زنده یاد فروغ فرخزاد

ای شب از رؤیای تو رنگین شده 

سینه از عطر توام سنگین شده 

ای به روی چشم من گسترده خویش 

شادیم بخشیده از اندوه بیش

همچو بارانی که شوید جسم خاک 

هستیم زآلودگی ها کرده پاک 

ای تپش های تن سوزان من 

آتشی در مزرع مژگان من 

ای ز گندمزارها سرشارتر 

ای ز زرّین شاخه ها پر بارتر 

ای درِ بگشوده بر خورشید ها 

در هجوم ظلمت تردید ها 

با توام دیگر ز دردی بیم نیست 

هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست 

این دل تنگ من و این بار نور؟ 

های هوی زندگی در قعر گور؟ 

ای دو چشمانت چمنزاران من 

داغ چشمت خورده بر چشمان من 

پیش ازینت گر که در خود داشتم 

هر کسی را تو نمی انگاشتم 

درد تاریکی ست، درد خواستن 

رفتن و بیهوده خود را کاستن 

سر نهادن بر سینه دل سینه ها 

سینه آلودن به چرک کینه ها 

در نوازش، نیش ماران یافتن 

زهر در لبخند یاران یافتن 

زر نهادن در کف طرّار ها 

گم شدن در پهنه ی بازار ها 

آه، ای با جان من آمیخته 

ای مرا از گور من آمیخته 

چون ستاره، با دو بال زر نشان 

آمده از دوردست آسمان 

از تو تنهائیم خاموشی گرفت 

پیکرم بوی همآغوشی گرفت 

در جهانی این چنین سرد و سیاه 

با قدم هایت قدم هایم به راه 

ای به زیر پوستم پنهان شده 

همچو خون در پوستم جوشان شده 

گیسویم را از نوازش سوخته 

گونه هام از هُرم خواهش سوخته 

آه، ای بیگانه با پیراهنم 

آشنای سبزه زاران تنم 

آه، ای روشن طلوع بی غروب 

آفتاب سرزمین های جنوب 

عشق دیگر نیست این، این خیرگی است 

چلچراغی در سکوت و تیرگی است 

عشق چون در سینه ام بیدار شد 

از طلب، پا تا سرم ایثار شد 

این دگر من نیستم، من نیستم 

حیف ز آن عمری که با من زیستم 

ای لبانم بوسه گاه بوسه ات 

خیره چشمانم به راه بوسه ات 

ای تشنّج های لذّت در تنم 

ای خطوط پیکرت پیراهنم 

آه می خواهم که بشکافم ز هم 

شادیم یک دم بیالاید به غم 

آه، می خواهم که برخیزم ز جای 

همچو ابری اشک ریزم های های 

این دل تنگ من و این دود عود؟ 

در شبستان، زخمه های چنگ و رود؟ 

این فضای خالی و پروازها؟ 

این شب خاموش و این آوازها؟ 

ای نگاهت لای لائی سِحربار 

گاهوار کودکان بی قرار 

ای نفس هایت نسیم نیم خواب 

شُسته در خود، لرزه های اضطراب 

خفته در لبخند فرداهای من 

رفته تا اعماق دنیاهای من 

ای مرا با شور شعر آمیخته 

اینهمه آتش به شعرم ریخته 

چون تب عشقم چنین افروختی 

لاجرم، شعرم به آتش سوختی ...

مسلمان

جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :

بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :

آری من مسلمانم

جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد ، پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید :

آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟

افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند ، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت :

چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود !!!

رفع خستگی

جوشانده‌ی رزماری

ساقه و برگ‌های گیاه رزماری تقویت کننده‌اند. زمانی که احساس خستگی زیادی می‌کنید این گیاه به شما کمک می‌کند تا خستگی‌هایتان را به دست باد بسپارید.

روش تهیه

30 گرم ساقه‌ی رزماری را در یک لیتر آب در حال جوش بریزید و اجازه دهید به مدت 15 دقیقه بجوشد. محلول را صاف کنید و به مدت یک ماه، قبل از غذا یک فنجان بنوشید، یعنی روزی 3 فنجان. باید بدانید که گیاه رزماری مشکلات گوارشی را نیز برطرف می‌کند.

توجه داشته باشید که این گیاه برای افرادی که سابقه بیماری صرع یا غش داشته دارند و همچنین برای زنان باردار و کودکان توصیه نمی‌شود.

جوشانده‌ی پرتقال

دلیل این که پرتقال خستگی را از بین می‌برد این است که در هر 100 گرم این میوه حدود 53 میلی گرم ویتامین C وجود دارد. روزانه یک عدد پرتقال نیاز روزانه‌ی ما را به این ویتامین تأمین می‌کند. زمانی که احساس خستگی فیزیکی می‌کنید به سراغ پرتقال بروید و این معجون را تهیه و میل کنید.

روش تهیه

آب یک عدد پرتقال را بگیرید و داخل یک فنجان بریزید. یک قاشق چای‌خوری عسل به آن اضافه کنید. فنجان را با آب جوش پرکنید و هم بزنید. قبل از رفتن به رختخواب این معجون را میل کنید. اگر زیاد خسته شده‌اید این جوشانده را تا وقتی که حالتان بهتر بشود تهیه و میل کنید. هیچ مورد منع مصرفی برای این جوشانده وجود ندارد و به دلخواه خود می‌توانید میزان آب پرتقال و عسل را تغییر دهید.

جوشانده‌ی گیاه جینسینگ

3 تا 8 درصد ریشه‌ی گیاه جینسینگ از ماده‌ای به نام «جینسنوزید» تشکیل شده است که یک ماده‌ی تقویت کننده محسوب می‌شود. این گیاه همچنین حاوی ویتامین‌ها و مواد معدنی زیادی است. زمانی که دچار خستگی‌های گذرا هستید یا دوره‌ی نقاهت بیماری را می‌گذرانید جوشانده‌ی این گیاه می‌تواند کمکتان کند.

روش تهیه

3 گرم ریشه‌ی خرد شده‌ی گیاه جینسنگ را با یک لیوان آب جوش به مدت 10 تا 15 دقیقه بجوشانید. محلول را صاف کرده و صبح‌ها یک فنجان بنوشید. می‌توانید از این جوشانده حداکثر به مدت 15 روز استفاده کنید.

این گیاه همچنین ضداسترس است. اما باید بدانید که مصرف طولانی مدت آن باعث تحریک اعصاب می‌شود. توجه داشته باشید که مصرف جینسینگ به زنان باردار، کودکان زیر 16 سال و همچنین برای افرادی که دچار بی‌خوابی، فشارخون بالا یا سابقه‌ی بیماری سرطان سینه دارند توصیه نمی‌شود.

جوشانده‌ی جو دو سر

جو دو سر حاوی ویتامین E، پروتئین و مواد معدنی است که بدن را تقویت می‌کنند. زمانی که دچار خستگی فیزیکی یا روحی گذرا شده باشید این جوشانده به کمکتان می‌آید.

روش تهیه

به مدت 5 تا 10 دقیقه یک قاشق غذاخوری جو دو سر خشک را با یک لیتر آب جوش بجوشانید. محلول را از صافی رد کنید و هر روز یک فنجان از این جوشانده را به مدت یک ماه میل کنید. اگر اندازه‌های داده شده را به درستی رعایت کنید به هیچ نوع مسمومیتی دچار نخواهید شد. تاکنون هیچ مورد منع مصرف یا تأثیر منفی برای جو دوسر گفته نشده است. باید بدانید که جو دو سر خواص ضداسترسی نیز دارد.

چای سبز با نعنا

برگ‌های چای سبز حاوی کافئین و ویتامین‌های A، C و E می‌باشند. زمانی که احساس خستگی می‌کنید بدون معطلی به سراغ چای سبز بروید.

روش تهیه

یک قاشق چای‌خوری چای سبز را در یک فنجان آب جوش بریزید و به مدت 5 دقیقه بجوشانید. چای را صاف کنید و مقداری نعنا به آن اضافه کنید. این کار باعث می‌شود که خواص تقویت‌کنندگی چای سبز بیشتر شود. روزانه قبل از ساعت 5 بعد از ظهر 2 تا 3 فنجان چای سبز بنوشید.

توجه داشته باشید که زنان باردار و کودکان باید مصرف چای سبز را محدود کنند. اگر دچار کم خونی هستید بیش از 4 فنجان در روز از این چای ننوشید. باید بدانید که چای سبز خواص ضدپیری دارد و به هضم بهتر غذا کمک می‌کند.

جوشانده‌ی دارچین

دارچین باعث تحریک بدن می‌شود و خستگی را رفع می‌کند. زمانی که احساس خستگی جزئی می‌کنید با سراغ دارچین بروید.

روش تهیه

برای هر فنجان آب سرد 2 قاشق چای‌خوری پر، چوب دارچین بریزید در ظرف را بگذارید و اجازه دهید با شعله‌ی کم بجوشد. زمانی که آب به جوش آمد شعله را خاموش کنید و اجازه دهید به مدت 15 دقیقه دم بکشد. روزانه 4 فنجان از این جوشانده به صورت سرد یا داغ میل کنید تا احساس خستگی‌تان از بین برود.

توجه داشته باشید که مورد منع مصرف برای استفاده از دارچین وجود ندارد. اما بیش از میزان ذکر شده نیز مصرف نکنید. این ادویه‌ی معطر و پرطرفدار همچنین مشکلات دستگاه گوارش و بی‌اشتهایی را برطرف می‌کند.

آمارهای عجیب و غریب مهریه

مهر:  طبق آمارهای موجود، زندانیان دیه هر سال 3 هزار و 327 تخت را در زندان‌های کشور اشغال می کند؛ به عبارت دیگر، وضعیت 3 هزار و 327 زن همراه با خانواده شان معلق می ماند و 3 هزار و 327 نیروی کار از چرخه اقتصادی دور می شوند.

این آمارهای عجیب و غریب نتیجه مهریه هایی هستند که رقم شان از تعداد زندانیان کشور هم عجیب تر است. بررسی هایی که مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه دو سال پیش انجام داد، نشان می داد میانگین مهریه زنان ایرانی در حال حاضر بین 260 تا 350 سکه طلا است. یعنی حداقل 150 سکه بیشتر از آنچه به عنوان عرف در قانون تعریف شده است. در این بین مهریه های عجیبی هم هستند که اگر آنها را هم در نمونه های آماری دخیل کنیم، رقمی بسیار بالاتر از این ها به دست بیاید. مثل مهریه عجیب دختری که دو سال قبل برای گرفتن آن راهی دادگاه شد و از قاضی خواست همه 24 کیلو شمش طلا، 1364 سکه تمام بهار آزادی، یک میلیارد تومان پول نقد و 1364 شاخه رز سیاه مهریه اش را یکجا دریافت کند!

عجیب ترین مهریه های ایران

بال مگس، دست چپ داماد، 1978 توپ ورزشی، 10 راس آهوی وحشی، چشم های داماد، 2هزار قطعه شکلات... تعجب نکنید، این ها همه مهریه هایی هستند که در سال های گذشته در دادگاه خانواده به اجرا گذاشته شده اند.

مثلا در سال 86، پرونده طلاقی در شعبه 264 دادگاه خانواده به جریان افتاد که مهریه آن یک کیلو بال مگس بود. یکی دو سال بعد، پرونده مشابهی در شعبه 268 پیگیری شد که مهریه آن تندیسی 110 کیلوگرمی از گل یاس بود! سفر به 120 پایتخت جهان و ویلای دوهزار متری مشرف به یک گندم زار و 24 کیلو شمش طلا هم مهریه های دیگری بودند که هر کدام در سال های گذشته خبرساز شدند؛ مهریه هایی که قول و قرارشان در روزگار عاشقی گذاشته شد اما بعدها بهانه ای شد برای لجبازی های دردسرساز یک زندگی مشترک!

قدیمی ترین مهریه ها

با وجود این مهریه های سنگین و عجیب، کتاب های تاریخی پر از شواهدی است که نشان می دهند مهریه های بزرگان، مهربانانه ترین مهریه های تاریخ بوده اند!

قدیمی ترین مهریه تاریخ، مهریه حضرت حوا است که از امام صادق (ع) در مستدرک الوسایل درباره آن این طور نقل شده است: «خداوند مهریه حضرت حوا همسر حضرت آدم را سه بار صلوات بر محمد و آل محمد قرار داد.»

مهریه دختر حضرت شعیب (ع) همسر حضرت موسی (ع) هم 8 تا 10 سال کار کردن حضرت موسی(ع) برای حضرت شعیب بوده است.

اما در منابع و کتاب های دینی هم می توانید مهریه حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) را ببینید که مشابه هم بوده اند.سید جعفر شهیدی هم در کتاب زندگانی حضرت فاطمه (س) می نویسد: «مهریه حضرت زهرا (س) چهار صد درهم یا اندکی بیش تر یا کم تر بود که با این پول پیراهنی به بهای هفت درهم و چارقدی به بهای چهار درهم و دستمال و قطیفه مشکی بافت خیبر و دو عدد تشک و چهار عدد بالش و پرده ای از پشم و یک تخته بوریا و یک آسیاب دستی و لگنی از مس و مشکی از چرم و یک ظرف چوبی و کاسه ای برای دوشیدن شیر و یک آفتابه و یک خمره و چند عدد کوزه خریدند. وقتی این ها را نزد پیامبر آوردند، فرمود:خدا به اهل بیت برکت دهد.»

علامه مجلسی هم در بحارالانوار به نقل از امام باقر(ع) آورده است:«مهریه زهرا (س) چهار نهر فرات و نیل و نهروان و نهربلخ است، ولی در روی زمین پانصد درهم قرار داده شد، تا برای دیگران اسوه و ملاک باشد.»

پیامبر اکرم(ص) هم مهریه هر یک از زنانش را چهارصد درهم قرار داده بود و از این جهت فرقی بین عایشه، حفصه، ام سلمه، سوده، میمونه، زینب دختر جحش و زینب دختر خزیمه نگذاشت.

مهریه ای که بوی پول نمی داد

چند سال قبل، علیرضا افتخاری در گفتگویی که با یکی از مجله ها داشت، اعلام کرد که از دامادهایش خواسته به جای مهریه دخترانش، قرآن مجید و دیوان حافظ را حفظ کنند. مهریه ای که آن زمان سر و صدای زیادی به پا کرد و خیلی ها در مقام تحسین از افتخاری، او را به عنوان یک الگوی اخلاقی معرفی کردند. اما اگر نگاهی به تاریخ معاصر کشور بیندازید، نمونه های مشابه این مهریه ها را می بنیید که خیلی از آنها در سند ازدواج زنان و مردان معروف و تاثیرگذار کشور ثبت شده اند. مهریه هایی که بوی پول نمی دهند و به معنای واقعی، نشان مهر و علاقه مرد و زن هستند.

شاید جالب ترین این مهریه ها، متعلق به همسر لبنانی شهید چمران باشد که یک جلد قرآن کریم و یک لیره لبنانی تعیین شده بود اما غاده چمران، از همسرش خواست یک بند دیگر به این مهریه اضافه کند: «تعهد از داماد تا عروس را در راه تکامل و اهل بیت و اسلام هدایت کند.»
همسر شهید همت هم یکی دیگر از زنانی بود که از همسرش مهریه نخواست. او ماجرای ازدواج بدون مهریه اش این طور روایت می کند: «به حاجی گفتم خانواده‌ من تیپ خاص خودشون رو دارند. چندان مذهبی نیستند و از سپاهی‌ها هم خوششون نمی‌آد. احتمالا پدر و مادرم مخالفت می‌کنند، صحبت با این‌ها با خود شما و دیگه این‌که من می‌خوام بدون مهریه ازدواج کنم. شما وقتی می‌روید پدرم رو راضی کنید، مهر تعیین نکنید.»

مهریه همسر شهید باکری اسلحه کلت او بود. همسر شهید جهان آراهم یک سکه طلا به عنوان مهریه خود درخواست کرد.

مهریه به سبک خارجی ها

وضعیت مهریه در کشورهای مسلمان دیگر، از ایران بهتر است. شاید بتوان گفت ایران تنها کشور اسلامی است که با وجود تاکید صریح اسلام بر تناسب مهریه با دارایی مرد، چشم و هم چشمی را جایگزین اصول و قواعد دینی کرده است. میانگین نرخ مهریه در عربستان حدود 14 هزار دلار است. در هند این نرخ از 100 هزار تا یک میلیون و پانصد روپیه متفاوت است. در کشور آذربایجان میانگین نرخ مهریه 2 هزار منات است و مردم ترکیه هم رقمی حول و حوش 35هزار لیره مهریه دارند. در کشور چین به خصوص منطقه ارومچی، نرخ مهریه چیزی در حدود 100 هزار یوآن است. مردم عمان هم به طور میانگین حدود 10هزار ریال مهر تعیین می کنند.

۴۵ روش برای زندگی بهتر

۱. به مردم بیش از انتظاراتشان ببخشید و اینکار را با روی خوش انجام دهید.


 
۲. شعر مورد علاقه تان را از بر کنید.


 
۳. هر آنچه که میشنوید را باور نکنید، همه دارایی تان را خرج نکنید و هر چقدر که می خواهید نخوابید.


 
۴. وقتی میگویید "دوستت دارم"، واقعاً داشته باشید.


 
۵. وقتی میگویید "متاسفم"، در چشم طرف مقابل نگاه کنید.


 
۶. پیش از ازدواج حداقل شش ماه نامزد بمانید.


 
۷. به عشق در نگاه اول اعتقاد داشته باشید.


 
۸. هیچگاه به رویاهای دیگران نخندید.


 
۹. عمیق و مشتاقانه عشق بورزید. ممکن است صدمه ببینید ولی این تنها راه کامل زندگی کردن است.


 
۱۰. در اختلافات، منصفانه مبارزه کنید. بدون صدا زدن اسامی افراد.


 
۱۱. مردم را از روی خویشاوندانشان مورد قضاوت قرار ندهید.


 
۱۲. آرام صحبت کنید، سریع فکر کنید.


 
۱۳. وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که تمایلی به پاسخ دادن ندارید، لبخند زده، و سوال کنید، "چرا میخواهی بدانی؟"


 
۱۴. بیاد داشته باشید که عشق بزرگ و کامیابی های بزرگ ریسک بزرگ می طلبند.


 
۱۵. با مادرتان در تماس باشید.


 
۱۶.وقتی کسی عطسه میکند به او بگویید "عافیت باشه!"


 
۱۷. وقتی شکست میخورید، درسی که از آن شکست می آموزید را فراموش نکنید.


 
۱۸. سه چیز را بیاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و پذیرفتن مسئولیت همه کارهایتان.


 
۱۹. اجازه ندهید یک مشاجره کوچک یک دوستی بزرگ را خراب کند.


 
۲۰. وقتی متوجه اشتباه خود شدید، قدمهای فوری برای جبران آن بردارید.


 
۲۱. وقتی گوشی تلفن را برمی دارید لبخند بزنید، فرد تماس گیرنده لبخند شما را در صدایتان خواهد شنید.


 
۲۲. با زن یا مردی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. وقتی سنتان بالاتر میرود، مهارتهای محاوره ای به اندازه مهارتهای دیگر اهمیت پیدا خواهد کرد.


 
۲۳. مقدار زمانی را در تنهایی سپری کنید.


 
۲۴. آغوشتان را برای تغییر باز کنید ولی نه به اندازه ای که ارزشهایتان زیر سوال رود.


 
۲۵. بیاد داشته باشید که گاهی سکوت بهترین پاسخ است.


 
۲۶. بیشتر کتاب بخوانید و کمتر تلویزیون تماشا کنید.


 
۲۷. شرافتمندانه و خوب زندگی کنید تا در زمان پیری وقتی به گذشته فکر کردید، فرصتی دوباره برای لذت بردن از آن پیدا کنید.


 
۲۸. به خدا توکل کنید ولی درب ماشینتان را قفل کنید.


 
۲۹. وجود فضایی عاشقانه در خانه تان بسیار مهم است. هر آنچه که میتوانید برای ایجاد خانه ای آرام، آسوده و امن انجام دهید.


 
۳۰. در اختلافات با کسی که دوستش دارید، با موقعیت کنونی دست و پنجه نرم کنید. گذشته را پیش نکشید.


 
۳۱. مفهوم عمیق و ژرف مطالب را درک کنید.


 
۳۲. دانش خود را به اشتراک بگذارید. این روشی است برای دستیابی به ابدیت.


 
۳۳. با محیط زیست مهربان باشید.


 
۳۴. با خدا راز و نیاز کنید. قدرت بیکرانی در این کار است.


 
۳۵. وقتی کسی از شما تعریف میکند هیچگاه حرفش را قطع نکنید.


 
۳۶. حواستان به کار خودتان باشد.


 
۳۷. به کسی که زمان بوسیدن شما چشمانش را نمی بندد اعتماد نکنید.


 
۳۸. یکبار در سال به جایی بروید که تابحال نرفته اید.


 
۳۹. اگر درآمد زیادی دارید، بخش از آنرا در زمان زنده بودنتان برای کمک به دیگران اختصاص دهید. این بزرگترین لذت بردن از ثروت است.


 
۴۰. بخاطر داشته باشید که دست نیافتن به چیزی که دوست دارید گاهی خوش اقبالی است.


 
۴۱. قوانین را بیاموزید سپس برخی را بشکنید.


 
۴۲. بیاد داشته باشید بهترین رابطه آنی است که عشق شما به یکدیگر بزرگتر از نیاز شما به یکدیگر باشد.


 
۴۳. موفقیت خود را اینگونه محک بزنید که چه چیزی را از دست می دهید تا چه چیزی را بدست آورید.


 
۴۴. بخاطر داشته باشید که شخصیت شما سرنوشت شما است.


 
۴۵. متهورانه به عشق خود نزدیک شوید.

استغفار حضرت امیر علیه السلام

بند هفتم  

بار خدایا از تو آمرزش می طلبم

از هر گناهی که دشمنانم با آن در پی آبروریزی من بودند

و تو نقشه آنها را از من بر گرداندی و کمکشان نکردی که مرا مفتضح کنند

گویا من دوست توام که مرا یاری کردی.

پرودگارا تا کی معصیت کنم تو را و تو مهلتم دهی،

چقدر معصیت کردنم طولانی شده،تو هم مؤاخذه نکردی،

و از تو با وجود بدی کردارم در خواست کردم و تو عطا نمودی ،

پس کدام شکر است که بتواند در برابر حتی یکی از نعمتهایت قرار گیرد؟

پس درود فرست بر محمد و آل محمد و آن را بر من بیامرز

ای بهترین آمرزندگان

خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر ، تسلیت باد .

نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ ستاره ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان.

ای ام ابیها!

ای مهربان ترین مادر، حبیبه ی حق و شفیعه ی حشر! پدر و مادرم فدای پینه ی دست هایت باد. تو محور آسیای ایثاری و اولین علت خلقت. ای مادر رسالت و همتای ولایت!

به روزهایی می اندیشیم که پس از واقعه ی عظیم غدیر، همراه با حسنین به خانه های اهل مدینه می رفتی و با بیان وحیانی خویش حجت الهی را بر غافلان، تمام می کردی و بدین سان از آغاز، حمایت از ولایت، سرلوحه ی خصایل آسمانی ات بود.

غبار غم از سیمای زیبای علی می زدودی و بر زخم های فزون از ستاره ی پیکرش که نشان از رزم با باطل داشت، مرهم می نهادی. فتوحات مولا، رهین مهربانی توست. هنوز خطابه های رسایت سراج راه مجاهدان است و بر آفاق تاریخ می تابد. پاره ی تن رسول یار بودی و یگانه یاور یکتا امیر عاشقان. تلألؤ ذوالفقارعلی، وامدار عزم و عزت تو بود.

آنگاه که بر بی بصیرتان و دنیا پرستان غضب می کردی، غضبناکی آفریدگار قادر، آشکار می شد. رضای تو رضای حق بود و با خرسندی ات، تمامت اهل عرش و ساکنان قدس، قرین شعف می شدند.

وصله های چادر و بوریای خانه ات، تمنیات و تمایلات خاکیان را به هیچ می انگاشت. صالحان و صدیقین و مقربان ملکوت، آرزومند خدمتگزاری خاندان خدایی ات بودند و بانوان برگزیده ی حق ، رفت و روب آستانه ی خانه ی اهل بیت (ع) را تمنا می کردند و با این وصف، دستان مبارکت که بوسه گاه اشرف رسولان بود، از فزونی تلاش مهرآگینت پینه بسته بود.

همه ی قصرهای جنت و تمام گهرها و آذین های باغ بهشت، ذره ای از غبار خشت خانه ات هستند و هستی، جلوه ی یک سجود سالکانه ی تو. اگر نبودی، افلاک و آفریدگان به وادی حیات نمی رسیدند.

ما «اسیر» عنایت تو هستیم و «مسکین» و محتاج شفاعتت. اینک «یتیم» هجران توییم و سیه پوش نیلوفر ساقه شکسته ی شهود؛ « و یطعمون الطعام علی حبّه مسکینا ً و یتیما ً و اسیرا». ما را نیز به طعام معرفت و محبت، میهمان کن و از زلال زمزم خیر کثیر، بنوشان ای عطیه ی عرش!

سلام بر غمگنانه ترین روایت ولایت! امروز جان علی از تن مفارقت کرد، گرد یتیمی بر رخسار مهسای زینب نشست، موسم تنهایی حسن فرا رسید، حسین از همین لحظه، کربلایی شد و طلیعه ی عاشورا بر صحیفه ی راز، تابید. ای مهدی موعود، ای آخرین حجت یار! تو شاهدی که مادر سادات را شبانه به جانب مزاری ناپیدا مشایعت کردند و پیکر زخمی شقایق باغ ولایت را به آغوش خاک سپردند و علی بی یاور شد. ای قائم آل یاسین، ای شمس بنی هاشم، ای برپا کننده ی قسط ، ای احیاگر عدل علی! ذوالفقار قیام از نیام برآور و روا مدار که چنین، امواج غم بر دریای دل شیعه بیفزایند.

اینک در شعاع آفتاب خرداد، اندوهی سترگ بر شکوفه های قلب شیعه سایه گستر شد. ستاره ی امید نبی بر خاک فتاد و موج دریای دل علی به ساحل فرقت رسید و برترین آشنای عرشیان بر فراز دست سپیداران در سیاهی شب به ضیافت سرخ لقا نایل شد.

مادر، چه غریبانه از دیار عاطفه ها هجرت کرد و در مشایعتش مرغ دل تا فراسوی آسمان کوچید. معتصمین شیطان، تلخی شوکران فراق را در کام یاران سپیده ریختند. واحسرتا! مهتاب نیلی شفاعت به محاق نشست و طوبای رعنای ولایت و آذین صحیفه ی شهادت، پای به معراج نهاد و سایه ی همای عنایتش را از ماسوا برچید.

امروز از سیمای یاس ها و نسترن های بهاری، نکهت غم می خیزد. امروز شقایق های دشت بی قراری، سیاهپوش زهرای آل یاسینند و از سمت آبی دلدادگی، سحاب حزن و توفان حسرت به آسمان احساس سرخ شیعه رسیده و بارش اشک و تراوش زمزم عشق و ریزش آبشار حرمان و رویش غنچه های درد و داغ، منظر بهار غمند و عندلیب عاطفه را به نغمه ی فرقت فرامی خوانند.

یا فاطمه، یا سیدتنا و مولاتنا!

ادرکنا!
امروز صبای سوزدل ها حزین و خرامان به سوی مدینه وزید و عطر یاسمن های اندوه در کوچه های ارادت پیچید.

سلام عاشقان بر غریب مدینه. امروز تمام راه های آسمان را به سوی مدینه گشوده اند و راهیان سبز سلوک به تنهایی مزار یار می اندیشند. آنک، در رثای گوهر گمگشته ی علی، ریزش الماس اشک را شاید و تراوش یاقوت آه.

آنگاه که شمشاد شیدای ولایت را شبانه به معراج مهر بردند، چشمه ی اشتیاق خشکید و ماه امید، هجرت کرد.

چه شباهنگام دلتنگی بود و چه سپیده ی سیاهی! تمام خورشیدهای شعف، یکباره با غروب آشنا شدند. سیمای سپید زهره ی منظومه ی ولایت به سرخی گرایید.

فاطمه، معیار فضایل بود و اسوه ی سرآمدان عصمت و میزان محسنین. در فناکده ی خاک، افول کرد و در بقاسرای عرش، طلوع و تابندگی نمود. هنوز آوای شیوایش در گوش دل ها باقی است که همگان را به پارسایی و پایداری در ولایت علوی می خواند و خود،عامل نخست آن بود. آیین محمد (ص) از استقامت سرخ زهرا آوازه یافت و امت از مرام زیبایش، مجد. فردای شیعه از دیروز شعله ناک آلاله ی شهید نبی، به روشنایی رسید و سوز سینه ی آسمانی اش، اقتدار و صبر حسین و سطوت و صلابت حسن را به ارمغان آورد.

السلام علیک یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله!

ما خاک پای یوسف گمگشته ی توییم و حیات و قیام و حکومت و جان و روح و هستی مان رهین یک نگاه آسمانی اوست. انقلاب اسلامی ما جلوه ی کوچکی از نورعنایت فرزند عزیز توست. تمام شقایق های دشت التهاب برای قطره ای از دریای احسانش در انتظار، می سوزند.

خدایا مباد که نسیان و غفلت ما، موعود عاشقان را دل آزرده سازد، که تمام حیات و نهضت ما برای یک تبسم ملیح اوست. سال هاست که دلتنگ غیبت و نهانی اوییم و نیک می دانیم که وجود جودآگینش حضور محض است و نهانی، از آن ماست.

یا فاطمة الزهرا، یا قرة عین الرسول!

پدر و مادرم فدای خاک قدوم گل گمگشته ات باد. نظر عنایت خویش از ما مگیر. ضعیفانیم و چه کسی به ما نظر کند جز مظهر سطوت رسول یار؟ تهی دستانیم و چه کسی احسان مان کند جز جلوه ی غنای دوست؟

یا وجیهتا ًعند الله، اشفعی لنا عند الله!

حکایت شیر و گرگ و روباه

در یک جنگل سرسبز شیر قدرتمندی سلطنت می کرد که یک روباه و گرگ هم ، خدمتگزارش بودند .

روزی از روزها تصمیم گرفت برای شکار به کوه و دشت برود پس خدمتگزارانش را صدا زد و هر سه به راه افتادند و از تمام دشت ها عبور کردند .

در همان لحظه اول ورود ، سلطان جنگل یک خرگوش ، بعد یک گاو و سپس یک بز کوهی را شکار کرد .

خدمتگزارانش با تعجب نگاه می کردند ، شیر هم رو کرد به گرگ و گفت :

گرگ عزیز !

تو همیشه در خدمت من بوده ای ، به نظر من بهتر است این شکارها را تو به عدالت تقسیم کنی . گرگ گفت :

سلطان عزیز !

این گاو بسیار لذیذ و بزرگ است و بهتر است قسمت شما باشد ، بز کوهی که ناچیزتر است قسمت من و خرگوش هم که از همه کمتر است باید به روباه برسد که کوچکتر از ماست .

شیر عصبانی شد و گفت :

گرگ گستاخ ! نکند فراموش کرده ای که روزی شما را هم من می دهم مگر ندیدی که همه این شکارها کار من بود ؟

اگر واقعاً می خواستی ثابت کنی که زیردست من هستی ، باید می گفتی همه این شکارها به سلطان بزرگ می رسد . گرگ با گستاخی تمام گفت :

ای سلطان جنگل ، این شکارها حقّ ما هم هست چون ما ، شب و روز به تو خدمت می کنیم ، پس باید از این شکارها هم سهمی داشته باشیم .

شیر به شدت عصبانی شد و با یک حمله سریع ، سر گرگ را از بدنش جدا کرد . روباه آنقدر ترسیده بود که نمی توانست حرفی بزند .

نوبت به روباه رسید . شیر به او گفت :

تو این شکارها را عادلانه تقسیم کن تا ببینم تو چقدر انصاف داری ؟ روباه گفت :

ای سلطان بزرگ ، این گاو را برای صبحانه ، بز را برای نهار و خرگوش را هم برای شام بخورید و من هم بعد از تمام شدن غذای شما ، هرچیز که باقی مانده باشد می خورم و سیر می شوم .

شیر از این رفتار روباه خوشش آمد و به او آفرین گفت و سپس پرسید :

این طور رعایت عدالت را از چه کسی یاد گرفته ای ؟ روباه گفت :

از عاقبتی که گرگ به آن دچار شد یاد گرفتم و دلم نمی خواست مانند او از بین بروم .

پس به جای تکرار اشتباه گرگ ، سعی کردم راه حل دیگری ، پیدا کنم . شیر گفت :

تمام این شکارها را به تو می دهم . چون تو بسیار زیرک هستی و تمام فکرت را به کار انداختی تا خطای گرگ را تکرار نکنی .

روباه هم با خوشحالی شروع به خوردن شکارها کرد .

خیانت زنان

به گزارش برترین ها موسسه Coffee and Company بریتانیا در یکی از پژوهش های خود نشان داد که از  3000 شرکت کننده، 20 درصد زنان به خیانت به همسران خود اعتراف کرده اند. اما چرا زنان به شوهران خود خیانت می کنند؟  

در اینجا به 10 مورد اشاره می کنیم که شاید بعضی از آنها شما را متعجب کنند.

انتقام جویی

گاهی بی وفایی یک زن از حس انتقام جویی او ناشی می شود. گاهی زنان بر خلاف میل باطنی خود به شوهر خود خیانت می کنند تا به او بفهمانند حس مورد خیانت قرار گرفتن چه قدر دردناک است. و جالب اینکه در خیلی از موارد این حربه زنان جواب می دهد. دکتر بنی وِیل می گوید " مردها به اندازه زنان احساساتی نیستند بنابراین در اکثر مواقع درد و رنج ناشی از خیانت همسر را درک نمی کنند، مگر اینکه خودشان طعم آن را بچشند." زنان با این کار در واقع می خواهند  شرایطی برابر با  شوهر خود داشته باشند چون احساس می کنند آنچه تا به حال به آن پایبند بوده اند دیگر اعتبارو ارزشی  ندارد. 

بی تفاوتی همسر

گاهی بی وفایی زنان از احساس نادیده گرفته شدن یا بی تفاوتی همسر نسبت به مسائل و مشکلات ناشی می شود.  روث هوستون، کارشناس و موسس سایت معتبر infidelityAdvice.com، می گوید " اکثر زنان ابتدا سعی می کنند به همسرشان بفهمانند که مشکلی وجود دارد و چیزی آنها را ناراحت کرده است.  اما اگر شوهر متوجه این اشارات غیرمستقیم نشود، به همسر خود بی اعتنایی کند یا گلایه های او را جدی نگیرد، زن به خیانت روی می آورد چون احساس می کند راه دیگری نمانده است."

احساس ناامنی و خلاء عاطفی

زنان نیاز دارند که دوست داشته شوند و مورد تحسین و قدردانی قرار گیرند. مییرز، کارشناس خانواده، می گوید " خیانت معمولاً زمانی اتفاق می افتد که زنی احساس کند آن طور که باید و شاید مورد علاقه و توجه همسرش قرار نمی گیرد و همسرش قدر او را نمی داند. معمولاً زنان به سمت مردهایی دیگر جذب می شوند چون از زبان آنها تعریف ها و تحسین هایی را می شنوند که از زبان شوهر خود نمی شنوند." زنان دوست دارند همیشه به چشم همسرشان خاص و فوق العاده باشند و تشنگی و عشق او را احساس کنند.

بازگشت به روابط قبلی

 میرز می گوید " بازگشت به روابط قبلی راهی آسان برای یافتن کسی است که بتواند کمبودهای زندگی زنان را برای مدتی کوتاه جبران کند. البته این راه حل بسیار مقطعی است و نمی تواند تاثیر ماندگاری داشته باشد. البته آنچه زنان می خواهند شخص قبلی نیست بلکه یا احساساتی است که در رابطه قبلی تجربه کرده اند و یا دیدی است که در آن زمان نسبت به خود داشته اند." به عقیده ویل " بازگشت به روابط گذشته باعث می شود زنان احساس جوانی، سرزندگی و جذابیت کنند. "

رابطه طولانی و یکنواخت

 اکثر زوج هایی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده اند، کم کم احساس می کنند آن حرارت و عشق روزهای اول را ندارند. بومن، کارشناس خانواده، می گوید " روزهای اول یک رابطه زمانی هستند که احساس می کنید انتخاب شده اید و مورد توجه و علاقه هستید. اما در مورد روابط طولانی قضیه کاملاً متفاوت است چون دیگر هورمون هایی که در اوایل رابطه با دیدن طرف مقابل در بدنتان ترشح می شد کمتر شده اند." البته این مشکل اجتناب ناپذیر نیست و تکنیک هایی برای مبارزه با احساس یکنواختی و تولید دوباره هورمون ها وجود دارد. مثلاً می توانید هر روز همسر خود را به مدت 20 ثانیه در آغوش بگیرید و حرف های عاشقانه بزنید. ویل می گوید " نکته جالب اینکه عدم وجود اختلاف و مشاجره همیشه نشان خوبی نیست. دعوا و جدل گاهی عشق ما را بیشتر می کند. آمار نشان می دهد زوج هایی که همیشه رابطه ای آرام و بدون تنش دارند بیشتر در معرض خطر خیانت و بی وفایی هستند."

ترس از خیانت شوهر

 بسیاری از زنان خیانت و بی وفایی را جزئی جدایی ناپذیر از شخصیت مردان می دانند و به همین دلیل همیشه دچار استرس و ترس هستند، حتی اگر شوهرشان واقعاً به آنها خیانت نکند. گاهی بی وفایی و شروع یک رابطه مخفیانه راهی است برای کاهش این اضطراب.

روابط زناشویی سرد و یکنواخت

زوج هایی که برای مدت طولانی در کنار هم زندگی کرده اند معمولاً از یکنواختی و سردی روابط جنسی شکایت می کنند. در پژوهشی که در سال 2010 صورت گرفت، 81 درصد از زنان می گفتند روابط زناشوییشان سرد و قابل پیش بینی شده و دیگر جذابیتی ندارد. مِیِر می گوید " گاهی زنان برای ایجاد تنوع و تجربه های جدید  مرتکب خیانت و بی وفایی می شوند."

نبود نقاط مشترک

 اگر زنی احساس کند که دیگر دغدغه یا علاقه مشترکی با شوهر خود ندارد، ممکن است به طرف کس دیگری جلب شود که این دغدغه ها و علایق را دارد. اکثر زوج ها در روزهای اول آشنایی احساس می کنند کسی را پیدا کرده اند که مثل آنها فکر می کند و با آنها همدل و همفکر است. اما در بسیاری از موارد بعد از چند سال این احساس از بین می رود. هوستون می گوید " بعضی از زنان برای مبارزه با احساس تنهایی و خلاء  به بی وفایی روی می آورند. "

بیماری
زنانی که به بیماری ها خطرناک مانند سرطان سینه مبتلا می شوند، ممکن است ناگهان دیدی متفاوت به زندگی پیدا کنند، همه قسمت های زندگی خود را از اول مرور کنند و به مرگ و نیستی بیشتر فکر کنند. بومن می گوید " بدتر اینکه این زنان ممکن است احساس کنند  درست زمانی که بیش از همیشه به شوهرانشان نیاز داشته اند تنها مانده اند و دیگر مورد توجه شوهرانشان نیستند. احساسات این زنان آسیب پذیر می  شود و برای جبران این کمبودها و احساسات منفی به خیانت روی می آورند. این احتمال هم وجود دارد که احساس کنند زمان زیادی برایشان باقی نمانده و باید از زمانی که دارند بیشترین استفاده را بکنند. " 

جلب توجه و ماجراجویی

ویل عقیده دارد " زنان ممکن است احساس کنند که کسی قدر آنها را نمی داند. آنها همه زمان خود را به کارهای خانه اختصاص می دهند، کارهای خانه را انجام می دهند، از بچه ها مراقبت می کنند...

حتی بسیاری از آنها بیرون از خانه هم کار می کنند. آنها می خواهند مورد احترام قرار بگیرند و ارزش  زحمت هایشان شناخته شود." هوستون می گوید " زنان همچنین به دنبال کمی هیجان و سرگرمی در زندگی هستند . بسیاری از این زنان تنها به کمی محبت و توجه نیاز دارند. زنی که در زندگی زناشویی خود از شادی و هیجان و تنوع کافی برخوردار باشد و رابطه ای گرم و صمیمی با شوهر خود داشته باشد هرگز خیانت نمی کند."