جامعه اقدام به حجیم کردن
عضلات خود می کنند.
اسراف یعنی زیاده روی در مصرف، بیهوده مصرف کردن، بیش از نیاز مصرف کردن، مصرف کنترل نشده، دور ریختن چیزی که میتوان از آن استفاده کرد. کافیست با محاسباتی ابتدایی متوجه شوید که میزان اسرافی که در کشور به عناوین مختلف همه روز در حال انجام است اگر جلوگیری می شد، چه میزان در صرفه جویی خانوادگی و ملی اثر می گذاشت و مشکلات چه تعداد از مردم حل می شد.