یا محمد (ص)

این روزها آنقدر دلم گرفته است که حتی زمانی که عکست می بینم دلم به سویت پر می کشد و ناخودآگاه اشک هایم سرازیر می شود. قبل از رخ دادن این اتفاق ها بود که شناختمت اما ... اکنون که با وجود اتفاقات اخیر قلبم به درد می آید می فهمم معنای آن حس غریب که در گذشته داشتم چه بود!  

آری  

دوست داشتن تنها واژه ایست که در برابر آن حس غریب می توان نهاد.  

اکنون است که به عنوان یک فرد ایرانی نه بهتر بگویم به عنوان یک مسلمان می فهمم معنای توهین به مقدسات من چیست؟  

اما چه کنم که باز هم از درد زبان قدرت خود را از دست داده است.  

شوکی بسی عجیب سراسر وجودم را در خود بلعیده است که تنها با آمدن یک نفر می توان از این شوک درآمد و آن جانشین توست که از مدتها پیش خوابش را دیده ام.  

با این وجود تنها یک چیز برایم باقی می ماند و آن تحمل و انتظار است.  

از زخم های کوچک است که انسان می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد لال می شود آدم...!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد