مهربان باش !

 

مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آنان را ببخش. 

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.  

اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.  

اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.  

آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.  

اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.  

نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.  

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.  

 

و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و مردم.  

 

استاد دکتر شریعتی

11 گیاه دارویی پایین آورنده قند خون

1- پیاز و سیر
سیر از سبزی‌ هایی است که تاریخی بسیار کهن دارد. این گیاه حداقل 3 هزار سال در طب چین کاربرد داشته است.
پیاز نیز یکی از قدیمی ‌ترین گیاهان زراعی است که از هزاران سال قبل به عنوان طعم ‌دهنده غذاها و همچنین دارو از آن استفاده می ‌شود. ‏ترکیبات فعال گوگردی مانند آلیل‌ پروپیل دی ‌سولفید موجود در پیاز و اکسیدآلیل دی‌ سولفید موجود در سیر نقش اصلی را در کاهش قندخون دارند.
پیاز و سیر باعث افزایش میزان انسولین در خون می ‌شوند. هر چقدر مصرف این مواد بیشتر باشد، قند خون بیشتر کاهش می ‌یابد. مصرف قرص ‌های سیر به میزان 2400 میلی‌ گرم در روز به مدت 3 ماه، قند خون را مختصرا کاهش می ‌دهد.

2- خیار تلخ
این میوه شبیه کدوی زگیل‌ دار است و در نواحی گرمسیر مانند آمازون، آفریقای‌ شرقی و آسیا رشد می‌ کند و در آمریکای‌ جنوبی به عنوان غذا و دارو کشت می ‌شود. میوه تازه آن به رنگ سبز است که با رسیدن به رنگ نارنجی- زرد تبدیل می ‌شود.
تمام قسمت ‌های این میوه بسیار تلخ است. میوه خیار تلخ حاوی ماده ‌ای شبیه انسولین است و مصرف روزانه حدود 60 گرم شیره این گیاه به کاهش مختصر قندخون منجر می ‌شود.

3- شنبلیله
این گیاه بومی ‌ایران است و در بیشتر نواحی ایران می‌ روید و به عنوان سبزی خوراکی کاشته ‌شده و مصرف می ‌شود.
تجویز 15 تا 50 گرم پودر دانه شنبلیله خیسانده در آب موجب کاهش قندخون ناشتا و بعد از غذا می‌ شود. پودر دانه شنبلیله علاوه بر کاهش مختصر قندخون باعث کاهش چربی ‌های خون نیز می ‌شود.

4- سیاه گیله
در ایران تنها یک گونه از قره ‌قات وجود دارد که آن هم در جنگل‌ های تالش و نواحی مرطوب رشد می‌ کند که در زبان محلی به آن سیاه گیله می ‌گویند. میوه آن را می ‌توان هم به صورت تازه و هم خشک شده مصرف کرد یا در تهیه انواع مرباها و دسرها به کار برد. برگ‌ های این گیاه در طب سنتی در درمان بیماری دیابت استفاده می‌ شود.
اثر ضددیابت یک بار مصرف عصاره این گیاه که اثری مشابه انسولین دارد، تا چند هفته در بدن باقی می ‌ماند. به علاوه این گیاه دارویی در پیشگیری از عوارض بلندمدت دیابت مانند عوارض قلبی- عروقی، عصبی، کلیوی و چشمی‌ تا حدی موثر است. عصاره آن به مقدار80 تا 160 میلی ‌گرم 3 بار در روز برای بیماران مبتلا به دیابت توصیه می ‌شود.

5- خار مریم
خار مریم اصالتا بومی ‌منطقه مدیترانه است. این گیاه امروزه در سراسر نقاط دنیا از اروپا تا آسیا و از آفریقا تا آمریکای شمالی گسترده شده است. این گیاه دارویی موجب افزایش حساسیت سلول‌ ها به انسولین و کاهش قندخون می ‌شود. ماده موثر آن سیلی مارین نام دارد که تجویز آن به مقدار 200 میلی ‌گرم 3 بار در روز موجب کاهش مختصر قندخون ناشتا و هموگلوبین HbA1C و چربی ‌های خون می‌ شود.

6- هندوانه ابوجهل
هندوانه ابوجهل یا خربزه روباه یکی از گیاهان دارویی متعلق به خانواده خیارها و کدوها است. این گیاه بومی ‌ایران بوده و در نواحی جنوبی کشور و مناطقی مانند جنوب استان خراسان یافت می ‌شود. میوه این گیاه دارای گلوکوزید قابل ‌تبلوری با طعم بسیارتلخ به نام کولوسنتین است. این گلوکوزید که به حالت متبلور و خالص به رنگ زرد است، در آب به نسبت 20 درصد حل می ‌شود و اگر هیدرولیز شود، گلوکز و ماده‌ ای به نام کولوسنتتین می ‌دهد.
در طب سنتی بسیاری از کشورها از جمله ایران تجویز میوه این گیاه جهت کاهش قند خون متداول است. میوه این گیاه بسیار سمی ‌است و مصرف مقدار زیاد آن باعث اسهال ‌خونی و درنهایت مرگ می‌ شود.
تجویز مقدار 100 میلی ‌گرم 3 بار در روز ماده موثر هندوانه ابوجهل به مدت 2 ماه در بیماران دیابتی نوع دوم، موجب کاهش مختصر میزان هموگلوبین HbA1C و قندخون ناشتا می ‌شود. تجویز این مقدار به مدت 2 ماه در این بیماران بدون هیچ ‌گونه عوارض جانبی گوارشی، کبدی و کلیوی است.

7- پسیلیوم
پسیلیوم یا اسفرزه، گیاهی از خانواده پلانتاجیناسه‌ آ و یک داروی ملین گیاهی است که از طریق جذب آب باعث حجیم‌ شدن محتویات روده شده و با افزایش حرکات دودی شکل باعث تخلیه مدفوع می‌ شود. مصرف پودر پسیلیوم به مقدار 10 گرم در روز و به مدت 8 هفته هموگلوبین HbA1C را مختصرا کاهش می‌ دهد.

8- عدس ‌الملک
این گیاه بومی ‌ایران است و در طب سنتی جهت کاهش قندخون بیماران دیابتی تجویز می‌ شود. با این حال مصرف روزانه پودر بذر گیاه به مقدار 1500 میلی‌ گرم در روز به مدت 2 ماه اثر مفیدی بر قندخون نشان نداده است و فعلا اطلاعات علمی کافی در مورد اثرات این گیاه در دسترس نیست.

9- چای سبز
بسیاری از خواص چای سبز مربوط به ماده ‌ای به نام کاتچین است که فعالیت آنتی ‌اکسیدانی آن بسیار بالا است. مصرف روزانه 5/1 گرم پودر چای سبز خشک موجب کاهش مختصر قندخون در بیماران دیابتی می‌ شود. مقدار توصیه ‌شده برای بیماران دیابتی مصرف 2 فنجان چای دم ‌کرده در روز است.

10- دم‌ کرده گزنه
ساقه این گیاه را پرزها و تارهای مخروطی ‌شکل پوشانده است که در صورت لمس کردن ساقه به دست می ‌چسبد و پوست را می ‌گزد و تولید خارش و سوزش می‌ کند و شاید به همین دلیل آن را گزنه نامیده ‌اند. تخم آن نرم، ریز و تیره رنگ و مانند تخم‌ کتان است. قسمت مورد استفاده این گیاه برگ‌ های تازه، ریشه، شیره و دانه آن است.
گزنه در طب سنتی ایران به عنوان یک داروی کاهنده گلوکز خون معرفی شده است. عصاره برگ گزنه می ‌تواند یک نقش حفاظتی در برابر افزایش میزان قندخون و تخریب سلول ‌های پانکراس داشته باشد.

11 - کلپوره همدانی، مریم نخودی همدانی استفاده از این گیاه به ‌طوری که در کتب دارویی قدیمی ‌آمده است به زمان‌ های دور نسبت داده می‌ شود. بقراط، دیوسکورید، پلین و جالینوس از این گیاه در آثار خود نام برده ‌اند. عصاره این گیاه محتوی مواد موثره زیره است. مصرف عصاره این گیاه به مقدار 125 میلی ‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به مدت 6 هفته قندخون را مختصرا کاهش می‌ دهد.

حرف آخر
در مجموع، مصرف گیاهان دارویی توسط بیماران دیابتی تحت هیچ شرایطی نباید بدون نظر تیم پزشکی انجام شود. این گیاهان دارویی نباید جایگزین داروهای ضددیابت یا انسولین در بیماران دیابتی شود چرا که اولا اثر این گیاهان بر کاهش قندخون خفیف است و ثانیا از فردی به فرد دیگر متفاوت بوده و ثالثا ممکن است با دیگر داروهای مورد استفاده بیماران تداخل داشته باشند. همچنین عوارض و اثرات مصرف طولانی مدت این گیاهان ناشناخته است. در حال حاضرهیچ‌ گونه توصیه ‌ای علمی ‌در ارتباط با مصرف آن ها وجود ندارد.

نوجوان 120 ساله!

1. درهمه جای دنیا برای کسانی که حرف خاصی برای گفتن ندارند،آزادی بیان نامحدود قایل شده اند.

2. آنهایی که هیچ وقت کار مثبتی انجام نمی دهند منتقدان خوبی از کار در می آیند.

3. آدمهای بد را حیوان حساب نکنید، نوح هم آنها را حیوان حساب نکرد، وگرنه اجازه می داد حداقل یک جفت از آنها هم سوارکشتی شوند.

4. خسته شدم از بس پشت سر خودم قایم شده ام.

5. حاکم گفت: هر چه باشد، تحریف تاریخ از خوب بودن راحتتر است.

6. فردای بهتر، این فقط یک شعار برای خالی نبودن عریضه در پریروز بود.

7. جالب بود، پیشوا برای ما که در فیزیکش مانده ایم حرف از متافیزیک می زد.

8. زن 120 ساله در این فکر بود که چرا حذف سه صفر از پول ملی ممکن است، ولی تنها حذف یک صفر از عمرش ناممکن!

9. کافر نبودن را به خودم نبودن ترجیح می دهم.

10. مهربانی شاید سلاح نباشد ولی برای خلع سلاح حرف ندارد.

11. پلهای پشت سر را خراب نکنید، از کجا معلوم که دشمن قبل از شما نرسیده باشد.

12. اخبار رسانه ها نمی گذارند خبرهای مهم را بشنوم.

به مردان قدرت دهید، تا صمیمیت فوران کند!

 

 

مرد موجودی عاشق قدرت است. مرد از این که قدرتمند باشد حظ میکند. در آسمان اوج میگیرد و شما را نیز همراه خود بالا می برد. از اینکه توانا باشد یا احساس توانایی کند لذت میبرد. تا وقتی که مشغول کشتن این احساس در مردان هستید بدانید که تنها میتوانید خواب خوشبختی را ببینید. اگر قدرت مرد را نادیده بگیرید یا از آن انتقاد کنید بدانید که دیگر پری رویاهایش نخواهید بود. او دنبال کسی است که به قدرتهایش ایمان داشته باشد و حتی ضعفهایش را در جهت تقویت تواناییهایش مثبت جلوه دهد. پس بدانید که:
1. اگر خودتان دارای درآمد هستید، هرگز درآمد و پولتان را به رخ همسرتان نکشید.حتی اگر درآمد بیشتری دارید هرگز به روی خودتان هم نیاورید. بگذارید همسرتان فکر کند که همه چیز در دست اوست و اداره امور خانه به دست قدرتنمد او شکل می گیرد.

2. مطلقا او را با کسی مقایسه نکنید.

شوهر خواهرم دو تا خانه دارد فلانی اینقدر درآمد دارد و تو مثل گداها هستی. اگر واقعا به بهبود اوضاع مالی فکر میکنید او را برای تلاش بیشتر تشویق کنید. انتقاد دشمن صمیمیت است.

3. تو بی عرضه ای یعنی فرو ریختن مرد.

یعنی به دست خود خانه را خراب کردن. هر مفهوم مشابه "تو بی عرضه ای" فاتحه ای بر صمیمیت و عشق متقابل مرد است.

4. شوهر خود را حلال مشکلات بدانید.

مشکل را به او بگویید و از او بخواهید آن را حل کند و تایید کنید که تنها او قادر به حل این مسئله است.

5. به مردان اندرز ندهید.

مردان دوست دارند که مشکلات را به تنهایی حل کنند و اگر به شما چیزی نمیگویند یعنی به تنهایی قادر است موضوع را حل کند و در صورت لزوم با شما در میان میگذارند. با نصیحت نکردن زندگی خود را عاشقانه کنید.

6. سکوت مردان را نشکنید.
این اشتباه خانمهاست که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آنها میروند و با آنها حرف میزنند. اگر او ساکت است به سکوت نیازمند است و احترام به این سکوت یعنی صمیمیت بیشتر. سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها این طور نیست.

7. به مردان فضا بدهید گاهی او را رها کنید تا با خود خلوت کند.

با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند. مدام دنبال او نباشید. فضای رها شدن! این چیزی است که مردان گاهی به آن نیاز دارند. اگر به آنها این فضا را هدیه بدهید آنها نیز به شما عشق میورزند.

8. مرد دوست دارد که از او قدردانی شود.
تشکر به مرد قدرت پرواز میدهد. از هر کار کوچکی که برای شما انجام میدهد تشکر و قدر دانی کنید تا او نیز بی حساب به شما عشق بورزد.

9. مرد باید تایید شود.
تواناییهای مرد را تایید کنید و تاکید کنید او صاحب بهترین تواناییها و شایسته ترین همسر(شوهر) است.

10. او را مورد اطمینان قرار دهید.
به او اعتماد کنید و با اطمینان خاطر از اینکه او میتواند از عهده کارها بر آید شما میتوانید به راحتی بسیاری از کارها را به او بسپارید.

11. مردها را تشویق کنید.
مرد عاشق تشویق است. کف زدن ها را فراموش نمیکند. مرد، آفرین شما را تا عمر دارد به خاطر میسپارد. من نیز لبخند شما را بعد از اجرای این قوانین طلایی برای همیشه به خاطر دارم.


نکاتی که در بالا ذکر شد شاید در نگاه اول بسیار ساده و سطحی و بی اهمیت جلوه کند ولی باور کنید که با رعایت همین نکات ساده (و البته بی هزینه) بسیاری از مشکلات مربوط به نبود صمیمیت بین همسران حل می شود.

موارد بالا برای خانمها است. به همین صورت نکاتی هم وجود دارد که زیاد گفته و شنیده شده و آقایان باید آنها را رعایت کنند که با رعایت آنها از سوی آقایان و رعایت نکات بالا از سوی خانمها قطعا" صمیمیت در زندگی پر رنگ تر خواهد شد. آری صمیمیتی که اگر در خانه حاکم باشد همه مشکلات کم رنگ میشوند و حاضر نخواهید بود که آنرا با دنیا عوض کنید.

معجره قرن 21

 
 
 
 
 

حسب اخباری که از ناسا انتشار یافته ، تصاویری از ماه وجود دارد که حاکی از وجود یک رشته صخره های تغییر شکل یافته در سطح ماه می باشد که تا عمق آن امتداد یافته و از نیمه دیگر آن برآمده و این دلیلی بر شکافته شدن ماه و پیوند دوباره آن در دورانی از حیات آن می باشد. در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد... آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل ( بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند ...خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد ...و سپس ماه به دو نیم شکافته شد نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت. کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند ، اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان مارا سحر کرده است. بالاخره یکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکان گفتند " این سحر مستمر است" و آنگاه این آیات مبارک نازل شد... "اقتربت الساعة وانشق القمر ..." باری این موضوع پایان یافت و مشرکان ایمان نیاوردند. در یکی از نشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمر در صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توط ناسا به اثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه و اهتمام داشت به نام "داوود موسی بیتکوک " که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامی بریتانیا است ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد:  

See Explanation. Clicking on the picture will download

 

هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی از دوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطور اتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر  آمد. سپس شروع به خواندن کردم ....و ماه شکافته شد...

وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق در باره اسلام هم منصرف شدم.

و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم. روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمول شبکه بی بی سی را مشاهده می کردم ، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر از دانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرف میلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدها میلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند دانشمندان را مورد انتقاد قرار داده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجالات کشاورزی و صنعت و غیره از این طرحها دفاع می کردند...

 مجری سپس سئوال دیگری را طرح می کند بااین مضمون که "شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی 100 میلیارد دولار هزینه کردید و تنها خواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید...

آیا این عاقلانه است"؟؟!  در جواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که در آن سفر ، هدف ما مطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه به موضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییر شکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامی که این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنین چیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپس دوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد.

و این نوار از صخره های تغییر شکل یافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن می باشد.

"داوود موسی بیتکوک " سپس می گوید: با شنیدن این مطلب از جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در 1400 سال قبل به دست پیامبر اسلام در قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکایی ها باید میلیاردها دلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقت است...

به این ترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد ، پس از آنکه عاملی برای دوری او از اسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است.

 

منبع: مجله الشریعه شماره 502 اکتبر 2007 چاپ اردن

10 دروغ و بدآموزی هایی که فیلم های مستهجن منتقل می کنند؟!

 یکی دیگر از نوع اعتیاد، اعتیاد به پرنوگرافی میباشد. پرنوگرافی با بهره گیری از تمایلات جنسی مردان در واقع کسب درآمد می‌کنـد. امـا ایـن پـــدیده سبب بی ارزش گشتن و تحقیر زنان در جامعه می‌گـردد. در زیر به دروغها و بدآموزیهایی که پورنوگرافی بر جامعه تحمیل میکند توجه کنید:

1- رابطه زن و مرد بر پایه رابطه جنسی بنا می‌شـود- خیر، رابطه سالم میان زن و مرد بر پایه تعهد، علاقه و اعتماد دو جانبه بنا باید گردد.۲- زنان مادون بشریت می‌باشند. مـعمـولا در سـایـتـها و مـنـابـع پـــرنوگرافی از زنان با نامهای :همبازی، خرگوش و حیوان دست آموز یاد می‌شود.۳- زنان یک نوع تفریح بشمار میـــروند. به زنان به دید یک نوع بازی و سرگرمی‌نگریسته میشود. هرچه تعداد شریک جنسی یک مرد بیشتر باشد، نشـانه مــوفق بودن و پیروزی وی قلمداد می‌گردد. چون دارای امتیاز بیشتری در بازی خواهد بود.
۴- زنـان دارایـی و مـایـملک شما هستند. به زنان به دید یک کالا می‌نـگرنـد. تصـویـر زن زیبایی که در کنار یک ماشین لوکس و زیبا ایستاده است را زیاد دیده اید. مـفـهـوم ایــن تبلیغ آن است که شما هرگاه ماشین مذکــور را خـــریـداری کنید هر دوی آنها یعنی هم مــاشــین و هم زن زیبا را خواهید داشت. پـرنوگرافی به ما می‌آمـوزد کــه زنــان قــابــل خریداری هستند. مصداق آن را در اجتماع زمانی که مـردی بــرای یک زن پول زیادی خرج میکند را میتوان یافت. مرد می‌پـنـدارد بـا پـــــول خرج کردن برای زن میتواند با وی رابطه جنسی برقرار کند.۵- ارزش یک زن به جذابیت و زیبایی اندامهای اوست. از دید پرنو زنان با زیبایی متوسط نیز زشت و ناکامل می‌باشند. آنها تنها به جسم زن بها میدهند و اندیشه، شخصیت و آگاهی زن را نادیده می‌گیرند. مـعـمـولا زنان نـازیبا از جانب آنـها ســگ و یا خوک نامیده میشوند.۶- زنان سزاور تحقیر میباشند. زنان در این پدیده مرتبا تحقیر شده و مـورد اهانت و ابراز نفرت قرار میگیرند.۷- معمولا دختران زیبا در این پدیده لباسها و کفشهای کودکان را تــن میکنند و یا خرس عروسکی به دست می‌گیرند و این عقیده را القاء می‌کنند که کـودکـان و نــوجوانان نیز میتوانند رابطه جنسی داشته باشند و بزرگسالان میتوانند با آنـــها رابطه جنسی برقرار کنند.۸- رابطه جنسی نامشروع یک نوع خوشگذرانی می‌باشد. و شما از یک رابطه جنسی که مخاطره آمیز، نامشروع و ماجراجویانه نباشد لذت چندانی نخواهید برد.۹- روسپیگری افتخار آمیز وسعادتمندیست. مـعمولا تـصـاویـر دختـران و زنــان روسپی را خوشحال و مهیج نمایش می‌دهـنـد. امـا اغـــلب آنها دختران فراری میباشند که در دام بردگی جنسی گرفتار گشته اند. و یا سابقه تجاوز جنسی داشته و یا دچــار یک بیماری لاعلاج مقاربتی می‌بـاشند و معمولا اغـلب آنـها به مشروبات الکلی و مواد مخدر بــرای تحمل شرایط خود روی می‌آورند.۱۰- زنان از آنکه مورد تعدی و تجاوز قرار گیرند لذت میبرند. حتی اگر دختری به پیشنهاد رابطه جنسی نه گفت، منظورش همان بله است. در فـیـلمـهای مستهجن ابـتـدا دخـتر امتناع می‌کند اما در نهایت راضی به برقراری رابطه می‌شود. و یـا در فیلمها زنان مورد شکنجه و یا تحقیر قرار میگیرند. این حرکت به مردان می‌آموزد که میتوانند برای تفریح و سرگرمی‌زنان را کتک زده و یا آزار دهند

 مراحل اعتیاد به رابطه جنسی : ۱- اشتغال فکری مداوم: تـفـکـرات، تـجـسـمات و خـیـالبــــافی های پیوسته در مورد موقعیتها، منظره ها و فعالیتهای جنسی. ۲- ارجحیت بخشیدن: یک فعالیت و یا موقعیت جنسی مرجح مـعـمـولا الـگـو و بـصورت رفتار کلیشه ای در می‌آید. ۳-وسواس: اقدام به فعالیت جنـسی مـرجـح بـدون تـــوجه به عواقب منفی و تمایل به متوقف ساختن آن. ۴- احساس ندامت: احساس گناه و شرم بر سر نـاتـوانـی در کنـترل رفتار خود. درمان اعتیاد جنسی شامل آموزش نحوه ارضاء تمایلات جنسی بطور سالم و طبیعـی، مشاوره فردی، بازسازی روابط از هم گسسته فرد و آمــوزش تکنیکهای غلبه بر استرس میباشد. اما گام نخست درمان پذیرش فرد به اعتیاد و تمایل فرد به ترک آن میباشد.

منبع: پزشکان ایران

پاسخ کوبنده مصدق به خانم ملکه

  

در روزهایی که دکتر محمد مصدق را در بیدادگاه فرمایشی شاه در لشگر 2 زرهی محاکمه می کردند ، کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه می رفتند که مجوز شرکت در آن را داشتند .خبرنگاران مطبوعات و عده ای از ماموران امنیتی. دریکی از جلسات، ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد وموضوع جلسه آن روز ، دفاع دکتر مصدق و وکیل مدافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعا نامه دادستان ارتش - سرهنگ حسین آزموده بود .  

هنگامی که مصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانه اش به مردم و مملکت سخن می گفت و دستهای مرتعشش راحرکت می داد ، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند ، رو به دکتر مصدق گفت : یک پیر مرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده، نباید در دادگاهی که به خیانت های او رسیدگی می کند، بترسد وبلرزد.  

 دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویندۀ این جملات را شناخت و گفت: خانم! منارجنبان اصفهان ، قرنهاست می لرزد و هنوز پا بر جاست.  

 از این پاسخ صریح و ابهام دار ، اکثر حضار ، حتی رئیس و منشی های دادگاه نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه " با سر افکندگی بسیار در جایش نشست وپس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد .  

 

منبع: خبر به نقل از پژوهشنامۀ تاریخ مطبوعات ایران ، ص 41و42

توصیه های مهم پلیسی


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


1. در صورتیکه سارقی شما را تهدید کرد و از شما کیف پولتان را خواست، نترسید و فورا آن را به او تحویل ندهید. سعی کنید کیف را به سمتی دور از خود پرتاب کنید. ممکن است این شانس وجود داشته باشد که دزد به کیف شما بیش از خود شما علاقه نشان دهد و به سمت کیف برود در این لحظه امکان اینکه فرصتی برای فرار شما از دست دزد و کمک خواستن از اطراف بوجود بیاید بسیار زیاد است.

2. در صورتیکه شما را داخل صندوق ماشین انداخته اند، سعی کنید به طریقی چراغ های عقب را از جا در آورید و دستتان را از سوراخ بیرون برده، دیوانه وار آن را تکان دهید. راننده شما را نمیبیند، اما سایرین میبینند. این کار جان افراد زیادی را تابحال نجات داده است.

3. خانم ها معمولا عادت دارند هنگامیکه پس ار خرید یا خارج شدن از محل کار وارد اتومبیل خود می شوند در آن بنشینند و کارهای دیگری در آن لحظه انجام دهند که ممکن است کسی شما را زیر نظر داشته باشد و در یک فرصت مناسب از در سمت پیاده رو وارد اتومبیل شده اسلحه ای را بطرف شما بگیرد و به شما بگوید که به کجا بروید. پس به محض اینکه وارد خودرو شدید، درها را قفل کرده و بدون مکث محل را ترک کنید.

اگر هنگامیکه سوار خودرو شدید، شخص دیگری نیز در اتومبیل بود و با سلاحی سرد یا گرم شما زا تهدید کرد:

- متوقف نشوید تکرار میکنم اتومبیل خود را متوقف نکنید؛ به جای ترمز کردن، پای خود را بر روی گاز فشار دهید و با سرعت به چیزی بکوبانید که ماشین خرد شود !
کیسه هوا و همینطور کمربند ایمنی جان شما را نجات خواهد داد ولی شخص تهدید کننده به محض متلاشی شدن ماشین به بدترین نحو خسارت میبیند. در این لحظه بهترین فرصت برای فرار شما و درخواست کمک از اطراف است. بهتر از این است که جسد شما بعدها در جایی پیدا شود.

4. چند نکته هنگام سوار شدن به ماشین در یک پارکینگ مسقف یا سرپوشیده :

- حواس خود را جمع کنید و اطراف خود، درون ماشین و صندلی عقب را نگاه کنید.

- زمین سمت پیاده رو را نگاه کنید، اگر ماشین شما در کنار یک ون بزرگ پارک است سعی کنید از در سمت پیاده رو سوار اتومبیل شوید. چون نمونه های زیادی دیده شده که بیشتر سارقان و قاتل های حرفه ای قربانیان خود را در حالیکه میخواهند سوار ماشین شوند به داخل ون میکشند.

- به ماشینی که در سمت خیابان و یا پیاده رو، نزدیک ماشین شما پارک است نگاه کنید. اگر مردی تنها در صندلی ای که نزدیک ماشین شما است، نشسته است، به عقب برگردید و با یک نگهبان یا پلیس به ماشین خود نزدیک شده و سوار شوید.

5.
در آپارتمان ها همیشه از آسانسور به جای پله استفاده نمایید:

- راه پله ها مکان هایی ترسناک برای تنها بودن هستند و بخصوص در شب مکان های خوبی برای جنایت می باشند.

6.
در صورتیکه شخصی اسلحه دارد و شما تحت کنترل او نیستید سعی کنید فرصت را از دست نداده و بدوید. شخص مهاجم تنها به شما شلیک میکند در حالیکه شما یک هدف متحرک هستید و احتمال اینکه تیر به شما بخورد 4 به 100 است و همچنین بیشتر اوقات مکانی که مورد اصابت قرار میگیرد یکی از ارگان های حیاتی شما نیست. بدوید. ترجیحا به صورت زیک زاگ ...

7.
خانم ها معمولا تلاش می کنند که دلسوز و شفیق باشند:

ادامه ندهید! دیگر بس است! این رفتار ممکن است به شما صدمه زده و یا حتی به کشته شدنتان منجر شود

تد باندی که یک قاتل بود و قتل های زنجیره ای انجام میداد. مردی خوش تیب و با سواد بود که از حس شفقت زنان سوء استفاده میکرد. او با عصایی در دست لنگان لنگان راه میرفت و برای سوار شدن به اتومبیل خود درخواست کمک میکرد.

8.
اگر صدای چکه آب را از شیرهای بیرون خانه در نیمه شب شنیدید اصلا برای ردیابی مشکل از خانه خارج نشوید و سعی کنید در وهله اول از همسایه های خود کمک بگیرید.

- بعضی از دزدان شیر آب شما را عمدا مشکل دار میکنند تا شما برای پیدا کردن محل صدای چکه از خانه خارج شوید و آنها به هدف خود برسند.

9.
نکته امنیتی دیگر:

شخصی به من گفت که دوستش صدای گریه یک بچه را شب هنگام در راهرو آپارتمان شنیده و بدلیل اینکه دیر وقت بوده به پلیس زنگ زده است او فکر میکرد که این صدا تا اندازه ای عجیب است!
پلیس به او گفت: هرکاری که میکنی، در را باز نکن.
زن گفت: که این مانند صدای یک بچه است که انگار از خانه به بیرون خزیده و ممکن است خطری او را تهدید کند. او نگران بچه است.
پلیس گفت: یکی از واحدهای اعزمی ما در راه است. هر کاری که میکنی، در را باز نکن!
پلیس به او گفت که آنها فکر میکنند که یک تبهکار حرفه ای صدای یک بچه را ضبط کرده است و با استفاده از آن زنان را با فکر اینکه کسی یک بچه آنجا گذارده است، به بیرون از خانه میکشاند. او گفت که آنها هنوز این موضوع را تائید نکرده اند. اما تعداد زیادی خانم تماس گرفته اند که میگویند هنگامیکه شب هنگام در خانه تنها بوده اند، صدای گریه یک بچه را از بیرون درب میشنوند !

10.
بسیار مهم !!!

دقت کنید اگر در حین رانندگی در شب مخصوصا خارج از شهر مورد اصابت تخم مرغ به شیشه جلو قرار گرفتید بطور کلی از زدن برف پاک کن و پاشیدن آب به شیشه بپرهیزید!
- زیرا تخم مرغ با آب مخلوط شده و بصورت یک مخلوط شیری می گردد که تا 92.5 درصد دید شما را از بین می برد. سپس شما مجبور به توقف در کنار جاده میشوید و در این موقع است که تبدیل به یک قربانی برای دزدان خواهید شد!
این یک تکنیک جدید مورد استفاده توسط دزدان است اخیرا سه مورد از این گونه سرقت در جاده های اطراف تهران گزارش شده است. لطفاً قضیه را جدی گرفته و موضوع را برای تمامی دوستان حتی کسانی که رانندگی نمی کنند نیز بفرستید.

سخن روز

 از فردا نمی ترسم چراکه دیروز را دیده ام و امروز را دوست دارم...  

ویلیام وایت

راه های تضمینی برای عمیق تر کردن روابط عاشقانه

 
 

داشتن یک رابطه شاد و خوب در زندگی زناشویی کار سختی نیست! خبر بهتر برای زوج های خوشبخت این است که اگر در یک رابطه موفق باشید، چه ازدواج کرده باشید چه نکرده باشید، می توانید با ایجاد چند رفتار جدید و تغییرات کوچک در رابطه تان آن را برای همیشه همانطور حفظ کنید یا حتی آنرا بهتر هم بکنید. با اینکه خیلی متخصصین می گویند باید روی درست کردن اشکالات رابطه متمرکز شوید، تحقیق من ثابت کرد که اضافه کردن رفتارهای مثبت به رابطه تاثیر بسیار بیشتر بر خوشنودی زوج ها دارد. در زیر به 10 راه برای عمیق تر کردن رابطه تان برای خوشنودی و رضایت بیشتر اشاره می کنیم.


1. خاص بودن طرف مقابلتان را قبول کنید.

همه ما در لحظه هایی آرزو می کردیم طرف مقابلمان لاغرتر، پولدارتر، رمانتیک تر یا خیلی چیزهای دیگر بود. نگاهی به انتظاراتتان بیندازید و ببینید تا چه حد واقع بینانه هستند. انتظارات غیرواقع بینانه فقط منجر به خسته شدن شما از رابطه می شوند که یکی از مهمترین دلایل از بین رفتن رابطه هاست.

2. هر از گاهی مهربان شوید.


اعمال و رفتارهای خیلی کوچک که نشان دهد، "من به تو فکر می کنم" برای حفظ رابطه لازم است. مثلاً همین که مرد ماشین همسرش را ببرد و بنزین به آن بزند، همین که زن یک فنجان چای خوب برای شوهرش درست کند و کنار تختش ببرد، گرفتن دست ها، لمس کردن همدیگر، ایمیل های عاشقانه در وسط روز همه و همه راه هایی بسیار ساده برای ابراز محبت هستند. تحقیقات نشان می دهد که جمع شدن رفتارهای کوچک مکرر تاثیر بزرگتری بر خوشبختی روابط زوج ها دارد تا رفتارهای بزرگ هر از گاهی.

3. ده دقیقه در روز را به برقراری ارتباط اختصاص دهید.


بیشتر زوج ها فکر می کنند که همیشه با هم در تماس هستند اما واقعاً چه مقدار زمان را به عمیق تر کردن درکتان از طرف مقابل اختصاص می دهید؟ زوج های خوشبخت بیشتر اوقات با هم حرف می زنند اما نه درمورد رابطه شان، درمورد مسائل خودشان و فکر می کردند که در چهار زمینه شناخت خوبی از طرف مقابلشان داشتند: دوستان، محرک های استرس زا، آرزوها و رویاها، و ارزش ها. 10 دقیقه در روز را اختصاص دهید که با همسرتان در مورد چیزی جز کار، خانواده، مسائل خانه یا رابطه تان حرف بزنید. این تغییر کوچک روح و زندگی تازه ای به رابطه تان می دهد.

4. هر هفته عاشق شوید.


قرار ملاقات های ناگهانی فوق العاده هستند اما واقعیت این است که ما آنقدر مشغول کار و زندگی هستیم که معمولاً وقتی کمی برای عشقمان می گذاریم. با یک قرار ملاقات در هفته برای خوردن شام بیرون، رفتن به سینما، گالری های هنری، یا هر چیز دیگری عشق و رابطه تان را همیشه سالم نگه دارید. یک نکته برای آقایون: تحقیقات نشان می دهد که خانم ها وقتی خارج از خانه و دور از بچه ها و مسائل خانه داری باشند، مهربان تر و پرحرارت تر می شوند و میل جنسیشان هم خیلی قوی تر می شود. با اجاره یک شب در یک هتل و سپردن بچه های به یکی از افراد فامیل ببینید که چه اتفاقی می افتد.

5. با هم و در کنار هم تغییر کنید و رشد کنید.


رابطه عشقی شما یک موجود زنده است که برای رشد و پیشرفت نیاز به غذا دارد. بهترین راه برای غذا دادن به آن ایجاد تغییر در آن است. ایجاد تغییر در رابطه نشان داده است که یکی از مهمترین عناصر در خوشبختی زوج ها می باشد. این تغییرات می توانند کوچک باشند اما باید آنقدر بزرگ باشند که طرفتان متوجه آن شود. جایتان را با هم عوض کنید: اگر همیشه مرد برای شام در یک رستوران جا رزرو می کند، اجازه بدهید یکبار خانم اینکار را بکند. یا برنامه هایتان را قطع کنید: وسط کار یک کار جالب با هم انجام بدهید، مثلاً به یک گالری یا موزه که نزدیکتان است بروید. یا یک چیز جدید را امتحان کنید: با هم به کلاس رقص یا اسکیت بروید.

6. دوستان و خانواده هم را بهتر بشناسید.


تحقیقات نشان داده که بخصوص مردها وقتی همسرشان رابطه خوبی با خانواده او دارد شادتر هستند. همچنین زوج هایی که دوستان هم را می پذیرند و برای شناختن آنها تلاش می کنند خوشبخت تر هستند تا زوج هایی که دوستان و زندگی خانوادگی جداگانه دارند.

7. مراقبت و حمایت کنید.


یکی از سه چیزی که زوج ها برای موفقیت در رابطه شان به آن نیاز دارند حمایت است (آن دوتای دیگر اطمینان آفرینی و صمیمیت می باشد). زوج های خوشبخت معتقدند که داشتن همسری که پشتیبان آنها باشد یکی از مهمترین جنبه های رابطه شان است. خیلی وقت ها مردها دوست دارند حمایت مادی کنند و زن های بیشتر به سمت حمایت عاطفی گرایش دارند. ببینید همسرتان به چه کمک و پشتیبانی نیاز دارد و بعد آنرا به او عرضه کنید.

8. بخندید.


خنده یک تمرین معنوی است. در ازدواج خنده بعنوان یک داروی خوشبختی عمل می کند. برای جلوگیری از یکنواخت شدن رابطه باید بتوانید بین جنبه های منطقی رابطه تان با جنبه های تفریحی آن تعادل ایجاد کنید. بله برای منظم بودن زندگی و امنیت رابطه تان باید کارهای خاصی انجام دهید اما هیچوقت شوخی و تفریح را فراموش نکنید. بد نیست گاهی برای همسرتان بچگانه رفتار کنید، یا در کنار هم یک فیلم خنده دار نگاه کنید.

9. اجازه بدهید آنرا به قدرت بالاتر بسپاریم.


وقتی با هم اختلاف دارید گاهی اوقات بهتر است که آنرا رها کنید و اجازه بدهید روزگار خودش آنرا حل کند. به جای عصبانی شدن سعی کنید از چیزهای کوچک گذشت کنید. مشاجره و اختلاف در هر رابطه ای پیش می آید. یادتان باشد که اختلاف دلیل عدم موفقیت روابط نیست اما طریقه برخورد شما با آن است که استرس را وارد رابطه تان می کند. باید ببینید چه مسائلی اهمیت بیشتری دارند و به آنها بپردازید و مسائل کوچکتر را فراموش کنید.

10. راهی سالم برای ارتباط پیدا کنید.

همه زوج های خوشبخت بر این عقیده اند که داشتن مهارت های ارتباطی قوی یکی از عوامل موثر در ماندن آنها کنار همدیگر بوده است. این یعنی نه تنها از همسرتان بپرسید که به چه چیز نیاز دارد بلکه نیازهای خودتان را هم با او در میان بگذارید. این یعنی مرتب ببینید که چه عوامل استرس زایی وارد زندگی همسرتان شده است تا به برطرف کردن آنها کمک کنید. این یعنی با جنگ و دعوا با هم بحث نکنید، طوری بحث کنید که احترام بینتان خدشه دار نشود و اثاثیه خانه تان هم سالم بماند!


منبع : مردمان

دارچین ؛ درمانگر عفونت

 

دارچین یکی از مواد غذایی و چاشنی‌های قدیمی و معروف است که به دلیل طعم و عطر مطبوعش، در غذاهای ما ایرانی‌ها نیز بسیار استفاده می‌شود اما این ماده غذایی علاوه بر طعم و عطر، خواص زیاد دیگری هم دارد و به همین دلیل برای درمان بسیاری از مشکلات و اختلالات جسمی به کار برده می‌شود.

این ماده غذایی سرشار از مواد معدنی مورد نیاز بدن از جمله منگنز ، آهن و کلسیم و همچنین فیبر می‌باشد.

خواص دارچین

تقویت مغز

دارچین فعالیت مغز را افزایش می‌دهد، از این‌رو برای تقویت این عضو می‌توان از آن استفاده کرد. با داشتن این خاصیت، خوردن دارچین به منظور از بین بردن فشارهای عصبی و پیشگیری در مورد از دست دادن حافظه کارساز است.

تسهیل گردش خون: دارچین جریان خون را تسهیل می‌کند. جریان خون مناسب نیز باعث اکسیژن‌رسانی مناسب به سلول‌های بدن می‌شود. دارچین ناخالصی‌های خون را نیز برطرف می‌سازد.

درمان‌عفونت‌ها

به دلیل خاصیت ضدقارچ، ضدباکتری، ضدویروس و ضدعفونی بودن دارچین، این ماده در مورد التیام عفونت‌های خارجی و داخلی بدن موثر است.

التیام‌بخشی

دارچین با داشتن خاصیت التیام‌بخشی برای متوقف کردن خونریزی استفاده می‌شود و به دلیل این خاصیت، در کوتاه کردن دوره درمان و بهبود بیماران کارساز است.

درمان درد

یکی دیگر از فواید دارچین خاصیت ضدالتهابی آن است. این ماده مفید، گرفتگی عضلات را از بین برده و درد ناشی از آن را نیز تسکین می‌بخشد، همین‌طور برای بهبود و آرام کردن سردردهایی که به دلیل سرماخوردگی ایجاد می‌شود نیز می‌توان از دارچین استفاده کرد.

ضددیابت

دارچین این قابلیت را دارد که میزان قندخون را کنترل کند؛ از این‌رو برای افرادی که مبتلا به دیابت هستند، دارچین ماده‌ای مفید است، چرا که به آنها کمک می‌کند تا مقدار کمتری انسولین مصرف کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که دارچین بویژه برای بیمارانی که از دیابت نوع 2 رنج می‌برند بسیار مفید خواهد بود.

محافظ قلب

کلسیم و فیبر موجود در دارچین، بدن را در مقابل بیماری‌های قلبی محافظت می‌کند. از این‌رو افزودن مقدار کمی دارچین به غذا برای افرادی که از ناراحتی‌های قلبی و فشارخون بالا رنج می‌برند، مفید خواهد بود.

دوست روده

دارچین با کمک به افزایش صحت و سلامت روده، ریسک ابتلا به سرطان روده را کاهش می‌دهد.

تازه‌کننده دهان

دارچین با داشتن خاصیت تازه‌کنندگی دهان و خوشبو کردن آن، در بسیاری از آدامس‌ها نیز به عنوان طعم‌دهنده به کار می‌رود.

رفع سوءهاضمه

دارچین در بسیاری از غذاهای محلی استفاده می‌شود زیرا علاوه بر عطر و طعم خوب به درمان سوءهاضمه نیز کمک می‌کند. علاوه بر سوءهاضمه، دارچین برای رفع حالت تهوع، استفراغ، دل درد، اسهال و نفخ نیز مفید است.

البته با وجود این همه سود و فایده مصرف زیاد و بیش از حد آن نیز می‌تواند مشکلاتی را برای شما فراهم آورد. پس بهتر است که برای سود بردن از آن به میزان کافی و متعادل استفاده کنیم.

اگر می خواهید همه ی عمر شاد باشید ...

·        

·         زیباترین ظرف میوه خوری را پر از میوه کنید ، خوردن میوه استرس را کاهش می دهد. با خوردن میوه بیشتر، احساس آرامش می کنید.

·          هر کاری را ده دقیقه زودتر آغاز کنید، این کار به ویژه در سفر، شما را از استرس دیر رسیدن دور می کند. در این راه  ده دقیقه آرام در اختیار شماست. ده دقیقه پیش از آن که دل مشغولی بعدی فرا رسد.

·          بدترین تشویش ها با آینده پیوند دارد ، تشویش به مشکلی که هنوز فرا نرسیده است. به اینک و حال بیندیشید و از استرس دوری جویید.

·          در برخورد با مردمان و رویدادها تمرین کنید تا بهترین را ببینید. با این کار از بدبینی ، دور و مثبت گرا می شوید. مثبت گرایی و خوش بینی به آرامش می انجامد.

·          در اتاق خود آیینه ای بزرگ و زیبا بیاویزید، به هنگام ملال روبروی آن بایستید، به خود نگاه کنید و لبخند بزنید. حاصل این کار آرامش است.

·          برتر بودن را به دیگران وانهید و از پیامد آن شگفت زده شوید. از آن چه هستید خشنود باشید. گاه این کار، تن آرامی شما را بیشتر می کند.

·          دریغ بردن بر گذشته نابخردانه است. گذشته فقط در خاطر شما است. توجه بدین واقعیت شما را آرام می کند.

·         آرامش را از کودکان بیاموزید. ببینید آنها چگونه از هر لحظه خویش لذت می برند. همچون کودکان باشید و به آرامش دست یابید.  

·         به اندیشه های آرام بخش روی آورید؛ صحنه های آرام بخش را تصور کنید ، نوایی آرام بخش را به خاطر بیاورید و ببینید چگونه دگرگون می شوید.

·          بی نظمی های فیزیکی تنش آفرین است، آشفتگی زدایی راهی است به آرامش.

·          پرنده ای زیبا یا حیوانی کوچک را در خانه نگه دارید. بدو مهر بورزید و از این راه ، دست یاری برای راهیابی به آرامش بیابید.

·         احساس ناخوشایند به دیگران، شما را آزار می دهد نه دیگران را. به خاطر آرامش خویش بخشنده باشید.

·          گاهی با خویش خلوت کنید. در را ببندید و به نیازها و مسئولیت های خویش بیندیشید؛ هر روز دست کم زمانی را صرف این کار کنید.

همیشه تمایل بر این است که در دگرگونی های زندگی ، بر رویدادی آزار دهنده متمرکز شویم. از استرس های خویش هراس مکنید و گاه تغییرات را بپذیرید.

نگاه درست به زندگی!

اینگونه نگاه کنید ...
مرد را به عقلش نه به ثروتش
زن را به
وفایش نه به جمالش
دوست را به
محبتش نه به کلامش
عاشق را به
صبرش نه به ادعایش مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به
آرامشش نه به اندازه اش
اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش
غذا را به
کیفیتش نه به کمیتش
درس را به
استادش نه به سختیش
دانشمند را به
علمش نه به مدرکش
مدیر را به
عملکردش نه به جایگاهش
نویسنده را به
باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به
انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به
پاکیش نه به صاحبش
جسم را به
سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق
معنایش نه به گوینده اش
در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید!

حیله جوان ...

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند.

وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود...
این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه  بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.

دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد :

1. دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

2.  هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

3.  یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیفتد.

لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جانبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد...

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید ؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد :

دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود !!!

در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم ! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است ...!

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است. نتیجه ای که 100 درصد به نفع آنها بود.

1.     همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

2.     این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.

3.     هفته شما می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد

نکاتی مهم از همسرداری موفق

 

 

- همیشه با رفتارت امنیت و آرامش را به همسرت هدیه کن.

- به او اطمینان کن و تا وقتی که دلیل محکمی یرای سوء اطمینان به تو ثابت نشده به او شک نکن و نگذار همسرت چنین احساسی کند.

- هیچ گاه به همسرت بی احترامی نکن حتی زمانی که از او عصبانی هستی.

- کوچک شمردن او پیش روی فرزندان آفت خانواده است.

- تو باید کاری کنی که فرزندتان به همسرت احترام بگذارد و همسرت باید طوری رفتار کند که فرزندتان به تو احترام بگذارد.

- هرچه بیشتر همسرت را درک کنی به او نزدیک تر می شوی.

- خانواده اش را خانواده خودت بدان.

- به همسرت نشان بده که به خاطر او حاضری نظر و تصمیمت را عوض کنی.

- بگو و نشان بده که دوستش داری.

- هدیه حتما نباید گرانقیمت یا به مناسبتی باشد. گاهی اوقات یک گذشت از اشتباه یا اختصاص زمان غیرمنتظره به وی از هر چیزی ارزنده تر است.

- اغلب ما وقتی از کسی عصبانی می شویم فقط بدیهای او را به خاطر می آوریم اما بهتر است یادمان باشد که لحظات خوشی را هم با او داشته ایم.

- هنگامی علاقه همسرت را نسبت به خود بیشتر می کنی که بپذیری شادی و مشکلات او، شادی و مشکلات تو هم هست.

- اگر زندگیت را دوست داری به او سرکوفت نزن.

- دروغ گفتن به همسر می تواند مانند گام برداشتن در میدان مین، شخصیت و اعتبار تو را متلاشی کند.

- از اعتماد، محبت و مهربانی او سوء استفاده نکن.

- در مورد اختلاف ها و سوء تفاهم ها به گرمی با یکدیگر مذاکره کنید.

- لباس مورد علاقه او را بپوش و از عطری که دوست دارد استفاده کن.

- به علاقه مندی هایش توجه کن و همیشه سعی کن تا به آن ها برسد.

- اگر از موضوعی ناراحت و غمگین است، سعی کن در آن لحظات کنارش باشی.

- هیچ گاه روبروی هم قرار نگیرید، همیشه کنارهم و تکیه گاه هم باشید.

- لجبازی با همسر، لجبازی با روان، زندگی و آینده خود است.

- بی دلیل او را از علاقه مندیهایش دور نکن.

- با او آمرانه صحبت نکن، استفاده از کلماتی مانند لطفا، خواهشا، هرچی تو بگی و ... گناه و ضرری ندارد!

- هیچ گاه از شدت علاقه ات نسبت به او کم نکن، زیرا بی اندازه در ذهن او و زندگی تو تاثیر منفی می گذارد.

- هر کار خوبی که برای همسرت قصد انجام دادنش را داشتی و به دلایلی محقق نشد صادقانه برایش تعریف کن.

- همیشه از خوبی های او سخن بگو، من این طرز فکر را قبول ندارم که با تعریف از همسر یا فرزندان آن ها را مغرور و سودجو می کنیم چراکه تعریف از حسنات دیگران باعث می شود تا او بفهمد که کار خوبش برای اطرافیان مهم است و برایش ارزش قائلند و آن را درک می کنند، همین دلیل خوبی برای ادامه و ارتقای آن کار خوب می شود.

- به همسرت در هر کاری انرژی مثبت بده و آشکارا برای موفقیتش دعا کن.

- برای احساساتش بیش از هرچیزی ارزش قائل شو.

- نزد دیگران مخصوصا خانواده هایتان او را کوچک نکن.

- زود در مورد او قضاوت نکن، با یکی دو بار نتیجه گیری نمی توان فورا نظر قطعی صادر کرد چون شرایط و موقعیت های مختلف و خیلی چیزهای دیگر در نوع برخورد و رفتار افراد در زمان های مختلف متفاوت است که برای رسیدن به کلیات آن زمان و بررسی های زیادی لازم است.

- هیچ گاه همسرت را به عمد آزمایش نکن، سعی کن صبور و منطقی باشی و با زیر نظر داشتن او در شرایط طبیعی به خواسته ات برسی زیرا در آزمایش های عمدی به این علت که او از تو توقع چنین رفتار غیرمنتظره ای را نداشته احتمال دارد عکس العملی خلاف میل باطنی اش انجام دهد، ضمن اینکه از اعتمادش نسبت به تو شدیدا می کاهد.

- بهتر است چند مدتی یکبار در مورد رفتار و اعمال خود از یکدیگر نظر سنجی کنید، البته در صورتی که از ظزفیت انتقاد پذیری بالایی برخوردار هستید این کار را بکنید و به هیچ عنوان کار را به جرو بحث نکشانید.

- تهدید او مانند شلیک به مغزِ زندگی مشترکتان عمل می کند.

- هنگام بروز مشکلات امید دهنده باش نه امید گیرنده.

- با هر مشکل کوچکی راه خودت را جدا نکن، صبور و مستحکم باش تا پایه ای زندگیت قدرتمند باشد.

- از نبخشیدن اشتباه احساس افتخار نکن.

- هیچ گاه نگذار کار به جایی برسد که او تو را فردی قدر نشناس و بی معرفت بداند.

- از خانواده همسرت در هنگام بروز مشکلات دلجویی کن و یاری رسان آن ها باش.

فرق احمق و دیوانه


اتومبیل مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و راننده مجبور شد همانجا به تعویض لاستیک آن بپردازد.

هنگامی که آن مرد سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت از روی مهره‌های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره‌ها را برد. مرد حیران مانده بود که چکار کند. او تصمیم گرفت که ماشینش را همانجا رها کند و برای خرید مهره چرخ برود. در این حین، یکی از دیوانه‌ها که از پشت نرده‌های حیاط تیمارستان، نظاره‌گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:

از 3 چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با 3 مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی!

آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد، ولی بعد که با خودش فکر کرد، دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند. پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست. هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: "خیلی فکر جالب و هوشمندانه‌ای داشتی، پس چرا تو را توی تیمارستان انداختنت؟"

دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه‌ام، ولی احمق که نیستم!

        زمزمه های دلتنگی:

شاید سالها بعد...

در گذر جاده ها بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگوییم چقدر شبیه خاطراتم بود

 این غریبه

هر روز، در انتظار آمدنت هستم

گروه اینترنتی درهم | www.darhami.com 

 

این روزها که می گذرد

هرروز احساس می کنم که مرا

از عمق جاده های مه آلود

یک آشنای دور صدا میزند

آهنگ آشنای صدای او

مثل عبور نور ، مثل عبور نوروز

مثل صدای آمدن روز است

آن روز که ناگزیر می آید

آن روز ، پرواز دستهای صمیمی

در جستجوی دوست آغاز می شود

روزی که دست خواهش ، کوتاه

روزی که التماس گناه است

و زانوان خسته ی مغرور

جز پیش پای عشق

با خاک آشنا نشونـد

روزی که سبز ، زرد نباشد

گلها اجازه داشته باشند

هر جا که دوست داشته باشند، بشکفند

دلها اجازه داشته باشند

هر جا که نیاز داشته باشند، بشکنند

ای روزهای خوب که در راهید!

ای جاده های گم شده در مه!

ای روزهای سختِ ادامه!

از پشت لحظه ها به در آیید!

ای روز آفتابی!

ای روز آمدن!

ای مثل روز، آمدنت روشن!

این روزها که می گذرد

هر روز، در انتظار آمدنت هستم!

زنده یاد قیصر امین پور

یه روز ....

این قفسه سینه که می بینی یه حکمتی داره . خدا وقتی آدمو آفرید سینه اش قفسه نداشت
یه پوست نازک بود رو دلش . یه روز آدم عاشق دریا شد .

اونقدر که با تموم وجودش خواست تنها چیز با ارزشی که داره بده به دریا. پوست سینه شو درید و قلبشو کند و انداخت تو دریا . موجی اومد و نه دلی موند و نه آدمی .

خدا دل آدمو از دریا گرفت و دوباره گذاشت تو سینش .

آدم دوباره آدم شد . ولی امان از دست این آدم

دو روز بعد آدم عاشق جنگل شد . دوباره پوست نازک تنشو جر داد و دلشو پرت کرد میون جنگل . باز نه دلی موند و نه آدمی .

خدا دیگه کم کم داشت عصبانی میشد . یه بار دیگه دل آدمو برداشت و محکم گذاشت تو سینه اش . ولی مگه این آدم , آدم می شد

این بار سرشو که بالا کرد یه دل که داشت هیچی با صد دلی که نداشت عاشق آسمون شد . همه اخم و تخم خدا یادش رفت و پوست سینه شو جر داد و باز دلشو پرت کرد میون آسمون . دل آدم مثه یه سیب سرخ قل خورد و قل خورد و افتاد تو دامن خدا

نه دیگهخدا گفت این دل واسه آدم دیگه دل نمی شه . آدم دراز به دراز چش به آسمون رو زمین افتاده بود.

 خدا این بار که دل رو گذاشت سرجاش بس که از دست آدم ناراحت بود یه قفس کشید روش که

آدم که به خودش اومد دید ای دل غافل … چقدر نفس کشیدن واسش سخت شده . چقد اون پوست لطیف رو سینش سفت شده . دست کشید به رو سینشو وقتی فهمید چی شده یه یه آهی کشید … یه آهی کشید همچین که از آهش رنگین کمون درست شد .

و این برای اولین بار بود که رنگین کمون قبل از بارون درست شد . بعد هی آدم گریه کرد هی آسمون گریه کرد .

روزها و روزها گذشت و آدم با اون قفس سنگین خسته و تنها روی زمین سفت خدا قدم می زد و اشک می ریخت .

آدم بیچاره دونه دونه اشکاشو که می ریخت رو زمین و شکل مروارید می شد برمی داشت و پرت می کرد طرف خدا تو آسمون . تا شاید دل خدا واسش بسوزه و قفسو برداره .

اینطوری بود که آسمون پر از ستاره شد .

ولی خدا دلش واسه آدم نسوخت که .

خلاصه یه شب آدم تصمیم خودشو گرفت . یه چاقو برداشت و پوست سینشو پاره کرد . دید خدا زیر پوستش چه میله های محکمی گذاشته … دلشو دید که اون زیر طفلکی مثه دل گنجشک می زد و تالاپ تولوپ می کرد . انگشتاشو کرد زیر همون میله ای که درست روی دلش بود و با همه زوری که داشت اونو کند . آخ .. اونقد دردش اومد که دیگه هیچی نفهمید و پخش زمین شد .
.......

خدا ازون بالا همه چی رو نیگا می کرد . دلش واسه آدم سوخت.

استخونو برداشت و مالید به دریا و آسمون و جنگل . یهو همون تیکه استخون روی هوا رقصید و رقصید . چرخید و چرخید

 آسمون رعد زد و برق زد
دریا پر شد از موج و توفان و درختای جنگل شروع کردن به رقصیدن .

همون تیکه استخون یواش یواش شکل گرفتو شد و یه فرشته . با چشای سیاه مثه شب آسمون
با موهای بلند مثه آبشار توی جنگل
اومد جلو و دست کشید روی چشای بسته آدم

آدم که چشاشو باز کرد اولش هیچی نفهمید
هی چشاشو مالید و مالید و هی نیگا کرد . فرشته رو که دید با همون یه دل که نه با صد تا دلی که نداشت عاشقش شد . همون قد که عاشق آسمون و دریا و جنگل شده بود . نه … خیلی بیشتر . پاشد و فرشته رو نگاه کرد .

 دستشو برد گذاشت روی دلش همونجا که استخونشو کنده بود . خواس دلشو دربیاره و بده به فرشته . ولی دل آدم که از بین اون میله ها در نمیومد . باید دوسه تا دیگه ازونا رو هم میکند . تا دستشو برد زیر استخون قفس سینش فرشته خرامون خرامون اومدجلو . دستاشو باز کرد و آدمو بغل کرد

سینشو چسبوند به سینه آدم .

خدا ازون بالا فقط نیگا می کرد با یه لبخند رو لبش .

آدم فرشته رو بغل کرد . دل آدم یواش و یواش نصفه شد و آروم آروم خزید تو سینه فرشته خانوم . فرشته سرشو آورد بالا و توی چشای آدم نیگا کرد . آدم با چشاش می خندید

فرشته سرشو گذاشت رو شونه آدم و چشاشو بست .

آدم یواشکی به آسمون نیگا کرد و از ته دلش دست خدا رو بوسید . اونجا بود که برای اولین بار دل آدم احساس آرامش کرد .

صدای بال و پر جبرئیل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
 

میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش  

بر شما خجسته باد 

و 

میلاد جامع علم و عمل و عبادت ،  

پرچم دار شاهراه ولایت علوى،  

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام  

گرامى باد!